اصول رهبری در اسلام(پرسش و پاسخ)
پرسش:
از منظر آموزههای وحیانی اسلام، رهبری و مدیریت جوامع انسانی چگونه میتواند، ظرفیتها و استعدادهای بالقوه انسانها را به فعلیت رسانده و آنها را به سرمنزل مقصود و غایت خلقت خودشان برساند؟
پاسخ:
نقش رهبری و مدیریت در جوامع انسانی و به مقصد و اهداف متعالی رساندن آنها بر کسی پوشیده نیست. اما اینکه رهبران حال و آینده این جوامع چگونه و با چه ساز و کاری میتوانند این غرض را حاصل کنند سوال کلیدی است که پاسخ آن را خالق هستی و خدای متعال در آموزههای وحیانی خود بدان تصریح فرموده و انسانها را در قالب هدایت تشریعی به سوی کمال مطلوب خود هدایت نموده است.
راهکارهای آشنایی با اصول رهبری
1- مطالعه عمیق سیره اولیای الهی
طریق اول مطالعه بسیار عمیق سیره اولیای الهی و دین اسلام به ویژه شخص رسولاکرم(ص) و امام علی(ع) است. اگر انسان روش آنها را مطالعه کند متوجه میشود که چقدر بر اصول دقیق رهبری و مدیریت منطبق بوده است. این بزرگواران نتایج شگرفی که از رهبری خود در دنیا گرفتهاند، سابقه ندارد. این موفقیت به این جهت بود که آن حضرات کلید رمز را در دست داشتند زیرا که از جانب خدای انسانها آمده بودند و خدای انسان کلید رمز سعادت او را در دنیا و آخرت در دست دارد. از میان سیرههای مختلف پیامبراکرم(ص)سیره آن حضرت در لشکرکشی و سیاست، در تبلیغ اسلام، در رفتار با دشمنان، با مشرکین، با اهل کتاب و در خانواده و... باید دقیقا مطالعه شود که هر کدام از آنها یک کتاب درس به ما میآموزد.
سیره عملی پیامبر(ص) در رهبری و دستورهایی که در این زمینه میدهد به قدری حکیمانه و روانشناسانه و متوجه راه و رسوم انسانها است که حدی بر آن متصور نیست. روش هدایت و اداره کردن انسانها را میداند. به عنوام مثال: معاذ ابن جبل را برای تبلیغ و هدایت و رهبری به یمن میفرستد و دستورالعمل راهبردی را به او میدهد که برای همه انسانها در هر عصری و نسلی الگو میباشد و میفرماید: «یَسِّر و لاتُعَسِّر، بشر و لا تنفر، وصل بهم صلوه اضعفهم» یعنی تو که اکنون به منظور تبلیغ اسلام و دعوت مردم و ترغیب و تشویق آنها به اسلام میروی، بر آنها آسان بگیر، سخت نگیر، با سختگیری نمیتوان کسی را رهبری کرد. دیگر اینکه به مردم بشارت بده، مزایای دنیوی و اخروی اسلام را برای مردم بگو، نویدهای اسلام را بر مردم عرضه کن، تمایل آنها را به اسلام برانگیز، ترغیبشان کن، از راه تخویف و ایجاد هراس وارد مشو، کاری نکن که مردم احساس تنفر کنند. هنگام نماز با این مردم تازه مسلمان که هنوز ذائقهشان لذت عبادت را نچشیده است و به علاوه همه نوع افراد در میان مامومین هست بعضی پیر و بعضی علیل و ناتوانند، تو رعایت حال اضعف مامومین را بکن و نماز خود را با او تطبیق بده و کسی را در نماز خواندنت ناراحت نکن (سیره ابنهشام، ج 4، ص 237) از نظر اسلام شخص رهبر از آن جهت که رهبر است و نقطه مرکزی جامعه اسلام است و اوست که باید روحها را آزاد، اداره، ارضاء و بسیج نماید، وظایفی دارد که دیگران چنین وظایفی ندارند و خود رهبر هم در غیر پست رهبری چنین وظیفهای ندارد.
امام علی(ع) میفرماید: انالله فرض علیائمه العدل ان یقدروا انفسهم بضعفه الناس کیلا یَتَبَیَّغَ بالفقیر فقره» خداوند بر پیشوایان دادگر واجب فرموده که خود را با مردم ناتوان برابر کنند تا فقیر و مستمندان را به هیجان و طغیان وا ندارند. (نهجالبلاغه- خطبه 209)
2- مراجعه به متون دستورهای اسلامی
طریق دوم برای آشنایی با اصول رهبری اسلام، مراجعه به متون دستورهای اسلامی در این زمینه است اعم از آنچه در قرآن خطاب به پیامبران عموماً در روبهرو شدن با امتها و پیامبراکرم(ص) خصوصا نسبت به امت اسلامی آمده است و همچنین دستورهایی که در باب نحوه امر به معروف و نهی از منکر و دستورهایی که در نحوه ارشاد جاهل و وعظ و اندرز غافل و آنچه در زمینه شرایط تبلیغ و مبلغ وارده شده باید مورد مطالعه و کنکاشی قرار گیرد. زیرا مسائل رهبری با روان انسانها سر و کار دارد. جلب همکاری روانها و به حرکت در آوردن آنها به سوی مدفی مقدس و عالی مهارت و ظرافت فوقالعادهای میخواهد. امروز پس از پیشرفتهای حیرتانگیز روانشناسی و جامعهشناسی و بالاخره انسانشناسی، هنگامی که سیره رهبری اولیای خدا را مطالعه میکنیم میبینیم بر دقیقترین ملاحظات روانی بر اصول دقیق علمی رهبری منطبق است، و به این جهت بود که آن بزرگواران میتوانستند تا اعماق دلهای مردم نفوذ کنند و مردم نیز آنچه را داشتند در طبق اخلاص میگذاشتند و جامعه را به سوی تمدن اسلامی و رشد و تعالی پیش میبردند.