kayhan.ir

کد خبر: ۲۷۴۳۲۳
تاریخ انتشار : ۱۴ مهر ۱۴۰۲ - ۲۱:۴۹

شبهه جهاد یا صلح با کفار؟(پرسش و پاسخ)

 

پرسش:
خداوند در قرآن کریم از یک‌سو می‌فرماید: در مقابل کفار اهل کتاب، موضع عفو و اغماض را پیش بگیرید، اما از طرف دیگر در آیات بسیاری ازجمله آیه سیف می‌فرماید: باید با آنها بجنگید و قتال کنید. آیا این دو موضوع قرآنی، نسبت به کفار اهل کتاب موهم تعارض و تناقض نیست؟
پاسخ:
آیات موهم تناقض
خداوند متعال در قرآن کریم از یک‌سو می‌فرماید: «بسیاری از اهل کتاب، پس از اینکه حق برایشان روشن شد، از روی حسدی که در وجودشان بود، آرزو می‌کردند که شما را، بعد از ایمان‌تان کافر گردانند. پس عفو کنید و درگذرید، تا خدا فرمان خویش را بیاورد که خدا بر هرکاری توانا است.»(بقره-109) اما از طرف دیگر فرمان جنگ و قتال با کفار اهل کتاب را به پیامبراکرم(ص) و یارانش صادر می‌کند، و آیات بسیاری از جمله آیه سیف در این‌باره می‌فرماید: «با کسانی از اهل کتاب که به خدا و روز بازپسین ایمان نمی‌آورند، و آنچه را خدا فرستاده‌اش حرام گردانیده‌اند، حرام نمی‌دارند، و متدین به دین حق نمی‌گردند، کارزار کنید، تا با (کمال) خواری به دست خود جزیه دهند.(توبه-29) آیا این دو موضع قرآنی موهم تعارض و تناقض با یکدیگر نیستند؟
پاسخ شبهه
اسلام دین صلح و آرامش است «والصلح خیر» صلح بهتر از اختلاف و جدایی است.(نساء-128) و تا زمانی که دشمنان اسلام طغیان نکرده‌اند، اسلام از باب صلح با آنها وارد تعامل شده است. حال اگر یکی از این سه حالت ذیل فراهم شود، آنگاه صلح و گذشت اسلام، تبدیل به جنگ و قتال خواهد شد:
1- جنگ علیه مسلمانان
هنگامی که ابتدا آنان اقدام به جنگ با مسلمانان کنند، چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید: «و در راه خدا با کسانی که با شما می‌جنگند، بجنگید، ولی از حدود و اندازه درنگذرید، زیرا خداوند تجاوزکاران را دوست ندارد.»(بقره-190)
2- ایجاد فتنه و اختلاف میان مسلمانان
هنگامی که آنان قصد اختلاف انداختن و فتنه افکندن بین مسلمانان را داشته باشند، به‌طوری که قرآن کریم می‌فرماید: «فتنه از قتل بدتر است.»(بقره-191)
3- خودداری از پرداخت جزیه
هنگامی که آنان باید جزیه به حکومت اسلامی پرداخت کنند، چون در پناه دولت و حکومت اسلامی هستند، ولی از دادن جزیه ابا می‌کنند. «با کسانی از اهل کتاب که جزیه پرداخت نمی‌کنند، قتال کنید تا با (کمال) خواری به دست خود جزیه دهند.»(توبه-29) لذا مشاهده می‌شود که هیچ تناقضی میان این دو دسته از آیات و مواضع قرآنی قابل تصور نیست. دسته اول از آیات که توصیه به صلح و آرامش می‌کند، ناظر به زمانی است که هیچ فتنه و کارشکنی و طغیانی ازسوی اهل کتاب و کفار دیده نمی‌شود، اما آیات دسته دوم که امر به جنگ و قتال می‌کند، ناظر به زمانی است که یکی از سه شرط مذکور فراهم شده باشد. لذا این دو دسته از آیات نه‌تنها ناسخ یکدیگر نیستند، بلکه مبین و مفسر یکدیگر نیز می‌باشند. (برخی از مفسرین نظیر علامه طباطبایی، قائل به نسخ در این مورد شده‌اند، و لحن آیه را دلیل بر این مطلب گرفته‌اند.(المیزان، ج1، ص381))
پاسخ دیگری که می‌توان داد آن است که: آیات دسته اول ناظر به زمانی است که مسلمانان در موضع ضعف و استضعاف قرار دارند که برای حفظ اصل دین باید تقیه کنند، گذشت نمایند، و از روی کرامت و بزرگواری صبر پیشه کنند. ولی آیات دسته دوم ناظر به زمانی است که مسلمانان در موضع قدرت بوده، و با به وجود آمدن شرایط جنگ، باید بتوانند از کیان ممالک اسلامی دفاع کنند، بنابراین، این دو دسته از آیات مسلمانان را در دو موضع جداگانه فرض کرده، و برای هر گروهی توصیه مخصوص به آن گروه را می‌نماید، و قابل ذکر است که هیچ تناقضی بین این دو دسته از آیات قرآن مشاهده نمی‌شود. به مطالب فوق این نکته را نیز می‌تواند اضافه کرد: همان‌گونه که از آیه «فاعفوا و اصفحوا حتی یاتی الله بامره» استفاده می‌شود، جمله «حتی یاتی الله بامره» اشعار به این مطلب دارد که به زودی حکم عفو و گذشت، به انتها خواهد رسید، و حکم دیگری در حق کفار تشریح می‌شود، یعنی گذشت در مقاتله با دشمنان امری موقتی است، که به زودی با حکمی جدید، تغییر خواهد کرد.
بنابراین در جمع‌بندی نهایی می‌توان گفت که هرکدام از این مواضع قرآنی در شرایط خاص خودشان بوده و هیچ‌گونه تعارض و تناقضی با یکدیگر ندارند.