kayhan.ir

کد خبر: ۲۷۸۳۱۹
تاریخ انتشار : ۰۸ آذر ۱۴۰۲ - ۲۱:۳۲

شکست سنگین اسرائیل در جنگ شناختی (نگاه)

 
سیدمحمد امین‌آبادی
روندهای امنیتی کلان(Security Megatrends) نشان می‌دهد که ماهیت جنگ‌ها طی سال‌های اخیر تغییرات عمده‌ای به خود دیده است. تا پیش از این کارشناسان امنیتی پنج حوزه جنگی را تعریف کرده بودند که به ترتیب عبارت بودند از زمین، هوا، دریا، فضا و حوزه سایبری، طی دهه اخیر حوزه جدیدی نیز به این حوزه‌ها اضافه شده که «جنگ شناختی» (Cognitive warfare) نام دارد. گسترش روزافزون استفاده از شبکه‌های اجتماعی، پیام‌های اجتماعی و فناوری‌های دستگاه‌های تلفن همراه، اهمیت این حوزه جدید از جنگ را دو چندان کرده است.
در جنگ شناختی، ذهن انسان به میدان نبرد تبدیل می‌شود. هدف این است که نه تنها آنچه مردم فکر می‌کنند، بلکه نحوه تفکر و عمل آنها نیز تغییر کند. اگر جنگ شناختی با موفقیت انجام شود‌، باورها و رفتارهای فردی و گروهی را شکل داده و تحت تأثیر قرار می‌دهد تا به نفع اهداف تاکتیکی یا استراتژیک دشمن یا مهاجم تغییر کند. جنگ شناختی در شکل شدید و افراطی خود‌، این ظرفیت و توانایی را دارد که کل جامعه را بشکند و از هم فرو بپاشد‌، به طوری که دیگر اراده جمعی برای مقاومت در برابر نیات دشمن از بین برود و وجود نداشته باشد. در جنگ شناختی دشمن می‌تواند بدون توسل به زور یا اجبار آشکار‌، کل جامعه را تحت سلطه خود درآورد. اهداف جنگ شناختی را می‌توان با افق‌های زمانی کوتاه مدت‌، محدود کرد. از سوی دیگر این اهداف می‌توانند استراتژیک و بلندمدت و برای چند دهه برنامه‌ریزی شده باشند. در قرن گذشته‌، ترکیب ابتکاری پیاده نظام متحرک، نیروی زرهی و نیروی هوائی منجر به شکل گیری نوع جدیدی از جنگ شد. امروز نیز جنگ شناختی قابلیت‌های سایبری‌، اطلاعات‌، روان‌شناسی و مهندسی اجتماعی را برای دستیابی به اهداف خود ترکیب کرده و به خدمت گرفته است. 
هدف از ذکر این مقدمه درباره جنگ شناختی رسیدن به این نکته بود که جنگ غزه عرصه واقعی «جنگ شناختی» بود که صهیونیست‌ها در آن شکست سختی را متحمل شدند. مهم‌ترین بخش جنگ شناختی پیروزی در جنگ روایت‌ها و همراهی افکار عمومی جامعه هدف با نیات مهاجم است. به همین دلیل طی جنگ کنونی رژیم اسرائیل بر خلاف جنگ‌های گذشته که به شدت مراقب بود تا آمار تلفات خود را پنهان کند برای جلب ترحم جهانی و همراه ساختن روح و روان افکار عمومی جهانی با خود پیوسته اخبار کشته‌ها و زخمی‌های خود را منتشر می‌کرد و در این میان حتی به انتشار گزارش‌های دروغ نیز مثل سربریدن ده‌ها کودک یا کشتار زنان و کودکان و غیرنظامیان توسط حماس نیز متوسل شد. در این روایت سازی‌، جریان اصلی سیاسی و رسانه‌ای غرب نیز به کمک صهیونیست‌ها آمدند. رسانه‌های جریان اصلی طی این جنگ با نمادسازی به کمک روایت‌سازی اسرائیل آمده و سعی داشتند از حماس و نیروهای مقاومت، داعش دیگری را در اذهان مردم جهان بسازند. اما علی‌رغم این تبلیغات گسترده‌، در جنگ کنونی غزه تبلیغات نتوانست جای حقیقت را بگیرد و رژیم اسرائیل در جنگ روایت‌ها شکست بسیار سختی را تجربه کرد. همراهی رسانه‌های جریان اصلی با رژیم اسرائیل به گونه‌ای عریان و آشکار بود که شماری از خبرنگاران این رسانه‌ها علناً به این موضوع اعتراض کردند. در همین ماجرا 8 تن از خبرنگاران «بی بی‌سی» انگلیسی در نامه‌ای اعتراف کردند «بی بی‌سی» در پوشش دقیق اخبار مربوط به درگیری ‌های میان اسرائیل و حماس کوتاهی کرده است. آنها این رسانه را متهم کردند که درباره غیرنظامیان فلسطینی، معیارهای دوگانه‌ای را اتخاذ کرده است.به اعتراف این خبرنگاران، «بی بی‌سی» تحت تاثیر حذف واقعیت و عدم انتقاد از اقدام‌ها و ادعاهای رژیم صهیونیستی نتوانست روایت صحیحی از جنگ در غزه ارائه کند. وحشیگری و درنده خویی گسترده رژیم صهیونیستی در جنگ غزه چنان وجدان عمومی بشری را جریحه دار کرد که اسرائیل نتوانست روایت خود را از جنگ به روایت غالب تبدیل کند. بر اساس گزارش منابع فلسطینی از 7 اکتبر(15 مهر) که این جنگ شروع شد تاکنون شمار شهدای فلسطینی به بیش از 15 هزار تن افزایش یافته است که از این تعداد‌، ۶۱۵۰ نفر کودک و ۴۰۰۰ تن نیز زن هستند.همچنین اعلام شده است در بین شهدا 205 نفر از اعضای کادر پزشکی، ۲۵ نفر از کادر نیروهای امدادی و ۶۴ خبرنگار نیز وجود دارد. شمار مجروحان نیز به بیش از ۳۶ هزار نفر رسیده و ۷۰۰۰ نفر نیز مفقود و زیر آوار هستند که آنها را نیز باید جزو شهدا به حساب آورد. طی این مدت اسرائیل خانه‌ای نماند که بر سر اهلش خراب نکرده باشد، مدرسه‌ای‌، مسجدی‌، کلیسایی‌، درمانگاهی و بیمارستانی نماند که توسط جنگنده‌های رژیم صهیونیستی بمباران نشده باشد. توحش شدید صهیونیست‌ها در این جنگ افکار عمومی در 5 قاره جهان را علیه رژیم غاصب اسرائیل بسیج کرد و طی 50 روز گذشته میلیون‌ها انسان آزاده از آمریکا گرفته تا اروپا، آسیا، آفریقا و اقیانوسیه به خیابان‌ها ریختند و در همبستگی با ملت فلسطین خواستار توقف این وحشیگری‌ها شدند. گستردگی حمایت جهانی از ملت مظلوم فلسطین به حدی بود که دولت‌های غربی مجبور شدند محدودیت‌های گسترده‌ای را علیه حامیان فلسطین در غرب وضع کنند. با این وجود این محدودیت‌ها نیز نتوانست همبستگی جهانی با مردم غزه را متوقف کند.
«مؤسسه مطالعات امنیت ملی رژیم صهیونیستی» در گزارش جدیدی درباره جنگ میان حماس و این رژیم با اذعان به شکست رژیم جعلی در جنگ شناختی نوشته است«در نهایت حماس در یک جنگ شناختی دیگر در برابر صهیونیست‌ها پیروز شد.» در بخشی از گزارش این مؤسسه آمده است: «حماس بار دیگر موفق شد اسرائیل را به سخره بگیرد‌، اعصاب آن را خسته کند و دستاوردهایی در زمینه شناختی به دست آورد، یعنی بر افکار عمومی تأثیر بگذارد و این پیام مهمی به ملت فلسطین و حامیانش در رابطه با پایداری آن و پایبندی به ادامه نبرد است.» این مؤسسه به فضای شادی و سروری که در پی آزادی اسرای فلسطینی از زندان‌های رژیم صهیونیستی در کرانه باختری و قدس اشغالی به وجود آمده، اشاره کرده و نوشت«مردم چهره‌های شاخص جنبش حماس را با صدای بلند فریاد زدند.»
بر اساس گزارش منابع مطالعاتی صهیونیستی که پایشی از افکار عمومی جهانی در جنگ غزه انجام داده‌اند اکثریت قاطع افکار عمومی جهان در این جنگ با مقاومت فلسطین همراهی کرده و جنایات رژیم صهیونیستی را محکوم کردند که شکست مسلّم و قطعی رژیم صهیونیستی را در جنگ شناختی نشان می‌دهد. «جان مرشایمر» نظریه پرداز برجسته روابط بین‌الملل و استاد دانشگاه شیکاگو با اشاره به این پایش مهم می‌گوید:«جنگ‌، نتایج معکوسی برای اسرائیل به دنبال داشته است. 95 درصد از افکار عمومی جهان در این جنگ با فلسطین همراهی کرده‌اند و این نشان می‌دهد که افکار عمومی جهان بر ضد اسرائیل شده‌اند.»
اگر عملیات طوفان الاقصی را باعث فروپاشی اعتبار و هیمنه ارتش رژیم صهیونیستی بدانیم و آن را شکست بزرگ تل‌آویو ارزیابی کنیم؛ باید شکست اسرائیل در جنگ شناختی و همراه‌سازی افکار عمومی جهان با خود را شکست بزرگ‌تری برای این رژیم تصور کنیم؛ چرا که در جهان در هم تنیده کنونی دولتی که در جنگ شناختی مغلوب شود نتایج بسیار مصیبت باری را متحمل خواهد شد. البته باید این نکته را نیز ذکر کنیم که پیروزی رژیم اسرائیل در جنگ «کودک‌کشی» مقدمه‌ای شد برای شکست این رژیم در جنگ شناختی و خون پاک بیش از 10 هزار زن و کودک مظلوم فلسطینی چنان این رژیم را در سطح جهان بی‌اعتبار و بی‌آبرو کرد که بسیار بعید به نظر می‌رسد اسرائیل و حامیانش در جریان اصلی سیاسی و رسانه‌ای غرب بعد از این بتوانند این چهره درهم شکسته در افکار عمومی جهانی را دوباره بازسازی کنند.