چرایی تغییر موضع مردم کوفه نسبت به امام حسین(ع) (1) (پرسش و پاسخ)
پرسش:
چرا مردم کوفه با وجود اینکه اغلب آنها به امام حسین(ع) برای دعوت به کوفه و پذیرش امامت آن حضرت نامه نوشته بودند، ناگهان تغییر موضع داده و علیه امام حسین(ع) شمشیر کشیدند؟
پاسخ:
مسلمانان کوفه را از نظر گرایشی و سیاسی به چهار دسته میتوان تقسیم کرد: 1- طرفداران اهل البیت(ع) 2- طرفداران بنی امیه 3- طرفداران خوارج 4- افراد مذبذب و دمدمی مزاج در میان این چهار گروه طرفداران اهل بیت(ع) بودند که از امام حسین(ع) دعوت کردند و برای آن حضرت نامه نوشتند. از طرفی خود این افراد هم، در یک سطح نبودند، بلکه عده کمی در پنهان و آشکار از آرمانهای اهل بیت(ع) دفاع میکرند و بیشتر آنها فقط به خاندان اهل بیت(ع) به خاطر جاذبههای حکومت علوی و آشنایی با فضایل اهل بیت(ع) اظهار ارادت میکردند، ولی دوستی آنها از مرز ظاهر و زبان تجاوز نمیکرد. با این اوصاف عوامل دیگری نیز در رابطه با شکست کوفیان دخیل بود که به نحو اجمال به اهم آنها میپردازیم.
عوامل پشت کردن کوفیان به امام حسین(ع)
1- عدم تشکل و ضعف امکانات اقتصادی طرفداران امام حسین(ع)
هواداران امام حسین(ع) تشکل خاصی نداشتند، کوفیان به دلیل نظام قبیلهای، تابع رئیس قبیله بودند، از این رو در صورت کنارهگیری رئیس قبیله یا دستگیری و یا خیانت او، مردم نمیتوانستند تصمیمگیری کنند و پراکنده و متفرق میشدند. افزون بر عدم تشکل هواداران امام، ضعف امکانات مالی و تجهیزات نظامی آنان نیز در شکست نهضت کوفه بیتأثیر نبود.
2- تشکل اداری و قدرت اقتصادی دشمنان امام
در مقابل طرفداران اهل بیت(ع) و امام حسین(ع)، دشمنان آنها یعنی طرفداران حاکمیت اموی، در قالب نظام اداری کوفه، دارای تشکل و سازماندهی بودند و امکانات اقتصادی و تجهیزات نظامی این شهر را در دست داشتند، هر چند برای مقابله با مسلم با دو مشکل اساسی، روبرو بودند: یکی ضعف مدیریت نعمان ابن بشیر، و دیگری، جو عمومی طرفداران مردم از امام حسین(ع) که با آمدن ابن زیاد هر دو مشکل حل شد.
3- تهدید و تطمیع مردم
ابن زیاد، برای در هم شکستن فضای سیاسی و اجتماعی کوفه که به شدت تحت تأثیر فعالیت هواداران امام حسین(علیهالسلام) بود، کار خود را با تهدید و تطمیع مردم آغاز کرد. او در نخستین سخنرانی خویش، پس از ورود به کوفه به مردم گفت: «امیر مؤمنان (یزید)، مرا بر شهر شما گمارد و فیئتان (اموال) را تقسیم کرده و دستور داده به ستمدیدگان شما، خدمت کنم و بر گوش به فرمانها و مطیعان شما، احسان نمایم. و برنافرمانها و مشکوکها سخت بگیرم. من در به انجام رساندن فرمان او، تا پایان خواهم ایستاد و نسبت به فرمانبرداران شما همانند پدری مهربانم و بر مخالفان، همانند زهر کشندهام. پس هر کسی تنها برای حفظ خود بکوشد. (تاریخ طبری، ج 5، ص 358)
4- تطمیع سران قبایل
اقدام دیگر ابن زیاد برای سرکوب کردن نهضت کوفه، دادن رشوههای کلان به سران قبایل و اشراف کوفه بود. این اقدام،با توجه به نظام قبیلهای کوفه، برای خاموش کردن آتش انقلاب، فوقالعاده مؤثر بود. در این باره، «مجمع ابن عبدالله عائذی» یکی از کسانی که گزارش حوادث کوفه را در راه به امام داد به ایشان چنین گفت: اشراف، رشوه و فسادشان بسیار بیشتر شده و کیسههایشان پرگردیده و دوستیشان به سویی دیگر جلب شده و خیرخواهیشان، خالصانه برای او است و بر ضد تو، یکدست شدهاند. اما دیگر مردمان، هنوز دلهایشان با تو است و فردا شمشیرهایشان بر ضد تو، آخته است. (همان، ج 5، ص 405)
ادامه دارد