kayhan.ir

کد خبر: ۲۷۴۱۲۵
تاریخ انتشار : ۱۱ مهر ۱۴۰۲ - ۱۹:۴۹

یک شهید، یک خاطره

 
 
 رؤیای صادق
 مریم عرفانیان
 
 در عالم خواب دریایی عظیم مشاهده کردم. داخل آب دری قرار داشت. به سمت در رفتم، چند رزمنده آنجا بودند. از آنها در مورد آقا رضا پرسیدم؛ گفتند: «مادر جان، بنشینید و همین‌جا برایش فاتحه بخوانید.»
 وقتی بیدار شدم، دلواپسی عجیبی سراسر وجودم را فرا گرفت. هر طور که بود به تنهایی عازم سبزوار شدم. وقتی‌که به منزل آقای پروانه رسیدم، همه سیاه پوشیده بودند! خوابم را برایشان تعریف کردم و گفتم به خاطر نگرانی زیاد، آمده‌ام سبزوار ببینم چه شده است؟
تا اینکه خبر شهادت آقا رضا رسید و خوابم تعبیر شد.
بر اساس خاطره‌ای از شهید غلامرضا پروانه
راوی: مادرِ همسر شهید