انتخابات و مسئله گزینش نامزد شایسته-بخش پایانی
شاخصهای یک نماینده اصلح
حسن رضایی
فردا آزمون بزرگ ملت ایران در کارزار انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری است.
فضای سیاسی کشور در روزهای منتهی به انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری، تدریجا به اوج هیجانات انتخاباتی نزدیک شد. چنانکه از نظرسنجیها برمیآید، شهرستانها در این زمینه از مرکز جلوتر هستند و رقابت در شهرستانها با توجه به تعدد نامزدهای تایید صلاحیت شده در این انتخابات، فشرده و نفسگیر خواهد بود.
رصد فضای سیاسی استانهای مختلف نشان از آن دارد که نمایندگان فعلی مجلس، کار آسانی برای تکرار نمایندگی در مجلس دوازدهم نخواهند داشت و پیشبینی نتایج انتخابات حتی در شهرهای کوچک، بهسادگی میسر نیست.
دشمنان تابلودار ملت ایران هم طبعا از شکلگیری فضای انتخاباتی در سطح کشور دل خوشی نخواهند داشت و طیف سیاسی - رسانهای همسو با آنان در داخل هم ظاهرا دوست دارند به هر شکل ممکن، فضای سیاسی ایران از رقابت انتخاباتی تهی باشد تا هدف دشمن در تضعیف ایران عملیاتی شود.
انتخابات اما چرا سیبل حملات رسانههای ضدایرانی شده است؟ موجزترین و دقیقترین پاسخ به این سؤال را میتوان در سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب درباره اهمیت حضور مردم در صحنههای مختلف کشور به نظاره نشست.
آیتالله خامنهای اخیرا در جریان دیدار با ائمه جمعه سراسر کشور در همین زمینه میفرمایند: «علّت پیشرفت ایران، علّت عزّتیابی ایران، علّت مطرح شدن ایران به عنوان یک قدرت شاخص در این منطقه، علّت پیدا شدن اینهمه عمق راهبردی برای کشور - این نیروهای مقاومت در سراسر منطقه، عمق راهبردی نظام جمهوری اسلامیاند - علّت همه اینها حضور مردم ایران در صحنه است. اگر جنگ تحمیل میکنند، دشمن در جنگ شکست میخورد؛ اگر حمله کودتایی میکنند، شکست میخورد؛ اگر حمله امنیّتی میکنند، شکست میخورد؛ علّت این است که مردم در صحنه حاضرند. آنجایی که توانستند مانع از حضور مردم در صحنه بشوند، دشمن پیروز شده؛ در خیلی از بخشهای اقتصادی همینجور است..»
نماینده باید از جنس مردم باشد
مسئله حضور و مشارکت مردم در انتخابات، طبعا کشور را بیمه خواهد کرد و در کاهش فشارهای دشمنان تاثیر بسزایی خواهد داشت.
شکلگیری یک مجلس قوی، میتواند ریل سیاستگذاری در کشور را به سمت و سوی درستتری سوق دهد و در حل مشکلات مؤثر باشد. مجلس سالم، فعال و قوی کلید کارهای بزرگ و صحیح در کشور است و میتواند بر عملکرد همه دستگاههای کشور اثر بگذارد. مجلس کارآمد بر صراط مستقیم اسلام و انقلاب اسلامی پای میفشارد و با طراحی و تصویب قوانین راهگشا، نقش و تأثیری عمیق و تعیینكننده در مسیر انقلاب برجای میگذارد. این همه اما تنها با انتخاب نامزدهایی میسر خواهد شد که در ترجیح منافع ملی بر مسائل شخصی و منطقهای، تردید نکنند. برگزیدن چنین افرادی اما چگونه میسر خواهد بود و مسیر تشخیص سره از ناسره در این میدان چیست؟
یک کارشناس مسائل سیاسی در همین زمینه به گزارشگر کیهان میگوید: «مردم باید نمایندهای انتخاب کنند که مسئولیتپذیر و متعهد به مردم و نظام باشد. نماینده مردم نباید به نمایندگی به عنوان شغل، درآمدزایی و حفظ منافع مادی نگاه کند، بلکه باید به تعهد و سوگندی که در قبال مردم و کشورش یاد کرده است، وفادار باشد. مردم به این دلیل پای صندوق رأی حاضر میشوند تا نمایندهای را راهی مجلس شورای اسلامی کنند که از جنس خودشان باشد و مجلسی کارآمد شکل دهد تا بتواند چالشها و مشکلات کشور را به ویژه در بخش اقتصادی حل کند.»
واقعیت اما این است که حل مشکلات اقتصادی و برداشتن سنگها از پیش پای مردم در این حوزه و در دیگر زمینهها، کار سادهای نیست. دعوای قدیمی تخصص و تعهد را نیز میتوان در این زمینه مطرح کرد و درباره آن بحث و فحص نمود. تخصص مدنظر برای این نماینده مجلس اما چیست و وقتی از تعهد سخن میگوییم، چه چیزی را مدنظر داریم؟
معنای تخصص و تعهد یک نماینده به موکلین
حجتالاسلام محمدامین رضایی، کارشناس مسائل سیاسی و فعال عدالتخواه در همین زمینه میگوید: «مسئله اینجاست که هدف ما از گرفتن یک پُست و مسئولیت چیست؟ اگر واقعا میخواهیم، با ورود به مجلس، تحولی به نفع مردم، رقم بزنیم، باید بدانیم که انجام تحول در فضای حکمرانی نیاز به سه امر دارد: نخست، تخصص و اطلاعات گسترده در عرصه سیاستگذاری و گفتمانی، دوم؛ ایدههای پخته قابل اجرا در سطح خرد و ملی و نهایتا داشتن تیم منسجم. بسیاری از جوانهای دغدغهمند، با هدف تحول مسئولیت گرفتند اما به علت فقدان این سه عملا به یک نیروی ساده و به مهره نیمه سوخته مبدل شدند. اگر کسی میخواهد از نهاد علم یا مسئولیتهای خرد وارد عرصه سیاستگذاری و مسئولیتهای کلان شود باید این نکات را در نظر بگیرد. ما باید خودمان را با شاخصها بسنجیم، دچار قدرتخواهی، هول و هراس در مسئولیت گرفتن و... هم نشویم.»
وی میافزاید: «به تعبیر اباعبدالله الحسین علیهالسلام که فرمود: «اللهم انک تعلم انه لم یکن ما کان منّا منافسهًًْ فى سلطان و لا التماس شئٍ من فضول الحعام» کنشهای اجتماعی ما نباید لهله زدن برای کسب قدرت و شهرت باشد. واقعیت تلخ این است برای بعضیها نمایندگی تازه شروع دوره کارآموزیشان برای سیاستگذاری است! این مصداق بارز روایات ما پیرامون عطش مسئولیت گرفتن در اموری است که بهتر از او یافت میشود که در حقیقت نوعی غصب و درآمد حاصل از آن حرمت دارد.»
بر این اساس، انتخاب نماینده اصلح، کار سادهای نیست و باید علاوه بر سطح تقوا و تعهد فرد، کارنامه کنشهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی وی در طول حیات سیاسی - اجتماعی فرد را نیز مدنظر داشت. در شرایط کنونی که مسئله اصلی کشور اقتصاد است، در نظر گرفتن دیدگاههای اقتصادی افراد، طبعا میتواند نقش مهمی در انتخاب یا عدم انتخاب آنان از سوی فرد رایدهنده داشته باشد.
اهمیت تقوا و تدین نماینده تا کجاست؟
با این همه، تعهد داشتن نماینده به مبانی انقلاب اسلامی و راه روشن انقلاب اسلامی، از اهمیت بسزایی در این زمینه برخوردار است.
حجتالاسلام مصطفی اسحاقیان، کارشناس مسائل سیاسی و فعال حوزوی در دانشگاهها، در همین زمینه به گزارشگر کیهان میگوید: «با توجه به اینکه مجلس و کارکرد مجلس با دولت و ساختارهای اجرائی تفاوت دارد، طبیعتا شاخصهای اصلح بودن هم با دیگر جاها تفاوت میکند، خصوصا در اولویتها. آنچه محوریت مجلس را تشکیل میدهد، تصمیماتی است که این جمع میگیرند و برای نظام ریلگذاری میکنند تا دستگاههای اجرائی در آن ریل حرکت کنند. چه در تصویب لوایح و طرحها، چه در بودجهها و چه در انتخاب وزرایی که مجلس به آنها رای اعتماد میدهند، ما برای اینکه تصمیماتی در راستای اهداف نظام اسلامی بگیریم، نیاز به نمایندههایی داریم که دارای نظام فکری دینی و اسلامی باشند. لذا اولین شاخصه یک نماینده این است که نظام فکری درستی داشته باشد.» وی میافزاید: «دومین شاخصه این است که نماینده تقوا داشته باشد و متدین به معنی واقعی کلمه باشد. در مجلس، نمایندهها دو کار عمده دارند. یکی شرکت در کمیسیونها و یکی هم شرکت در صحن علنی مجلس و رای دادن به طرحها و لوایح یا رای اعتماد و رای دادن به تحقیق و تفحصها. هر نمایندهای طبعا باید یک تخصصی داشته باشد که قانون هم برای این موضوع، حداقلهایی را پیشبینی کرده است. اما یک نماینده در طول چهار سال، شاید بالای 90 درصد رایهایی که در صحن علنی مجلس میدهد، مربوط به تخصص خودش نیست. به عنوان مثال اگر کسی تخصص مهندسی صنایع داشته باشد، اگر تقوا را رعایت کند و متناسب با تخصص خودش بخواهد کمیسیون را انتخاب کند، به کمیسیون صنایع میرود و فقط درباره مباحث آن کمیسیون میتواند نظر تخصصی بدهد. ولی درباره سایر مسائلی هم که در صحن مطرح میشود، رای میدهد و باید رای بدهد».
سرانجام دعوای تخصص و تعهد
این کارشناس مسائل سیاسی میافزاید: «اینجا آن عاملی که کمک میکند یک نماینده تصمیم درست بگیرد و رای درست و به نفع عموم مردم بدهد، تقوای یک نماینده است. یعنی تقوا به نماینده میگوید برو درباره این طرح از افراد متخصص و متدین تحقیق کن و نظر حق را کشف کن و بر اساس آن رای بده. اما اگر نماینده تقوا نداشته باشد، طبعا نگاه میکند که منافعش، حزبش، جریان سیاسیاش، شهرتش، ادامه قدرتش در کدام نوع رای دادن تامین میشود. یعنی لحاظ منافع عموم مردم را نمیکند. ولی اگر یک نماینده تقوا داشته باشد، تقوا برای فرد صبر و بصیرت میآورد، تقوا برای انسان فرقان میآورد و از گناه میترسد. چنین فردی طبعا در مسیر رضایت الهی و منافع مردم گام برمیدارد.»
در جمعبندی این بحث، سخن معروف شهید دکتر مصطفی چمران را شاید بتوان به عنوان بهترین شاخص یاد نمود. از شهید گرانقدر دکتر چمران پرسیدند تعهد بهتر است یا تخصص؟ وی در جواب گفت: «میگویند تقوا از تخصص لازمتر است، آن را میپذیرم. اما میگویم آن کس که تخصص ندارد و کاری را میپذیرد، بیتقواست!»
لزوم مرزبندی مشخص نماینده با دشمن
دیگر شاخص مهم برای نماینده تراز انقلاب اسلامی اما بر اساس رهنمودهای رهبر معظم انقلاب، مرزبندی مشخص با دشمن است. مرزبندی با دشمن را میتوان به «اظهار اصول بنیادین و بیزاری جستن از دشمنان در شرایطی که تلاش دارند تا با سوءاستفاده از فضای جامعه و از طریق ابزارهای گوناگون تبلیغاتی این اصول و ارزشها را کمرنگ جلوه داده و به نفوذ در جامعه اقدام نمایند»، تعریف نمود. همصدایی نکردن با دشمن در بزنگاههای حساس سیاسی و اظهار موضع صریح برای مرزبندی با دشمنان خارجی ملت ایران در فضای غبارآلود، نهتنها اهمیتی کمتر از تخصص داشتن نماینده ندارد، بلکه میتوان آن را همسنگ آن دانست. مرحوم آیتالله حائری شیرازی رضوان الله علیه در همین زمینه میفرمود: «وقتی میخواهید نماینده انتخاب کنید، اول به ایمان بااللهاش نگاه میکنید یا به کفر به طاغوتش؟ اگر کفر به طاغوتش را احراز نکردی، هرچه [خوبی هم] داشته باشد، ول معطل است. اول چیزی که در او بررسی میکنی، کفر به طاغوتش باشد. نبضش را بگیر ببین کفر به طاغوتش میزند یا نمیزند؟ اگر دیدی این نبض نمیزند، رأی خودت را برای کسی که این نبضش نمیزند، حرام نکن، فردا هم برای خودت وزر و وبال درست نکن.» شهید مظلوم دکتر بهشتی، جمله معروفی در همین زمینه دارد و میفرماید: «هر کس خط دارد، دشمن دارد.»
بر این اساس، خط انقلاب اسلامی و ملت ایران، مشخص است و دشمنان تابلودار آن هم مشخصتر از آنند که بتوان آنها را انکار نمود. در این میان، کسانی که این مرزبندی روشن را مخدوش میکنند، حتما افراد لایقی برای نمایندگی منافع و آرمانهای ملت ایران نخواهند بود. شهید بزرگوار حاج قاسم سلیمانی بهدرستی در همین زمینه میگفت: «مهمترین مؤلفهای که باید در وحدت بیفتد، وحدت حول دشمن است. اگر پیرامون دشمن شما داری با دشمن میجنگی، اگر در خط مقدم شما دو صدا بلند شد، یکی فریاد زد این دشمن نیست، دوست است و یکی گفت این دشمن است، این همان میشود که در جنگ صفین اتفاق افتاد و طومار سپاه امیرالمؤمنین(ع) را به هم ریخت و از داخل خوارج تولد یافت. این موضوع خیلی مهم است. اگر در تمام بیاناتمان، خصوصاً کسانی که در این منصبها و جایگاهها قرار گرفتند، اگر آدرس غلط به جامعه ما دادند و در جامعه دوصدایی پیرامون دشمن بهوجود آوردند، خیانت میکنند و مرتکب خیانت شدهاند. کوچه دادن به دشمن بدترین نوع خیانت است. ترویج فهم غلط از دشمن در جامعه، حساسیت جامعه را ازبین بردن، سرد کردن، در درون آن تفرقه ایجاد کردن، خیانت است. این بُعد مهمی است و ابعاد مختلفی دارد و باید توجه کرد.»