سالگرد کشتار 8 بهمن تهران
خونینترین روز تهران پس از جمعه سیاه
دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان
«... با استفاده از گاز اشکآور و تیراندازی هوایی بر سر تظاهرکنندگان اقدام شود. اگر مؤثر نبود لوله تفنگها باید پایین بیاید تا بفهمند که ارتش اهل عمل است. قرهباغی فوراً با بختیار صحبت کرد و بعد آجودانش را خواست و به زبان فارسی به او دستور آتش داد. قرهباغی به هایزر گفت: همانطور که تصمیم گرفتهایم عیناً عمل خواهد شد...»1
این بخشی از خاطرات ژنرال رابرت هایزر، معاون فرماندهی نیروهای ناتو در اروپا است که برای سامان دادن ارتش و اجرای کودتای نظامی در دوران پس از شاه به ایران آمده بود. در این بخش از خاطراتش به روز 8 بهمن 1357 و اجتماع مردم تهران در مسیر فرودگاه مهرآباد پرداخته که در انتظار بازگشت رهبر محبوب خود حضرت امام و اعتراض به بسته شدن فرودگاه، اجتماع کرده بودند.
در واقع با این جملات، مشخص میشود مستشاران نظامی آمریکا که سالها این مملکت را به اشغال خود درآورده بودند، این بار در غیاب شاه، خود مستقیما وارد میدان شده و فرمان شلیک مستقیم به سوی مردم را صادر کردند. در اسناد مختلف دیگر هم آمده که فرمان کشتار هشتم بهمن 57 را ژنرال رابرت هایزر صادر کرد. بنا به اسناد افشا شده از عملیاتی موسوم به «عملیات کورتاژ»، ماموریت ژنرال هایزر، تدارک یک کودتای نظامی و کشتار میلیونی مردم بود. بنابر اعتراف هایزر جلسه فرماندهان ارتش با حضور وی در دفتر قرهباغی برقرار بود که خبر تظاهرات مردم به سوی فرودگاه را به اطلاع او رساندند.
وقتی حضرت امام تصمیم به بازگشت گرفتند
ماجرا از تصمیم حضرت امام مبنی بر بازگشت به وطن پس از فرار شاه آغاز شد. تصمیمی که تقریبا اغلب یارانشان، با آن مخالف بوده و عملی ساختنش را زودتر از موعد میدانستند اما امام تاکید داشتند که هر چه زودتر بایستی در میان مردم ایران باشند.
در حالی که آمریکا و رژیم شاه میدانستند با ورود امام به ایران، دیگر همه امور از دستشان به در خواهد شد و هیچ قدرتی یارای جلوگیری از موج توفنده انقلاب را نخواهد داشت. از همین روی بود که دولت شاپور بختیار آخرین نخستوزیر شاه، در چهارم بهمن 1357 دستور بستن و اشغال نظامی فرودگاههای کشور را داد.تانکها و زرهپوشها راهی فرودگاههای مختلف از جمله فرودگاه مهرآباد شدند و خیابانهای منتهی به آن و محوطه و رمپ پرواز و باند فرود را بستند.
بهدنبال انتشار خبر بسته شدن فرودگاهها، تظاهرات گستردهای در اعتراض به آن برپا شد. خبرگزاری فرانسه گزارش داد:
«... در 4 بهمن پنجهزار نفر در تهران بهعنوان اعتراض به حضور نظامیان كه پستهای فرودگاه را اشغال كردهاند با فریادهای «زندهباد خمینی» در اطراف فرودگاه دست به تظاهرات زدهاند...»2
بهدنبال ممانعت از بازگشت حضرت امام، 40 تن از روحانیون انقلابی در مسجد دانشگاه تهران تحصن کردند و خواستار رفع محاصره فرودگاه و فراهم آمدن شرایط برای ورود هواپیمای امام شدند. تحصن روحانیون در روزهای بعد بسیاری از دیگر اقشار از جمله اساتید دانشگاه و دانشجویان و طلاب را نیز همراه خود ساختند، بهطوری که در روزهای بعد این تعداد به حدود 2000 نفر رسید.
ارتشبد قرهباغی رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران در کتاب خاطراتش، به نام «اعترافات ژنرال» درباره آن ایام نوشته است:
«...موقعی که فرودگاه مهرآباد براى جلوگیرى از آمدن خمینی به ایران بسته شد و روحانیون در مسجد دانشگاه متحصن شدند، اخبار روزنامهها حاکی بود که همه افسران نیروهاى سهگانه در پایگاههاى خود در تهران، اصفهان، کرمانشاه، دزفول، شاهرخی(همدان)، بندر بوشهر و بندر پهلوى اقدام به تظاهرات و اعتصاب غذا نمودهاند... گزارشهاى اداره دوم، اعتصاب غذا و شرکت در تظاهرات یگانها را تأیید میکرد وحتی در تهران، بوشهر، شیراز و اصفهان برخی از افسران، همافران، درجهداران و سربازان با خانوادههایشان به راهپیمایی پرداختند...»3
اتمام حجت ملت با بختیار و آمریکا
بازگشت حضرت امام به کشور به تاخیر افتاده بود و گویی انتظار مشتاقانه و بیصبرانه ملت پایانی نداشت. امام در روز پنجم بهمن، در حالی که پلیسهای بیشتری محل اقامت ایشان در نوفل لوشاتوی فرانسه را تحت محاصره قرار داده بودند، در جمع خبرنگارانی که کنجکاوانه موضعگیری ایشان را میطلبیدند، فرمودند:
«... من بنا داشتم که فردا را در میان ملت باشم و هر رنجی که آنها میبرند من هم با آنها باشم. لکن دولت خائن از این امر مانع شده و همه فرودگاههای ایران را بست و من پس از بازشدن فرودگاهها بلافاصله خواهم رفت و به او خواهم فهماند که شما غاصب هستید و خائن به ملت ما...»4
از آن پس، مردم در انتظار باز شدن فرودگاهها بودند، در شرایطی که دولت مدت بسته شدن آنها را 3 روز اعلام کرده بود. یعنی براساس اعلام دولت فرودگاهها بایستی تا 7 بهمن بسته مانده و با باز شدن آنها در روز 8 بهمن، دیگر مانعی برای ورود رهبر و قائد عظیمالشأن ملت به کشور وجود نداشت، خصوصا که بختیار نیز ظاهرا و ناگزیر در مصاحبهای اعلام کرد که مانعی برای ورود آیتالله وجود ندارد و از ایشان استقبال هم خواهد نمود!
از همین روی بود که به امید بازگشت قریبالوقوع حضرت امام به کشور، میلیونها نفر از آحاد ملت در راهپیمایی و تظاهرات پرشکوه و مسالمتآمیز 28 صفر مقارن با 7 بهمن 1357، قاطعتر از همیشه با بختیار و رژیم شاه و اربابان آمریکاییاش اتمامحجت نمودند که بایستی هرگونه ممانعت نسبت به بازگشت امام برداشته شده و همه شرایط برای ورود ایشان به وطن فراهم آید.
اما روز 8 بهمن فرودگاههای کشور و به خصوص فرودگاه مهرآباد همچنان در محاصره تانکها و زره پوشها بسته مانده بود و امکان فرود هیچ هواپیمایی بر روی باند آنها وجود نداشت. روزنامهها خبر دادند که بازگشت امام بهدلیل بسته ماندن فرودگاهها باز هم به تعویق افتاده است.
وای به حالت بختیار، اگر خمینی دیر بیاد
انتشار این خبر برای ملتی که پس از 14 سال تبعید و بیش از یک سال مبارزات سراسری و خونین، چشم به راه رهبر و قائدش مانده و از مدتها پیش، خود را برای استقبال باشکوه از ایشان آماده نموده بود، سخت ناگوار و نگرانکننده به نظر میرسید. روز 8 بهمن مردم خشمگین و عصبانی به خیابانها آمدند.
تظاهرات روز 8 بهمن با همه روزهای گذشته تفاوت داشت. جمعیت خشمگینانه فریاد میزد: «واى به حالت بختیار، اگر خمینی دیر بیاد»، «اگر خمینی دیر بیاد، مسلسلها بیرون میاد»
جمعیت با همان شعارها و خشم، حدود 2 بعدازظهر به میدان 24 اسفند (انقلاب کنونی) رسید و قصد داشت راه خود را به سمت میدان آزادی ادامه دهد. مقصد، فرودگاه مهرآباد و هدف بازگشایی آن بود. اما در همان میدان انقلاب ناگهان از آسمان و زمین به رگبار گلوله بسته شدند.
مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله خامنهای نقش ژنرالهایزر در کشتار 8 بهمن را اینگونه شرح دادهاند:
«... قبل از انقلاب، در دوران حرکت عظیم مردمی -حالا ماجراهای هفدهم شهریور و کشتار مردم و این مسائل که خب همه بهوسیله دولت دستنشانده آمریکا انجام گرفت، به جای خود- در هشتم بهمن، یعنی چند روز قبل از ورود امام به داخل کشور، در همین خیابانهای تهران، همین خیابان انقلاب، مردم اجتماع کرده بودند؛ ژنرالهایزر که فرستاده آمریکا بود و به ایران آمد برای اینکه شاید بتواند یکجوری از دست انقلاب، رژیم را نجات بدهد و حفظ بکند. او در خاطرات خودش مینویسد- اینها اسناد تاریخی است- و میگوید من به ژنرال قرهباغی گفتم که در مواجهه با مردم لوله تفنگهایتان را پایین بیاورید؛ یعنی مردم را بکُشید، تیر هوائی بیخودی در نکنید، مردم را قتلعام کنید. اینها هم همین کار را کردند، لوله تفنگها را پایین آوردند، عدهای جوان و نوجوان کشته شدند ولی جمعیّت عقب نرفت. هایزر میگوید؛ قرهباغی بعد آمد به من گفت که این تدبیر تو فایدهای نکرد، مردم عقب نرفتند، آن وقت هایزر میگوید من دیدم این ژنرالهای شاه چقدر کودکانه فکر میکنند؛ یعنی باید ادامه میدادند، باید مرتب میکشتند.»5
حدود 1400 گلوله جنگی به سمت مردم شلیک شد
همه راهها به سوی میدان آزادی و فرودگاه را بسته شده و از همه طرف به سمت مردمی که تقریبا به محاصره درآمده بودند، شلیک میکردند. تیراندازی اصلی از بالای ساختمان ژاندارمری در سمت جنوبی میدان صورت میگرفت و تعداد بسیاری از مردم در همان جا به خاک و خون غلتیدند. فریاد اللهاکبر و صفیر گلولهها درهم پیچیده بود.
با رسیدن نیروهای كمكی از طرف فرمانداری نظامی، تیراندازیها شدت گرفته و براساس برخی از آمارها در آن روز صدها نفر شهید و مجروح شدند. طبق گزارشهای رسمی ستاد ژاندارمری، در این قتلعام 1365 فشنگ جنگی با تفنگ ژ-3 و كلت شلیک شد و جنایت و بیرحمی به نهایت خود رسید. خبرگزاریهای بینالمللی کشتار 8 بهمن را پس از 17 شهریور، خونینترین حوادث تهران دانستند.6
رادیو کلن تعداد شهدا را 300 نفر و مجروحان را ۲۰۰ نفر اعلام کرد. رادیو لندن تظاهرات ۸ بهمن را «خشونتبارترین برخورد بین تظاهرکنندگان و نیروهای نظامی» اعلام نمود.
کشتار هشتم بهمن 1357 و رشادت مردمی که در آن روز به خاک و خون غلتیدند، سرانجام باعث گردید، روز سهشنبه 10 بهمن، نیروهای نظامی به محاصره فرودگاهها پایان داده و بازگشایی آنها اعلام شود. بلافاصله حضرت امام خمینی اعلام نمودند که پنجشنبه 12 بهمن در میان مردم ایران خواهند بود و به این ترتیب یکی از پرشکوهترین و به یادماندنیترین روزهای تاریخ این سرزمین شکل گرفت.
______________________________
1- ماموریت مخفی هایزر در تهران- خاطرات ژنرالهایزر- ترجمه دکتر سید محمدحسین عادلی- نشر رسا- چاپ چهارم- 1376- صفحه 366 2- روزنامه اطلاعات- پنجم بهمن 1357 3- اعترافات ژنرال – عباس قرهباقی- صفحات 271 و 272 4- هدایتالله بهبودی- الف لام خمینی- تهران- مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی- 1396- صفحه 1057 5- مقام معظم رهبری در دیدار دانشآموزان و دانشجویان- 12 آبان 1394 6- حجتالاسلام والمسلمین علی دوانی- نهضت روحانیون ایران- جلد نهم و دهم- مرکز اسناد انقلاب اسلامی