تحول زهیر تا شهادت در راه خدا(حکایت خوبان)
راویان اخبار از جماعتی که همراه زهیر بودند، آوردهاند: چون از مکه خارج شدیم، پشت سر امام حسین(ع) حرکت میکردیم و کراهت داشتیم با حسین(ع) همراه شویم. روزی در یک منزل با فاصلهای از هم رحل اقامت افکندیم. مشغول غذاخوردن بودیم که یک وقت فرستاده حسین(ع) را دیدیم که نزد ما آمده و بر ما سلام کرد و گفت: ای زهیر پسر قین امام تو را خواسته که به حضورش شرفیاب شوی. زهیر به سوی امام رفت (یزیدی رفت و حسینی برگشت) پس دستور داد خیمههایش را به نزد خیمههای حسین(ع) بردند. سپس به همسرش گفت: از آنجا که من تصمیم گرفتم به همراهی حسین(ع) که جانم را فدایش کنم و از وی حمایت کنم، پس اموالش را به وی داد و با اقوامش او را به سوی خانوادهاش فرستاد. پس از آن همه امکانات خود را در اختیار امام حسین(ع) گذارد و نیروهایش را در راه امام حسین(ع) به کار گرفت، تا در رکاب آن حضرت شهید شد.(1)
____________
1- شهادتنامه امام حسین(ع)، محمدی ریشهری، ص 527