kayhan.ir

کد خبر: ۲۷۴۸۶۱
تاریخ انتشار : ۲۲ مهر ۱۴۰۲ - ۲۰:۱۲

عوامل تداوم و افزایش نعمت 

 
 
 محسن شکوری
برخی از مردم از نداشتن نعمت گلایه و شکایت دارند و برخی دنبال افزایش آن هستند، چنان‌که برخی دیگر از زوال نعمت گلایه می‌کنند و دنبال علل و چرایی آن می‌گردند. بنابراین، هر کسی به نوعی پرسشی درباره نعمت دارد و دنبال راهکاری می‌گردد. قرآن به هر یک از این پرسش‌ها پاسخ داده که نویسنده در این مطلب بدان پرداخته است. 
***
آثار نعمت در زندگی انسان
نعمت، از ریشه «نعم» هر چند که به چهارپایان حلال گوشت اطلاق می‌شود که جمع آن «اَنعام» است، ولی به هر چیزی اطلاق می‌شود که خدا به بنده‌اش عطا می‌کند تا با آن به زندگی در رفاه و آسایش ادامه دهد و به پاکیزگی و صلاح زندگی کند. بنابراین، نعمت منت‌های الهی است که بر بندگان خویش عطا می‌کند، خواه مادی باشد و خواه معنوی.(معجم مقاییس اللغه، ج 5، ص 446؛ لسان العرب، ج 14، ص 208؛ التحقیق، ج 12، ص 178)
اموری چون هدایت تکوینی و تشریعی، ارسال رسولان، انزال کتب آسمانی، ولایت معصومان(ع) و مانند آنها برترین و بهترین نعمت‌های الهی است که خدا بر مردم منت گذاشته و به آنان داده است. نعمت ولایت برترین و بهترین نعمت است که اتمام ولایت الهی و اکمال دین بدان تحقق می‌یابد.
از نظر قرآن، خدا در مقام ربوبیت و پروردگاری به هر مخلوقی هر آنچه لازم است بخشیده و او را در مسیر کمال هدایت کرده است.(طه، آیه 50) با این حال، خدا گاه در ساختار اکمال و اتمام بر انسان منت گذاشته تا او را چنان بهره‌مند کند که دیگر به چیزی نیاز پیدا نکند؛ زیرا «منون» به معنای مقطوع است؛ یعنی چنان می‌بخشد که نیازش از چیز دیگر قطع شود و نیازی به آن پیدا نکند. به عنوان نمونه نعمت هدایت تشریعی به ویژه نعمت ولایت پیامبر(ص) و اهل بیت عترت و طهارت(ع) منتی بزرگ بر مؤمنان اهل هدایت است که آنان را از هر نوع هدایت دیگری بی‌نیاز می‌کند.(آل عمران، آیه 164)
هر چند که نعمت‌های مادی الهی بسیار مهم و اساسی است و خدا در این ساحت نیز اتمام نعمت داشته است(نحل، آیه 81)؛ با این همه از نظر قرآن، نعمت‌های اساسی همان نعمت‌های معنوی به ویژه هدایت تشریعی است که به پیامبران و صدیقین و شهدای حقیقت و صالحین عطا کرده و مؤمنان هر روز در نمازهای پنج گانه خویش خواهان آن هستند که ایشان را به همان مسیر هدایت کند که نعمت داده شدگان بدان هدایت شده‌اند.(حمد، آیات 3 و 4؛ نساء، آیه 69؛ مریم، آیه 58)
بهره‌مندی از نعمت‌های مادی و معنوی الهی آثاری در زندگی انسان دارد که غیر قابل انکار است. سرور و شادمانی در دنیا و آخرت (آل عمران، آیه 17؛ مطففین، آیات 18 تا 24؛ دخان، آیات 17 و 27؛ طور، آیات 17 و 18) از آثار بهره‌مندی از نعمت‌های الهی است.
شگفت‌تر از آن اینکه افزون بر سرور و شادمانی درونی به دنبال برخورداری از نعمت‌های الهی، سیمای انسان برخوردار از نعمت‌های اخروی در بهشت چنان است که مظهر تجلیات الهی می‌شود و این سرور در سیمای نورانی و زیبا ظهور می‌یابد.(مطففین، آیات 22 و 24) همچنین رستگاری و رهایی از دوزخ، از آثار برخورداری از نعمت بهشت است(صافات، آیات 57 تا 60) 
کسی که از نعمت‌های مادی و معنوی الهی در دنیا برخوردار می‌شود، بر آن است تا در برابر خدا تسلیم باشد(نحل، آیه 81) و در مقام قدردانی به تضرع در پیشگاه خدا می‌پردازد(مریم، آیه 58) و به سبب شناختی که از خدا و انعام و بخشش او پیدا می‌کند، در مقام حمد و ستایش الهی بر می‌آید(نحل، آیات 72 تا 75)، و در امور زندگی به خدایش توکل می‌کند(مائده، آیه 23) و از هرگونه سوءاستفاده از نعمت‌های الهی به ویژه ثروت و قدرت اجتناب کرده و هرگز در مقام پشتیبانی مجرمان در نمی‌آید(قصص، آیات 15 تا 17)، و با شکرگزاری و استفاده درست از نعمت‌ها به ویژه شکر نعمت هدایت الهی تکوینی و تشریعی، راه بهشت را می‌رود و از دوزخ خود را می‌رهاند.(صافات، آیات 40 و 43 و 54 تا 57)
برخورداران از نعمت‌های خاص الهی همچون نعمت نبوت و رسالت، متاثر از آن هستند و در مقام خضوع و خشوع به سجده و‌ گریستن در هنگام تلاوت آیات الهی در می‌آیند.(مریم، آیه 58)
اصولا توجه انسان به نعمت‌های مادی و معنوی گسترده و متنوع و بسیار الهی یکی از مهم‌ترین راه‌های شناخت خدا و بستری برای ایمان و شکرگزاری و خضوع و خشوع است.(فاطر، آیه 3؛ لقمان، آیه 20؛ الرحمن، آیه 13)
اتمام نعمت مادی و معنوی
بی‌گمان خدا بر اساس مشیت حکیمانه و علم و قدرت و غنای خویش هر آنچه هر آفریده‌ای بدان نیاز دارد، به تمام به او بخشیده و کم نگذاشته است.(طه، آیه 50) خدا عالم به هر چیزی است و علم بصیرتی الهی نسبت به هر چیزی در کنار قدرت بی‌عجز و غنای بی‌بخل الهی موجب می‌شود تا هیچ کم و کسری گذاشته نشود؛ با این حال خدا نسبت به انسان به سبب شرایط سخت زیستی او پس از هبوط به اسفل سافلین هستی و دنیا عنایت خاصی داشته است و افزون بر نعمت‌های عام، نعمت‌های خاص به او بخشیده که از جمله مهم‌ترین آنها هدایت تشریعی از طریق پیامبران و رسولان و اتمام آن با نعمت ولایت معصومان‌(ع) است.(مریم، آیه 58؛ مائده، آیه 3)
خدا بصراحت بیان می‌کند که بر مسلمانان منت نهاده و با تعیین امامت و ولایت امیرمؤمنان علی(ع) در روز غدیر، دین اسلام را اکمال کرده و نعمت خویش را اتمام نموده است.(مائده، آیه 3؛ الدر المنثور، سیوطی شافعی، ج 3، ص 19؛ نور الثقلین، ج 1، ص 587، حدیث 23 و 26 و ص 588، حدیث 28)
البته گام نخست در اتمام نعمت زمانی انجام شد که خدا پیامبر(ص) را به پیامبری مبعوث کرد(بقره، آیات 150 تا 152)، و در گام دوم خدا با فتح مکه و غلبه اسلام بر مشرکان و کافران اتمام نعمت کرد(فتح، آیات 1 و 2) و در گام سوم و نهایی، اتمام نعمت را با ولایت امیرمؤمنان و اهل بیت(ع) پیامبر(ص) به تمامیت نهایی رساند.(مائده، آیه 3)
باید توجه داشت که اتمام نعمت‌های الهی خواه مادی و خواه معنوی و نیز خواه ظاهری و خواه باطنی(لقمان، آیه 20) جلوه‌ها و تجلیات بسیاری دارد که افزون بر موارد پیش گفته شامل رسالت پیامبر مکرم اسلام(بقره، آیات 150 تا 152)، علم و حکمت (یوسف، آیه 6)، حکومت و ولایت بر مؤمنان(همان؛ مائده، آیه 3)، تغییر قبله و اختصاص قبله خاص برای مسلمانان (بقره، آیه 150)، آسان‌گیری در احکام از جمله جواز تیمم از وضو و غسل(مائده، آیه 6)، صلح حدیبیه و ایجاد شرایط برای تثبیت حکومت پیامبر(ص) در مدینه و در نهایت فتح مکه و حاکمیت اسلام بر حجاز(فتح، آیه 1 و 2) و مواهب بسیار ظاهری است.(نحل، آیه 81؛ لقمان، آیه 20)
نتیجه شکر نعمت
شکر نعمت‌های الهی موجب افزایش نعمت بلکه افزایش سعه وجودی شخص شاکر می‌شود تا جایی که اتمام نعمت به معنای واقعی تحقق می‌یابد.(ابراهیم، آیه 7) البته شکی نیست که شکرگزاری واقعی نعمت با پایبندی به حدود و قوانین الهی انجام می‌شود که مبتنی بر ساختار حق و سنت‌های الهی حاکم برهستی از جمله نعمت‌های الهی است.(طه، آیه 81؛ قصص، آیه 77) 
استفاده درست از نعمت که حقیقت شکر نعمت است، موجب می‌شود تا با سعه وجودی شخص، ظرفیت‌هایی برای بهره‌مندی بیشتر بلکه نعمت‌های جدید فراهم آید.(ابراهیم، آیه 7) مؤمنان به سبب ایمان به خدا و آخرت، از نعمت‌های دنیوی برای آخرت بهره می‌گیرند و این‌گونه شکر واقعی را نیز به جا می‌آورند؛ زیرا هدف‌گذاری دنیا برای آخرت است.(قصص، آیه 77؛ زحرف، آیات 12 تا 14)
همچنین استفاده کافران از نعمت‌ها تنها در دنیا است؛ زیرا آنان به درستی از نعمت‌ها بهره نمی‌برند و شکرگزار نیستند، بنابراین از نعمت‌های اخروی محروم می‌شوند.(بقره، آیه 126؛ ابراهیم‌، آیه 28)
زمینه‌های برخورداری از نعمت و زوال آن
نعمت‌های الهی از همه اقسام ظاهری و باطنی و مادی و معنوی و دنیوی و اخروی آن (لقمان، آیه 20؛ مائده، آیه 3؛ قلم، آیه 34) متوقف به داشتن ایمان(مائده، آیه 65؛ توبه، آیات 20 و 21؛ یونس، آیه 9)، تقوای الهی(دخان، آیات 51 تا 55؛ طور، آیه 17) اخلاص به ویژه اخلاص تفضلی و قرارگیری جزو مخلصین به فتح لام(صافات، آیات 40 تا 49؛ انسان، آیات 5 تا 20)، اراده و تلاش برای برخورداری در قالب جهاد (آل عمران‌، آیات 172 تا 174)، شکرگزاری(ابراهیم، آیه 7؛ آل عمران، آیه 145) و دعا و تضرع(انسان، آیات 7 تا 20)، اطاعت از خدا و پیامبر(آل عمران، آیات 171 تا 174؛ واقعه، آیات 10 تا 12)، توکل به خدا (آل‌عمران، آیات 173 و 174؛ توبه، آیه 59)، خوف از خدا(مائده، آیه 23؛ طور، آیات 46 و 47)، خوف از دوزخ و جهنم(انسان، آیات 5 تا 20)، صبر و شکیبایی در زندگی(یوسف، آیه 90)، عمل نیک و احسان(همان؛ انفال، آیه 53؛ رعد، آیه 11؛ لقمان، آیه 8)، قرب به خدا و قرارگیری به عنوان مقربان(واقعه، آیات 11 و 12)، عمل به تعهدات از جمله نذر(انسان، آیات 5 تا 20)، استقامت در دین و هجرت برای خدا(توبه، آیات 20 تا 22) و مانند آنها است. 
بنابراین، هر چند که خدا به انسان نعمت‌های بی‌منتی را داده، ولی حفظ و صیانت بسیاری از آنها یا افزایش کمی و کیفی در نعمت‌ها بلکه برخورداری از نعمت‌های جدید و حتی ابدی و اخروی جاودانه در گرو ایمان و تقوا و عمل صالح و مانند آنها است که بیان شده است. پس هر کسی در مسیر هدایت استقامت ورزد، بهره‌مند از نعمت‌های بسیار خواهد شد.
(جن، آیات 16 و 17) و در آخرت نیز از نعمت‌های بی‌حساب و بی‌شمار الهی بهره‌مند می‌شود.(ابراهیم، آیه 34)
برخی از مردم نه تنها با کفر و تکذیب خدا و اعمال خلاف و عصیانگری علیه خدا و پیامبران، خود را از بسیاری از نعمت‌های الهی به‌ویژه معنوی و اخروی محروم می‌کنند، بلکه گاه نعمت‌های دنیوی را از دست می‌دهند و آن را به نقمت و بلای جان خویش تبدیل می‌کنند.(بقره، آیه 211؛ ابراهیم، آیات 28 و 29)
تغییر و دگرگونی در نعمت‌ها به سبب رفتار جمعی و همگانی انسان‌ها سنتی است که خدا بارها آن را بیان داشته و نسبت به آن هشدار داده است.(رعد، آیه 11؛ انفال، آیه 53؛ مائده، آیه 96)
بر اساس آموزه‌های قرآنی، گناه(انفال، آیات 52 و 53)، کفران نعمت(نساء، آیه 147؛ مائده، آیات 112 تا 115؛ ابراهیم، آیه 28)، عمل زشت و نادرست (انفال، آیه 53؛ رعد، آیه 11)، ظلم و ستم (انفال، آیات 53 و 54)، تکذیب پیامبران و آیات الهی(همان) و مانند آنها مهم‌ترین عوامل زوال نعمت است.
البته گاه خدا نعمتی را تغییر می‌دهد و حتی به نقمت تبدیل می‌کند تا مردم متوجه و متنبه شده و تغییر رویه دهند و متوجه خدا شوند(نحل، آیه 53؛ قلم، آیات 26 تا 34) و با تضرع (نحل، آیه 53) و دعا (فصلت، آیه 51) بازگشت نعمت را ببینند و دوباره از آن بهره مند شوند؛ اما برخی از مردمان نه تنها این‌گونه عمل نمی‌کنند بلکه گرفتار یاس و سپس کفر می‌شوند و سقوط می‌کنند.(هود، آیات 9 تا 11؛ اسراء، آیه 83)
از نظر آموزه‌های قرآن، گاه داشتن نعمت‌های فراوان و رفاه و امکانات بسیار خود عاملی برای غفلت انسان از خدا و آخرت می‌شود و افرادی در امتحان و ابتلای نعمت و خیرات خود را گم می‌کنند؛ زیرا ابتلائات الهی تنها با شرور نیست، بلکه با نعمت‌هایی چون نعمت قدرت و ثروت است.(انبیاء، آیه 35)
بازتاب فراوانی نعمت و آسایش و رفاه در برخی از افراد، چیزی جز اعراض از خدا(اسراء، آیه 83؛ زمر، آیه 49)، تکبر(اسراء، آیه 83؛ فصلت، آیه 51)، شرک ورزی(نحل، آیات 53 و 54؛ زمر، آیه 8)، بدمستی و سرمستی(آل عمران، آیه 188؛ حدید، آیه 23؛ هود، آیات 9 و 10)، فخرفروشی(هود، آیات 9 و 10؛ حدید، آیه 23) و کفران و ناسپاسی نیست.(نحل، آیه 112؛ روم، آیات 33 و 34؛ سباء، آیات 15 تا 17) البته خدا در قالب سنت استدراج به کسانی که کفر می‌ورزند، نه تنها مهلت می‌دهد، بلکه درجه درجه به آنان نعمت‌های بسیار می‌دهد تا درجه درجه به دوزخ نزدیک شده و ناگهان با بلایی عظیم به دوزخ بروند بی‌آنکه نعمت توبه و اصلاح را به دست آورند.(اعراف، آیه 95؛ توبه، آیه 55؛ یونس، آیه 88؛ مزمل، آیات 11 تا 13)
به هر حال، از نگاه قرآن، نعمت‌های الهی در دنیا با همه تعدد و تنوع آن برای آن است که انسان با آن آخرت خویش را بسازد و آباد کند و برای ابدیت تلاش کند؛ بنابراین، از هر نعمتی که خدا به انسان می‌دهد، باید به عنوان ابزار تقرب به خدا و رسیدن به رضوان الهی بهره برد(آل عمران، آیات 15 و 174؛ حدید، آیه 20؛ توبه، آیات 20 و 21)؛ زیرا رضوان الهی که «اکبر» است(توبه، آیه 72)، همان رضایت تمام الهی از بنده است که او را به برترین سطح از تقرب به خدا می‌رساند. 
پس هر کسی باید تنها در فکر این باشد که به خدا با کسب رضایت تام تقرب یابد و جزو مقربان قرار گیرد که نه تنها خودشان در بهشت هستند، بلکه بهشت‌ساز هستند.(واقعه، آیات 88 و 89)
بر اساس آموزه‌های قرآنی، انسان باید این‌گونه عمل کند که همه هستی‌اش برای پروردگار جهانیان باشد و بگوید و باور داشته باشد که «ان صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین؛ براستی که نمازم و عباداتم و همه زندگی و مرگم برای خدایی است که پروردگار جهانیان است.» (انعام، آیه 162)