اخبار ویژه
بایدن کوتاهی نکرده بلکه تحریم ایران شکست خورده است
«جمهوریخواهان علت افزایش صادرات نفت ایران را به چراغ سبز دولت بایدن در این زمینه مرتبط میدانند؛ اما به باور مجله فارنپالیسی این افزایش نه از دولت بایدن بلکه از ابتدای سال۲۰۲۰ و در دولت ترامپ آغاز شد. در پاییز همان سال بود که صادرات ایران نسبت به دوره مشابه در سال قبل افزایش چشمگیری یافت. به همین دلیل بعید به نظر میرسد افزایش صادرات نفتی ایران به دولتها در آمریکا مرتبط باشد، بلکه بیشتر به غیرموثر شدن شبکه تحریمی علیه ایران بازمیگردد».
نشریه آمریکایی فارن پالیسی در گزارشی، به بررسی ناامیدکننده چشمانداز تحریمهای نفتی ایران پرداخته و نوشت: جمهوریخواهان میگویند که رئیسجمهور آمریکا به افزایش صادرات نفت ایران مجوز داده است. اما شواهد خلاف این را نشان میدهد. از زمانی که جنگ اسرائیل و حماس در ۷ اکتبر آغاز شد، صداها در واشنگتن به طور فزایندهای دولت بایدن را -به دلیل آنچه آنها میگویند اجرای ناکافی تحریمهای نفتی علیه ایران است- مورد سرزنش قرار دادهاند. لوایحی در کنگره پیشنهاد شده تا دولت را وادار به اجرای بهتر تحریمها علیه صنعت نفت ایران کند.
تحریم گستردهای که پس از تصمیم ترامپ برای خروج از توافق هستهای اعمال شد، همچنان پابرجاست. اما فروش نفت ایران افزایش یافته است. بر اساس گزارشها، درآمد صادرات هیدروکربن ایران در سال ۲۰۲۲بالغ بر ۴۲ میلیارد دلار بوده که نسبت به ۲۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۱ و ۱۹ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۰ افزایش نشان میدهد. جمهوریخواهان دولت بایدن را متهم کردهاند که عمدا فرار ایران از تحریمهای فراسرزمینی را نادیده گرفته است. یک گروه لابی که از کمپین فشار حداکثری دولت ترامپ علیه ایران حمایت میکرد، بایدن را به اجرای گزینشی تحریمهای نفتی متهم کرده و استراتژی آن را به عنوان «احترام حداکثری» مورد تمسخر قرار داده است.
اما در حالی که صادرات نفت ایران در دوره دولت بایدن رشد قابلتوجهی داشته، این روند ممکن است قبل از دوره او صورت گرفته باشد. دادههایی وجود دارد که نشان میدهد احیای فروش نفت ایران از سطح بسیار پایین خود در اوایل سال ۲۰۲۰ زمانی آغاز شد که دولت ترامپ هنوز بر سر کار بود. در اواخر سال ۲۰۲۰، شرکتهایی که تجارت جهانی نفت را رصد میکنند، جهش قابلتوجهی در صادرات ایران گزارش کردند. سه شرکت برجسته که تجارت جهانی انرژی را رصد میکنند به والاستریت ژورنال گزارش دادند که صادرات نفت ایران در پاییز ۲۰۲۰ نسبت به اوایل همان سال بیش از دو برابر شده است.
دولت ترامپ آنقدر تحریمها را علیه ایران اعمال کرد که در آخرین سال ریاستش، اذعان کرد در اهداف تعیینشده کوتاهی نکرده است. رابرت اوبراین مشاور امنیت ملی وقت اظهار کرد که مشکل کشورهایی مانند ایران این است که آنقدر تحریمها علیه این کشور وجود دارد که کارهای کمی برای ما باقی مانده است.
با در نظر گرفتن این موضوع، غیرمنطقی است که انتظار داشته باشیم دولت بایدن با تب و تاب، اهدافی را که دولت ترامپ تعریف کرد، انجام دهد. اما این به آن معنا نیست که دولت بایدن تلاشی برای کاهش سرعت فروش نفت ایران نکرده است. گذشته از تحریمهای جدید که صادرات هیدروکربن ایران، شبکههای پتروشیمی و فرار از تحریمها را هدف قرار میدهد، دولت بایدن کشورها را نیز متقاعد کرده که امتیاز برافراشتن پرچمهای خود از کشتیهای متهم به حمل نفت ایران را لغو کنند. برای درک اینکه چرا صادرات نفت ایران در حال رشد است، باید هم بازار و هم شرایط تحریم را در نظر گرفت. مسلما، عدمشفافیت طبیعی تجارت تحریم شده و واردات نفت چین، رسیدن به نتایج سخت را بسیار دشوار میکند. چند عامل ارزش توضیحی بیشتری در مورد اینکه چرا فروش نفت ایران تا این حد گسترش یافته است، ارائه میدهد.
اول، صادرات نفت ایران در طول سالهای دولت ترامپ، نهتنها به دلیل تحریمها، بلکه به دلیل همهگیری کووید-۱۹ و کاهش رشد اقتصاد جهانی به شدت کاهش یافته بود. دوم، افزایش تقاضا پس از کاهش همهگیری، فشارهای قیمتی جدیدی را ایجاد کرد که احتمالا باعث شد پالایشگاههای کوچک و مستقل چین، به دنبال نفت بیشتر ایران باشند. سوم، ایران و چین در سالهای اخیر گامهای مختلفی برای ارتقای همکاریهای اقتصادی خود برداشتهاند. دو کشور در مارس ۲۰۲۱ یک قرارداد همکاری اقتصادی ۲۵ساله امضا کردند و اخیرا مجموعهای از قراردادها را برای عملیاتی کردن این پیمان امضا کردند. ایران همچنین به توافقنامه همکاری شانگهای و گروه کشورهای بریکس پیوسته است.
در نهایت، افزایش فروش نفت ایران یا سرعت پایینتر اوپک، برای این استدلال که دولت بایدن رویکرد نرمتری نسبت به ایران در پیش گرفته، کافی به نظر نمیرسد. مشخص نیست که موضع تهاجمیتر دولت ترامپ در برابر عوامل ذکرشده در بالا بهتر عمل کرده باشد. اگر تحریمها علیه شرکتهای چینی مختلف درگیر در صنعت نفت ایران بیفایده باشد، آیا این امر باعث میشود که دیگر بازیگران مشابه با ایران کم و بیش تعامل داشته باشند؟ نهادهای مختلف چینی، مانند شرکتهای لجستیکی که در معرض تحریمهای بیشتری قرار دارند، هدف قرار گرفتهاند، اما به نظر میرسد که آنها به تجارت خود با نفت ایران ادامه میدهند.
این هم یک نمونه دیگر از نفاق افراطیون مدعی اصلاحات
یک فعال مدعی اصلاحات گفت: افکار مصباح یزدی با افکار امام راحل و رهبری زاویه دارد و عجیب است که وزیر کشور گفته پیرو افکار مصباح یزدی است.
در حالی که حملات هماهنگ به شخصیت والای آیتالله مصباح یزدی(ره) به دستاور کار روزانه منافقین جدید و افراطیون مدعی اصلاحات تبدیل شده، علی صوفی(عضو شورای سیاستگذاری منحله اصلاحطلبان و وزیر دولت خاتمی) به خبرگزاری خبرآنلاین گفت: در مراسم سالگرد فوت مرحوم مصباح یزدی، وزیر کشور مطلبی را عنوان کرد که بنده از تلویزیون شنیدم، آقای وحیدی گفت که دولت پیرو افکار و اندیشههای مصباح یزدی است که این یعنی نفوذ جبهه پایداری زیرا جبهه مذکور هم همین را میگوید که ما وابسته به مصباح یزدی هستیم.
وی افزود: من خودم شنیدم و صداوسیمای جمهوری اسلامی نشان داد که وحیدی در مراسم سالگرد مصباح یزدی گفت که اصلاً در دولت رئیسی پیرو افکار و اندیشههای مصباح یزدی و مجری افکار و ایدههای او هستیم. من همان موقع در خانه احزاب اعتراض کردم و گفتم وقتی وزیر کشور میگوید مجری ایدههای مصباح یزدی هستیم، ایدههای مصباح یزدی کاملاً روشن است و میگوید مردم اصلاً کارهای نیستند. طرفداران مصباح یزدی مطرح میکنند که علاوهبر ولایت مطلقه فقیه باید اطاعت مطلقه هم داشته باشند.
صوفی همچنین گفت: علاوهبر این، یکی از حضرات اعلام کرده که افکار مصباح یزدی با افکار امامین زاویه دارد، یعنی هم با افکار امام خمینی(ره) و هم با افکار رهبر انقلاب زاویه دارد، آن وقت وحیدی به عنوان عضوی از کابینه دولت صراحتاً اعلام کرده که ما پیرو افکار مصباح هستیم، لذا با توجه به اینکه مصباح یزدی معتقد است مردم کارهای نیستند و از طرفی وحیدی اعلام کرده پیرو افکار مصباح یزدی است، چگونه انتخابات را برگزار میکند؟
گزافهگویی این وزیر دولت خاتمی در حالی است که آيتالله مصباح يزدي در طول سالهاي ۴۲ تا ۵۷ با مدرسين حوزه علميه قم همکاری نزدیک داشت و پای بیانیههای سیاسی و انقلابی این مجموعه را امضا کرد؛ تا جایی که از مجموع ۱۰۷ بيانيه جامعه مدرسين حوزه عمليه قم، ۶۰ بيانيه به صورت جمعي صادر شده و فاقد امضاء است اما از ميان ۴۰ بيانيه داراي امضاء، آيتالله مصباح يزدي ۱۶ بيانيه را امضاء كرده؛ در حالي كه آقاي هاشمي رفسنجاني ۶ بيانيه، شهید قدوسي ۱۱ بيانيه و شهيد مفتح نيز ۶ بيانيه را امضاء كردهاند. اولین بيانيهای كه آيتالله مصباح يزدي امضاء كرد، مربوط به بازداشت امام خميني(ره) در سال ۴۲ بود كه در هشتم مهرماه صادر شد. آيتالله مصباح يزدي در ديماه سال ۴۳ بيانيه مربوط به وظيفه وعاظ و سخنگويان مبني بر روشنگري درخصوص بازداشت امام و ياران ايشان را امضاء كرد؛ در بهمن همان سال نيز براي اميرعباس هويدا نخستوزير وقت، نامه سرگشاده فرستاد و نسبت به اوضاع نابسامان كشور تذكر داد و در فروردينماه سال ۴۴ براي پيگيري نامه خود و وضعيت امام راحل(ره) بار ديگر در سال ۴۴ براي نخستوزير نامه فرستاد.
در سال ۵۶ كه مبارزات مردمي عليه رژيم گذشته به اوج خود رسيد، آيتالله مصباح يزدي در ۲۲ ديماه بيانيهاي در اعتراض به فاجعه ۱۹ دي (مصادف با ۲۹ محرم ۱۳۹۸ هجري قمري) امضاء كرد و در ۱۶ فروردينماه سال ۵۷ همراه با جمعي از مدرسين حوزه علميه قم، بيانيهاي درخصوص فجايع يزد صادر كردند و امضای ايشان پاي بيانيه اين جامعه درباره مسائل سياسي روز كه ۲۵ فروردينماه سال مذكور صادر شد، مشاهده ميشود.
آیتالله مصباح نقش اصلی در تولید و انتشار نشریات بعثت و انتقام را برعهده داشت که به تصريح بسياري چهرههاي شاخص از جمله آقايان دعايي و حجتي كرماني، اين نشريه نقش محوري در فعاليتهاي مبارزاتي نيروهاي انقلاب داشت و آقاي هاشمي رفسنجاني با تاكيد بر اينكه بعثت و انتقام بيشتر جنبه سياسي و افشاگرانه داشت. انتشار نشريه مذكور را در آن مقطع محور مبارزات انقلابيون ميداند.
مؤسسه در راه حق و شخص جناب آقای مصباح و برنامههای خوب و سازندهاش آنقدر مورد توجه حضرت امام(قدس سره) بود که از بدو پیروزی انقلاب تا رحلتشان؛ تمام هزینههای برنامههای آموزشی حضرت آیتالله مصباح را مرحمت میکردند. میتوانید از حجتالاسلام صانعی و دیگر عزیزان آگاه از دفتر آن امام بزرگوار بپرسید و امام فرموده بودند که اگر توسعه هم پیدا کند، هزینهها را تامین میکنم.(آیتالله رضا استادی/روزنامه رسالت ۸ شهریور۷۸)
از سوی دیگر در اثبات نفاق مدعیان اصلاحات همین بس که سعی میکنند اندیشههای استاد مصباح را نقطه مقابل امام قرار دهند و حال آن که رهبر انقلاب از ایشان به عنوان مطهری زمانه یاد کردند. متهم کردن ناجوانمردانه آیتالله مصباح به مخالفت با جمهوریت و مردم در حالی است که اشرافیت غربگرای مدعی اصلاحات، بیشتر مخالفت و معارضه را با جمهوریت و رای مردم داشتند و از برپایی شورش و آشوب در این زمینه دریغ نکردند.
تلگراف: اراده غرب برای مقاومت در مقابل روسیه فروپاشیده است
«اروپا نه تنها آماده میشود تا شکست اوکراین در جنگ را بپذیرد بلکه تمایل اندکی برای دفاع از خود در برابر اقدامات روسیه در آینده دارد».
روزنامه انگلیسی تلگراف با انتشار تحلیل هشدارآمیز فوق نوشت: در شرایطی که جنگ اوکراین به بن بست رسیده، این احتمال را که رئیس جمهور روسیه بتواند از حمله خود پیروز بیرون بیاید، نمیتوان نادیده گرفت. شکست اوکراین در ضد حمله، پیشبینیهای خوشبینانه زلنسکی رئیس جمهور اوکراین و فرماندهان ارشد او مبنی بر این که پیروزی در چنگ کییف است را خاموش ساخت. اوکراینیها، متحدان غربی را مقصر میدانند و میگویند به دلیل عدم ارائه تسلیحات مورد نیاز، امکان شکستن بن بست در میدان جنگ وجود ندارد. فقدان پیشرفت نظامی همراه با شعلهور شدن جنگ در غزه، قطعا حس تردید را در میان برخی از رهبران غربی نسبت به توانایی اوکراین شدت بخشیده است. در دولت بایدن این تلقی رو به رشد وجود دارد که منافع امریکا با فشار آوردن به زلنسکی برای پذیرش صلح با روسیه بهتر تامین میشود. در همین حال، پوتین تلاشهای خود را برای بازپسگیری مزیت نظامی تشدید میکند و از درآمدهای نفتی قوی برای نظامی کردن اقتصاد کشورش استفاده میکند که منجر به افزایش قابل توجه تولید تسلیحات شده است.
پوتین هم چنین مجوز افزایش ۱۷۰۰۰۰ نفری ارتش روسیه را صادر کرده است. این تصور که ۲۱ ماه پس از حمله، ارتش روسیه همچنان قادر به انجام حمله خواهد بود تا چند ماه پیش غیرقابل تصور به نظر میرسید. بسیار بعید است پوتین بتواند به فتح تمام اوکراین و ایجاد یک رژیم دست نشانده در کییف دست یابد، اما هر نتیجهای که منجر به حفظ کرملین در مناطق قابل توجهی از اوکراین شود به عنوان یک پیروزی مورد ستایش قرار خواهد گرفت. چنین وضعیتی پوتین را به این تلقی تشویق میکند که میتواند اقدامات بیشتری را در جناح شرقی ناتو انجام دهد آن هم با آگاهی از این موضوع که غرب نه منابع و نه اراده لازم برای مقاومت را در اختیار ندارد.
تعدادی از کارشناسان برجسته نظامی، آمادگی ناتو برای مقابله با چنین چالشی را زیر سوال میبرند. کنفرانس دفاعی اخیر در برلین از جنگ با روسیه به عنوان سناریوی روز قیامت قلمداد شد که در آن اروپا به دلیل ناتوانی ناتو در دفاع از جناح شرقی اروپا به سرنوشتی مشابه با امپراتوری مقدس روم در دوران ناپلئون دچار خواهد شد.
«سونکه نیتزل» استاد تاریخ نظامی دانشگاه پوتسدام در آلمان ادعا کرد ۱۵ سال به طول میانجامد تا کشورش بتواند از خود در برابر روسیه دفاع کند. «یاچک سیویرا» رئیس اداره امنیت ملی لهستان هم هشدار داد ناتو حداقل سه سال فرصت دارد تا خود را برای حمله روسیه به جناح شرقی خود آماده کند.
با این وجود، علیرغم تهدید آشکار مسکو به نظر میرسد رهبران غربی تمایلی به جدی گرفتن آن ندارند. استدلالی که در مراحل اولیه مناقشه اوکراین مطرح شد آن بود که حصول اطمینان از این که روسیه متحمل شکست سنگینی میشود پوتین را از اقدامات تجاوزکارانه بیشتر منصرف میسازد، اما آن استدلال اکنون جای خود را به این استدلال داده که خستگی از جنگ و تمایل به پایان دادن به خصومت به هر قیمتی، باعث جسورتر شدن روسیه
میشود.
«ینس استولتنبرگ» دبیرکل ناتو اخیرا در مورد بنبست در مناقشه اوکراین از ماهیت پراکنده صنعت دفاعی اروپا ابراز تاسف کرد. او گفت: «ما نمیتوانیم آن طور که باید با یکدیگر همکاری کنیم» و هشدار داد که ناتوانی کشورهای اروپایی در تجمیع منابع میتواند تلاشها برای حفظ تجهیزات مهمات به اوکراین را تضعیف کند.»
ناکامی در مقابله با تهدید روسیه در بریتانیا نیز مشهود شده جایی که تحلیل بیانیه پاییزی «جرمی هانت» در ماه گذشته نشان میدهد که بعید است دولت به تعهد خود مبنی بر افزایش هزینههای دفاعی از ۲ درصد به ۲.۵ درصد تولید ناخالص داخلی عمل کند تعهدی که نیازی کلیدی برای مجهز کردن نیروهای مسلح برای مقابله با تهدید روسیه است. اکنون نه تنها اروپا آماده میشود تا اجازه دهد اوکراین در جنگ متحمل شکست شود؛ بلکه تمایل اندکی برای دفاع از خود در برابر اقدامات روسیه در آینده دارد.