یادبود تلاشهای انقلابی و ضدصهیونیستی مرحوم نادر طالبزاده
هنرمندی که آزادی قدس و شکست صهیونیسم آرزویش بود
یاسر عسگری*
اشاره: استاد نادر طالبزاده (1332 - 1401)، مستندساز، تهیهکننده، کارگردان سینما و تلویزیون و از مهمترین چهرههای هنر انقلاب و مجاهدان فرهنگی و رسانهای در دو دهه اخیر بود که رهبر معظم انقلاب نیز از او به عنوان «پژوهشگر و هنرمند انقلابی و پُرتلاش و پُرانگیزه» یاد کرده است. او از فعالان هنری و رسانهای و مُروجان پیادهروی اربعین و صدای رسای مقاومت اسلامی در دنیا بود.آزادسازی قدس شریف و شکست صهیونیسم بینالملل، از آرزوهای دیرینه او بود. در این یادداشت به رویکردها و خدمات و دغدغههای مهم زندگی او میپردازیم.
***
1. استاد نادر طالب زاده، پدیده رسانهای انقلاب اسلامی بود. جستوجوگر حقیقت و معنویت بود. عَلَمدار جبهه فرهنگی انقلاب محسوب میشد. مبتکر و جسور و فهمیده و جهاننگر بود. به انقلاب اسلامی باور ویژه داشت. او میدانست که انقلاب برای تشنگان جهانیِ حقیقت و معنویت حرف دارد، ایده دارد، طرح دارد و به زندگی آنها معنا میبخشد. متوجه بحران معنا در جهان مدرن و خصوصاً غرب شده بود.
2. دکتر «مجید شاهحسینی» که از دوستان قدیمی و همفکران اوست به نکته دقیقی اشاره کرده. او به درستی نوشته است: «نادر طالبزاده پدیده منحصر به فردی بود که هرچه برای دیگران در حُکم «آرزو» بود، آن آرزوها برایش «خاطره» بود؛ یعنی آرزوهای دیگران را قبلاً زیسته بود، به پوچی آن پی برده بود و حالا بهعنوان یک انسان وارسته در آمریکا تحصیل کرده و از جبهه استکبار برگشته، به سنگر حق پیوسته و راوی حقیقت شده بود. او آمده بود تا از این «مسیر طی شده» بگوید. طالبزاده از جهاتی بسیار شبیه به سید مرتضی آوینی بود. مرتضی آوینی هم روندی زیستی داشت که خیلی از بسیجیان آن را تجربه نکرده بودند. مسیر جریان شبه فکری روشنفکری را زیسته بود و به پوچی آن پی برده بود و از جبهه چرک به جبهه روشن انقلاب اسلامی پیوسته و آمده بود و راوی فتح شده بود.»
3. او حقیقت انقلاب اسلامی و کار امام راحل را جهانی میدانست. حضور و بروز جهانی انقلاب اسلامی را درک کرد و تلاش داشت تشعشع آن را در دوران اخیر گسترش دهد. در جستوجوی حقیقت بود. انقلاب اسلامی را «کانون معنویت» میدانست و تلاش داشت ارتباطی بین جستوجوگران بینالمللی حقیقت و معنویت با انقلاب اسلامی برقرار کند. میگفت: «چشم دنیا به ماست و بحث اسلام در رأس مسائل دنیاست، البته اسلام ناجی است و باید تلاش کنیم که لوکوموتیو انقلاب با رسانه پشتیبانی شود.»
4. طالب زاده نگاهها و توجهات فرا ملی و فرا مذهبی و بینالادیانی داشت و درصدد تقریب و گفتوگویی میان ادیان و معنویتها بود. به فطرت پاک و دستنخورده برخی انسانهای جهان و وجدان آنها توجه و اعتقاد داشت. معتقد بود اسلام درون خودش همه محاسن ادیان و معنویتهای جهانی را دربردارد و جامعتر و تکمیل یافتهتر آنهاست. معتقد بود حقیقت در اسلام و مکتب اهل بیت(ع) است.
5. او یک شخصیت جسور و باجرأت بود، چه در قبل از انقلاب و دوران دفاع مقدس و ماجرای جنگ بوسنی. در مقطعی از زمان جنگ، راننده لودر بود. این جسارت و جرأت طالبزاده در زمانها و زمانههای دیگر تکرار شد و هر جایی میدید که انقلاب اسلامی و مکتب اهل بیت(ع) مظلوم واقع شده، به صورت ویژه ورود میکرد؛ از فتنه 88 تا ماجرای پیادهروی اربعین و قرآن سوزی در کشورهای غربی و دیگر فتنهها و امتحانات دیگر. امام خمینی(ره) و گفتمان انقلاب اسلامی، روحیه ایثار و جسارت و شهامت به آدمهای آن دوره دمیده بود و این به نسلهای متأخرتر انقلابی هم سرایت کرده و از دلشان حججیها، صدرزادهها، علیوردیها و عجمیانها و... درآمده است.
6. با انرژی، پرتلاش، باانگیزه و همیشه امیدوار بود. ناامیدی و بیتفاوتی در او راه نداشت و با حرفها و برنامهها و کارهایش، به دیگران امید و انگیزه میداد. با توجه به باور عمیق دینی و مبانی معرفتی شیعی و حتی تجارب متنوع شخصی که داشت، ترس و یأس و بُنبستی در امور مربوط به انقلاب و حقیقت نمیدید و شاید از این منظر، مخالف هر نوع انفعال و یأسپراکنی در جامعه و رسانه بود. در حوادث و پدیدهها، تماشاگر و منفعل نبود، بلکه فعال و کنشگر بود. با برقراری ارتباطات بین فعالان انقلابی و رسانهای داخل و خارج، به آنها امید و انگیزه میداد تا شرایط سخت و گمنامی و تنهائی را راحتتر تحمل کنند و کارهای ماندگار و ابتکاری انجام دهند. به تعبیر استاد حسن رحیم پور ازغدی، هرچه سنش بالاتر میرفت انقلابیتر میشد. گویی هر روز جبهه جدیدی را کشف میکرد. در راه انقلاب، خستگی ناپذیر بود.
در روزهای آخر حیاتش و در روی تخت بیمارستان، درباره مسجد و کارکردهای مساجد حرفهای جالب و ماندگاری زده است. ابایی از کارکردن برای انقلاب نداشت. برای انقلاب اسلامی احساس مسئولیت میکرد. حتی در مقطعی کاندیدای نمایندگی مجلس هم شده بود. میخواست سرباز انقلاب باشد، نه سَربار آن. اعتقاد داشت انقلاب سرباز میخواهد، نه سربار. انقلاب اسلامی را امانت میدانست، اگرچه بعضاً میگفت که ما امانتدار خوبی نبودیم.
7. او در تعبیر شهید آوینی، «دیدهبان انقلاب» بود و از انقلاب اسلامی، تحول باطنی انسان و عالَم را میجست و میطلبید. او حقیقت و روح و پیام انقلاب اسلامی را درک کرد و تلاش داشت حقیقت و پیام انقلاب را در معرض دید جهانیان بگذارد. او مسائل و مشکلات و چالشها و فرصتهای انقلاب اسلامی را دیدهبانی میکرد. رصدگر متبحّر و شاخصی بود. انصافاً قدرت رصد و جستوجوی بالا و نگاه آینده نگری داشت. به بُعد رسانهای اتفاقات و حوادث و پدیدهها توجه ویژهای داشت.
8. دنیای انقلاب یا جغرافیای انقلاب او بسیار وسیع بود، هم در زمینه مفاهیم و هم در گسترده جغرافیایی به معنای متعارف و مرسوم. طالبزاده معتقد بود که «دنیای غرب تشنه معنویت است و حقیقت». غالب فیلمها و برنامههای او در خدمت ترویج و بیان این نگاه اوست. فیلم «بشارت منجی» را از این منظر ساخت و بابت ساخت این فیلم، فرصتهای زیادی را در عرصه بینالملل، پیش روی گفتمان اسلام و انقلاب فراهم ساخت.
9. طالبزاده صرفاً مستندساز و مجری تلویزیونی نبود، بلکه یک انسان انقلاب اسلامی و انسان رسانهای انقلاب اسلامی بود با مشخصات ومؤلفههای مورد نیاز آن. شخصاً فرد متواضع و بااخلاق و اهل سلوکی بود و آدم از تعامل و گفتوگو و وسعت مَشربش، لذت میبرد. تلاش داشت بیشتر و بیشتر بداند و آن را در کارها و برنامههایش به کار بگیرد. فطرت پاکی داشت. آدم زلال و غیرپیچیده و صادقی بود. اعتقاداتش را صریح و بدون ملاحظه و تکلّف بیان میکرد. معتقد بود حرف صادقانه و نیت خالصانه بر مخاطبان اثر میگذارد. منیّت نداشت. عدالتخواه و مطالبهگر و منتقد بود. به عملکرد برخی نهادها و سازمانهای دولتی و حاکمیتی انتقاد داشت؛ از جمله ستاد اجرائی فرمان امام(ره) و مسئولان وقت آن. زاهد بود و خصوصاً زهد نسبت به جاهطلبی و شهرتطلبی داشت. اهل معنویت و عبودیت و عرفان عملی بود.
10. برنامهها و کارهای مهم و ماندگار او، برنامه مستند «والعصر»، برنامههای گفتوگو محور «راز» و «عصر» و راهاندازی «کنفرانس افق نو» بود. او همچنین چندین سال دبیری جشنواره مردمی فیلم عمار را برعهده داشت. درباره برنامههای «راز» و «عصر» او باید بیشتر گفت. تنوع موضوعاتی که او در برنامه «راز» و «عصر»، مطرح یا پیگیری میکرد، بیانگر جهان فکری و اِشراف کلی و حساسیت متنوع او به مسائل و حوادث است؛ از مسائل کلان و چالشهای پیش روی انقلاب اسلامی و نقشههای جبهه استکبار و صهیونیسم بینالملل، و مشکلات مناطق و کشورهای اسلامی مانند عراق، سوریه، لبنان، یمن، عربستان، افغانستان، پاکستان و کشمیر گرفته تا موضوعات داخلی مانند صنایع موشکی ایران، زمینخواری، طرح کاداستر، طب اسلامی و سنتی، میراث فرهنگی و هنری، بانکداری ربوی، تا مشکلات مردم مناطق مختلف مردم مثلاً مسجدسلیمان، کارگران و حقوق کارگری، مشکلات کارگران معدن یورت، کارگران شرکت نیشکر هفت تپه و دهها مورد دیگر.
11. کنفرانس افق نو (در عرصه بینالملل)، تجمع عدالتخواهان و آزادیخواهان جهان بود. اینکه دولت آمریکا بترسد و ایشان و عوامل برنامه را تحریم و مهمانان را جریمه کند، خودش سند افتخار بزرگی برای استاد طالبزاده و کنفرانس افق نو است. او در برنامههای داخلی و فراملیاش، درصدد معرفی چهرههای جدید و گسترش موضوعی مورد نیاز جامعه به رسانهها و فضای رسانهای کشور بود. میگفت افتخارم این است که توانستم کسانی را به مردم و جهان معرفی کنم که باعث «بیداری» شدهاند.
12. طالبزاده به مدت 12 سال دبیر جشنواره مردمی فیلم عمار بود. به جشنواره عمار و نسل جدید مستندسازان انقلابی اعتقاد و باور و حُسنظن خوبی داشت و از اعتبار خودش برای این جشنواره و مستندها و مستندسازهای گمنام و ناشناخته مایه میگذاشت. میگفت: جشنواره عمار بستری را برای مستندسازان انقلابی باز کرده و یک فضای جدیدی برای نقد جامعه مهیا کرده که قبلاً شاهد آن نبودیم. روح جشنواره عمار یک روح انقلابی است و این اکرانها مسیر تازهای را برایمان باز کرده تا هرچه بیشتر بتوانیم در دل مردم نفوذ کنیم و آنها را با آثار خوب کشورمان آشنا کنیم.
13. مربی و استاد بود. در کارش، پُرحوصله و شاگردپرور بود. حامی و مشاور جوانان و تازهواردان عرصه مستندسازی و فعالان فرهنگی و رسانهای بود. نقش او در مستندها و مستندسازی انقلاب و احیای مراکز و جشنوارههای مستند انقلابی در دو دهه غیرقابل انکار هست. از حامیان پروپاقرص برنامه «ثریا» بود. از طراحان و مؤسسان شبکه مستند و شبکه افق بود. رسانهای انقلابی و فعال بود که تلاش داشت هم در این عرصه در این عرصه نیروسازی کند و هم اینکه نگاه و شمّ رسانهای ما و جبهه انقلاب و جبهه مقاومت را تقویت کند. در راهاندازی شبکه «المنار» لبنان و برخی شبکههای رسانهای در عراق و افغانستان و... مؤثر و مشاور بود. اگر او را «پدر رسانهای انقلاب» بنامیم بیراه نگفتهایم. «پدر رسانهای جبهه مقاومت» هم از تعابیری است که برازنده اوست.
14. از منتقدان دائمی سیاستهای رسانهای آمریکا بود. انفعال و محافظهکاری رسانههای ایران را نمیپذیرفت. برخی حرفهای مهم و رویکردهایش در کتاب «راز رسانه» آمده است. از مؤسسان روزنامه «تهران تایمز» پس از پیروزی انقلاب بود. بر داشتن اتاق فکرهای فرهنگی و رسانهای تأکید میکرد. میگفت معنا ندارد کارهای فرهنگی کشور را بدون اتاق فکر قوی پیش ببریم. اینطور نباشد که جلو برویم و برای کارهای فرهنگیمان فکر نکرده و بدون برنامهریزی باشیم. میگفت: رسانه انقلاب اسلامی یک رسانه هیجان انگیزی است که ما در آن نیاز به تکرار، برنامههای فرسوده و فشل و کپیبرداری از غرب نداریم، بلکه جوانان انقلابی ما ایدههای بسیار زیادی دارند. میگفت متأسفانه در جنگ نرم ضعف مدیریتی داریم، باید در این حوزه دست به ابتکار عمل بزنیم تا پیشرفت کنیم. ما در بحث تبلیغات نیز ضعیف هستیم و قدم خوبی برنداشتهایم. در این اواخر، منتقد انفعال جامعه و مسئولان و رسانهها در حوزه کرونا بود و اینکه در این عرصه، سیاستهای اعلامی و تجویزی غربی در این زمینه را مو به مو رعایت میکنیم، انتقاد داشت.
تلاش داشت صداهای متفاوت و مخالف در این زمینه بیشتر شنیده شود و جامعه و جهان از تکصدایی دربیاید. در زندگی و فعالیتهای استاد طالبزاده در مییابیم که او همواره منتقد «انفعال» و «محافظهکاری» و «بیتفاوتی» بود؛ انفعال در رسانه، انفعال در مبارزه و مقابله با جهان استکبار و صهیونیسم بینالملل. او مخالف خفقان و تکصدایی رسانهای بود و تلاش داشت صداهای متفاوت و معترض شنیده شود و در انظار و افکار و عمومی به بحث و بررسی گذاشته شود.
15. طالبزاده نگاهی آخرالزمانی داشت و منتظری فعال و دغدغهمند بود. جهانیان و مخاطبانش را به توجه به آخرالزمان و ظهور منجی و انجام وظایف منتظران ارجاع میداد. صرفاً منتظر تماشاگری نبود، بلکه منتظری کنشگر بود. به مکتب تشیع و آموزه انتظار منجی، باور عمیق و اعتقاد راسخی داشت. به «انجیل برنابا» عنایت ویژهای داشت و یکسری از مسائل و حوادث بینالمللی را مرتبط به آن میدانست. او در گفتوگویی رسانهای، یک علت استعفای پاپ بندیکت شانزدهم را به مطالعه این انجیل مرتبط دانست و سیاست دولت ترکیه را در کتمان نسخههای کشف شده قدیمی این انجیل در کشورش بیان میکرد و همگان را به مطالعه این انجیل تشویق و ترغیب میکرد. بابت همین نظرات و توجهات ویژهاش به انجیل برنابا و نگاه آخرالزمانیاش، مورد انتقاد برخی کارشناسان هم قرار گرفت.
16. یکی از ویژگیهای طالبزاده، دشمنشناسی گسترده اوست. او تهدیدشناس خوبی بود ولی در همین حد باقی نماند و از آن طرف، فرصتشناس بسیار خوبی بود. چون قدرت رصد بالایی داشت و به بُعد رسانهای اتفاقات و حوادث و پدیدهها توجه ویژهای داشت، تلاش میکرد فرصتهای زیادی را برای انقلاب و انقلابیون و آزادیخواهان ایجاد کند. معتقد بود آمریکا در جریان جنگ نرم میخواهد ما را کِسِل و خسته کند و ما باید در حوزه جنگ نرم، ابتکار عمل را به دست بگیریم. او در عین استکبارستیزی و دشمنشناسی، نقاط ضعف غرب و فرصتها و ظرفیتهای رسانههای غربی را خوب میشناخت و تلاش داشت از وجدانهای بیدار برخی غریبان و رسانههای مستقل و نیمه مستقل به نفع گفتمان حقیقت و اسلام و مکتب اهل بیت(علیهمالسلام) و انقلاب اسلامی استفاده کند.
17. برای بیدارسازی فطرت و وجدان انسانها ـ به ویژه غربیها ـ تلاش میکرد. از وجود وجدانهای بیدار و فطرتهای پاک در یکسری از انسانهای آزادیخواه و غربی خبر داشت و تلاش میکرد اینها را با حقیقت انقلاب و اسلام و تشیع و امام حسین(علیهالسلام) و اربعین آشنا کند.
18. طالبزاده از شخصیتهایی است که متوجه اهمیت جهانی و معنوی پیادهروی اربعین شد و تلاش داشت این مسئله را در عرصه بینالملل رسانهای کند. او به همراه حجتالاسلام علیرضا پناهیان، از مروجان مهم و مؤثر پیادهروی اربعین در عرصه داخلی و بینالمللی است. در اینباره میگفت: «اربعین یک پدیده شده است و خبرگزاریهای جهانی از آن میترسند و این ترس از طرف صهیونیسم القا شده است.»
19. با اهالی فرهنگ و هنر و شخصیتهای انقلابی و صاحب نظران فکری و هنری و روحانیت متعهد و دوراندیش مرتبط بود. اعتقاد و باور خاصی به امام(ره) و شهید آوینی داشت و مقامات ویژهای برایشان قائل بود. ارتباطات خوبی با استاد رحیم پور ازغدی، دکتر مجید شاهحسینی، حسن عباسی، وحید جلیلی، شهریار زرشناس، یوسفعلی میرشکاک و دیگر فعالان فرهنگی و هنری داشت. از گذشتههای دور با روحانیونی چون استاد علی صفایی حائری (مشهور به عین صاد) و استاد سیدمحمد قائممقامی، ارتباط داشت و در سالهای اخیر با آیتالله سید محمدمهدی میرباقری و آیتالله حائری شیرازی ارتباطات خوبی برقرار کرده بود. او دوستان بینالمللی متنوع و بسیاری داشت و از این جهت، جزو افراد منحصر به فرد است؛ از دکتر یحیی بونوی فرانسوی گرفته تا الکساندر دوگین ارتدوکس روسی و دهها و حتی صدها شخصیت فکری و سیاسی و هنری و رسانهای معترض و منتقد بینالمللی.
20. آزادسازی قدس شریف و شکست صهیونیسم بینالملل، از آرزوهای دیرینه او بود. او برای آزادسازی قدس شریف و قبله اول تلاش میکرد؛ فضاسازی میکرد؛ آزادیخواهان جهان و منتقدان و مخالفان رژیم صهیونیستی را گرد هم میآورد تا تریبونی برای بیان مظلومیت مردم فلسطین و جنایات صهیونیستها باشد. او با ویژگیهای ممتاز و منحصربه فردی که داشت، تا مدتها، بیجایگزین است و یافتن یا تربیت نیروهایی همانند او، بسیار مشکل و بلکه تا مدتها، نشدنی باشد. نکتهای که داغ او را بر ما آسان میکند درگذشت ایشان در ماه مبارک رمضان و روز قدس است.
* فعال فرهنگی و مدیر انتشارات راه یار