3 کارشناس اقتصادی تأکید کردند
راهکار پایان ناترازی انرژی تغییر سیاستگذاریها است نه ابزارهای قیمتی
سه کارشناس اقتصادی با بیان اینکه ابزارهای قیمتی در کنترل مصرف انرژی تاثیرگذار نبوده، تغییر سیاستهای حکمرانی در حوزه انرژی را راهکار پایان ناترازیها دانستند.
به گزارش ایرنا، حامد صاحب هنر؛ کارشناس اقتصادی درباره نقش انرژی در قدرت کشورها گفت: کشوری مثل روسیه به اندازه مصرف ما در حوزه گاز به اروپا صادرات دارد و دیدید که در جنگ اوکراین انواع و اقسام تحریمها را به او تحمیل کردند منتها در حوزه نفت و گاز نتوانستند این کشور را تحریم کنند؛ چون جرأت آن را نداشتند که فشار آنچنانی وارد کنند و روسیه به آن صورت تحریم نفتی نشد. لذا ما از این پتانسیلی که میتوانستیم مثل روسیه به مثابه یک ابزار از آن استفاده کنیم، در حوزه روابط بینالملل و در حوزه مسائل راهبردی منطقه استفاده نکردیم و داریم این ثروت بیننسلی را اینچنین میسوزانیم.
او افزود: بحث ما فقط ناترازی و اینکه باید واردکننده شویم و تقاضای ما نسبت به عرضه فضونی پیدا کرده، نیست؛ بعضاً برخی میگویند شما میخواهید سراغ سیاستهای قیمتی بروید ولی ما و برخی دیگر میگویند سیاست قیمتی جواب نمیدهد و دنبال آن نیستیم.
کارشناس اقتصادی افزود: آیا ما نمیتوانستیم یک تمهیداتی بیندیشیم و در واقع بازی را طوری بچینیم که این مصرف گاز بهینه شود؟ زیرا پتانسیل صرفهجویی حداقل در گاز نسبت به بنزین بیشتر است. درخصوص گاز هر یک درجه مردم دمای محیط را در زمستان کاهش بدهند مثلاً به جای ۲۶ درجه روی ۲۵ درجه بگذارند بین پنج تا هشت درصد صرفهجویی محقق میشود. پنج درصد را شما نگاه کنید در پیک که ما ۶۰۰ تا ۷۰۰ میلیون متر مکعب در روز داریم مصرف میکنیم پنج درصد آن یعنی میشود حدوداً ۳۵ میلیون، ۴۰ میلیون مترمکعب. یعنی معادل ۴۰ میلیون لیتر گازوئیل. ما داریم ۴۰ میلیون لیتر گازوئیل در نیروگاه میسوزانیم چون مردم انگیزهای برای صرفهجویی ندارند.
او ادامه داد: ما باید به جایی برسیم که عموم مردم منفعت ببرند. چرا الان فقط ۵۰ درصد مردم از این یارانه بهرهمند هستند؟ این در جیب ثروتمندان میرود. دهک اول نسبت به دهک دهم 17 و نیم برابر از بنزین بهرهمند است. ۵۰ درصد خانوارها اصلاً ماشین ندارند. گاز و برق هم سه برابر بهرهمند هستند و به همین نسبت از یارانه این سه نوع انرژی بهره میبرند.
راهکار قیمتی جواب نداده است
همچنین محمدطاهر رحیمی؛ کارشناس اقتصادی گفت: ابتدا باید بررسی کنیم در روند بسیار بلندمدت کشورمان، از اولین باری که ما راهکارهای قیمتی را آزمایش کردیم که به ۵۵ سال پیش برمیگردد چه نتیجهای حاصل شد. در آن زمان قیمت بنزین در کشور دو برابر شد؛ زمان حسنعلی منصور. از آن دوره تا الان چند بار از ابزار قیمتی استفاده کردیم اما هیچ وقت نتوانستیم مصرف را کنترل کنیم؛ الّا دو دوره.
او افزود: یک دوره تیر ۸۶ تا آذر ۸۹، یک بازه سه چهار ساله که مصرف کنترل و کاهش پیدا کرد. علت آن هم استفاده از ابزار قیمتی نبود. ابزار قیمتی بر بستر قدرتمند ابزارهای غیرقیمتی اجرا و موفق شد و دلایل دیگر. آن زمان شرایط مهیا بود. یکی دیگر هم سال ۹۹ بود که آن به خاطر کرونا مصرف بنزین کاهش یافت، نه به خاطر آبان ۹۸ که قیمت افزایش پیدا کرد. بنابراین ما اساساً تجربه خوبی هم در حوزه استفاده از ابزارهای قیمتی برای ماجرای بنزین نداریم.
یارانه پنهان یا مالیات تورمی؟
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: در طی چند سال اخیر یک مفهومی مطرح شده است به اسم یارانه پنهان. میگویند ما داریم در حوزه بنزین، انواع سوخت، گاز و غیره یاران پنهان میدهیم. بعد یارانه پنهان چطوری محاسبه میشود؟ میگوید الان نرخ بنزین مثلاً در عراق ۶۰ سنت است در پاکستان یک دلار به ازای هر لیتر است. قیمت این میشود بین ۳۰ تا ۵۰ هزار تومان و اینجا داریم ۱۵۰۰ تومان و سه هزار تومان بنزین را میدهیم. در نتیجه این اختلاف ۲۷ هزار تومانی میشود یارانه پنهانی که به مصرفکننده و به مردم میدهیم.
رحیمی افزود: این چیزی که ما اسم آن را یارانه پنهان گذاشتهایم معلول جهشهای ارزی است. در کشورهایی مثل ایران اساساً نه متغیرهای پولی که متغیری به نام نرخ ارز لنگر انتظارات تورمی عاملان اقتصادی است. نه فقط لنگر انتظارات تورمی که لنگر انتظارات عاملان اقتصادی روی همه متغیرهای اقتصادی دیگر است. وقتی دچار جهش ارزی میشوید در این کشوری که شرایط آن این مدلی است این جهش ارز، تورم خلق میکند و انتظارات تورمی را جهش میدهد. در اقتصاد به این مالیات پنهان میگویند. یعنی شما دارید از عاملان اقتصادی و مردم با جهش ارز مالیات پنهان میگیرید و به آنها یارانه پنهان نمیدهید.
تغییر سیاستهای حکمرانی انرژی
سید احسان حسینی؛ پژوهشگر حوزه انرژی هم گفت: کلاً بحران حوزه انرژی فراتر از بنزین است و کل حاملهای انرژی ما اعم از بنزین، گازوئیل، گاز، برق و همه حاملهای دیگر، الان در مرز ناترازی قرار دارد یا ناتراز شده است. یک آماری را میخواندم از شرکت بهینهسازی مصرف سوخت که میگفت الان ظرفیت بهینهسازیمان حدود ۲۰ میلیارد دلار صرفهجویی گاز در سال است.
او افزود: همین ناترازی که حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون مترمکعب است ناشی از همین عدم بهینهسازی است که در واقع دارد سالانه ۲۰ میلیارد دلار به کشور عدم النفع و خسارت از طرق مختلف وارد میکند که بحث سوزاندن گاز مایع در نیروگاهها و مسائل دیگر است.
پژوهشگر حوزه انرژی ادامه داد: در گازوئیل هم به نقطه سر به سر رسیدهایم. حتی امسال شنیدهام که حدود ۳۰۰ میلیون دلار برای واردات گازوئیل در نظر گرفتهایم. دید ما به انرژی کلاً غلط است. یعنی میگوییم که آیا انرژی باید یک منبعی برای تولید ثروت باشد یا اینکه همینطوری آن را مصرف کنیم و یک رانتی بدهیم؛ مثلاً به نوعی با قیمتهای خیلی پایین هدر هم برود و ناکارآمدیهای حوزههای دیگر را با انرژی جبران کنیم.
حسینی افزود: الان نگاه دوم حاکم است؛ یعنی نمیگوییم الان مثلاً ما گاز داریم نفت داریم بنزین داریم؛ اینها را بیاوریم در زنجیره ارزش از آن محصولات باکیفیت تولید و با ارزش افزوده صادر کنیم تا درآمدزایی داشته باشیم. انرژی را ارزان در اختیار همه بخشها قرار دادیم ولی منتفعان این انرژی ارزان، دهکهای پایین جامعه نیستند. بنابراین سیاستهای حکمرانی در حوزه انرژی باید تغییر کند.