kayhan.ir

کد خبر: ۲۷۶۱۶۰
تاریخ انتشار : ۰۹ آبان ۱۴۰۲ - ۲۰:۱۰

فـرار به جـلو روشی که هیچ‌گاه تمامی ندارد

سینا اصفهانی
اشاره:
با پایان انقضای هشت ساله اجرای برجام و فرا رسیدن روز 18 اکتبر2023 مصادف با 26 مهر 1402که در برجام با عنوان روز انتقال (Transition Day) نامیده شده و بر اساس قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد مفاد قطعنامه‌های پیشین درباره صنایع موشکی و سایر تحریم‌های مرتبط با افراد بلااثر می‌شود، بحث‌ها درباره مذاکرات هسته‌ای منتج به برجام و 2231 و عملکرد تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای دولت قبل مورد واکاوی در رسانه‌ها قرار گرفت. در ذیل به بررسی بحث‌ها و جدال‌ها و ادعاهای جدید در این خصوص خواهیم پرداخت.
نسیه‌ای که هیچ‌گاه نقد نمی‌شود
پس از هشت سال از سالروز اجرای برجام در سال 2015 میلادی (1394شمسی) مجددا با پدیده نسیه‌هایی که از سمت طرف مقابل نقد نمی‌شود رو‌به‌رو هستیم. تروئیکای اروپایی در شهریور ماه 1402 در نامه‌ای به اتحادیه اروپا که توسط جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی این اتحادیه رسانه‌ای شد عنوان داشتند که تحریم‌های مرتبط با فعالیت‌ها و صنایع موشکی و پهپادی ایران که طبق قطعنامه 2231 باید بلااثر می‌شد را ادامه خواهند داد. ودانت پاتل معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در روز ۱۲ مهرماه در نشستی خبری در پاسخ به سؤالی درباره تمدید تحریم‌های تسلیحاتی افزود: ما همچنان ابزار لازم برای هدف قرار دادن گسترش تسلیحات نظامی از سوی ایران مانند موشک و پهپاد را در اختیار داریم، علاوه‌بر قطعنامه ۲۲۳۱ سازمان ملل ابزار دیگر مانند تحریم‌ها، کنترل صادراتی و ارتباطات دوجانبه و چند جانبه را در اختیار داریم. بعدتر درست در روز 18 اکتبر  وزارت خزانه‌داری آمریکا اعلام کرد که به طور یکجانبه تحریم‌هایی را علیه ۱۱ فرد، هشت نهاد و یک شناور اعمال کرده که با توانمند‌سازی «برنامه‌های موشک‌های بالستیک و هواپیماهای بدون سرنشین(پهپاد) ایران» در ارتباط هستند. 
این دو تنها گوشه‌ای از بد عهدی‌های طرف مقابل درطی هشت سالی است که علی‌رغم اجرای تمامی تعهدات ایران در برجام و اجرای حداکثری تعهدات در قطعنامه 2231 طرف مقابل به اشکال و انحای مختلف از زیر بار تعهدات خود‌ شانه خالی کرده است. این موضوع جدای از آن است که تحریم‌های ثانویه وزارت خزانه‌داری آمریکا که برخلاف خواسته‌های ایران در مذاکرات بود باعث خواهد شد که قسمتی از کشورهای جهان به واسطه تداوم بدعهدی و تحریم‌های ظالمانه غرب علیه ایران از تجارت تسلیحاتی و دیگر روابط اقتصادی با ایران بازداشته شوند. 
هشت سال پیش استدلال تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای در مقابل بدعهدی‌های احتمالی غربی‌ها (که بعدتر شاهد بودیم تمام این نگرانی‌ها به واقعیت بدل شد) این بود که امضای کری تضمین است و این توافق به شکلی نیست که طرف مقابل با ضربه قلم (with a stroke of the pen) (همان‌طور که سناتور آمریکایی گفته بود) بتواند از زیر بار تعهدات خود‌شانه خالی کند. از همان آغاز اجرای برجام و تعهدات فرابرجامی قطعنامه 2231 که به شکل نامحسوس توسط دولت یازدهم و دوازدهم اجرا گشت بدعهدی‌های طرف مقابل ادامه داشت. مذاکره‌کنندگان هسته‌ای دولت قبل تعهدات فرابرجامی را در قطعنامه 2231 قبول کرده و به اجرا رساندند که اگر در برجام به عنوان نسخه‌ای سفیدتر از نتیجه مذاکرات (که برای افکار عمومی در ایران قابل پذیرش باشد) گنجانده می‌شد به احتمال زیاد مورد پذیرش ملت ایران و به طبع مقامات عالی‌رتبه قرار نمی‌گرفت. رکود سنگین در صنایع فضائی و کاهش حمایت‌ها از صنایع موشکی در دولت قبل تنها گوشه‌ای از این تعهدات بود که تنها و تنها برای حسن نیت بیشتر در مقابل طرفی بود که فقط به دنبال طفره رفتن از انجام تعهدات خویش بود. تعهداتی که در سمت ما ده‌ها ضمانت اجرا برایش وضع شده بود و در سمت مقابل هیچ ضمانت اجرا و اقدام تنبیهی برای آن پیش‌بینی نشده بود.
ایران در زمان وزارت کری و ریاست جمهوری اوباما، در زمان ترامپ و بعد در زمان بایدن دموکرات مکررا تحریم شد و سخت‌ترین کارزار فشار اقتصادی بر ایران تحمیل شد ولی شهامت عذرخواهی در خوش بینانه‌ترین حالت بابت اعتماد بی‌جای ظریف و روحانی به طرف غربی وجود ندارد.
در این روزها پس از فرارسیدن روز 26 مهر(18 اکتبر2023) روزنامه‌های زنجیره‌ای اصلاح‌طلبان و مسئولین دولت قبل همچون محمد جواد ظریف، حرف از مزایای برجام و میوه‌های برجام می‌زنند. ولی سؤال جدی در این مورد این است که اگر بنابر این بود که پس از پنج سال و پس از هشت سال از انعقاد برجام و تصویب قطعنامه 2231 تجارت تسلیحاتی ما با کشورهای غیر غربی و در راس آن چین و روسیه باشد و اگر در تمام این مدت و در دوران جدید پس از انقضای هشت ساله برجام هنوز تحت شدیدترین فشارها و تحریم‌ها باشیم و به واسطه این تحریم‌های ثانویه هیچ دستاوردی نداشته باشیم چرا اساسا چنین تحریمی برای هشت سال باید مورد قبول تیم ایرانی قرار بگیرد. این موضوع زمانی جالب‌تر می‌شود که در خاطرات وندی شرمن و در صحبت‌های وزیرخارجه روسیه‌، معاون وزیر خارجه روسیه و رئیس‌تیم روسی در مذاکرات هسته‌ای و همچنین در سخن مقامات چینی صراحتا شاهد آن هستیم که هر دو کشور روسیه و چین که دارای حق وتو و عضویت دائم شورای امنیت بودند مخالف تمدید تحریم‌های تجارت تسلیحات متعارف برای 5 سال و تحریم‌های مرتبط با فعالیت‌های موشکی و پهپادی برای هشت سال بودند و به دنبال لغو این تحریم‌ها در همان روز بودند. جالب‌تر آنکه مقامات چینی و روسی حرف از انفعال طرف ایرانی در این موضوع و پذیرش داوطلبانه چنین تحریمی از سوی هیئت مذاکره‌کننده ایرانی بودند. 
در مرام مذاکره کنندگان هسته‌ای دولت قبل 
همه مسئول شکست‌هایشان هستند جز خودشان
روشی که تیم مذاکره‌کننده ظریف روحانی حداقل برای بیست سال درپیش گرفته‌اند و با استفاده از آن از کارنامه خود دفاع می‌کنند روشی بسیار جالب و قابل تامل است. در خوش بینانه‌ترین حالت با سادگی تمام قراردادی یا توافقی را با طرفی که بارها و بارها بدعهدی خود را نشان داده منعقد می‌کنیم، برای نشان دادن حسن نیت خود در این قراداد با کسی که سابقه خوبی نیز ندارد تمام تعهدات خود را انجام می‌دهیم و سپس منتظر اجرای تعهدات از سوی طرف مقابل می‌مانیم، در آن سو طرف مقابل به تعهدات خود عمل نمی‌کند و ما شکست این توافق و ضربه‌هایی که به امنیت ملی خورده است را به گردن بدعهدی غربی‌ها و نه سادگی و نابلدی خود می‌اندازیم. در کنار آن هم هر از گاهی شکست را به گردن افراد و نهادهای دیگر در ایران می‌اندازیم که فرصت توافق جدید را از ما گرفته‌اند و از بار مسئولیت خود‌شانه خالی می‌کنیم.
این روند فوق را به وضوح در مذاکرات هسته‌ای روحانی در زمان دولت اصلاحات و مذاکرات ظریف در دولت سابق می‌توانید ببینید. نمود واضح این روند در سخنان اخیر حسن روحانی در جمع استانداران و در جمع مسئولین دولت قبل را نیز می‌توان مشاهده کرد.
اذعانی که این افراد در نوشته‌ها و خاطراتشان به کلاهبرداری غربی‌ها در طی مذاکرات هسته‌ای و در طی مذاکرات منتج به بیانیه سعدآباد و توافق بروکسل در دولت اصلاحات داشتند و تکرار همین تجربه در مذاکرات منتج به برجام نشانگر این است که فرار رو به جلوی آنان در این روزها ناشی از سادگیشان نیست بلکه بیشتر به واسطه سیاسی‌کاری و نوعی از سیاست‌بازی از سوی آنان است که در طی تمام این سالها به قیمت هدر دادن منافع ملی و نابودسازی ظرفیت داخلی و عقب‌گرد در مسیر ملت ایران و انقلاب اسلامی ایران بوده است.
ضررهای میلیون دلاری 
ناشی از تأخیر در توافق بود یا اجرای توافق ضعیف
بارها و بارها روحانی و ظریف و حامیان اصلاح‌طلب آنها سخن از ضررهای میلیون دلاری و میلیارد دلاری تاخیر در توافق جدید چه در زمان برجام و چه در حال حاضر می‌زنند؟ آیا بیان این گزاره مضحک از سوی چنین افرادی فقط ناشی از سادگی و نابلدی آنان است یا دلیل دیگری دارد؟ برجام علی‌رغم تمام بهانه‌گیری‌های احتمالی این تیم منعقد و اجرا شد و درحالی که همه می‌دانستند این افراد شهامت پذیرش عملکرد خود را هیچ‌گاه نداشته و ندارند و همیشه سعی در حواله کردن شکست‌های خود به دیگران دارند حمایت از این تصمیم به واسطه رای مردم در انتخابات 1392 علی‌رغم بیان تمام نگرانی‌ها و ضعف‌های این توافقات به بهترین شکل صورت گرفت ولی اکنون پس از هشت سال از اجرای برجام و مهم‌تر از آن تعهدات فرابرجامی که به منظور نشان دادن حسن‌نیت بیشتر برای طرف مقابل در قطعنامه 2231 مورد پذیرش قرار گرفت جز ضرر‌های میلیارد دلاری به واسطه نابود‌سازی ظرفیت‌های داخلی در طی هشت سال دولت یازدهم و دوازدهم و نابودسازی ظرفیت هسته‌ای کشور چه عایدی برای ایران به دست آمد؟ شاید این روش برای فرار از پاسخگویی در حوزه رسانه مؤثر باشد ولی افکار عمومی دیگر چنین روش مسخره‌ای را قبول نخواهند کرد.
رب النوع‌ها‌، دانشمندان 
و امیرکبیرهای خودخوانده 
در طی 10 سال گذشته این دسته از افراد همواره خودشان را یگانه رب النوع‌های سیاست خارجی و دیپلماسی دانسته و تمام افراد مخالف خود حتی در جوامع علمی و دانشگاهی روابط بین‌الملل را به بی‌سوادی متهم می‌کنند؟ هنوز دیکتاتوری رسانه‌ای برجامیون در دولت یازدهم و دوازدهم که کوچک‌ترین نقدی به این شاهکار برتافته و تحمل نمی‌شد و به شدید‌ترین حالت و در عصبی‌ترین حالت از سوی روحانی و ظریف مورد حمله قرار می‌گرفت فراموش نشده و نمی‌شود.
جالب‌تر اینکه حتی برای یک بار نیز شاهد اعتراف غربی‌ها و طرفین مقابل به هوش سیاسی و دیپلماتیک این دانشمندان و امیرکبیرهای خود خوانده نبوده و نیستیم و تورق سخنان و نوشته‌ها و تاریخ شفاهی مذاکرات در نظر دیگر طرفین مذاکره چه از سوی غربی‌ها و چه غیرغربی‌ها نشانگر سادگی بیش از حد این افراد بوده و هست.
این تجربه اگر تنها این افراد را از خواب سادگی و غفلت بیدار می‌کرد دستاورد بزرگی به شمار می‌آمد ولی اصرار جالب روحانی و ظریف به تداوم مسیری که در طی بیش از دودهه اخیر هیچ‌گاه دستاورد مشخصی برای کشور و منافع ملی نداشته است حاکی از این است غرب‌گرایان در حوزه سیاست خارجی و دیپلماسی هنوز به دنبال تکرار همان تجربه‌ها بوده و هستند.
شاید اصلاح‌طلبان و کارگزارانی‌های حامی روحانی و ظریف به زور رسانه‌های زنجیره‌ای خود و با اتخاذ تاکتیک فرار به جلو به دنبال قهرمان‌سازی از خود و عملکرد اشتباه خود باشند ولی ملت ایران این عقب‌گرد تاریخی که به قیمت کمترین میزان فروش نفت، بدترین فشار اقتصادی، بدترین عملکرد اقتصادی در بین دولت‌ها و دستاورد صفر این تجربه تلخ بود را فراموش نخواهند کرد.