این خطر را جدی بگیرید! (نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
برای تحقق اهداف یک سیستم و مجموعه، حتما باید کلیه اجزاء و عناصر تشکیلدهنده، ضمن تقسیم کار، هر یک به درستی به وظیفه و مسئولیت خود عمل کنند. یکی از اشکالات عمده ورزش ما همین است که بعضی از این اجزاء و عناصر نهتنها به وظیفه خود عمل نمیکنند و ایفاگر کارکرد بایسته و مورد انتظار خود نیستند، بلکه گاه برعکس و ضد کارکرد خود بوده و دانسته یا نادانسته در خدمت عناصر و باندهای فرصتطلب ضد ورزش هستند.
هفته گذشته سرمربی تیم ملی خطاب به باندها و جریاناتی که به دلایل مختلف (باجخواهی و منفعتجویی و حسادت و...) علیه او و در واقع تیم ملی عمل میکنند، علنا و صریحا سخنانی را بر زبان آورد و گفت اینها اگر عرق و علاقهای به مملکت داشته باشند نباید علیه وی و تیم ملی سمپاشی و فعالیت کنند. چند روز قبل از آن هم سرمربی موفق تیم پرسپولیس که فصل گذشته قهرمان لیگ و جام حذفی شده و یکی از نمایندگان فوتبال ایران در رقابتهای باشگاهی محسوب میشود در جمع خبرنگاران حرفهایی مشابه بر زبان آورد و جریانات بدخواه و باندهای مزاحم را تهدید به افشاگری کرد.
حضور و فعالیت باندها و جریانات مخل و مخرب در ورزش- و خاصه رشتههایی پرطرفدار که پای پول بیحساب هم در آنها مطرح است- داستان تازه و آفت نوپدیدی نیست. این باندها و عناصر که صرفا به خاطر منفعتجویی و استفاده از مواهب و امتیازات ورزش از سروکول آن بالا میروند، یکی از دلایل اصلی انحراف و یا عدم کارایی بعضی از ابزارها و لوازم مثل رسانهها هستند که در صورتی که به مسئولیت و وظیفه خود به درستی و مطابق انتظاری که از نقش آنها میرود عمل کنند، میتوانند در روند صعودی و پیشرفت ورزش تاثیری درخور و بسزا داشته باشند.
متاسفانه، اما این ابزار قوی با آن کارکردهای مثبت و تاثیرگذار خود در ورزش ما در اشکال و انواع آن (از مکتوب و مجازی گرفته تا صوتی و تصویری، از سایتی گرفته تا خبرگزاری ) با نفوذ و سوءاستفاده جریانات اشاره شده خیلی از جاها کارکرد مثبت خود را از دست داده و ضدِ کارکردهای بایسته و تعریف شده عمل میکنند، یعنی به جای اینکه با صداقت و درستکاری به نقد و تحلیل مسائل گوناگون ورزش بپردازند و با توصیهها و تذکرات و پیشنهاد راهحلهای گرهگشا، به پیشرفت و قویتر شدن آن کمک کنند، با شیطنت و باجخواهی و تحلیلهای مغرضانه و راه انداختن بحثهای انحرافی و القای خواستههای شخصی و فریب افکار عمومی و تفرقهافکنی و نفرتپراکنی و خلاصه هووجنجال و کارهایی نظیر اینها، مانع از سروسامان یافتن امور و به نتیجه رسیدن حرکات جمعی و تحقق اهداف ملی میشوند ولی خرابکاری و دامنه نفوذ این اختاپوسها فقط به رسانه- که در نوع خودش جایگاه حساس و بیبدیلی دارد- محدود نمیشود، بلکه به هر جا و مرکز و کانونی که شاید انسان تصورش را هم نتواند بکند، چنگ میاندازند و روی تصمیمگیریها و قانونگذاریها و سیاستها و جهتگیری آنها چنان اثر میگذارند که بیش و پیش از اهداف ورزش، اهداف پست و منفعت جویانه خودشان تامین و تضمین شود.
بنابراین شک نباید کرد که یکی از اصلیترین دلایل بعضی از آشفتگیها و بیبندوباریها و حتی هنجارشکنیهای فرهنگی و اباحهگریهای اخلاقی در ورزش ریشه در عملکرد و نفوذ این جریانات دارد و به هیچ وجه اتفاقی و از سر تصادف نیست. درد و تاسف اما، اینجاست که میبینیم به لطف وادادگی و انفعال یا «شراکت» بعضی از مدیران ورزش، این جریانات و نمایندگان آنها با بهانهها و عناوین مختلف (مثل مشاورت و معاونت و...) به مراکز حساس ورزش نفوذ کرده و نفاق و باطن واقعی خود را پشت نقابی از خیرخواهی و اخلاص! و سادگی! و... پنهان کرده و موذیانه ماموریت اصلی خود را انجام میدهند و خروجی این روند همان است که بالاتر گفتیم و همواره نوشتهایم: ورزش سامان نیابد، تلاشها به نتیجه مطلوب نرسد و حرکت ورزش در مسیر پیشرفت از سرعت و شتاب منطقی برخوردار نشود و عمر و وقت و پول و انرژی و... فعال در آن نفله شود و به هدر رود.
بارها طی سالها در این باره و عملکرد مخرب این جریانات مخرب و باندهای اختاپوسی نوشته و در حد توان به وظیفه خود عمل کردهایم، اما کسانی که در این باره مسئولیت دارند، یا اصلا این حرفها را نشنیده و یا اگر شنیدهاند، جدی نگرفته و خود را به نشنیدن زدهاند. بعضی از آنها هم که مثلا خواستهاند کاری بکنند، حداکثر کاری که انجام دادهاند این بوده که تلاش کردهاند صورت مسئله را پاک کنند و با برپایی جلساتی «ما را با هم آشتی دهند!!» یعنی اصلا متوجه نشدهاند که چه خطری دارد ورزش را تهدید میکند و چه آفتی به جان آن افتاده و تلقی آنها از انتقادات و نهیبهای ما این بوده که پای «کدورت و اختلاف شخصی» در میان است...!
باری، چنانکه آمد حضور و فعالیت باندهای باجخواه و مخرب در ورزش موضوعی است جدی که به ویژه در سالیان اخیر دلسوزان و کارشناسان و قلمهای پاک و میکروفونهای سالم و... درباره خطر آنها و سمی که به رگهای ورزش تزریق کرده و میکنند، هشدار دادهاند. آخرین آن، هشدار سرمربی تیم ملی و تهدید سرمربی پرسپولیس است. خوب است مسئولان امر پنبهها را از گوش دربیاورند و به جای تلاش کردن برای آشتی میان «اصلاح و افساد»، درصدد رفع اساسی این آفت و قلع و قمع ریشه جریانات اختاپوسی و اصلاح و سالمسازی فضا و جسم و جان ورزش باشند.