در «ملک طلق خدا» چه میگذرد؟!
دانشگاهی از هر دولت «آزاد»!
نقل است در قرن دوم هجري مردي خوشگذران به نام «بشر بنحارث» در بغداد زندگي ميکرد. شبي دوستانش در خانه او گِرد آمدند و مشغول خوشگذراني و لهو و لعب شدند. صداي آلات موسيقي و غناء در کوچه ميپيچيد. همان موقع امام کاظم(ع) از آن کوچه عبور ميکرد. امام(ع) مقابل خانه بشر ايستاد و دقالباب کرد. کنيز خانه در را باز کرد. امام موسيبنجعفر(ع) از او پرسيد: آيا صاحب اين خانه آزاد است يا بنده؟! زن جواب داد: آزاد است. امام(ع) فرمود: راست گفتي. اگر بنده بود، حتماً از خدا شرم ميداشت. بشر که متوجه گفتگوي کنيز با امام(ع) شده بود. پابرهنه به طرف حضرتش دويد، توبه کرد و به «بشر حافی» (پابرهنه) مشهور شد.
مقصود از بازخوانی مقدمه فوق این بود که بدانیم آزادی – به معنای لاابالیگری و بیقیدی – نه تنها پسندیده نیست که مذموم محسوب میشود. با این وجود کم نیستند افراد، دستهجات و سازمانهای عریض و طویلی که فارغ از هرگونه قید و بند و ضابطهای، جولان میدهند و با افتخار تمام، پسوند مسمای خویش را نیز به زیور «آزاد» آراستهاند!
«دانشگاه آزاد اسلامی» را میتوان در رسته یکی از مصادیق برجسته این نوع "آزادیها" تلقی نمود که نه به شکلی "یواشکی" بلکه "علناً"، خود را از هرگونه پاسخگویی و حسابرسی مبرّی میداند!
هنوز حاضرند شاهدانی که به یاد میآورند، سه روز مانده به فتح خرمشهر، حجتالاسلام هاشمیرفسنجانی، رئیس وقت مجلس شورای اسلامی، به دانشگاه تهران رفت تا خطبههای نماز جمعه 31 اردیبهشت ماه سال 61 را ایراد کند و آن چه غریب میآمد، قسمت پایانی خطبههای او بود؛ آنگاه که از ایجاد و تأسیس یک دانشگاه جدید در کشور سخن گفت و آن را مصداق «انقلاب فرهنگی واقعی» دانست.
در آذرماه 1361، اساسنامه این دانشگاه تازه تأسیس، مشتمل بر 24 ماده و 3 تبصره به تصویب رسید. در همین جلسه، حکم 355 ماهه(!) ریاست «عبدالله جاسبی» بر دانشگاه آزاد به او تنفیذ شد و حق امضای تمامی اسناد مالی و غیرمالی دانشگاه بطور رسمی به وی واگذار گردید و اینگونه بود که زمینههای تأسیس «دانشگاه آزاد اسلامی» شکل گرفت.
نکته جالب توجه درباره این دانشگاه، ثبات مدیریت آن است چراکه با گذشت بیش از سه دهه از فعالیت آن، تنها سه رئیس را به خود دیده است. اگرچه این ثبات مدیریتی در ایران کم سابقه به نظر میرسد اما ساده انگارانه خواهد بود اگر تصور شود که این دوام ریاست، از باب خیرخواهی و بیقصد و غرض بوده است.
در صحت مدعای فوق همین بس که در اسفندماه 92، حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی، درخصوص چگونگی تنظیم اساسنامه دانشگاه آزاد اظهار داشت: «اساسنامه دانشگاه آزاد را براساس اساسنامه حسینیه ارشاد در زمان شاه نوشتیم تا نتوانند آن را تصرف کنند. ما هم همانگونه عمل کردیم، اما نمیدانستیم نظام ما قویتر از زمان شاه است و آن را تصرف میکند.»!
ناگفته روشن است که هدف اصلی هسته اولیه تشکیل دانشگاه آزاد، ایجاد نهادی غیرقابل نفوذ و ایزوله در سطوح مدیریتی بوده است که تنها به شکلی خانوادگی و در دستهای عدهای انگشت شمار، دست به دست شود!
ریاست تقریباً 30 ساله عبدالله جاسبی بر دانشگاه آزاد را میتوان ثمره این نوع نگاه ابزاری و منفعت طلبانه به دانشگاه آزاد دانست که با تغییر اساسنامه آن در اردیبهشت ماه 89، مقدمات درانداخته شدن طرحی نو در ساختار مندرس مدیریتی دانشگاه آزاد فراهم آمد.
اگرچه فرهاد دانشجو با در دستگیری سکان هدایت دانشگاه آزاد در اسفندماه 1390، توانست جاسبی را خانه نشین کند اما دیری نپایید که اینبار دولت تازه روی کار آمده تدبیر و امید با همراهی هیئت امنای کاملاً یکدست شده دانشگاه آزاد، دانشجو را تنها پس از 18 ماه ریاست، روانه منزلش نمود و حمید میرزاده را جایگزین او کرد!
معالأسف پس از آغاز دوره جدید مدیریتی دانشگاه آزاد در شهریورماه 92، این دانشگاه با حواشی و نشیبهای فراوانی مواجه بوده است که بازبینی برخی از این موارد، مبیّن بسیاری از مکتومات خواهد بود:
جنجال بخشنامه رضاخانی علیه عفاف و حجاب!
اوایل تیرماه سال جاری، رئیس مرکز حراست دانشگاه آزاد در نامهای خطاب به مدیران و روسای دفاتر حراست واحدهای دانشگاه آزاد، دستورالعمل تعجب برانگیزی را ابلاغ نمود که براساس آن از حراست واحدهای دانشگاه آزاد خواسته شده بود، از هرگونه مداخله در موضوع حجاب و عفاف (حتی در صورت مشاهده تخلفات) خودداری کنند!
این اقدام خارج از عرف و خلاف شرع مسئولین دانشگاه آزاد اسلامی با عکس العمل بسیاری از دانشجویان، دانشگاهیان، سیاسیون و مراجع تقلید مواجه شد، به حدی که آیتالله مکارم شیرازی در واکنش به این بخشنامه نابههنجار تأکید داشتند: «بخشنامه مزبور در تمام محافل مذهبی و اخلاقی با تأسف و انکار روبرو شد؛ بخصوص اینکه در تضاد با وظایف حراست و امر به معروف و نهی از منکر میباشد و این بخشنامه اثر نامطلوبی درباره دانشگاه آزاد اسلامی در اذهان گذاشته است.»
علاوه بر این، بسیاری از تشکلهای دانشجویی و حتی عصارگان فضائل ملت در مجلس شورای اسلامی نیز با محکومیت این بخشنامه، خواستار پاسخگویی روشن مسئولین دانشگاه آزاد درقبال آن شدند.
در همین ارتباط زهره طبیبزاده، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، اظهار میدارد: «رفتار متناقضی که در دانشگاه آزاد از ابتدا تاکنون بوده، نشانگر تغییرات در تفکرات مسئولان این مجموعه آموزشی است که طی ۳۰ سال با این تفکر دانشگاه را اداره کردهاند. دانشگاه آزاد در مسئله بیحجابی پیشتاز است و گستاخی مسئولان به حدی رسیده که به خود جسارت دادهاند تا به صورت مکتوب برای عدم برخورد با مقوله بیحجابی از سوی حراست دانشگاهها بخشنامه صادر کنند.»
نکته جالب آنکه پس از انتقادات گسترده جامعه دانشگاهی کشور پیرامون بخشنامه جنجالی دانشگاه آزاد، سید طه هاشمی، معاون فرهنگی دانشگاه آزاد، در پاسخ به معترضان و در عذری بدتر از گناه، یادآور میشود: «فکر میکنم کسانی که به وضعیت حجاب و عفاف در دانشگاه آزاد انتقاد دارند باید بروند در خیابان ولیعصر قدم بزنند. سوگند میخورم وضع دانشگاههای ما به مراتب از وضعیت خیابان ولیعصر و تمام شهرها بهتر است.»!
جمع فتنهگرانی که در دانشگاه آزاد جمع است!
با انتصاب غیرمنتظره «عبدالحسین هراتی» به عنوان سرپرست اداره کل اسناد و مدارک دانشگاه آزاد در اردیبهشت ماه 93، سیلی از انتقادات متوجه معاون فرهنگی و اجتماعی دانشگاه آزاد شد، چراکه طه هاشمی «نظر به سوابق ارزشمند و توانمندیهای علمی» هراتی، وی را بدین سمت گمارده بود!
سوابق عبدالحسین هراتی نشان میدهد که وی در نامهای خطاب به یکی از سران فتنه، ضمن تقدیر از اقدامات ساختارشکنانه فتنه گران و هواخواهان ایشان، توهینهای بسیاری را نثار شخصیت امام خمینی(ره) و نظریه ولایت فقیه نموده است!
افزون بر این «احسان-م» از دیگر محکومین امنیتی است که به عنوان سرپرست روزنامه فرهیختگان (ارگان مطبوعاتی دانشگاه آزاد) منصوب میشود!
وی که سابقه دبیر اجرایی روزنامه اصلاحطلب اعتماد را در کارنامه دارد، پیشتر به اتهام ارتباط با بنگاه دروغ پراکنی بی.بی.سی و سایتهای خبری ضدانقلاب بازداشت شده است. در عین حال نامبرده پیش از این به همراه تعداد زیادی از روزنامه نگاران اصلاح طلب داخلی و ضدانقلاب خارج از کشور در شهریور 88 پس از انتخابات دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری که منجر به اردوکشی خیابانی عناصر فتنهانگیز شد، در طوماری ساختارشکنانه، صراحتاً انتخابات 22 خرداد را کودتا خوانده بودند!
«عمار-ک» و «مریم-ج» از دیگر محکومین امنیتی بشمار میروند که به ترتیب بعنوان سردبیر و مدیرمسئول خبرگزاری رسمی دانشگاه آزاد منصوب گشتهاند!
به علاوه «جهانبخش-خ» و «عبدالله-ر» از دیگر محکومین امنیتی فتنه 88 هستند که مجوز تدریس در یکی از واحدهای پایتخت دانشگاه آزاد را کسب و از اوایل سال 93 به تدریس برای دانشجویان دوره کارشناسی ارشد و دکتری مشغول شده اند!
نکته جالب توجه دیگر در این زمینه آنکه اخیراً «پیمان-ع» از محکومین امنیتی فعال در فتنه 88 که وابستگی نزدیکی به جریانات التقاطی دارد در گزینش ورودی دانشگاه آزاد بدون هیچ ممانعتی قبول شده است!
دانشگاه آزاد اسلامی یا دانشگاهی خانوادگی؟!
همزمان با تغییر و تحولات مدیریتی در رأس دانشگاه آزاد، و تنها ۲۲ روز پس از واماندن «محسن هاشمی» از ورود به شهرداری تهران، حمید میرزاده او را به سمت معاون عمرانی دانشگاه آزاد اسلامی منصوب کرد تا وی اولین فرد از خانواده اکبر هاشمی رفسنجانی باشد که رسماً پای در دانشگاه آزاد اسلامی میگذارد. محسن هاشمی البته در فروردین 93 به عنوان رئیس شورایعالی معماری دانشگاه آزاد نیز انتخاب شد.
«فاطمه هاشمی» نیز از خوان کرم عریض و طویل دانشگاه آزادیها بیبهره نمانده چراکه دختر بزرگ هاشمی رفسنجانی نیز اخیراً بر مسند مدیر گروهی علوم سیاسی واحد تهران جنوب جلوس نموده است.
سخن گفتن از رابطه تنگاتنگ «مهدی هاشمی» با دانشگاه آزاد، اگرچه تکرار مکررات است اما یادآوری آن چندان هم خالی از لطف نخواهد بود. او مدعی است دکترای خود را از دانشگاه آزاد گرفته است. پس از روی کار آمدن دولت نهم او بلافاصله به ریاست دفتر تازه تأسیس هیئت امنای دانشگاه آزاد منصوب شد. او چند روز قبل از برگزاری چهارمین دادگاه اغتشاشات تهران در ۳ شهریورماه ۱۳۸۸، ظاهراً برای سرکشی از دفتر آکسفورد دانشگاه آزاد به لندن سفر کرد. او سرانجام شامگاه یکشنبه دوم مهرماه 91 به کشور بازگشت و به محض ورود در فرودگاه توسط نماینده دادستان تفهیم اتهام شد و تعهد داد تا 24 ساعت بعد خود را به دادستانی معرفی کند. هاشمی پس از حضور در دادسرا، با صدور قرار بازداشت موقت به زندان اوین رفت و با سپری کردن 3 ماه بازداشت موقت در 27 آذر 91 با تودیع وثیقه 10 میلیارد تومانی آزاد شد. مردادماه جاری اما پس از گذشت 679 روز وقفه در رسیدگی به پرونده مطول اتهامات مهدی هاشمی، وی در دادگاه حاضر شد و پاسخگوی شبهات و اتهامات وارده بود. با این وجود اگرچه اکنون مهدی هاشمی در دانشگاه آزاد، رسماً سمتی ندارد اما آنگونه که یکی از خبرگزاریها گزارش داده، در طبقه پنجم ساختمان هیئت امنای دانشگاه آزاد مشغول به فعالیت است و کماکان از امکانات این دانشگاه استفاده میکند!
مضاف بر این «یاسر هاشمی» پس از برادرش مهدی، به عنوان رئیس دفتر هیئت امنای دانشگاه آزاد انتخاب شده و «فائزه هاشمی» علیرغم اینکه از لحاظ قانونی یک مجرم محسوب میشود، از شهریورماه ۹۱ به عنوان مدیر گروه حقوق بینالملل واحد پردیس دانشگاه آزاد فعالیت دارد که اخیراً نیز به سمت معاون آموزشی و دانشجویی همان واحد گماشته شده است!
فارغ از انتصاب گسترده عشیره و اقربین خاندان رفسنجانی در سطوح مدیریتی دانشگاه آزاد، انتشار یک ویژه نامه کاملاً سفارشی به نام «آخوند متفاوت» در مدح رئیس تشخیص مصلحت از سوی ارگان مطبوعاتی این دانشگاه، سند دیگری دال بر خانوادگی بودن دانشگاه آزاد بشمار میرود!
روزنامه فرهیختگان متعلق به دانشگاه آزاد که هزینههای آن از شهریههای دانشجویان تامین میشود، برای سالروز تولد هاشمی رفسنجانی (سوم شهریور) ویژه نامهای در 400صفحه و با تیراژ 20هزار نسخه را چاپ و توزیع کرد!
جالب اینجاست که با جستوجوی مختصر تیترهای فهرست مطالب این ویژهنامه در اینترنت، مشخص میشود تمامی موضوعات آن از حاشیهنگاریهای پایگاه اطلاعرسانی آیتالله هاشمیرفسنجانی، عیناً کپیپیست شده است!
موقوفهای که «ملک طلق خدا» بود!
ماجرا از آنجایی آغاز شد که یک سال پساز برگزاری انتخابات دهم ریاست جمهوری و حوادث مابعد آن، ریاست هیئت مؤسس دانشگاه آزاد در اقدامی بیسابقه، کلیه اموال و تأسیسات دانشگاه آزاد اسلامی را وقف عام نمود!
اگرچه این اقدام حقوقی با مخالفت گسترده صاحبنظران و اعضای شورایعالی انقلاب فرهنگی روبه رو شد، اما رئیس هیئت مؤسس و رئیس وقت آن، اصرار عجیبی به وقف دانشگاه آزاد داشتند!
پس از این که اقدام هیئت مؤسس دانشگاه آزاد در وقف اموال و داراییهای این دانشگاه با موانع حقوقی، قانونی و فقهی روبه رو شد، جمعی از نمایندگان مجلس در اقدامی عجیب، با ارائه طرحی دوفوریتی که نهایتاً یک فوریت آن تصویب شد، خواستار به رسمیت شناخته شدن وقف اموال دانشگاههای غیردولتی شدند که نهایتاً با اعلام نظر صریح رهبر معظم انقلاب مبنی بر مخالفت ایشان با وقف دانشگاه آزاد، موضوع منتفی گردید.
تناقض در قول و فعل موافقان وقف دانشگاه آزاد، آنجایی هویدا میشود که حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی در اردیبهشت ماه 93 پیرامون دانشگاه متبوعش اظهار داشت: «اين دانشگاه براي رضاي خداوند و با هدف خدمت به مردم تاسيس شده و هيچ هدفي جز اين دنبال نمي كند. دانشگاه آزاد «ملك طلق خداوند» است و به هيچ فرد یا بشری تعلق ندارد.»!
با این وجود شایسته است تا از رئیس هیئت امنای دانشگاه آزاد این سوال را داشت که اگر واقعاً اعتقاد شخصی ایشان بر ملک طلق خدا بودن دانشگاه آزاد است، پس چرا میخواستند آن را وقف کنند؟ یعنی میخواستند ملک طلق خدا را به خود خداوند برگردانند؟!
در پایان، با توجه به نزدیک شدن به موعد قرائت گزارش تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی از دانشگاه آزاد، امید است تا مسئولان این دژ محصور و غیرقابل نفوذ، پاسخگوی سه دهه عملکرد شائبه برانگیز و شبهه ناک خود در رأس بزرگترین نهاد آموزش عالی کشور باشند چراکه هم اکنون، هنگامه «یومالحساب دانشگاه آزاد» فرا رسیده است!