kayhan.ir

کد خبر: ۲۸۳۹۹۰
تاریخ انتشار : ۰۸ اسفند ۱۴۰۲ - ۲۲:۲۴

اعتماد: قهر بیهوده است در انتخابات شرکت می‌کنیم(خبر ویژه)

روزنامه اعتماد در حالی که از فهرست موسوم به صدای ملت حمایت می‌کند، خواستار حضور مردم در انتخابات برخلاف جریان‌های تحریمی شد.

در حالی که برخی گردانندگان این روزنامه مانند عبدی و دیگران با نقش‌آفرینی مثبت (مشارکت) در انتخابات مخالفت کرده‌اند، اعتماد در تحلیلی نوشت: مخاطب اين متن كساني هستند كه به هر دليلي، از كلمه «راي» نفرت دارند و هرگونه گفت‌وگو درباره انتخابات را برنمي‌تابند. من آنها را مي‌فهمم؛ من مي‌دانم اين گريز غم‌انگيز چگونه و چرا بر ذهن و جان آنها نشسته است. من به‌ آنها مي‌گويم من هم در كنار شما هستم و همانند شما روح و جانم زير انواع ناكامي‌ها له شده است، ناكامي‌هايي كه بزرگ‌تر از تلاش ما هستند و ربطي به ما ندارند. ناكامي‌‌هاي ما نتيجه ناكارآمدي كساني است كه فكر مي‌كرديم يار ما خواهند شد، آنها يا نخواستند يا نتوانستند. يا ما اشتباه فكر مي‌كرديم، آنها اساسا يار ما نبودند. حتي برخي از آنها پا روي شانه‌هاي نحيف ما گذاشتند و بالا رفتند و ما را در رنج بي‌حساب رها كردند. اگر اين‌گونه هستيد، لطفا در ميان خودتان براي يك نفر هم جا باز كنيد. من هم مثل شما هستم.
در ميانه اين ‌همه غم و ترس و نااميدي و ناكامي، من «نگران» هم هستم، نگران تجربه بلاهايي هستم كه در «تاريخ» خوانده‌ام. هيچ زماني، در هيچ دوره انتخاباتي لشكر افراط اين‌گونه محكم و اين‌قدر مطمئن صف‌آرايي نكرده بود. آنها از دل عصبانيت و نااميدي ما برآمده‌اند، آمده‌اند تا در نبود ما و در قهر ما، مجلسِ قانونگذار را فتح كنند. 
در قهر خود، كي و تا كجا پيش خواهيد رفت؟ چگونه و چقدر مي‌توانيد تصويب و‌ اجراي قوانين افراط‌گرايانه را تحمل كنيد؟ يك چهار سال ديگر را تصور كنيد، محدوديت‌هايي را تصور كنيد كه مي‌تواند شما را از قهر خود به‌ شدت پشيمان كند اما آن زمان احتمالا بسيار دير خواهد بود.
اكنون مي‌گوييد راي هم بدهيم، چندان فرقي نمي‌كند. من يقين دارم در ذهن تاريخمند خود چنين فكر نمي‌كنيد. افراط‌گرايان يك واقعيت در جامعه هستند اما عقلانيت موجود در جامعه و حاكميت، فراتر از تمناي آنان است. ما چاره‌اي جز مقابله با سيل ويرانگر افراط‌گرايي نداريم. راهش خيابان نيست چون گذشته نشان داده خيابان آنها را قدرتمندتر مي‌كند. راهش انفعال و خانه‌نشيني هم نيست. خانه‌نشيني ما آنها را صدرنشين مي‌كند. راهش تمركز صرف در روشنفكري و فعاليت جامعه‌محورانه هم نيست‌. يادمان باشد انتقادهاي شما اثري در مسير قانونگذاري و اعمال قانون توسط آنها نخواهد گذاشت ولي قوانين آنها فعاليت‌هاي اثربخش جامعه‌محورانه شما را به ‌شدت محدود خواهد كرد. 
انتخاب «عقلانيت حداقلي» در برابر «افراط‌گرايي حداكثري» تنها مسير پيش روي جامعه‌اي است كه اگر نجنبد، ممكن است آينده‌اي هولناك را تجربه كند. بله مي‌پذيرم كه كانديداهاي پيشنهادي نخبگان دلسوز كم‌شمار اعتدال‌گرا، حتي ممكن است روزنه‌گشا هم نباشند يا قدرت و فرصت روزنه‌گشايي نداشته باشند، اما مطمئن باشيد روزنه‌بند هم نخواهند بود. وجود كانديداهاي متعدد خردگرا و غيرراديكال در سراسر كشور، يك ظرفيت و امكان است كه همين انتخاباتِ پرانتقاد، پيش پاي ما گذاشته است. مطمئن باشيد اگر اعتداليون خردگرا به مجلس بروند، هيمنه افراط‌گرايي در هم ‌مي‌شكند، اتفاقي كه مي‌تواند گشايش‌هاي بزرگي را در آينده براي جبهه اعتدال ايجاد كند.
اين متن نه از منظر يك فعال سياسي اصلاح‌جو، بلكه از نگاه يك شهروند نگران نوشته شده. مشفقانه به نخبگان سياسي توصيه مي‌كنم در شط رنج، شطرنج بازي نكنيد. گاهي لازم است از ايده‌ها و تشكل‌هاي سياسي خود دور بشويد و براي نجات كشور و منطقه، يك تصميم جسورانه بگيريد. بياييد مجلس ملي تشكيل بدهيم و عقلانيت و اعتدال را بازگردانيم. مردم بارها اين تصميم جسورانه را در «همين ساز و كار انتخاباتي» گرفته‌اند. مردم در دوره‌هاي مختلف از‌جمله در سال‌هاي ۷۶، ۷۸، ۸۰، ۹۲، ۹۴، ۹۶ سليقه و نگاه خود را با صندوق راي بر سپهر سياسي كشور اعمال كرده‌اند و حاكميت هم بر نظر مردم تمكين كرده است.
نخبگان سياسي نبايد مردم را رها كنند و مردم نبايد صندوق را رها كنند و حاكميت نبايد، مردم، نخبگان و صندوق را رها كند. صندوق مهم‌ترين سرمايه و اندوخته قرن رنج براي ما است كه متاسفانه اهميت و جايگاه آن در يك اتحاد نانوشته، توسط بخشي از مردم، بخشي از نخبگان سياسي و بخشي از حاكميت ناديده گرفته شده است.‌ مردم، نخبگان سياسي و حاكميت بايد براي حفظ زندگي، صندوق را با دل و جان حفظ كنند و مجلس را به جريان ضد مجلس نسپارند. اقتدا به عقلانيت، تنها راه مفاهمه ميان همه گروه‌هاي سياسي براي توسعه كشور و حفظ منافع عمومي است. در وضعيت پرآشوب ملي و منطقه‌اي، بدون اتخاذ سياست مبتني بر عقلانيت و اعتدال و مفاهمه، همه مردم و گروه‌ها حتي افراط‌گرايي مستقر هم آسيب شديدي مي‌بينند.
آنچه در تحلیل روزنامه اعتماد مفقود است، تندروی‌ها و سوء مدیریت‌هایی است که به نام اعتدال و اصلاحات در ادوار مختلف دولت و مجلس رقم خورده اما این طیف هرگز حاضر نشده‌اند مسئولیت‌پذیر باشند، بلکه همواره با وجود حضور طولانی مدت بر مسند قدرت، ادا و اطوار اپوزیسیونی را ترجیح داده‌اند.