اخبار ویژه
سیانان: بایدن در سیاست خارجی بیشتر خرابکاری میکند تا حل مشکل!
شبکه سیانان که به حزب دموکرات نزدیک است، در گزارشی ضمن برشمردن مشکلات گریبانگیر آمریکا اذعان کرد: بایدن در سیاست خارجی، بیشتر خرابکاری میکند تا رفع مشکل.
نیروهای آمریکایی هنوز در خاورمیانه در تلاش برای بازدارندگی ایران و حزبالله از دخالت در جنگ اسرائیل با حماس هستند و این خطر وجود دارد که به یک جنگ بزرگ دیگر در خاورمیانه کشانده شوند. در شرق اروپا هم آمریکا اساسا در یک جنگ نیابتی با روسیه بر سر تهاجم مسکو به اوکراین درگیر است. در شرق آسیا نیز آمریکا با ریسک یک رویارویی فاجعهبار با چین بر سر تایوان روبهروست.
وبسایت سیانان مینویسد: آمریکا اکنون خود را در سه بحران عمده ژئوپولیتکی در سه نقطه دوردست جهان گرفتار کرده و کشور را در برابر سه قدرت مهم قرار داده است، آن هم از طرف سه کشوری که آمریکا با آنان پیمان اتحاد ندارد: اسرائیل، اوکراین، تایوان.
نیروهای آمریکایی هنوز در خاورمیانه در تلاش برای بازدارندگی ایران و حزبالله از دخالت در جنگ اسرائیل با حماس هستند و این خطر وجود دارد که به یک جنگ بزرگ دیگر در خاورمیانه کشانده شوند. در شرق اروپا هم آمریکا اساسا در یک جنگ نیابتی با روسیه بر سر اوکراین درگیر است. در شرق آسیا نیز آمریکا با ریسک یک رویارویی فاجعهبار با چین بر سر تایوان روبهروست.
بهرغم ادعاهای جو بایدن، درباره غیرقابل جایگزین بودن رهبری آمریکا و نقش اساسیاش در یکپارچگی جهان، دخالت در این بحرانها، تنها به کش آمدن بیش از حد تواناییهایش میانجامد و موجد ریسکهایی غیرضروری، شعلهور شدن خصومتهای محلی و محرومیت مردم آمریکا از منابعی است که در داخل به آنها نیاز بیشتری وجود دارد. مردم آمریکا، بیمیلی فزایندهای به تخصیص بودجه نظامی برای جنگ در خارج نشان میدهند. افکارسنجیهای اخیر، کاهش حمایت طرفداران هر دو حزب، نسبت به اسرائیل و اوکراین را نشان دارد.
سیاست چنددههای آمریکا در حفظ دوستان و دشمنان دائمی در خاورمیانه، نتیجه وارونهای در دستیابی به هدف اعلامشدهاش یعنی دستیابی به ثبات منطقهای دارد. آمریکا در سالهای اخیر، ایران را با تحمیل فشار حداکثری اقتصادی به یک دشمن تبدیل کرد و یک چهره کلیدی نظامی ایران، ژنرال قاسم سلیمانی، را هم ترور کرد.
تلاش برای امنیت منطقهای توسط شرکا هم پیشرفتی نداشته، بازیگرانی که بدکرداریهایشان با حمایت بیقیدوشرط واشنگتن تقویت شده است. آمریکا، بهرغم تداوم شهرکسازیهای اسرائیل در کرانه باختری اشغالی و محاصره غزه، پیوسته از اسرائیل حمایت کرده و تشدید منازعه عمیق اسرائیلی- فلسطینی را موجب شده که اکنون منطقه را به غرق شدن تهدید میکند.
بایدن ادعا میکند اگر روسیه در اوکراین متوقف نشود، ولادیمیر پوتین دستور حمله به لهستان یا کشورهای بالتیک را خواهد داد. این نامحتمل است. روسیه، اگر هم بخواهد، توانمندی مادی به منظور تلاش برای سلطه بر شرق اروپا را فاقد است. اعضای اروپایی ناتو، جدای از آمریکا و کانادا، در سال 2022، هزینه نظامی بسیار بیشتری داشتند و نیروهای نظامی فعالشان بسیار بیشتر از روسیه بود، ضمن این که تولید ناخالص داخلیشان، تقریبا نه برابر روسیه و جمعیتشان هم سه و نیم برابر آن است و بازدارندگی هستهای خودشان را هم دارند.
به گزارش دیپلماسی ایرانی به نقل از سیانان، «آمریکا باید یک راهبرد کلان خویشتندارانهتر را در پیش گیرد که اولویتهای منافع خارجی را با دقت بیشتری مشخص کند، ریسک گرفتاریاش کمتر باشد، کمتر برای رقبای دوردست، تحریککننده باشد و همخوانی بیشتری با منابع و نیازهای داخلی آمریکا داشته باشد. آمریکا نباید دشمنان و دوستان دائمی داشته باشد. باید از متحد کردن حریفان خود دست بردارد. همگرایی فزاینده امنیتی میان چین، روسیه و ایران، تا حد زیادی متکی بر یک تهدید مشترک از ناحیه آمریکاست و نه تلاشی برای صدور یک نوع رژیم خاص. آمریکا باید بار مدیریت تهدیدهای منطقهای را برعهده شرکا بگذارد، بهویژه در خاورمیانه و اروپا.
درس مذاکراتی حماس به تیم آقای ظریف
رفتار معقول حماس در اجرای متوازن و تقابل توافق آتش بس با اسرائیل، درسی برای برخی مدعیان آدابدانی دیپلماسی مانند آقای ظریف است.
وبسایت الف در این باره در یادداشتی نوشت: پریروز، اجرای بخشهایی از توافق آتشبس حماس و رژیمصهیونیستی برای تبادل اسرا با تصمیم مقاومت فلسطین به تعویق افتاد و علت این امر چیزی نبود جز نقض توافق از سوی اسرائیل. پس از تبادل گروه اول اسرا، صهیونیستها که قرار بود اجازه کمکرسانی به فلسطینیان از شمال غزه را بدهند، در راه اجرای بندهای آتشبس سنگاندازی کرده و همین مسئله موجب واکنش مقاومت فلسطین و تعلیق تبادل دومین گروه اسرا شد. این اقدام حماس حاوی نکاتی است و نشانه شناخت آنها از ذات مذاکره، توافق و حتی مواجهه با طرف مقابل است. برای آنان، مذاکره زمانی واجد معناست که به نتیجه موردنظر منتهی شود و بههمین جهت است که بهصورت گام به گام، روند اجرای مفاد توافق را راستیآزمایی کرده و سپس برای برداشتن گامهای آتی تصمیمگیری میکنند و این همان درایتی است که میتواند موجب خالینشدن دستشان در مقابل اسرائیل شود.
این رویکرد حماس را با روند طیشده در برجام و اقدامات یکسویه و تصورات خوشبینانه تیم دیپلماتیک وقت مقایسه کنیم. آنها پیش از آنکه از کیفیت و چگونگی اقدامات متقابل طرفین توافق آگاهی یابد، گامهای یکطرفهای را برداشتند و قبل از ارزیابی عملی طرفهای غربی در جهت رفع تحریمهای اقتصادی، تمامی مفاد برجام را اجرائی و حتی برای حسننیت خود، تن به اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی دادند. دولتمردان و دیپلماتهای وقت، این تصور را داشتند که حرکت بهسوی تنشزدایی و اجرای اقداماتی فراتر از چهارچوب مدنظر طرفین، به نزاع پایان خواهد داد اما بالعکس، این روند به نقطهای منتهی شد که طرفهای غربی دست برتر را پیدا کرده و اینان، به متضرری بیچونوچرا تبدیل شدند.
در اثنای حیات برجام، غرب ساختار تحریمها را حفظ و حتی حاضر به تبادل مالی با بانکهای ما هم نبود و تنها هر چندماه یکبار رئیسجمهور آمریکا فرمان تعلیق تحریمها را تمدید میکرد. این روند فرسایشی کار را بهجایی رساند که گلایه افرادی چون عباس عراقچی و ولیالله سیف نسبت به عدم انتفاع ایران از برجام بلند شد اما این شکوهها دیگر محلی از اعراب نداشت. کار از کار گذشته و زیرساختهای هستهای نابود شده و تیم ما کارتی برای بازی و امتیازگیری از طرف مقابل نداشت.
تلاش وافر دولت برای امضای توافق با غرب به هر شکل ممکن که چیزی جز دستاویز قراردادن مسائل ملی برای مطامع سیاسی، کسب رای و نشستن بر کرسی قدرت نبود، کار را بهجایی رساند که عملاً کشور را مقابل بدعهدی غرب خلع سلاح کرد. هر چند که این تلاش اعتدالیون و حتی خوشبینی آنان و گامهای عملی برداشته شده پیش از آغاز اقدامات طرف مقابل، ریشه در اقتصاد سیاسی دولت وقت داشت که راه نیل به رفاه و توسعه را پذیرش هژمونی و نظم غربی میدانست.
این توافق خسارتبار که تا امروز همگریبان کشور را گرفته، حاصل نگاه کسانی به مذاکره و توافق است که با وجود شانتاژهای رسانهای، با واقعیتهای موجود عرصه بینالملل بیگانهاند. گذشت زمان ثابت کرد آنهایی که از سوی بلندگوهای رسانهای، سردار دیپلماسی و امیرکبیر زمان ملقب میشدند، هم از بدیهیترین الزامات مذاکره آگاهی نداشته و خسارتی نامتناهی را به صنعت هستهای کشور و حتی اقتصاد تحمیل کردند و جالب اینکه همچنان هم مؤمن به اسلوب خویش بوده و از خود دفاع میکنند و این تلخترین قسمت داستان گزنده و عبرتبار برجام است.
وقتی متهمان تورم 60 درصدی نگران سفره مردم میشوند!
روزنامه حامی دولت سابق، ضمن کنایه زدن به دولت رئیسی نوشت: اعلام سریعترین کاهش تورم در سه دهه اخیر توسط دولت، موجب نشد سفره گرانیها جمع شود.
اعتماد نوشت: دولت سیزدهم مدعی است که سریعترین کاهش نرخ تورم در سه دهه اخیر در این دولت رخ داده و این در حالی است که نرخ تورم در کشور همچنان بالای 40 درصد است به گونهای که در مهرماه 1402 نرخ تورم سالانه برای خانوارهای کشور به 45,5 درصد رسیده است که دامنه تغییرات آن برای دهکهای مختلف هزینهای از 44.6 درصد برای دهک اول
تا 46.5 درصد برای دهک دهم در نوسان بوده.
افزایش نرخ تورم، تبعات اقتصادی و اجتماعی زیادی برای جامعه به همراه داشته و دارد و اقشار کم درآمد و محروم را بیش از سایر طبقات جامعه مورد هدف قرار داده است. به گونهای که خانوارهای روستایی در استانهای محروم بیشتر از خانوارهای شهری متضرر شدهاند و این مسئله روی سبد معیشتشان هم تاثیر مستقیم داشته و هر چه تورم و گرانی بیشتر شده قدرت خرید مردم هم افت کرده است.
اگر نرخ تورم در چند ماه گذشته روند کاهشی داشته و قیمت دلار هم رشد چندانی نداشته پس چرا کاهش نرخ تورم و ثبات نسبی نرخ دلار روی قیمت کالاهای اساسی و مواد غذایی تاثیر چندانی نداشته و قدرت خرید مردم کمتر از قبل شده است؟چرا اقدامی مؤثر و ملموس-البته جز مصاحبه کردن و آمار دادن از موفقیتهای کنونی- برای کاهش قیمتها و مشاهده آن در مغازهها صورت نمیگیرد؟ حسین راغفر، اقتصاددان در این باره معتقد است؛ قیمت دلار همچنان بالاست و همین موضوع هم باعث افت قدرت خرید مردم شده است. ضمن آنکه درآمد مردم هم در این مدت افزایشی نداشته تا تغییر مثبتی روی سبد غذاییشان داشته باشد. در چند سال اخیر هم میزان دستمزدها تناسبی با گرانی کالاها نداشته است. افت نرخ تورم به معنی کاهش قیمت کالاها نیست و به این معنی است که قیمتها با سرعت کمتری رشد داشته است. بنابراین قدرت خرید مردم مرتبا افت کرده و مردم هم به تهیه مواد غذایی ارزانتری روی آوردهاند.
تجاهل روزنامه اعتماد در حالی است که اولا میداند نرخ تورم در دولت روحانی تا 60 درصد هم صعود کرد و حاصل جمع هشت سال تورم پدید آمده در آن دولت در برخی اقلام مهم، 700 تا 800 درصد بوده و اکنون کاهش نرخ تورم به 44 درصد با وجود این که همچنان زیاد است، موفقیت بزرگی محسوب میشود. و ثانیا فراتر از آن، روند سوء مدیریت دولت یاد شده، زیرساخت تصاعد تورم در سالهای بعد از خود را هم فراهم کرده بود؛ مانند وابستگی مطلق به برجام، تعطیلی تولید، کاهش صادرات نفتی و غیرنفتی، افزایش واردات در محصولات راهبردی، افزایش بدهیها و کسری بودجه و ناترازی درآمد و هزینه که موجب میشد در صورت ادامه روند قبلی، تورم حتی سه رقمی هم بشود.
تدابیر فاجعهباری مانند حراج 18 میلیارد دلار منابع ارزی کمیاب به قیمت 4200 تومان و همچنین 60 تن طلا (که روزنامه اعتماد در گذشته، از آنها به عنوان «دو پوست موز زیر پای دولت رئیسی» و «استخوان در گلوی دولت» یاد کرده)، چاپ پول بیپشتوانه برای کاهش آثار تورم و کسری بودجه
480 هزار میلیاردی، کاهش معدل رشد اقتصادی هشت ساله به 6 دهم درصد (نزدیک به صفر) بدهکاری 1500 هزار میلیارد تومانی، تعطیلی چندهزار کارخانه و کارگاه تولیدی، و... مجموعا موجب ثبت رکورد تورمی 60 درصدی در دولت روحانی است که موتور تورم را همچنان روشن نگاه داشته است. در مقابل، دولت توانسته ضمن توقف روند انتشار پول بدون پشتوانه، به تسویه ۲۷۰ هزار میلیارد تومان بدهی سود اوراق، تسویه ۱۰۰ هزار میلیارد تومان بدهی به صندوقهای بازنشستگی، اختصاص ۴۰ هزار میلیارد برای رتبهبندی معلمان و ۵۴ هزار میلیارد برای تسویه بدهی بانک مرکزی و مجموعا تسویه ۴۶۴ هزار میلیارد تومان از بدهیها و تعهدات دولت قبل بپردازد و بدین ترتیب، شتاب افزایش تورم را کُند نماید.
مرگ بیش از 320 هزار اروپایی در اثر آلودگی هوا
۲۵۳ هزار نفر در اتحادیه اروپا ظرف یک سال به خاطر به خاطر آلودگی ناشی از ریزگردها جان باختهاند. ۵۲ هزار نفر هم دراثر آلودگی ناشی از دیاکسید نیتروژن مُردهاند. ۲۲ هزار نفر دیگر در اثر استنشاق اُزُن جان باختهاند.
خبرگزاری فرانسه، به نقل از آژانس محیط زیست اروپا نوشت: حداقل ۲۵۳ هزار نفر در اتحادیه اروپا طی سال ۲۰۲۱ به خاطر قرار گرفتن در معرض ذرات ریز بالاتر از غلظت مورد تایید سازمان بهداشت جهانی جان باختهاند و اگر استانداردهای پیشنهاد شده توسط این سازمان رعایت میشد، این
مرگ و میرها قابل اجتناب بود.
ریزگردها یا ذرات ریز کوچکتر از ۲.۵ میکرون، معمولا در نیروگاههای برقی زغالسوز تولید میشود یا محصول جانبی خروجی اگزوز خودروها است و اندازه کوچک آنها باعث میشود تا عمق دستگاه تنفسی نفوذ کنند و باعث بیماریهای ریوی، برونشیت و آسم شوند.
میزان مرگ و میر ناشی از آلودگی ریزگردها در اتحادیه اروپا طی سال ۲۰۲۰ نیز ۲۳۸ هزار نفر گزارش شده بود که نشان از افزایش شمار قربانیان آلودگی هوا در سال ۲۰۲۱ نسبت به سال قبل آن دارد.
افزایش شمار مرگ و میر از ذرات معلق در هوا در اتحادیه اروپا همچنین به این خاطر نگرانکننده است که کشورهای عضو اتحادیه طی دو دهه گذشته قوانین سختگیرانهای برای مبارزه با آلودگی هوا اعمال کرده و شمار
مرگ و میر ناشی از آلایندههای ریز هوا را از سال ۲۰۰۵ تا سال ۲۰۲۱ بیش از
۴۱ درصد کاهش داده بودند.
لینا یلا مونونن، مدیر اجرائی آژانس محیط زیست اروپا، در همین زمینه گفته است بهرغم گامهای بلند در سالهای گذشته، تأثیر آلودگی هوا
بر سلامت اروپاییها همچنان بسیار زیاد است.
اما مرگ و میر ناشی از آلودگی هوا تنها به مواد ذرهای دو و نیم میکرونی ختم نمیشود. در اتحادیه اروپا، مرگ و میرهای زودرس ناشی از قرار گرفتن در معرض دی اکسید نیتروژن نیز با افزایش اندکی به ۵۲ هزار نفر در سال ۲۰۲۱ رسیده است. در همین حال، مرگهای ناشی از قرار گرفتن در معرض «اُزُن» که عمدتاً از ترافیک جادهای و فعالیتهای صنعتی ایجاد میشود،
۲۲ هزار نفر گزارش شده است.
آژانس محیط زیست اروپا میگوید آلودگی هوا همچنان بزرگترین تهدید زیستمحیطی برای سلامت اروپاییها است.