آثـار غفلت از حسابرسی قیامـت
مجید اوشانی
غفلت از قیامت و حسابرسی آن، فلسفه و سبک زندگی انسان را تغییر میدهد، هر چند ممکن است که به ظاهر فلسفه زندگی را تحت تاثیر قرار نداده باشد؛ زیرا هستند کسانی که به آخرت و حسابرسی آن ایمان داشته و به ظاهر مسلمان و مومن هستند، ولی از امر قیامت غافل بوده و مانند کسانی زندگی میکنند که به آخرت و حسابرسی آن ایمان ندارند. این بدان معناست که مسلمان نیز ممکن است به سبب غفلت از حسابرسی قیامت، به عذابهای اخروی دچار شود که کافران به قیامت بدان گرفتار میشوند؛ چرا که آنچه سبک زندگی انسان در دنیا را میسازد، تنها ایمان به قیامت نیست، بلکه عدم غفلت از آن است. از اینجا دانسته میشود که تذکر نسبت به قیامت و حسابرسی آن سبک زندگی انسان را به طور مستقیم تحت تاثیر قرار میدهد و اگر کسی متذکر نباشد و در اثر عوامل درونی و بیرونی دچار اموری چون غفلت و نسیان شود، در قیامت همانند کافران شرایط سختی را تجربه خواهد کرد، هر چند که ممکن است به دلایلی چون فضل و رحمت الهی و وجود ایمان، از آتش دوزخ و عذابهای آن رهایی یابد، ولی تجربه سختی را در قیامت خواهد داشت و عذابهایی را خواهد چشید.
بنابراین، شناخت عوامل و آثار غفلت میتواند به انسان کمک کند تا از آنها اجتناب کرده و با یادآوری حسابرسی قیامت، خود را از دوزخ و شرایط سخت آن نجات بخشد و سعادت اخروی را در همین دنیا برای خویش رقم زند.
***
نقش تذکر حسابرسی قیامت در سعادت ابدی
از نظر آموزههای وحیانی، یادکرد خدا مهمترین عامل در ایجاد سبک زندگی الهی است؛ زیرا تذکر، انسان را از غفلت و نسیان و مانند آنها رها میسازد و شرایط را به بهترین شکل برایش فراهم میکند و منافع بسیاری برای او رقم میزند.(اعلی، آیات 9 و 10؛ عبس، آیه 4؛ ذاریات، آیه 55)
انسان متذکر کسی است که همواره در همه حال، خدا را میبیند و میداند که خدا او را میبیند و به اعمالش علم دارد.(علق، آیه 14) این تذکر دائمی نسبت به خدا موجب میشود تا شخص به جایگاه «آرامش» برسد و دارای قلب(رعد، آیه 28) و در نتیجه نفسی آرام داشته و به مراتب قرب الهی چنان نزدیک شود که خشنودی خدا و خلق در آن است؛ سپس به عنوان «راضیه مرضیه» در بهشت رضوان الهی در برترین جایگاه قرار گیرد.(فجر، آیات 27 تا 30)
از نگاه قرآن، یادکرد خدا بسیار مهم و اساسی است، اما این تذکر باید همراه با تذکر به امور غیبی چون قیامت و حسابرسی آن باشد؛ زیرا این تذکر است که فلسفه و سبک زندگی انسان را در دنیا میسازد و سعادت ابدی را رقم میزند؛ در حالی که غفلت از قیامت و حسابرسی آن، فلسفه و سبک زندگی انسان را از تقوا به فجور سوق میدهد و انسان را به دریدگی خطوط قرمز الهی و فطری میکشاند و اینگونه دنیا و آخرت خود و دیگران را تباه میکند.(قیامت، آیات 1 تا 5)
پس حقیقت ایمان به خدا و حکمت آن را باید در ایمان به قیامت و حسابرسی آن در قالب تذکر دائمی دانست؛ زیرا اگر انسان به آنها ایمان داشته باشد ولی گرفتار غفلت و نسیان شود، نمیتواند فلسفه و سبک زندگی خویش را همواره بر اساس آن شکل دهد. این تذکر دائمی نسبت به قیامت و حسابرسی آن است که انسان را به انسانی مومن واقعی و حقیقی تبدیل میکند و در جایگاه عارفان حقیقت و سالکان طریقت آن قرار میدهد و به واصلان به لقاءالله در دنیا مبدل میکند.
بر اساس همین فلسفه و سبک زندگی قرآنی، بسیاری از عارفان و طالبان حقیقت همانطوری که همواره خدا را در برابر دارند و متذکر خدا هستند، اهل تذکر قیامت و حسابرسی آن هستند؛ از همین رو «مرگ» و «قبرستان» برای آنان همواره همانند یک نقش و تصویری عظیم است که در برابر دیدگانشان دارند تا گرفتار غفلت از قیامت و حسابرسی آن نشوند.
امام سجاد در دعای 40 (دعا به وقت یاد مرگ) میفرماید: اللهم انْصِبِ الْمَوْتَ بَيْنَ أَيْدِينَا نَصْباً، وَ لَا تَجْعَلْ ذِكْرَنَا لَهُ غِبّاً، خدایا مرگ را در برابر دیدگان ما مجسم کن و یادش را گهگاه در خاطر ما میار.(بلکه همیشه به یاد آن باشیم)
اهل حقیقت، اهل ذکر الله همیشگی هستند و برایشان شب و روز ندارد، بلکه همواره آهسته و آرام در درون خویش متذکر به خدا هستند و هرگز از عبودیت و عبادت دمی فارغ نیستند.(اعراف، آیات 205 و 206)
اهل حقیقت و تذکر دائمی، به اقتدار زمان و مکان ایمان دارند؛ برای همین در آن اماکن و ازمنه مبارک و مقدس میروند، بلکه حتی آن را برای خود میسازند یا فراهم میکنند. از این رو مساجد برای آنان همچون آب برای ماهی است که وقتی از آن خارج میشوند و گویی ماهی برون افتاده از آب هستند و دوست دارند تا به آن بازگردند. اینان جاهایی را برای رهایی از غفلت مهم میدانند و بر اموری به عنوان عوامل غفلت زدا تاکید دارند که از آن جمله مرگ و قبرستان است.
از عارفان حقیقت برخی همچون سید علی قاضی طباطبایی بر این نکته تاکید دارد که هر چه دارد، از قبرستان و زیارت قبور در وادیالسلام دارد. از این رو ساعتها از وقت و عمرش را در روز در قبرستان و در کنار مردگان میگذراند.
غفلت از روشنترین حقیقت
غافل کسی است که چیزی را در برابر دارد، ولی به سبب سرگرم شدن به اموری، از آن غافل است(یوسف، آیه 13)؛ در حالی که باید به آن چیز توجه و اهتمام داشته باشد. وقتی از غافل سخن میگوییم، به کسی اشاره داریم که مهمترین امور را فدای امور کم اهمیت یا حتی بیاهمیت میکند؛ چرا که از نگاه قرآن، مهمترین چیز در همه هستی، ذکر الله و ذکر قیامت و حسابرسی آن است و غفلت از ذکر الله و قیامت، موجب میشود که انسان سعادت ابدی خویش را فدای سعادت دنیوی محدود، بلکه حتی عدم سعادت در دنیا کند.
از دیدگاه قرآن، مهمترین چیز در هستی که انسان هرگز نباید از آن غافل باشد، ذکر الله و برنامهای است که خدا برای همه هستی از جمله انسان از پیش تعیین و مقدر کرده که عبودیت و بندگی خدا، بخش اصلی این برنامه است.(ذاریات، آیه 56) به سخن دیگر، خدا به عنوان پروردگار جهانیان، بر آن است تا انسانها همچون دیگر مخلوقات بر اساس حکمت و فلسفه تعیین شده حرکت کرده و به آنچه مقصد و مقصود است برسند. پروردگار جهانیان، همه چیز را برای چنین هدفی مهیا کرده و نرمافزاری هدایتگر به سوی آن هدف به نام فطرت، خلق نموده و در درون هر آفریده و مخلوقی قرار داده است.(طه، آیه 50)
از آنجا که انسان و جن دارای اراده و حق انتخاب آزاد در چارچوب مشیت حکیمانه الهی هستند، از آنان خواسته شده تا خود به اراده اختیاری، همان مسیر هدایت فطری را بروند تا به هدف برسند.
از انسان در عالم ذرّ عهد و پیمان گرفته تا آن هنگام که به زمین تنزل یافته و در وجود خاکی و کالبد جسمانی در آمدند، به این حقیقت توجه داشته باشند که خدای خالق، پروردگار ایشان است و آنها باید در همین مسیر هدایت فطری بروند و از آن کناره نگیرند؛ اما هنگامی که به زمین در آمدند و در کالبد خاکی قرار گرفتند، به امور دنیوی سرگرم شده و از آن عهد و ربوبیت الهی غافل شدند و اینگونه از مسیر هدایت فطری دور افتادند.(اعراف، آیه 172)
البته خدا بر اساس همان مشیت حکیمانه خویش، انسان و جن را رها نکرده، بلکه پس از هبوط به زمین، به سبب هواهای نفسانی خلقی درونی از یک سو و دشمنی ابلیس و شیاطین جنی؛ یعنی وسوسههای ابلیسی شیطانی بیرونی، خدا به حکم پروردگاری و رحمت خاص و فضل خویش، هدایت بیرونی تشریعی وحیانی را فرو فرستاد(بقره، آیات 37 و 38)؛ زیرا میدانست که شرایط زیست در دنیا و زمین موجب میشود که انسان هدایت و الهام فطری خویش را که توانایی تشخیص حق و باطل و گرایش به حق وگریزش از باطل را دارد، تغییر داده و دفن کند و اینگونه از مسیر کمالی و هدف خلقت خویش دور افتد.(شمس، آیات 7 تا 9)
به هر حال، بسیاری از مردم که اکثریت غالب را تشکیل میدهند، با همین تغییراتی که در نفس ایجاد میکنند(رعد، آیه 11)، از خدا و هدف خلقت غافل میشوند و اینگونه سعادت ابدی خود را تباه میکنند؛ زیرا نفس دیگر توانایی فطریاش را از دست میدهد و دل، دیگر توانایی تفقه و تعقل نداشته و شنوایی و بینایی حقیقت، از دست میرود؛ یعنی حتی ابزارها و قوای فطری، کارکرد خود را از دست میدهد.(اعراف، آیه 179)
غفلتهای عذابآور دنیوی و اخروی
از نظر قرآن، کسانی که گرفتار غفلت از خدا و آخرت و حسابرسی آن میشوند، در سبک زندگی خویش به عدالت و حقیقت نمیروند و اینگونه است که به خود و دیگران ظلم میکنند. خدا غافلان را ممکن است در همین دنیا به سبب ظلم مجازات و عذاب کند؛ چنانکه بسیاری از اقوام پیشین به سبب همین ظلم برخاسته از غفلت گرفتار عذابهای الهی در دنیا شدند. این یک سنت و قانون الهی حاکم بر جوامع بشری است که هر کسی ظلمی برخاسته از غفلت کند، عذاب شود.
(انعام، آیات 130 و 131؛ اعراف، آیه 136)
خدا به صراحت بیان میکند کسانی که امیدی به لقاء ما ندارند و به زندگی دنیوی رضایت داده و بدان دل خوش کردهاند، چنین افرادی نسبت به آیات تکوینی و تدوینی الهی غافل میشوند و اینگونه است که برای خود آتش دوزخ را میسازند؛ زیرا غفلت مایه انواع عذابهای الهی است.(یونس، آیات 7 و 8)
این در حالی است که اگر انسان تنها به ظاهر دنیا و ملک ننگرد(روم، آیه 7)، بلکه به باطن نیز توجه یابد، هرگز خود را سرگرم ظاهر زندگی دنیوی نکند و غافل از آخرت نگردد؛ زیرا در همه هستی از آفاق و انفس، چیزهایی است که انسان را از غفلت باز میدارد و به حقیقت زندگی آشنا میکند و اهتمام به آخرت را موجب میشود.(روم، آیه 8؛ مومنون، آیه 17)
کسانی که از آیات الهی سرباز میزنند و تکبر میورزند، هر آیتی از آیات الهی در درون و بیرون که موجب رشد میشود را نادیده گرفته و به جای آن، راه گمراهی را در پیش میگیرند و در حالت غفلت از آخرت، از دنیا میروند.(اعراف، آیه 146) چنانکه فرعون اینگونه به سبب غفلت از همه آیات و بینات و بصائر مانند اکثریت مردم به دوزخ افتاد.(یونس، آیه 92)