kayhan.ir

کد خبر: ۲۷۵۳۲۱
تاریخ انتشار : ۲۶ مهر ۱۴۰۲ - ۲۱:۵۷

اخبار ویژه

 
 
هکر آمریکایی: در فضای مجازی کار ازدست سیا در رفته است
 
یک پژوهشگر امنیت سایبری از حفره‌ای امنیتی در حساب رسمی ایکس (توئیتر سابق) سازمان سیا استفاده کرده و کانالی را که برای جذب جاسوسان به کار می‌رفت در اختیار گرفته است.
حساب سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) در شبکه ایکس، لینکی 
به یک کانال تلگرام را برای خبرچینان نشان می‌دهد. اما کوین مک‌شیهان توانسته است تماس‌های بالقوه سیا را به کانال تلگرام خودش هدایت کند. این هکر می‌گوید: «سیا این بار واقعاً کار از دستش دررفته است.»
حساب رسمی ایکس سازمان سیا با حدود ۳.۵ میلیون دنبال‌کننده برای تبلیغ این سازمان و تشویق مردم به تماس گرفتن با آن برای حفاظت از امنیت ملی آمریکا به کار می‌رود.
 بی‌بی‌سی با بیان این‌که « کانال خبرچینان سیا به خاطر اشکال توئیتر تحت کنترل یک هکر درآمد»، می‌افزاید: مک‌شیهان ۳۷ ساله که در ایالت مین در آمریکا زندگی می‌کند گفته است که این خطای امنیتی را روز سه‌شنبه کشف کرده است. او می‌گوید: «اولین چیزی که به فکرم آمد، هول و هراس بود. دیدم که لینک رسمی تلگرامی را که به اشتراک گذاشته بودند می‌توان در اختیار گرفت – و بزرگ‌ترین ترس من این بود که کشوری مثل روسیه، چین یا کره شمالی به راحتی می‌توانند به اطلاعات امنیتی غرب دسترسی پیدا کنند.»
از مقطعی به بعد از روز ۲۷ سپتامبر، سازمان سیا در صفحه پروفایل خود در شبکه ایکس لینکی را اضافه کرده بود به کانال تلگرام خود که شامل اطلاعاتی درباره تماس با این سازمان در فضای دارک‌نت و از طریق سایر راه‌های مخفی بود.
این کانال، به زبان روسی، می‌گوید: «هدف جهانی ما مستلزم این است که افراد بتوانند به شکل امنی از هر جایی با سازمان سیا تماس بگیرند» و در عین حال به جذب‌شدگان بالقوه هشدار می‌دهد که «نسبت به هر کانالی که مدعی نمایندگی سازمان سیا باشد احتیاط پیشه کنند.»
اما مشکلی در نحوه‌‌ای که شبکه ایکس بعضی از لینک‌ها را نمایش می‌دهد به این معنا بود که نشانی کامل وب آن کوتاه شده بود و نام کاربری استفاده‌نشده‌ای در تلگرام بود.
به محض این‌که مک‌شیهان متوجه این موضوع شد، این اسم کاربری را ثبت کرد تا هر کسی که روی آن کلیک می‌کند به کانال خودش هدایت شود که در آنجا به آنها هشدار می‌داد که هیچ اطلاعات محرمانه یا حساسی را به اشتراک نگذارند. او می‌گوید:‌«این کار را به عنوان احتیاطی امنیتی انجام دادم. این مشکلی در سایت ایکس است که قبلاً هم دیده‌ام – ولی اسباب حیرت من بود که سازمان سیا متوجه آن نشده بود.»
 
 
گزارش کمیسیون دو حزبی: آمریکا باید آماده جنگ همزمان با روسیه و چین باشد
 
نهاد دو حزبی موسوم به «کمیسیون موضع استراتژیک آمریکا» هشدار داد که ایالات متحده باید برای جنگ همزمان با چین و روسیه آماده ‌باشد.
به گزارش رادیو فرانسه، گزارش کمیسیون موضع استراتژیک ایالات متحده، در بحبوحه تنش این کشور با چین بر سر تایوان و سایر مسائل و همچنین تشدید اصطکاک با روسیه به دلیل تهاجم این کشور به اوکراین منتشر شده است. نتایج این گزارش با موضع جو بایدن رئیس‌جمهور، مبنی بر اینکه زرادخانه هسته‌ای فعلی آمریکا برای مقابله با حمله نیروهای روسیه و چین کافی است، در تضاد است.
هیئت دو حزبی (دموکرات و جمهوری‌خواه) منصوب شده از طرف کنگره آمریکا، روز پنجشنبه در گزارشی اعلام کرد ایالات متحده باید با گسترش نیروهای متعارف، افزایش اتحادها و تقویت برنامه نو‌سازی تسلیحات هسته‌ای خود، برای جنگ‌های همزمان احتمالی با روسیه و چین، آماده شود.
بنا بر گزارش کمیسیون موضع استراتژیک، «از آنجا که نظم بین‌المللی تحت رهبری ایالات متحده و ارزش‌هایی که از آن حمایت می‌کند از سوی رژیم‌های مستبد چین و روسیه در خطر است، آمریکا و متحدانش باید آماده مقابله با هر دو دشمن به طور همزمان باشند.»
در این گزارش ١٤‬٥ صفحه‌ای با‌اشاره به اینکه تهدیدهای چین و روسیه در بازه زمانی سال‌های ٢٠٢٧ تا 2035 حاد خواهد شد، آمده است: «برای آمادگی باید هم‌اکنون تصمیم‌گیری شود.»
این کمیسیون همچنین خواستار تقویت «اندازه، نوع و وضعیت» نیروهای متعارف ایالات متحده و متحدان آن شده، چرا که بر این اساس، اگر چنین تدابیری اتخاذ نشود، ایالات متحده «احتمالاً» باید اتکای خود به سلاح‌های هسته‌ای را افزایش دهد.
سایر توصیه‌های این کمیسیون به کنگره آمریکا شامل استقرار سلاح‌های هسته‌ای تاکتیکی بیشتر در آسیا و اروپا، توسعه طرح‌هایی برای استقرار برخی یا همه کلاهک‌های هسته‌ای ذخیره ایالات متحده و تولید بیشتر از تعداد برنامه‌ریزی ‌شده بمب‌افکن‌های رادارگریز بی-٢١ و زیردریایی‌های هسته‌ای جدید کلمبیا می‌شود.
در این گزارش همچنین آمده است که در راستای ارتقای کلاهک‌ها، سیستم‌های تحویل و زیرساخت‌ها طبق برنامه زمان‌بندی شده، بودجه برنامه چند دهه‌ای نو‌سازی تسلیحات هسته‌ای ایالات متحده که از سال ٢٠١٠ آغاز شده، باید به طور کامل تامین شود. در سال ٢٠١٧ تخمین زده شد که این برنامه تا سال 2046 حدود 400 میلیارد دلار هزینه دربر خواهد داشت.
یافته‌های این گزارش، استراتژی امنیت ملی فعلی ایالات متحده که خواستار پیروزی در یک جبهه و بازدارندگی جبهه دیگر است را تغییر می‌دهد و نیاز به افزایش هزینه‌های دفاعی هنگفتی دارد که حمایت کنگره از آن قطعی نیست.
تنظیم‌کنندگان این گزارش می‌گویند «ما واقعیت‌های بودجه را به رسمیت می‌شناسیم، اما همچنین معتقدیم که ملت باید این سرمایه‌گذاری‌ها را انجام دهد.»
جان کایل، سیاستمدار جمهوری‌خواه، در یک جلسه توجیهی که پیرامون انتشار این گزارش برگزار شد، گفت که رئیس‌جمهور و کنگره باید به مردم  بگویند هزینه‌های دفاعی بالاتر، بهای ناچیزی است که امید می‌رود از یک جنگ هسته‌ای احتمالی میان ایالات متحده، چین و روسیه جلوگیری کند.
گروه ذی‌نفوذ انجمن کنترل تسلیحات در پاسخ به این گزارش اعلام کرده که ترکیب زرادخانه ایالات متحده هنوز از آنچه برای جلوگیری از حمله هسته‌ای دشمن لازم است، فراتر است.
قبلا پنتاگون پیش‌بینی کرده بود که توسعه سریع زرادخانه هسته‌ای چین احتمالاً تا سال 2035 پکن را صاحب ١٥٠٠ کلاهک هسته‌ای خواهد کرد و به این ترتیب، ایالات متحده برای اولین‌بار با دومین رقیب اصلی خود در زمینه سلاح هسته‌ای رو‌به‌رو خواهد شد.
کنگره آمریکا در سال ٢٠٢٢ هیئتی دو حزبی متشکل از شش دموکرات و شش جمهوری‌خواه را برای ارزیابی تهدیدهای بلندمدت علیه این کشور و همچنین ارائه توصیه در جهت تغییرات نیروها و تسلیحات هسته‌ای ایالات متحده، منصوب کرد.
 
 
برجام هیچ دستاوردی نداشت اما عبرت، تا دل‌تان بخواهد!
 
گذر زمان ثابت کرد که انتقادات مخالفین برجام به این توافق مبنایی بود و ریشه در واقعیت‌های موجود داشت نه از سر حب و بغض‌های سیاسی که جریان موافق برجام، منتقدین را با انواع و اقسام برچسب‌ها و اتهامات مورد نوازش قرار دادند!
وبسایت الف با اشاره به عهدشکنی جدید اروپا نوشت: باید سال‌ها سپری می‌شد تا ابعاد این توافق خسارت‌بار و ماهیت یکطرفه‌اش آشکار شود و برهه کنونی، مقطعی است که واقعیت‌های توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ در حال آشکار شدن و جنبه‌های خسارت‌بارش در حال تحمیل شدن است.
با فرا رسیدن موعد کلید‌خوردن بند دوم غروب برجام که مربوط به رفع تحریم‌های موشکی و پهپادی است و حتی در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای‌امنیت سازمان ملل هم به آن اشاره شده، شورای اروپا به‌صراحت از عدم پایبندی خود به برداشتن محدودیت‌ها و تحریم‌های موشکی اشاره کرده و با وقاحت تمام از نقض این توافق سخن گفته است.
اگرچه اروپا پیش از این هم تنها در ظاهر خود را متعهد به اجرای برجام می‌دانست و می‌توان گفت که پس از اردیبهشت‌ماه ۹۷ و خروج ایالات‌متحده از این توافق، اروپا هم با پیروی از تحریم‌های وضع‌شده آمریکا رابطه اقتصادی خود با ایران را قطع و به‌نوعی به الزامات برجام تن نداد. اما اندک مزایای باقی‌مانده‌ای چون بندهای غروب که مربوط به رفع تحریم‌های تسلیحاتی بود، باعث شد تا مدافعین برجام روی این قضیه تکیه و از فواید اجرای برجام سخن گویند؛ مسئله‌ای که گذر زمان غلط‌ بودن آن را ثابت کرد. 
۲۶ مهرماه آمد و اروپا نشان داد که هیچ اراده و میلی - حتی در ظاهر - برای پایبندی به این توافق ندارد و ثابت کرد که برجام به گورستان تاریخ هدایت شده و کوچک‌ترین مزیتی هم برای ایران ندارد. هر چند ممکن است برخی این‌گونه تعبیر کنند که اقدام نابخردانه ترامپ، توافق هسته‌ای را به این سرنوشت دچار کرد اما  در واقع ماهیت برجام به‌گونه‌ای بود که قابلیت اجرائی‌ شدن نداشت و تکه پازلی از برنامه گسترده غرب برای تسلیم ایران بود. 
از برجام که خیر و منفعتی نصیب ایران نشد، اما باید این تجربه شکست‌خورده را به‌عنوان سندی تاریخی و عبرتی پند‌آموز برای نسل‌های بعد تبیین کرد؛ برجامی که صنعت هسته‌ای را عقب راند، تحریم‌ها را گسترده و هدفمند کرد، اقتصاد را شرطی و زیر یوغ تحولات خارجی برد و فقط شرش دامن‌گیر ایران شد. چشم حامیان و تدوین‌کنندگان برجام روشن!
 
 
تقلای غرب برای منصرف کردن ایران از نقش‌آفرینی مؤثر‌تر در جنگ غزه
 
آمریکا و غرب نقش مؤثر ایران در تحولات مقاومت فلسطین را می‌شناسند اما با انکار این نقش سعی می‌کنند ایران را از نقش‌آفرینی مستقیم منصرف کنند.
وبسایت دویچه وله با انتشار این تحلیل نوشت: از ابتدای حمله تلافی جویانه اسرائیل به غزه، احتمال نگرانی از گسترش جنگ به جبهه‌های دیگر مطرح بوده است. جمهوری اسلامی از ابتدا ضمن حمایت همه‌جانبه از عملیات «طوفان الاقصی» این پیام را داد که تمایل به مداخله در جنگ ندارد. اما در عین حال برای عدم مداخله شرط عدم حمله زمینی ارتش اسرائیل به غزه را طرح کرد. دولت آمریکا و اتحادیه اروپا نیز پیامی را با واسطه منتقل کردند که قصد درگیری با ایران ندارند.
دولت اسرائیل ضمن تهدید، تلویحا با راهکار امنیتی غرب در محدود کردن حوزه درگیری همراهی کرد. اعلام چندباره نبود نشانه و مدرک برای مشارکت جمهوری اسلامی در حمله نظامی حماس از سوی غرب نیز بیش از آنکه بازتاب‌دهنده واقعیت باشد، تدبیری سیاسی برای اقناع ایران به اجتناب از درگیری مستقیم و یا گسترش جنگ نیابتی با اسرائیل بود.
جمهوری اسلامی در هفته گذشته حضور فعالی در مذاکرات دیپلماتیک داشت. سفر امیرعبداللهیان به کشورهای عربی و مذاکره مستقیم با رهبران حزب‌الله لبنان و حماس نشانگر تلاش بی‌وقفه حکومت ایران برای خنثی‌‌سازی فشارها به غزه و حماس است. از همان ابتدا امیرعبداللهیان نسبت به تداوم حملات نظامی سنگین اسرائیل به غزه هشدار داد و رسما گفت، جمهوری اسلامی نمی‌تواند بی‌تفاوت باشد. همزمان نیز حزب‌الله لبنان درگیری محدود با اسرائیل و فعال کردن درگیری در مرزهای شمالی اسرائیل را آغاز کرد. در آخرین موضع‌گیری، امیرعبداللهیان با طرح مواضعی متضاد تهدید کرد که «زمان برای راه‌حل‌های سیاسی در غزه رو به پایان است» و «جبهه مقاومت» نمی‌تواند سکوت کند. پیش‌تر نیز «نورنیوز»، رسانه نزدیک به شورای عالی امنیت ملی ایران، هشدار داد که «اگر اسرائیل‌اشتباه کند و در تله حمله زمینی به غزه بیفتد، باید منتظر شگفتی دوم پس از طوفان الاقصی باشد».
برخی از مقامات حشدالشعبی در عراق نیز از همان روزهای اول جنگ غزه تهدید کردند که اگر درگیری‌ها ادامه پیدا کند، آنها مداخله می‌کنند. جمهوری اسلامی برنامه‌ریزی برای مداخله را انجام داده و گام به گام جلو می‌آید. اگر اسرائیل حمله زمینی قریب‌الوقوع به نوار غزه را شروع کند و حماس تحت فشار بیشتری قرار بگیرد، جمهوری اسلامی و شبکه‌های نیروهای تحت امرش در تنگنا قرار می‌گیرند تا واکنشی انجام دهند. 
آسیب‌پذیری اسرائیل در صورت گسترش جبهه‌های جنگ، مشوق و نقطه امید ایران و نیروهای همسو در باز کردن حوزه‌های درگیری و ناامن کردن شمال اسرائیل است. در عین حال واکنش آمریکا و بریتانیا محدودیت آنها است که البته اثر بازدارنده کامل ندارد... شرایط پیچیده و متغیرهای کنترل‌ناپذیر اجازه نمی‌دهد تا دوطرف درگیر برنامه‌های‌شان را در چارچوب اراده خود پیش ببرند. 
افزایش ناامنی در اسرائیل و شمار کشته‌شدگان و مختل شدن زندگی روزمره در اسرائیل نقطه امید و اتکای جمهوری اسلامی و شبکه نیروهای همسو با آن است. جمهوری اسلامی همچنین بر روی حمایت افکار عمومی کشورهای اسلامی نیز حساب کرده است. رصد کردن تحولات و اتفاقات نشان می‌دهد که دست «جبهه مقاومت» روی ماشه است و این نیروها منتظرند تا ایران دستور نهایی را به آنها بدهد؛ اگر چه از ابتدا حزب‌الله لبنان درگیری محدود را شروع کرده و آن را ادامه داده است.
شرایط به گونه‌ای است که هر دو طرف ضمن عدم تمایل به گشودن جبهه جدید، ناگزیر از واکنش برای ممانعت از شکست هستند. ابعاد عملیات 
«طوفان الاقصی» آن‌قدر گسترده بود که پتانسیل شکل‌گیری درگیری و تنش جدید در منطقه را ایجاد کرده است.
اسرائیل مجبور به واکنش سنگین برای بازگرداندن موازنه قوا به قبل
 از ۷ اکتبر و باز‌سازی اقتدار امنیتی است. از سوی دیگر حماس و متحدانش نیز برای جلوگیری از عقب رفتن و تثبیت دستاوردهای موردنظر، از منظر خود، راهی جز درگیری تمام‌قد ندارند. شکاف موجود در جامعه جهانی و سمت‌گیری روسیه و چین به سمت فلسطینی‌ها و مواجهه با رویکرد حمایتی غرب از اسرائیل نیز به نوبه خود بر پیچیدگی شرایط افزوده و کار اسرائیل را برای رسیدن به اهداف مورد نظرش دشوار کرده است.