kayhan.ir

کد خبر: ۲۷۸۸۶۹
تاریخ انتشار : ۱۷ آذر ۱۴۰۲ - ۲۱:۵۱
حکایت سینماتوگراف 2- بخش چهارم

با حضور فیلمسازانی که فرار نکرده بودند!

 
سعید مستغاثی
محمد علی نجفی به عنوان اولین مدیر سینمایی پس از پیروزی انقلاب، به عنوان نخستین گام در جهت به راه انداختن تولید فیلم، از فیلمسازان و تهیه‌کنندگان و عوامل تولید سینمای قبل از انقلاب که در کشور مانده بودند و به خارج کشور متواری نشده و یا مخفی نگردیده بودند، دعوت به همکاری کرد! 
نجفی در این باره می‌گوید: «... اول من با کسانی که می‌شناختم مثل آقای کیمیایی و شیردل و جمعی از کارگردانان از جمله الوند و قدکچیان و متوسلانی که آن موقع مجمع‌شان را شکل داده بودند، ملاقات کردم. آنها کمیته‌ای را تحت عنوان سینما تشکیل داده بودند... من همان‌جا صحبت کردم و از همه خواستم نماینده‌های خودشان را انتخاب کنند تا با همکاری آنها سینما اداره شود...»
حال باید تصور کرد افرادی که اغلب سال‌های پیش از انقلاب، با فرهنگی مغایر با فرهنگ انقلاب فیلم ساخته بودند، چگونه می‌توانستند با سینمای انقلاب کنار بیایند! آیا واقعا توانستند؟ 
سینمای قبل و بعد از انقلاب تفاوتی نداشت؟!
محمدعلی نجفی خاطره‌ای از آن جلسات با فیلمسازان قبل از انقلاب نقل می‌کند که تامل‌برانگیز بوده و نشان می‌دهد، خشت سینمای پس از انقلاب چگونه از ابتدا کج نهاده شد. 
نجفی می‌گوید: «... یادم هست متوسلانی سؤال کرد که آیا باید همه، فیلم اسلامی بسازند؟ و من جواب دادم فیلم اسلامی ساختن سفارش نیست و هر کس معتقد به اسلام و مسلمانان باشد، وقتی فیلم بسازد، فیلمش اسلامی است...» 
یکی دیگر از افرادی که نجفی دعوت به همکاری کرد‌، رضا علامه‌زاده از عناصر چپ بود که همراه خسرو گلسرخی به جرم طراحی ترور خاندان سلطنت دستگیر شد ولی به دلیل همکاری با ساواک و رژیم شاه از اعدام نجات پیدا کرد.
نجفی خاطره‌ای هم از برخورد با علامه‌زاده نقل می‌کند: «... یادم هست روزی مرا به انجمن هنرمندان دعوت کردند. در آن جلسه علامه‌زاده خیلی به من حمله کرد و ما را به قشری‌گری و انحصارطلبی متهم کرد...» 
اما نجفی وابستگی فیلمساز به دربار شاه یا ساواک و یا افکار چپ را مانع از همکاری با او ندانسته و نمی‌داند. او در این باره می‌گوید: «... برای من دست‌اندرکاران قدیم و جدید مطرح نبود. می‌خواستم سینمای جدید را تعریف کنم. برای من نوع فیلم مطرح نبود، مهم این بود که سینما حفظ بشود...» 
همین تفکر حفظ سینما به هر قیمت (آنچه که متاسفانه همین امروز نیز بر فضای ذهنی و فعالیت برخی مدیران فرهنگی ما حاکم است) باعث شد تا اساسا مسائل انقلاب و اسلام و مردم اهمیتی پیدا نکرده و سینما به تدریج به همان راهی برود که پیش از انقلاب نیز می‌رفت. خصوصا در آن سال‌های ابتدائی پس از پیروزی که هر چه فیلمساز بود به همان دوران شاهنشاهی تعلق داشت. دورانی که شاه و دربار و ساواکش به فیلمسازی به جز آنچه می‌پسندیدند، امکان فعالیت و رشد نداده بودند.
سینمای پس از انقلاب با دومین مدیر 
دومین مدیر سینمایی پس از انقلاب، «مهدی کلهر» بود که در شهریورماه 1359 به مسئولیت سینمای ایران منصوب شد. ارتباط با کانون‌های انقلابی و مجامع مذهبی و همچنین فعالیت‌های هنری در کاخ جوانان و کارگاه نمایش و بالاخره به واسطه آشنایی در دوران پیش از انقلاب با شهید رجایی و پس از آن هم مدتی فعالیت در وزارت آموزش و پرورش دوران شهید رجایی، باعث شد تا کلهر در زمان نخست‌وزیری او به عنوان معاونت سینمایی معرفی شود.
کلهر نیز مانند اغلب فرزندان خانواده‌های مذهبی در دوران پیش از انقلاب با فیلم و سینما آشنایی نداشت و برای اولین بار از طریق بلندگوهایی که در برخی سالن‌های سینما، صدای فیلم را برای بیرون از سالن پخش می‌کردند، با این پدیده آشنا گردید و بعد هم از طریق تصاویر سیاه و سفید تلویزیون آن را بهتر شناخت. مهدی کلهر اظهار داشته وقتی در مدرسه علوی تحصیل می‌کرد، بعضا در فعالیت‌های خارج از درس، برایشان فیلم هم پخش می‌کردند و از جمله فیلم‌هایی که در مدرسه علوی دیده و بر او تاثیرگذارده، یکی از آثار «لورل و ‌هاردی» بوده است. اما همچنان از تماشای فیلم در سالن‌های سینمای شهر منع بوده تا 18 سالگی که فیلم «شیرفروش» نورمن ویزدم را برپرده سینما تماشا می‌کند. مهدی کلهر فیلم «قیصر» را هم بر پرده سینما دید که معتقد است بسیار بر او تاثیر گذارد. خودش در این باره در مصاحبه‌ای گفته است: «... قیصر برای من خیلی جالب بود. قیصر را یک اعتراض می‌دیدیم، یک سینمای برون‌‌گرا می‌دیدیم و فکر می‌کنم نیاز آن زمان بود. یک حرکت بود که سینما را از پوسته حقیرش خارج کرد و به آن حالت تهاجمی داد...» همین جاذبه، کلهر را به عرصه هنر و به طور مشخص، عکاسی و تئاتر کشاند. به داستان نویسی و شعر پرداخت و اگرچه گرایش‌های انقلابی داشت اما علاقه به هنر، او را به کاخ جوانان و سپس از طریق آشنایی با هوشنگ توکلی (کارگردان و بازیگر سینما و تلویزیون پس از انقلاب) به کارگاه نمایش کشانید.
مهدی کلهر برخلاف محمد علی نجفی با شعار اسلامی کردن سینما و ارائه محورهای موضوعی برهمین اساس، کارش را شروع کرد. تقارن حضور کلهر در معاونت سینمایی با آغاز جنگ تحمیلی و سال‌های دفاع مقدس، باعث شد تمرکز تولید و نمایش بر آثار جنگی و دفاع مقدس شکل بگیرد. از همین روی او پروانه سفیدی که نجفی به فیلمسازان و تهیه‌کنندگان اعطاء کرده بود را لغو نمود و شورای تصویب فیلمنامه و صدور مجوز اکران را احیاء کرد. 
همچنین مجوز نمایش فیلم‌های پیش از انقلاب و پروانه اکران انبوهی از فیلم‌های روسی آماده نمایش را ملغی نمود. انجمن واردکنندگان فیلم را که در تیول تهیه‌کنندگان فیلمفارسی بود را منحل کرده و ورود فیلم خارجی را با نظارت بیشتری مواجه ساخت. کلهر درباره ورود بی‌قید و بند و بدون نظارت فیلم‌های خارجی به خصوص آثار سینمای شوروی سابق در همان گفت‌و‌گو گفت: «... چیزی حدود 700 فیلم متعلق به بلوک شرق در ایران موجود بود. چند کامیون فیلم از شوروی سابق به ایران آورده بودند. این فیلم‌ها به قیمت زیر هزار تومان فروخته می‌شد. فیلم‌های زیاد دیگری نیز در انبارها موجود بود...» 
پی‌نوشت‌ها در دفتر روزنامه موجود است.