kayhan.ir

کد خبر: ۲۷۲۲۳۰
تاریخ انتشار : ۰۸ شهريور ۱۴۰۲ - ۲۲:۳۵
روزهای بد برای امانوئل ماکرون

کودتای ارتش در گابن فرانسه یک مستعمره دیگر از دست داد

به فاصله یک ماه و بعد از کودتای ضد فرانسوی در نیجر این‌بار نظامیان با انجام یک کودتای بدون خونریزی دیگر در «گابن» این کشور را نیز از دایره مستعمره‌های فرانسه خارج کردند. گابن نیز مملو از اورانیوم است!
 
 
 
سرویس خارجی-
 
این روزها قاره آفریقا به یکی از نگرانی‌های اصلی «امانوئل ماکرون» رئیس‌جمهور فرانسه تبدیل شده است. چهارم مردادماه بود که نظامیان در نیجر رئیس‌جمهور طرفدار فرانسه را از قدرت به زیر کشیدند آن‌هم با حمایت مردم. براساس گزارش‌ها نیجر بعد از بورکینافاسو، یازدهمین کشور آفریقایی است که در سال‌های اخیر از اردوگاه غرب جدا می‌شود. برخی از این کودتا‌ها آن‌قدر متفاوتند که بعضی کارشناسان سیاسی از آنها تحت عنوان «رستاخیز آفریقا» یاد می‌کنند. توصیف «رستاخیز آفریقا» از خیزش مردمی نیجر برای اولین‌بار توسط «ابراهیم ترائوره» رئیس‌جمهور جوان بورکینافاسو، دیگر کشور آفریقایی در همسایگی نیجر در ۲۸ ژوئیه(جمعه 6 مرداد) در مجمع روسیه- آفریقا در سن‌پترزبورگ روسیه درست دو روز بعد از وقوع کودتا در نیجر انجام شد. وی در این مجمع گفت که آفریقا نیاز به رهبرانی دارد که «دیگر به هر ‌سازی که امپریالیست‌های می‌زنند نرقصند». «اورانتیو واسابولو» اقتصاددان برجسته ایتالیایی نیز در مصاحبه با نشریه «فارودیروما»ی کشورش گفت: «آنها آن را کودتا نامیدند، اما من می‌گویم که این فقط بازپس‌گیری حاکمیت توسط ملتی بود که یک دولت عروسکی را که توسط ماکرون خواسته شده بود سرنگون کردند.» وی حتی از این جنبش اجتماعی به‌عنوان «آغاز یک فرآیند برگشت‌ناپذیر» در نوار ساحل آفریقا یاد کرد. نشریه دیلی‌تلگراف انگلیس نیز با صدور هشداری مشابه نوشت: «فرانسه هم‌اکنون به‌دلیل سیاست‌های شکست‌خورده امانوئل ماکرون در قبال آفریقا، با ریسک محو شدن از صحنه آفریقا مواجه است.» 
دومینوی سقوط مستعمره‌ها
پیش‌بینی‌ها درست بود و «رستاخیر قاره آفریقا» و «دومینوی استعمارزدایی» در قاره سیاه ادامه یافت و دیروز رسانه‌ها از سقوط دولت وابسته دیگری به فرانسه این‌بار در گابن خبر دادند. گابن از زمان استقلال خود تا امروز، یکی از نزدیک‌ترین متحدان ارباب استعمارگر سابق خود در آفریقا بوده است. این کشور در دهه ۱۹۶۰ منبع اصلی فرانسه در تأمین اورانیوم بود و پاریس روابطش با این کشور را برای «بازدارندگی هسته‌ای» خود حیاتی می‌دانست. علاوه‌بر این، پس از آنکه فرانسه در دهه ۱۹۶۰ نفوذ خود را در الجزایر از دست داد، در تأمین نفت وابستگی شدیدی به گابن پیدا کرد. گابن هرگز به معنای واقعی کلمه از استعمار فرانسه خارج نشده بود و تلاش نظامیان فرانسوی برای سرنگون کردن دولت گابن در ۱۹۶۴، شاهدی بر این ادعاست. از ۲۰۰۸ تا امروز حدود ۱۰ هزار فرانسوی در گابن زندگی و کار می‌کنند و گردان ششم پیاده‌نظام نیروی دریایی فرانسه نیز در این کشور مستقر است.
جزئیاتی از سرنگونی دولت گابن
بیش از ۱۰ افسر ارشد ارتش گابن دیروز (چهارشنبه) در بیانیه‌ای که در شبکه تلویزیونی «گابن ۲۴» قرائت شد، اعلام کردند، پس از اعلام پیروزی «علی بونگو» برای سومین‌بار در انتخابات ریاست‌جمهوری این کشور، قدرت را به دست گرفته، نتایج انتخابات را لغو کرده و تمامی نهادهای این جمهوری را منحل کرده‌اند. براساس گزارش‌ها رئیس‌جمهور مخلوع در حصر خانگی به سر می‌برد و بعد از کودتا نیز حامیان کودتاگران با ریختن به خیابان‌ها به شادی پرداختند.
به گزارش ایسنا، کمیسیون انتخابات اعلام کرد که «علی بونگو» با کسب ۶۴.۲۷ درصد آرا برای سومین‌بار در انتخابات ریاست‌جمهوری پیروز شد. این نتیجه در یک انتخابات سراسری که شاهد تأخیر بود به دست آمد و مخالفان نتایج آن را به چالش کشیدند. از طریق این انتخابات، بونگو به‌دنبال تمدید حکومت ۵۶ ساله خانواده‌اش بود، در حالی که مخالفان دولت تلاش می‌کردند تا تغییری در این کشور غنی از نفت، معادن و کاکائو و در عین حال فقیر ایجاد کنند. ارتش می‌گوید، انتخابات سراسری اخیر اعتباری ندارد و نتایج آن باطل است. همچنین خبرگزاری فرانسه گزارش کرد، افسران ارتش مرزهای کشور را تا اطلاع ثانوی بسته‌اند. افسران نظامی که قدرت را به دست گرفته‌اند، می‌گویند، نماینده همه نیروهای امنیتی هستند. گروهی که اعلام کرده قدرت را به دست گرفته بیش از ۱۰ افسر هستند. آنها از چیزی با عنوان «کمیته مرحله گذار و بازگرداندن مؤسسات به کشور» صحبت می‌کنند. به گفته این افسران، آنها تصمیم گرفتند از «ترس وقوع آشوب در کشور در نتیجه سیاست دولتی غیرمسئول به دفاع از گابن به پا خیزند». همچنین صدای تیراندازی در «لیبرویل» پایتخت این کشور شنیده شده است.
حکومت 56 ساله بر گابن
سلطه خاندان بونگو بر گابن در سال ۱۹۶۷ و با روی کار آمدن «عمر بونگو» پدر علی بونگو آغاز شد؛ شخصی که تا هنگام مرگش در ۲۰۰۹ در مقام خود باقی ماند و فرانسه در دوره او نفوذ نظامی، سیاسی و اقتصادی گسترده‌ای در این کشور داشت. چند ماه پس از مرگ او هم پسرش، علی بونگو روی کار آمد و تا امروز سفت و سخت به مقام خود چسبیده بود. البته این نخستین‌باری نیست که سلطه رئیس‌جمهوری نزدیک به پاریس در گابن به خطر می‌افتد. در هفتم ژوئیه ۲۰۱۹ (16 تیر 1398) که او برای مداوا به مراکش رفته بود، اعضای نیروهای مسلح اعلام کودتا کرده و «شورای احیای ملی» تشکیل دادند که هدف آن «احیای دموکراسی در گابن» بود. این در حالی بود که آمریکا در پی نگرانی از ناآرامی‌های کشور کنگو در همسایگی گابن، تنها یک روز پیش از کودتا ۸۰ تن از نیروهایش را به گابن فرستاده بود. کمی بعد دولت مرکزی گابن اعلام کرد که دوباره کنترل شرایط را به دست گرفته و کودتا خنثی شده است.
ثروت افسانه‌ای خانواد بونگو
به گزارش ایسنا به نقل از الجزیره، علی بونگو، پسر 
۵۹ ساله عمر بونگو، رئیس‌جمهور سابق گابن، از زمان سکته مغزی در ماه اکتبر سال گذشته(مهر 1401) در نشست سران در عربستان سعودی کمتر در انظار ظاهر شده است. «عمر بونگو»، پدری که برای بیش از چهار دهه تقریباً بدون هیچ مانعی حکومت کرد، ثروت هنگفتی به دست آورد که عمدتاً از ثروت نفتی قابل‌توجه گابن به دست آمده است. علی بونگو موقعیت و ثروت خود را مدیون پدرش عمر بونگو است که تا زمان مرگش در سال ۲۰۰۹ به مدت چهل‌ویک سال بر گابن حکومت کرد. بونگو بزرگ که ظاهراً پول خود را از کمک‌های مالی شرکت‌های نفتی به دست می‌آورد، به‌دلیل سبک زندگی مجلل و ارتباط با بالاترین محافل سیاسی فرانسه آوازه خوبی نداشت.
براساس این گزارش مطمئناً ثروت نفتی گابن بیش از آنکه برای شهروندان عادی نفعی داشته باشد به نفع بونگوها بوده است. علی‌رغم درآمدهای نفتی دولت که در سال گذشته حدود ۲ میلیارد دلار، تخمین زده شد، یک‌سوم از جمعیت ۱.۷ میلیونی گابن با کمتر از ۲ دلار در روز زندگی می‌کنند. ثروت خانواده بونگو آن‌قدر بزرگ و پنهان در هزارتو است که هیچ‌کس، احتمالاً حتی خود علی بونگو، اندازه واقعی آن را نمی‌داند. اما مطمئناً بسیار عظیم است. تنها یک پنجره کوچک توسط تحقیقات بانکی سنا در سال ۱۹۹۹ ارائه شد که نشان داد عمر بونگو ۵۰ میلیون دلار به یک حساب خصوصی سیتی‌بانک واریز کرده است. تحقیقات یک قاضی فرانسوی در سال ۲۰۰۸ نشان داد که خانواده بونگو حداقل ۳۳ ملک لوکس در فرانسه به ارزش مجموع ۱۹۰ میلیون دلار دارند. این اعداد تقریباً به‌طور قطع فقط نوک کوه یخ مالی هستند.