برادران دافر داستانی را با استفاده از کتاب‌های استیفن کینگ، نوشتند. آنها به امید پیدا کردن حامی مالی برای ساخت فیلم از روی این داستان، به این در و آن در زدند، اما توفیقی حاصل نشد. تا اینکه دن کوهن (یهودی) فیلمنامه‌ برادران دافر را دید. کوهن فیلمنامه را برای دوست یهودی‌اش، شاون لوی فرستاد و هر دو پذیرفتند که حامی مالی و مسببین ساخته شدن این سریال شوند! 

با حمایت این دو یهودی، سریال «اتفاقات عجیب» یا Stranger Things، کلید خورد.

از همین ابتدا مهم است بدانیم سریالی است که بیش از یک میلیارد و سیصد میلیون ساعت در سرتاسر جهان، دیده شده است.

ال یا الون، منجی کابالیست 

سخن از ال شد؛ جالب است بدانیم که نقش اصلی سریال «اتفاقات عجیب»، دختری به نام اِلِون (یازده) است که به اختصار به وی، اِل می‌گویند. از همین ابتدای تحلیل، نشانه‌های یهود را می‌بینیم. اِل در مصطلحات عبری، به معنای خدا یا خداگونه و قدسی است. همچنین یازده در نمادشناسی عرفان یهود، مجموع پنج (عالم ماده، ناسوت و همین دنیای کنونی) با شش (عالم غیب) است؛ یعنی اتحاد زمین و آسمان با یکدیگر. در عرفان یهود وقتی به شخصی یازده گفته شود، یعنی وی موجودی زمینی‌ است که با آسمان نیز اتحاد پیدا کرده؛ شبیه به مفهوم انسان کامل در عرفان اسلامی؛ با این تفاوت که عرفان یهود، سالک را خدا می‌داند و اساسا شانی برای خداوند متعال 

جلّ جلاله قائل نیست؛ اما در عرفان اسلامی، تمام تاکید بر ذلت و خواری و فناء فی‌الله (نیستی در مقابل عظمت الهی) است. به همین علت انسان کامل در عرفان یهود، همان انسان-خداست.

با این تفاسیر، وجه تسمیه‌ منجی فیلم مشخص می‌شود؛ ال یا الون، انسان کاملی که خدا شده است!

البته دقت شود که عرفان یهود دست چپی که در‌هالیوود تبلیغ می‌شود مورد نظر ماست و نه تمام شاخه‌های آن.

 شخصیت الون در فیلم کاملا محوری است و در سکانس‌های متعددی به منجی بودن وی اشاره می‌شود. او با قدرت‌های ماورائی خود، شیاطین را نابود می‌کند؛ همچنین الون در یکی از قسمت‌های متاخر سریال، یکی از دوستانش که مرده را نیز همچون مسیح، زنده می‌کند! جالب توجه است که شیاطین به علت دخالت روس‌ها در ارتباط بین جهان‌های موازی (در قسمت بعدی به جهان‌های موازی در این سریال خواهیم پرداخت)، به آمریکا حمله کرده‌اند. چرا که اساسا فیلم دوره‌ جنگ سرد را روایت می‌کند و بخشی از سریال «اتفاقات عجیب» به شیطان نشان دادن روس‌ها می‌گذرد.

سلوک الون نیز جالب است؛ ال در یک آزمایشگاه زیرزمینی، تحت نظر سرویس‌های مخفی آمریکا، تربیت شده و سلوک عرفانی خود را طی می‌کند. البته در این سلوک نه خبری از خداوند است، نه پیامبر و نبی و نه انجام کار‌های نیک! ال صرفا با قرار گرفتن در یک حالت خاص از مراقبه (اشاره به مدیتیشن، نه سنت اصیل مراقبه در عرفان اسلامی) وارد جهانی سیاه می‌شود؛ در ابتدای ورود به این جهان که مملوّ از تاریکی و سیاهی‌ است، ال با یک هیولا طرف می‌شود و به خاطر ترس، خود را از آن جهان موازی، بیرون می‌کشد. 

این مکان خاص در کابالیسم (عرفان یهود) اَبیس (Abyss) نام دارد. دقیقا در توصیفات عرفان شیطانی کابالا، آمده است که اولین بار پس از ورود به این جهان، با یک هیولا برخورد خواهی کرد! درواقع ما در یک سریال با مضمون نوجوانی و خوش‌گذرانی، با ترسیم عارفان شیطان‌پرست کابالیست طرف هستیم! البته تذکر داده شد که این شاخه‌ کابالیسم مورد توجه یهودیان ‌هالیوود است و نگارنده در صدد تعمیم شیطان‌پرستی به همه‌ مسلک‌های یهودی، نیست.

در واقع یهودیان‌هالیوود در قالب سرگرمی، به دنبال ترویج گفتمان شیطانی خود هستند و متاسفانه این سریال با سانسور حداقلی، از بستر‌های پخش فیلم داخلی (مثل فیلیمو و روبیکا) نیز در حال پخش است.

ما در فرهنگ غنی ایرانی-اسلامی، با گنجینه‌ای از معارف الهی در سلوک مواجهیم. و چرا راه دور برویم، آثار حضرت امام خمینی قدس الله نفسه الزکیه، که مملوّ از معارف علمی و عملی عرفان، است. در بیانات حضرت امام خامنه‌ای، آقا سید علی قاضی در جریان خاص الخاص شیعه، یک الگوی تربیتی‌است؛ وقتی گفتمان اعتقادی و عملی امامین انقلاب به صورت مویرگی در فضای جامعه منتشر نشود، طبیعتا دشمن این جای خالی را پر خواهد کرد و در آینده‌ای نه چندان دور، با عده‌ای از جوانان با عقائد التقاطی طرف خواهیم بود.

هر چند هنوز دیر نشده است و می‌توان با بسیج کردن نیرو‌های متعهد و متخصص، گفتمان عرفانی امامین انقلاب را منتشر کرد تا جامعه از این فضای آلوده عرفان‌های نوظهور، در امان بماند.

سبک زندگی در سریال «اتفاقات عجیب»

در سریال «اتفاقات عجیب»، پر رنگ کردن سبک‌زندگی دهه‌ هشتاد در آمریکا، با استفاده‌ بجا از موسیقی‌های آن دوران، حال و هوای آن دوران را در فیلم تداعی می‌کند. 

البته فیلمساز از این هم پا را فراتر گذاشته و با ترسیم‌کردن دو شخصیت همجنس‌باز، سعی می‌کند توجه کمپانی‌های صهیونیست مدافع همجنس‌بازی را بیشتر به خود جلب کند.

نکته‌ بسیار جالب در تحلیل این سریال، رابطه‌ عاشقانه‌ دو کودک ۱۳ ساله است؛ تا جایی که این رابطه در سریال «اتفاقات عجیب»، به معاشقه‌ این دو کودک نیز می‌رسد! یعنی در غربی که قوانین الهی اسلام را کودک همسری می‌پندارد و قوانین فطری کشور ما را که بر اساس قرآن کریم و روایات اهل بیت علیهم اسلام است، تخطئه کرده و مثلا جواز ازدواج دختران زیر هجده سال را، کودک همسری می‌شمرد؛ در این غرب، در یک سریال پر طرفدار (تعبیر از خبرگزاری‌های غربی) معاشقه‌ دو کودک ۱۳ ساله را به تصویر می‌کشد!

به صورت کلی مسئله‌ سبک زندگی در این سریال بسیار پر رنگ است؛ «اتفاقات عجیب» سعی دارد سبک زندگی غرب را که در روابط نامشروع، نوشیدن الکل، پارتی و همجنس‌بازی خلاصه می‌شود، ترویج کند.

تئوری توطئه، از خرافات تا واقعیت

یکی از نکات قابل توجه سریال این است که در کنار اقتباس‌های مختلف، اساسا روی اسناد واقعی تاکید دارد. ایده‌ اصلی سریال محور قراردادن آزمایش‌های غیر قانونی دولت آمریکا روی نمونه‌های انسانی‌ است.

پروژه ‌mk ultra از پروژه‌های مخفی سازمان C.I.A بود که آزمایش‌هایی را بر روی نمونه‌های انسانی انجام داده و با شکنجه کردن افراد به‌وسیله‌ شوک‌های الکتریکی‌، هیپنوتیزم‌، تجاوز جنسی و اقسام دیگری از شکنجه، به دنبال پیدا کردن راهی مطمئن برای اعتراف گرفتن بودند. این پروژه در کنار ارتش آمریکا، در بیش از ۸۰ انستیتوی آمریکایی نیز فعال بوده است.

ریچارد هلمز رئیس ‌سازمان سیا و سفیر سابق آمریکا در ایران‌، در جریان واترگیت، دستور داد تمام اسناد ام کی اولترا 

نابود شود. با این‌که بیشتر اسناد نابود شد، ۲۰۰۰۰ صفحه مدرک از این آزمایش‌های هولناک و غیرانسانی، باقی ماند. جالب توجه است که بعضی از اسناد این پروژه‌ی مخوف در سال ۲۰۰۱ منتشر شد، به دلیل حملات خودساخته‌ آمریکا به برج‌های تجارت جهانی، توجه خاصی را جلب نکرد.

گفته شده است انسان‌های زیادی در این آزمایش‌های فوق سری آمریکایی کشته شدند که البته به دلیل نابودی اسناد، آمار دقیق در دست نیست.

در اسناد سازمان سیا آمده است که یکی از اهداف این آزمایش‌های سری، کنترل ذهن و تصرف در رفتار دیگران و تغییر آن بوده است. همچنین در اسناد آمده است در پروژه‌ عظیم ام کی اولترا، در کنار هیپنوتیزم از جادو نیز استفاده شده است.

جالب توجه است که ام کی اولترا با این وسعت، تنها آزمایش این چنینی نبوده و در دوران جنگ سرد‌،آمریکا پروژه‌های این چنینی مختلفی را کلید زده است.

نبود منابع کافی و وسعت بی‌سابقه‌ این پروژه‌ها، باعث بروز نظریات مختلفی در مورد ماهیت واقعی این آزمایش‌ها شد. تا جایی که برخی این آزمایش‌ها را با هدف تربیت انسان‌هایی با قدرت‌های ماوراء الطبیعی مثل تصرف در ذهن دیگران یا حرکت اشیاء با قدرت ذهن، دانسته‌اند. واقعیت داشتن این موضوع با توجه به حساسیت عجیب رئیس‌وقت سازمان سیا و همچنین اشاره به جادوگری در اسناد سازمان سیا، اصلا بعید نیست.

در این بین، سریال «اتفاقات عجیب»، کاملا بر وجود این آزمایش‌ها صحه می‌گذارد. الون در یکی از همین آزمایشگاه‌ها به قدرت خود دست یافته و البته همین شخص باعث نجات جهان می‌شود. ناگفته نماند که شیطان اصلی قصه هم در همین آزمایشگاه‌ها رشد کرده و اساسا نگاه فیلم حتی به شیاطین هم، اومانیستی و انسان‌محور است.

یعنی شیطان را هم با نگاه انسان محور و حتی انسان‌وار نشان می‌دهد. اما نکته‌ مهم این‌جاست که سریال با نشان‌دادن فعالیت‌های شوروی سابق برای باز کردن دروازه‌هایی به عالم شیاطین، به مخاطب القا می‌کند که اگر چنین آزمایشگاه‌های سری‌ای وجود نداشت، طبیعتا الونی هم نبود که منجی جهان شده و گندکاری شوروی را پاک کند!

همچنین جالب است که در این سریال بعضی نظریات توطئه مثل وجود موجودات فضایی باطل شمرده شده و برخی دیگر مثل قضیه‌ آزمایش‌های سری با اهداف جادویی و ماورائی را می‌پذیرد. این نکته از این جهت قابل توجه است که سریال کاملا در حال ارائه‌ یک منظومه‌ فکری است و به مخاطب می‌گوید چه چیزی را بپذیرد و چه چیز را کنار بگذارد. 

ان‌شاءالله در قسمت بعدی به نکات دیگر فیلم از جمله آخرالزمان، جهان‌های موازی و شیطان‌پرستی در سریال انفاقات عجیب، خواهیم پرداخت.