kayhan.ir

کد خبر: ۲۸۱۱۰۵
تاریخ انتشار : ۲۰ دی ۱۴۰۲ - ۲۱:۴۱

گاردین: پروژه ضدایرانی آمریکا با جنگ غزه نابود شد (خبر ویژه)

دولت آمریکا خیال می‌کرد در حال نهائی‌کردن پروژه عادی‌سازی روابط میان اسرائیل و کشور‌های عربی و منزوی ساختن ایران است اما حمله 7 اکتبر حماس همه‌چیز را به‌هم ریخت.
 
 
روزنامه انگلیسی گاردین، ضمن انتشار این ارزیابی نوشت: فرمان جو بایدن، پس از روی کار آمدن به کارکنان سیاست خارجی خود این بود که خاورمیانه را دور از میز من نگه دارند. ایده این بود که پرونده کشورهای عربی تا حد زیادی بسته شده. جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا، درست یک هفته قبل از حملات حماس، در یک سخنرانی سرنوشت‌ساز گفت: «خاورمیانه امروز ساکت‌تر از دهه‌های گذشته است.» طرح مدنظر دولت بایدن، یکپارچه‌کردن منطقه از طریق تشویق عادی‌سازی بیشتر بین کشورهای عربی و اسرائیل، و در نتیجه منزوی‌کردن ایران بود. همان‌طور که ادوارد سعید زمانی بیان کرد: «این کاملاً معمول است که مقامات بلندپایه در واشنگتن و جاهای دیگر از تغییر نقشه خاورمیانه صحبت می‌کنند، گویی این جوامع باستانی با مردمان بی‌شمار را می‌توان مانند بادام‌زمینی در کوزه ریخت و تکان داد.»
با این همه حملات 7 اکتبر، پرونده خاورمیانه را به روی میز بایدن بازگرداند. وضعیت در منطقه این‌گونه نیست که به راحتی بتوان نقشه جدیدی برای آن کشید و اجرا کرد. کشورهای عربی هم ترجیح می‌دهند بیش از اولویت‌های دیپلماتیک غرب، به منافع خود دقت بیشتری کنند. در عرض چند هفته، خاورمیانه و جهان عرب در سطح گسترده‌تر به‌گونه‌ای وارد جنگ شده‌اند.
پشتوانه بن‌بست موجود در منطقه، یکی از محورهای سیاست خارجی آمریکا است؛ اینکه اسرائیل، شریک امنیتی کلیدی ایالات متحده است و بنابراین بازنگری در تسلیح و حمایت از آن جای بحث ندارد. نیکی هیلی، نامزد جمهوری‌خواه ریاست‌جمهوری آمریکا هفته گذشته گفت: «اسرائیل نقطه روشنی در یک محله تاریک است. هرگز نبوده که اسرائیل به آمریکا نیاز داشته باشد. همیشه این بوده که آمریکا به اسرائیل نیاز دارد.»
هزینه این منطق، هنگفت و در حال افزایش است. امروز سخن از ترس از یک جنگ گسترده‌تر است، اما حقیقت این است که جنگ از قبل آغاز، و به لبنان، یمن، ایران، دریای سرخ و دریای عرب سرازیر شده است. از هفته‌ها پیش، حملات متقابل بین اسرائیل و حزب‌الله انجام می‌شود. در ماه نوامبر، اسرائیل فرودگاه دمشق را هدف قرار داد. هفته گذشته، حمله هواپیمای بدون سرنشین در قلب بیروت یک رهبر حماس را ترور کرد و صحنه جنگ را فراتر برد. در  یمن، شبه‌نظامیان حوثی در اعتراض به بمباران غزه، کشتی‌هایی را که با اسرائیل مرتبط است، مورد حمله قرار داده‌اند. حملات در دریای سرخ، ترافیک تجاری به سمت آمریکا و اروپا را از آبراه اصلی منحرف کرده است.
اگر دریای سرخ را نتوان ایمن کرد، شاهد افزایش هزینه‌های تجاری و حق بیمه و ازدحام زنجیره تامین در بازار جهانی کالا خواهیم بود که قبلاً به دلیل جنگ در اوکراین نابسامان شده. این وضعیت منجر به افزایش فعالیت نظامی در منطقه شده است. هفته گذشته، هلیکوپترهای ایالات متحده قایق‌های حوثی‌ها را غرق کردند. حمله وسیع‌تر به حوثی‌ها می‌تواند احتمال درگیری را افزایش دهد.
در سراسر منطقه، یک‌چیز ثابت وجود دارد: توانایی ایران برای تأمین مالی مؤثر و استقرار نیروهای نیابتی، تسهیلاتی که با نقش تاریخی ایالات متحده در توانمندسازی این کشور از طریق جنگ عراق و سپس شکست در مهار آن ممکن شد.
اما خطرات حتی از این هم بزرگ‌تر است. در این خلأ قدرت و فعالیت گروه‌های نیابتی، به سختی می‌توان تأثیر صحنه‌های غزه و کرانه باختری را نادیده گرفت. صدها هزار پناهنده فلسطینی در لبنان، سوریه و اردن زندگی می‌کنند و گفتمان عمومی در سراسر منطقه، از سر میز شام گرفته تا تیترهای روزنامه تحت سلطه جنگ غزه و تحولات گسترده در منطقه است.
وضعیتی که آمریکا و اسرائیل با خوشحالی امیدوار بودند به یکپارچگی اعراب و عادی‌سازی رابطه آنها با اسرائیل، مهار ایران و مرگ تدریجی آرمان فلسطین تبدیل شود، دیگر وجود خارجی ندارد. فرضیه این بود که هیچ بازیگری با حرکت ناگهانی، پازل را بر هم نخواهد زد. اما حماس ضربه اولیه را زد و واکنش‌های اسرائیل هم اصلا شبیه به واکنش‌های بازیگری که نیروی تثبیت‌کننده در منطقه است، نبود. تا زمانی که آمریکا و دیگر متحدان غربی، به دلیل بی‌تحرکی یا ترس از اعتراض‌های داخلی علیه سختگیری بر اسرائیل نتوانند با این واقعیت مقابله کنند، همه از جمله اسرائیل، بهای گزافی را برای جنگی خواهند پرداخت که مدت‌هاست از دفاع از خود گذشته و به زودی ممکن است  به یک تهدید جهانی تبدیل شود.