kayhan.ir

کد خبر: ۲۷۲۰۴۵
تاریخ انتشار : ۰۶ شهريور ۱۴۰۲ - ۲۱:۲۱

چرایی ایجاد تورم و چگونگی رفع آن

 
 
بسیاری از ناظران روابطی مستقیم را میان نرخ ارز با تورم می‌بینند اما از نظر برخی، این معادله پیچیدگی‌هایی دارد و باید تاثیر کارکردهای نظام بانکی و کسری بودجه در بروز تورم را هم دخیل دانست.
در دهه ۹۰ خورشیدی، تورم شاخصی بود که خود را بر اقتصاد ایران تحمیل کرد. البته ایران سابقه تورم 80 درصدی در دهه 20‌، تورم 40 درصدی در سال 1356 و تورم 50 درصدی در دهه 70 را تجربه کرده بود اما دهه 90 در حالی پایان یافت که آمار رسمی در سال‌های میانی از تک‌رقمی‌ شدن تورم سخن می‌گفت اما در نهایت با تورم سالانه بالای ۴۰ درصدی به آخر رسید. تورم در سال‌های اخیر نیز به طور جدی گریبانگیر اقتصاد کشور بوده است.
تورم‌های چندده درصدی در سال‌های متوالی و آثار آن بر اقتصاد کشور و معاش خانوارها باعث شد تا در کنار هدفگذاری سالیان گذشته برای «رشد تولید»، «مهار تورم» نیز به اولویتی اساسی در سیاستگذاری اقتصادی کشور تبدیل شود.
دیدگاه‌های گوناگونی درباره نقطه شروع مهار موفق تورم وجود دارد. برخی می‌گویند باید در وهله نخست نقدینگی مهار شود. طیفی ترمیم ارزش پول ملی برابر ارزهای خارجی را گام نخست می‌خوانند و دسته‌ای تقویت جدی سمت عرضه در بازارهایی مانند مسکن، خودرو و... و به طور کلی اقلام موجود در «سبد محاسبه نرخ تورم» را پیش‌نیاز مهار موفق می‌دانند.
علاوه‌ بر دلایل و متغیرهای اقتصادی، کارشناسان با ‌اشاره به مباحثی چون «انتظارات تورمی» به پیش‌نیازهایی در حوزه سیاسی، دیپلماسی و حتی اجتماعی- فرهنگی ‌اشاره می‌کنند که باید در مسیر مهار تورم مورد توجه ویژه قرار گیرند. «صابر شیبانی» استاد دانشگاه و پژوهشگر مسائل اقتصادی اما نظرات دیگری دارد.
ماهیت تورم در ایران
در اقتصاد باید بین پولی که در گردش است با مجموعه‌ای از تولیدات کالاها و خدمات ارتباط دوگانه و متقابلی وجود داشته باشد. اگر این تعادل به هم بخورد خروجی آن به صورت تورم دیده می‌شود. برای نمونه اگر در ایران رشد اقتصادی منفی دو درصد باشد میزان رشدی که در بخش غیرواقعی اقتصاد خواهیم داشت باید متناسب با همان بخش واقعی اقتصاد باشد اما وقتی این تعادل به هم می‌خورد خروجی را به صورت رشد نقدینگی و به صورت تورم خواهیم دید.
عدم تعادل بودجه و راه‌هایی که سال‌ها است دولت‌ها برای رفع کسری بودجه در نظر می‌گیرند مهم‌ترین دلیل رشد نقدینگی در ایران بوده که به تورم دامن زده است. عدم تعادل درآمدها و هزینه‌هایی که در بودجه کشور وجود دارد عامل مهمی در بروز تورم است. البته در دوره‌هایی میزان تورم کم بوده یا کنترل شده اما در مجموع کشور به وضعیت تورمی عادت کرده است؛ یعنی دولت‌های ما اعم از اصلاح‌طلب یا اصولگرا وضعیت تورمی را پذیرفته بودند. این یعنی هزینه‌های خود را طوری ایجاد کردند که در چارچوب بودجه نمی‌توانستند آن را مدیریت کنند.  در نتیجه وقتی درآمدها محدود است دولت‌ها به راهکارهایی که منجر به رشد نقدینگی در کشور می‌شود متوسل می‌شوند. این اقدام به صورت مستقیم یا غیرمستقیم منجر به ایجاد تزریق پول پرفشار به اقتصاد و در نتیجه آن رشد نقدینگی و افزایش تورم شده است.
بسترهای تورم‌زایی
در وهله نخست باید به این واقعیت ‌اشاره کرد که نظام بانکی ما نظام سالمی نیست. با توجه به اینکه اساسا بانک‌ها قادر به خلق پول هستند و این امکان برای آنها وجود دارد می‌توان گفت مشکل تورم از طرف نظام بانکی ایجاد شده است.
یک بحث دیگر بحث فساد مالی است. فساد مالی در دوره‌های مختلف نه‌تنها کنترل نشده بلکه شدت پیدا کرده است. بانک مرکزی بارها به دلیل موضوع ورشکستگی تعدادی از بانک‌های تجاری مجبور به گشایش خط اعتباری شده و این رویه به تورم دامن زده است.
از دیگر عوامل اثرگذار بر ایجاد تورم، می‌توان به موانعی که در راه کسب و کار و تولید وجود دارد‌ اشاره کرد. این عوامل باعث می‌شود که بخش بزرگی از نقدینگی کشور به واسطه‌گری مالی و بخش‌هایی که مولد نیستند، هدایت شود. در نتیجه گردش پول به سرعت افزایش پیدا می‌کند و بر تورم تاثیر جدی می‌گذارد. این عوامل دست به دست هم می‌دهند که ما به یکی از کشورهایی تبدیل شویم که به صورت ساختاری تورم‌های بالایی را تجربه می‌کنند.
ارتباط تورم با ارزش پول ملی
کاهش ارزش پول اگر در مقایسه با قدرت خرید در نظر گرفته شود به موضوع تورم برمی‌گردد اما اگر در مقایسه با ارزهای خارجی در نظر گرفته شود دو فاکتور در این مسئله وجود دارد؛ یکی موضوع تفاضل تورم است که در پول ملی و در ارز به صورت یکسان منعکس نشده؛ چرا که منابع ارزی تا حدودی در دست دولت، بانک مرکزی و شرکت‌هایی قرار دارد که در صادرات فعال و پررنگند. در این‌جا به همان‌ اندازه که کاهش ارزش پول ملی اتفاق می‌افتد باید به همان نسبت هم شاهد رشد ارزهای خارجی در کشور باشیم اما واقعیت این است که در بیشتر اوقات فشار تورم در ارزاق همزمان تخلیه نمی‌شود و در نتیجه نرخ ارزهای خارجی در ایران به صورت پلکانی افزایش می‌یابد و این پدیده بارها در اقتصاد ایران دیده شده است.
تاثیر تورم بر نابرابری‌ها
تورم، بیشترین تاثیر را بر دهک‌های درآمدی پایین جامعه برجای می‌گذارد. دهک‌های درآمدی پایین درصد بالایی از درآمدهای خود را برای تامین سبد کالای مصرفی استفاده می‌کنند و سرمایه کافی ندارند که متناسب با تورم رشد کند در نتیجه رشد تورم باعث می‌شود که سفره و معیشت این دهک از جامعه روز به روز با معضل جدی روبه‌رو شود به طوری که امروزه نزدیک ۶۰ درصد جمعیت ایران به دلیل اثرات تورم زیر خط فقر قرار گرفته‌اند.
تورم در حوزه سیاست، جامعه و فرهنگ باعث یک نوع نابرابری می‌شود. این نابرابری‌ها از طرف گروه‌های آسیب‌پذیر خود را به صورت رفتارهایی در جامعه نشان می‌دهند. گروه‌های آسیب‌پذیر برای امرار معیشت خود وقتی به حداقل نیازهای خود نتوانند از راه شرافتمندانه دست پیدا کنند طبیعتاً بسیاری از افراد مجبور می‌شوند راه‌هایی را انتخاب کنند که از نظر قانونی شاید خلاف باشد.
نمی‌توان از فردی که نیاز اولیه‌اش تامین نشده است انتظار داشت در فعالیت‌های اجتماعی یا فرهنگی مشارکت کند. تمام موارد گفته شده مجموعه‌ای هستند که در کنار هم به صورت زنجیروار این آسیب‌ها را توسعه و گسترش می‌دهند. این در حالی است که در بسیاری از مواقع، سیاست‌گذار متوجه نیست که همه معضلات و مشکلاتی که به صورت بحران در جامعه وجود دارد ریشه‌اش در کجاست و اگر خوب بررسی و تحلیل شود ارتباط آنها با مسئله تورم و تاثیر آن در قدرت خرید خانوارها به‌خوبی دیده می‌شود.
ضرورت سیاستگذاری درست برای مهار تورم
یکی از عواملی که به تورم دامن می‌زند کسری بودجه است. دولت برای تامین این کسری از سیاست‌هایی استفاده می‌کند؛ برای نمونه با همکاری خودروسازها، انگیزه لازم برای اینکه مردم نقدینگی خود را به نظام بانکی برگردانند به‌وجود می‌آید. اگرچه این اقدامات حرکت‌‎های بسیار کوتاه‌مدتی هستند اما برای نظام حکمرانی آسیب‌های جدی به دنبال خواهد داشت.
بنابراین دولت در گام نخست باید در ساختار بودجه تجدیدنظر کند و اصلاحات ساختاری در نظام بودجه‌ریزی کشور انجام دهد. دیگری بحث کنترل فساد و نظارت بر نظام بانکی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
استفاده از ظرفیت‌های علمی یکی از گام‌های مهم در این زمینه است. باید ارتباط میان دانشگاه، نظام سیاسی و حکمرانی ایجاد شود و در عمل آن را پیش ببرند. در این صورت قطعاً می‌توان تورم را کنترل کرد چرا که کشورهای زیادی وجود داشتند که حتی ابرتورم‌ها را تجربه کرده‌اند اما با سیاستگذاری درست از این مرحله گذشتند.
        ایرنا با تلخیص