شبهه بداء (پرسش و پاسخ)
پرسش:
با توجه به اعتقاد شیعه به موضوع بداء، عدهای شیعه را متهم کردهاند که آنان خدا را (نعوذبالله) جاهل فرض میکنند و بداء از منظر شیعه را به معنای ظهور امری که پیش از این از خدا پنهان بوده است میدانند. آیا چنین شبهه و اتهامی صحیح است؟
پاسخ:
طرح شبهه
وجه مشترک همه اقوالی که به خاطر موضوع بداء بر شیعه تاختهاند، این است که آنها بداء را به معنای ظهور امری که پیش از این از خدا پنهان بوده است میدانند و با این اعتقاد مدعی هستند «نعوذبالله» شیعه خدا را جاهل فرض میکنند. محمد مال الله در کتاب موقف الشیعه من اهل السنه، در صفحه 28 با استناد به سخن محمدحسین کاشف الغطاء در کتاب اصل الشیعه و اصولها، ص 231 مینویسد: «بداء از نظر شیعه این است که امری برای خداوند ظاهر و معلوم شود که پیش از این به آن علم نداشته است» او در مورد عبادت شیعه میگوید: عبادت شیعه پرستش پروردگاری جاهل است و چگونه کسی که جاهل است و مصالح بندگان خود را نمیداند پرستیده میشود؟ او همچنین در صفحه 13 همین کتاب مینویسد: از نگاه شیعه، خداوند با اموری مواجه میشود که یا از پیش به آن علم نداشته و یا برخلاف علم وی میباشد، و خداوند متعال از این قبیل نسبتها بسیار دور است.»
پاسخ شبهه
1- تحریف و افترا در تعریف بداء
شبههکنندگان مفهوم واقعی بداء را تحریف و به دنبال مفهوم جعلی و تحریف شده خود، به شیعه افترا میزنند لذا این تعریف ساختگی از بداء را که ارائه میدهند مورد قبول هیچ یک از علمای شیعه نیست. موضوع بداء از منظر شیعیان براساس این آیه شریفه است: «یمحوالله مایشاء و یثبت و عنده ام الکتاب» خداوند آنچه را بخواهد محو و یا اثبات میکند و «امالکتاب» نزد او است. (رعد- 39) هیچ کس تصور نمیکند که این اخفاء (پنهان کردن) و ابداء (اشکار کردن) موجب تبلیغ و تشویق به جهل و بیان خلاف واقع میشود، زیرا در این موضوع حکمت و مصلحتی نهفته است که عقل عقلا از فهم و درک آن ناتوان است. به طور کلی بداء در حیطه تکوین، مثل نسخ در عرصه تشریع است، چنانکه در بحث نسخ و تبدیل حکم، مصالح و اسراری وجود دارد که برخی آشکار و برخی پوشیده است. مسئله اخفاء و ابداء نیز در عالم تکوین چنین است. بنابراین اتهامی که امثال مالالله براساس کتاب مرحوم کاشف الغطاء به شیعه میزنند،ریشه در فهم نادرست آنان از موضوع بداء دارد.
2- هتاکی علیه کل شیعیان به بهانه مفهوم ساختگی بداء
اگرچه «محمد مال الله» تعریف جعلی خود را به مرحوم کاشف الغطاء نسبت داده، ولی افراد دیگری هم هستند که نوع برداشت غلط خود از مفهوم بداء را به همه شیعیان تعمیم داده و نه فرد خاصی! به عنوان مثال: فخر رازی در تفسیر کبیر خود جلد 19 صفحه 66 مینویسد: «رافضیها (شیعیان) معتقدند بداء برای خداوند جایز و روا است و بدین ترتیب ممکن است امری را اراده کند ولی بعد،خلاف آنچه پیش از این به آن علم داشته ثابت شود. آنها در این میان به آیه: یمحوالله مایشاء و یثبت» استناد میکنند، ولی باید دانست که این تفکر باطل است،زیرا علم خداوند به امور و اشیاء از لوازم ذاتی آن است و هرچه در دایره علم خداوند است از تغییر و تبدیل در امان خواهد بود.» غزالی در المستصفی، جلد 1، صفحه 110 با استفاده از لفظ رافضی برای شیعیان، آنان را به کج فهمی در مسئله بداء متهم میکند. آمدی در کتاب الاحکام فی اصول الاحکام، جلد 3، صفحه 102 پس از ذکر این عبارت منسوب به امام صادق(ع) که فرمود: «ما بدالله فی شییء کما بداله فی اسماعیل» تلفیقی از سخن رازی و غزالی را ارائه و شیعه را مثل یهود دانسته است» این افراد شبهه کننده حتی به خودشان اجازه ندادهاند که احادیث کتاب کافی را در مورد بداء مورد بررسی و واکاوی قرار دهند تا این چنین راجع به شیعه قضاوت ناعادلانه نکنند! مرحوم کلینی در کتاب خود با سند معتبر از امام حسین(ع) نقل کرده که فرمود: «ما بدالله فی شیء الا کان فی علمه قبل ان یبدوله» برای خداوند بداء حاصل نمیشود مگر اینکه قبلاً نسبت به حصول بداء علم داشته باشد» (اصول کافی، ج 1، ص 214) بنابراین شیعه معتقد است هم براساس آیات قرآن کریم و هم روایات خدای متعال به همه اشیاء و امور اعم از قدیم و جدید، موجود و معدوم احاطه علمی کامل دارد و غیرممکن است که امری هر چند پنهان و به هر شکل ممکن در هفت آسمان و زمین از او پنهان بماند. بنابراین سخن پایانی و نظر نهایی در پاسخ این شبهه این است که آنان یک بار دیگر به دیدگاههای شیعه درباره علم خداوند از منظر آیات و روایات مراجعه کنند و تبیین روایات بداء را هم از دیدگاه علمای شیعه مورد توجه و بازنگری و واکاوی بیشتر قرار دهند.