مناسبات جمهوریّت و اسلامیّت در انتخاب ولیّ فقیه- ۶۹
واکنش امام(ره) به اظهارات آیتاللّه منتظری
سید یاسر جبرائیلی
عملکرد و مواضع آیتالله منتظری سرانجام صبر برخی دوستداران و علاقهمندان به ایشان را نیز لبریز کرد. 29 بهمن ماه 1367، آقایان مهدی کروبی، سیّد حمید روحانی و مهدی جمارانی طیّ نامهای به آیتالله منتظری، ضمن بازخوانی مقام علمی ایشان و از خودگذشتگیهایشان در راه انقلاب، برخوردها و موضعگیریهای ایشان در سالهای اخیر را غیر قابل توجیه دانستند. نویسندگان نامه که از اعضای برجسته مجمع روحانیّون مبارز بودند، خطاب به آیتالله منتظری نوشتند که صداقت، درستی و سلامت نفس شما بر همگان آشکار است، امّا نزدیکان و اطرافیان ناسالم، به شدّت آسیبپذیرتان کرده و شما را به اشتباهات خطرناکی واداشته، تا جایی که «دشمن را به شکل دوست و دوستان را دشمن در برابر شما به نمایش میگذارند و عناصر لیبرال و منحرف مانند نهضت آزادی را به شما نزدیک میسازند.» نویسندگان نامه به بازخوانی مواضع انحرافی آیتالله منتظری پرداخته و خطاب به وی نوشتند: «شما در سخنرانیهای خود روی این نکته بارها تأکید دارید که برخی از شعارهایی که دادیم غلط بود، تندروی بود، موجب رمیدن افکار جهانی شد! حتّی در دیدار با هیئت فلسطینی سفارش کردید که اشتباهی را که ما مرتکب شدیم شما تکرار نکنید، شعار نابودی اسرائیل را سر ندهید. باید این نکته را یادآور شویم که استکبار جهانی برای منحرف کردن مسیر یک انقلاب، نخست از این راه وارد میشود که به برخی از سردمداران انقلاب بباوراند که قاطعیّت و انعطافناپذیری و ایستادگی روی آرمانهای انقلاب غیر عملی و موجب انزوای کشور انقلابی در جهان میشود! غافل از آنکه، افکار جهانی را مشتی زراندوزان بیوجدان، رفاهطلبان بیدرد و انسانهای تهی از انسانیّت میسازند و آنان که در کشورهای مقتدر و استکباری هنوز از انسانیّت تهی نشدهاند، خود از بسیاری حقوق محرومند و در معادلات جهانی نقشی ندارند.» پایان این نامه تاریخی، هشدار به آیتالله منتظری بود که راهی که در پیش گرفتهاند ممکن است زیانهای جبرانناپذیری به خود ایشان و اسلام و انقلاب وارد سازد: «ما رسماً اعلام میداریم که تا منابع خبری و تشکیلات درونی شما اصلاح نگردد، این ره به ترکستان است و هرگز نخواهید توانست وظایف و مسئولیّتهایی را که در قبال اسلام و انقلاب اسلامی بر دوش دارید به درستی به پایان ببرید؛ بلکه ممکن است خدای نخواسته به خود و اسلام و انقلاب زیانهای جبرانناپذیری وارد کنید. این حقیقت را میتوانید با مطالعه در زندگی برخی علما و مراجع گذشته که در محاصره اطرافیها و نزدیکان بودهاند به خوبی به دستآورید که قرآن میفرماید: «لقد کان فی قصصهم عبرةٌ لِأولِی الألباب.»1 امام(قدّسسرّه) نیز که تا آن زمان همه تلاش خود را به کار بسته بودند تا با پند و اندرزهای مشفقانه و خصوصی، آیتالله منتظری را از مسیر غلطی که میپیماید بازدارند، پس از مواضع 22 بهمن 67 آیتالله منتظری که بازتاب گستردهای در رسانهها داشت، تصمیم گرفتند به صورت علنی و آشکار به سخنان وی پاسخ گویند. ایشان سوّم اسفندماه، در ضمن پیام مبسوطی به روحانیون، مراجع، مدرّسان، طلّاب و ائمّه جمعه و جماعات که به «منشور روحانیّت» معروف شد، پاسخهای صریحی به اظهارات آیتالله منتظری دادند؛ بابت سخنان ایشان، از خانوادههای شهدا و جانبازان جنگ تحمیلی عذرخواهی کردند و از خدا خواستند به شهدا بپیوندند:
«ممکن است هرکس در فضای ذهن و ایدههای خود نسبت به عملکردها و مدیریّتها و سلیقههای دیگران و مسئولین انتقادی داشته باشد، ولی لحن و تعابیر نباید افکار جامعه و آیندگان را از مسیر شناخت دشمنان واقعی و ابرقدرتها که همه مشکلات و نارساییها از آنان سرچشمه گرفته است، بهطرف مسائل فرعی منحرف کند و خدایناکرده همه ضعفها و مشکلات بهحساب مدیریّت و مسئولین گذاشته شود و از آن تفسیر انحصارطلبی گردد که این عمل کاملاً غیر منصفانه است و اعتبار مسئولین نظام را از بین میبرد و زمینه را برای ورود بیتفاوتها و بیدردها به صحنه انقلاب آماده میکند. من امروز بر این عقیدهام که مقتدرترین افراد در مصاف با آنهمه توطئهها و خصومتها و جنگافروزیهایی که در جهان علیه انقلاب اسلامی است، معلوم نبود موفّقیّت بیشتری از افراد موجود به دست میآوردند.
در یک تحلیل منصفانه از حوادث انقلاب خصوصاً از حوادث 10 سال پس از پیروزی باید عرض کنم که انقلاب اسلامی ایران در اکثر اهداف و زمینهها موفّق بوده است و به یاری خداوند بزرگ در هیچ زمینهای مغلوب و شکستخورده نیستیم؛ حتّی در جنگ پیروزی از آن ملّت ما گردید و دشمنان در تحمیل آنهمه خسارات چیزی به دست نیاوردند. البتّه اگر همه علل و اسباب را در اختیار داشتیم در جنگ به اهداف بلندتر و بالاتری مینگریستیم و میرسیدیم؛ ولی این بدان معنا نیست که در هدف اساسی خود که همان دفع تجاوز و اثبات صلابت اسلام بود، مغلوب خصم شدهایم. هر روز ما در جنگ برکتی داشتهایم که در همه صحنهها از آن بهره جستهایم. ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نمودهایم؛ ما مظلومیّت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نمودهایم؛ ما در جنگ، پرده از چهره تزویر جهانخواران کنار زدیم؛ ما در جنگ، دوستان و دشمنانمان را شناختهایم؛ ما در جنگ به این نتیجه رسیدهایم که باید روی پای خودمان بایستیم؛ ما در جنگ ابّهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شکستیم؛ ما در جنگ ریشههای انقلاب پربار اسلامیمان را محکم کردیم؛ ما در جنگ حسّ برادری و وطندوستی را در نهاد یکایک مردمان بارور کردیم؛ ما در جنگ به مردم جهان و خصوصاً مردم منطقه نشان دادیم که علیه تمامی قدرتها و ابرقدرتها سالیان سال میتوان مبارزه کرد؛ جنگ ما کمک به افغانستان را به دنبال داشت؛ جنگ ما فتح فلسطین را به دنبال خواهد داشت؛ جنگ ما موجب شد که تمامی سردمداران نظامهای فاسد در مقابل اسلام احساس ذلّت کنند؛ جنگ ما بیداری پاکستان و هندوستان را به دنبال داشت؛ تنها در جنگ بود که صنایع نظامی ما از رشد آنچنانی برخوردار شد و از همه اینها مهمتر استمرار روح اسلام انقلابی در پرتو جنگ تحقّق یافت. همه اینها از برکت خونهای پاک شهدای عزیز هشت سال نبرد بود؛ همه اینها از تلاش مادران و پدران و مردم عزیز ایران در ده سال مبارزه با آمریکا و غرب و شوروی و شرق نشئت گرفت...»
ادامه نامه امام(ره) در شماره بعد خواهد آمد.
پانوشت:
1- پایگاه اینترنتی بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی، نامه حجج اسلام روحانی، کروبی و جمارانی به آقای منتظری.