kayhan.ir

کد خبر: ۲۷۱۵۲۷
تاریخ انتشار : ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۹:۴۱

آمیختگی اخلاق و سياست در ‌‌اندیشه و سیره امام علي‌(ع)

 
 
رضا خراساني
حضرت علي‌(ع) دو پديده اخلاق و سياست را در هم آميخته و از يك «سياست اخلاقي» دفاع مي‏كند. در ديدگاه آن حضرت‌، اخلاق به عنوان يك عنصر نظارتي دروني براي كنترل و مهار قدرت و سياست تلقي مي‏شود. برای اثبات فرضيه فوق به تعمق و تأمل در سيره زندگي سياسي امام علي‌(ع) مي‏پردازيم. مهم‌ترين منبع قابل دسترس كتاب ارزشمند نهج‏البلاغه است كه به زيبايي روش‌، منش و رفتار سياسي و اخلاقي آن حضرت را به تصوير مي‏كشد. در بينش امام‌علي‌(ع) حكومت و حاكميت امانتي است نزد نخبگان و حاكمان كه مي‏بايست از آن جهت بسترسازي و ايصال به كمال و سعادت انسان استفاده شود به نحوي كه هرگونه دخل و تصرف و سوءاستفاده از قدرت براي ارضاي غرايز نفساني و منافع شخصي مورد نكوهش قرار گرفته است. امام علي‌(ع) اخلاق و سياست را در نظر و عمل درهم آميخت و ساز و كارهاي آن را در جامعه مشخص و تبيين کرد.
در ميان آثار به جاي مانده از آن حضرت‌، مهم‌ترين سندي كه مي‏تواند مورد استناد بحث ما باشد‌، نامه‏اي است كه امام به سردار رشيد و فداكارش «مالك ‌اشتر نخعي» نوشت كه در واقع مي‏توان از آن به عنوان منشور اخلاقي حاكمان سياسي ياد كرد. براي مستند‌سازي نوشتار به فرازهايي از آن نامه ‌اشاره خواهد شد.
***
1. سنخيت مقام‏ها با ويژگي‏هاي شخصيتي و فضائل اخلاقي
 گزينش سياسي يا استخدام سياسي از مهم‌ترين مباحث جامعه‏شناسي سياسي در هر نظام سياسي است كه براساس الگوهاي خاصي اين كاركرد را عملي مي‏كنند. فرضا در برخي موارد به دست آوردن و احراز مناصب سياسي از طريق فتح و غلبه و به عبارت ديگر از طريق زور صورت مي‏گيرد و در برخي نظام‏ها مناصب براساس وراثت تقسيم مي‏شود. 
گاه اين انتخاب بر مبناي رابطه‏ها و زد و بندهايي صورت مي‏گيرد كه خارج از رويّه طبيعي مي‏باشد. اما در‌انديشه امام‌علي‌(ع) گزينش سياسي براساس آموزه‏هاي ديني و فضائل اخلاقي و شخصيتي صورت مي‏گيرد. 
آن حضرت به هنگام تعيين سفراء و نمايندگان خويش و اعزام آنها به ممالك اسلامي به فضائل اخلاقي و ويژگي‏هاي شخصيتي افراد توجه ويژه داشت و ميزان اختيارات آنها را با توجه به همان خصائص معين مي‏كرد؛ براي نمونه دامنه اختياراتي را كه حضرت به «مالك‌اشتر» داد به مراتب بيشتر از اختياراتي بود كه به «اشعث بن قيس» سپرد كه اين‏گونه روش‏هاي متفاوت را بايستي در شخصيت ياران آن حضرت تفحص كرد نه در روش حكومتي اسلام.(1) 
مثلاً آن همه اختياراتي را كه امام علي‌(ع) به مالك‌اشتر تفويض کرد، نشانه آن است كه ايشان صد درصد به مالك اطمينان داشته و لزومي براي كنترل رفتار و كردار مالك نمي‏ديد. برخلاف ياران ديگر كه چون از ويژگي‏هاي كمتري برخوردار بودند‌، در نتيجه اختيارات كمتري نيز داشتند و در مقابل، كنترل بيشتري بر اعمال و رفتارشان اعمال مي‏شد.
2. تقواي سياسي
 از جمله مؤلفه‏هايي كه بيان‌كننده پيوند اخلاق و سياست در‌انديشه امام علي‌(ع) است توصيه‏هاي آن حضرت به مسئولان سياسي نسبت به رعايت تقوای سياسي در عرصه زندگي فردي و اجتماعي است. حضرت امير‌(ع) در نهج‏البلاغه به اين مطلب اذعان دارد كه زمامدار و حاكم باید اخلاق سياسي را در حوزه مأموريت خود مراعات کند. از جمله شاخص‏هاي عمده در اخلاق سياسي‌، رعايت تقواي سياسي است. بر اين اساس اولين سفارش امام به مالك‌اشتر رعايت تقوا است: «امره بتقوي الله‏‌، و ايثار طاعته‌، و اتباع ما امر به في كتابه: من فرائضه و سننه‌، التي لا يسعد احدٌ الاّ باتباعها و لا يشقي الاّ مع جحودها و اضاعتها»؛ او را به پرهيزکاري و ترس از خدا و برگزيدن فرمان او و پيروي از آنچه در كتاب خود به آن امر فرموده از واجبات و مستحبات امر می‌کند كه كسي نيكبخت نمي‏شود مگر به پيروي از آنها و بدبخت نمي‏گردد جز به زير بار نرفتن و تباه ساختن آنها.(2)
3. مراعات انصاف‌، عدالت و مبارزه با ظلم
 از جمله معيارهاي اخلاقي‏ كه در فرآيند تصميم‏گيري در عرصه سياست بايد مدّنظر داشت‌، رعايت انصاف و عدالت و مبارزه با ظلم و ستم در جامعه است. امام علي‌(ع) در فرازي از نامه خود به مالك اشتر چنين مي‏فرمايد:«انصف الله‏ و انصف الناس من نفسك و من خاصه اهلك و من لك فيه هوي من رعيتك فانّك الاّ تفعل تظلم»؛ با خدا به انصاف رفتار كن‌، و از جانب خود و خويشان نزديك و هر رعيتي كه دوستش مي‏داري درباره مردم انصاف را از دست مده‌، كه اگر نكني ستمکار باشي.(3)
 در اين فراز از نامه امام به سه واژه مهم‌ اشاره شده كه هم در حوزه اخلاق قرار دارند و هم در عرصه سياست متجلّي است. به عبارت ديگر واژه‏هايي سياسي- اخلاقي هستند كه ذهن فلاسفه سياسي را از آغاز به خود مشغول کرده است.
رعايت انصاف به عنوان يك مقوله اخلاقي باید هم نسبت به خداوند متعال و هم نسبت به خلق‏الله‏ در جامعه اعمال شود. مراد از انصاف با خدا اين است كه از اوامر و نواهي او اطاعت كند‌، به علاوه از نعمت‏هايي كه به انسان ارزاني داشته‌، قدرداني کند. در واقع مراعات انصاف با خدا در اين است كه شكر نعمت‏هاي الهي را كه همانا اجراي دستورات و مقررات خداوند است‌، به‏جا آورد.(4)
 اما انصاف با مردم بدين معنا است كه حق هر كس همان‏گونه كه هست ادا شود و حقوق هر شخصي به طور كامل و به گونه‏اي مساوي رعايت گردد. بنابراين رعايت انصاف كه نتيجه آن عدالت در جامعه است مي‏تواند موجب سعادت و ايجاد فضيلت در درون يك جامعه شود؛ به طوري كه در آن از هرگونه بي‏عدالتي و ظلم و ستم عاري شود كه اين نشانگر اين است كه عمل به اصول اخلاقي موجب خوشبختي يك جامعه مي‏شود.
4. مهار قدرت توسط اخلاق
 از ديدگاه امام علی(ع) اخلاق بر حوزه سياست و قدرت حاكميت دارد و عاملي براي مهار و كنترل قدرت است. امام يكي از عوامل سقوط و اضمحلال دولت‏ها را خدشه‏دار شدن اصول و سجاياي اخلاقي مي‏داند: «ولا تندمنّ علي عفوٍ‌، و لا تبجحنّ بعقوبهٍ و لا تسرعنّ الي بادرهٍ وجدت منها مندوحهً...»؛ هرگز از بخشش و گذشت، پشيمان و به كيفر شاد مباش و به خشمي كه مي‏تواني مرتكب نشوي شتاب منما. مگو كه من امر مي‏كنم پس بايد فرمان مرا بپذيرند که اين روش سبب فساد و خرابي دل و ضعف و سستي دين و تغيير و زوال نعمت‏ها می‌شود و هرگاه سلطنت و حكومت برايت عظمت و بزرگي يا كبر و خودپسندي پديد آورد به بزرگي و پادشاهي خدا كه فوق تو است و به توانايي او نسبت به خود‌، به آنچه از جانب خويش برآن توانا نيستي بنگر كه اين نگريستن كبر و سركشي تو را فرومي‏نشاند و سرفرازي تو را بازمي‏دارد..(5) امام علي‌(ع) براي علاج روحيه اعتلاءطلبي و تفوق و قدرت‏طلبي كه اغلب دامن‌گير ارباب قدرت است بهترين عامل را براي مهار چنين روحيه‏اي‌، در وهله اول توجه و عميق شدن به عظمت و قدرت لايزال خداوند مي‏داند. در مرتبه بعد مهم‌ترين عامل براي مهار قدرت‌، عمل به سجاياي اخلاقي و دارا بودن آنها مي‏باشد تا انسان در هنگام تصميم‏گيري نهايت دقت را به عمل آورد. 
امام علي‌(ع) در جاي ديگر نيز توصيه‏هاي اخلاقي‏ راجع به حاكميت اخلاق در دولت مطرح مي‏کند و نحوه برخورد مسئولان سياسي با مردم را بيان مي‏نماید: «و اياك و المنّ علي رعيتك باحسانك او التزّيد فيما كان من فعلك او ان تعدهم فتتبع موعدك بخلفك فانّ المنّ يبطل الاحسان و التزيّد يذهب بنور الحقّ والخلف يوجب المقت عندالله‏ و النّاس»؛ از منت نهادن بر رعيت به جهت احساني كه کرده‌‏اي و يا بيش از حد جلوه دادن آنچه كرده‏اي بپرهيز و نيز از وعده‏اي كه خلف مي‏كني احتراز كن؛ چه اینکه منت نهادن‌، احسان را بي‏ارزش مي‏كند و زياده‏نگري، روشنايي حق را مي‏برد و خلف وعده موجب خشم خدا و مردم مي‏شود. (6)
 در اين فراز توصيه مي‏كند كه دولتمردان بايد از منت نهادن بر مردم كه مورد نهي خداوند و دليل انحطاط اخلاقي و موجب تحقير مردم و بي‏ارزش كردن كارها است بپرهيزند و از زياده‏نمايي در سياست اجتناب کنند. يعني اموري كه انجام شده را بيش از آنچه هست‌، نبايد جلوه داد كه اين نوعي سفسطه و رياكاري و خلافگويي است و بدبيني مردم را به همراه خواهد داشت و نيز از وعده‏هايي كه نمي‏توانند به آنها جامه عمل بپوشانند‌، اجتناب کنند زيرا نه تنها موجب خشم خداوند خواهد بود بلكه خشم و غضب ملت را هم برمي‏انگيزد و اين خود بزرگ‌ترين ضربه را بر پيكر دولت و كشور خواهد زد.
5. اخلاق و سياست در سياست خارجي و روابط بين‏الملل
 در ديدگاه امام علي‌(ع)رعايت اصول اخلاقي صرفا مربوط به حوزه سياست داخلي نيست بلكه در سياست خارجي و روابط با ساير ملل نيز بايد اخلاقي برخورد کرد. براي نمونه مكرّر صحبت از وفاي به عهد و پيمان و پرهيز از پيمان‏شكني و خدعه و نيرنگ و اجتناب از دروغ و فريبکاري به ميان مي‏آورد. 
به كارگيري چنين رذايل اخلاقي در روابط خارجي از منظر امام علي‌(ع) مطرود و مذموم شمرده شده است. مي‏توان گفت رقباي سياسي امام در همان زمان كه به دروغ خودشان را رقيب قلمداد مي‏كردند‌، با استفاده از همين شيوه‏هاي غيراخلاقي به قدرت و حكومت رسيدند(7) ولي حضرت در مقابل آنها چنين نكرد. 
امام حتي در مقابل دشمنان و در برخورد با آنها نيز توصيه مي‏كند كه اخلاق را مراعات کنند. براي نمونه مي‏فرمايد: «اذا قدرت علي عدوك فاجعل العفو عنه شكرا للقدره عليه..»؛ هنگامي كه بر دشمنت پيروز شدي عفو را شكرانه اين پيروزي قرار ده.(8) 
بنابراين امام‌علي‌(ع)در مراعات خصال اخلاقي تفاوتي بين سياست داخلي و خارجي قائل نيست بلكه بر اين باور است كه همان‏گونه كه رعايت اخلاق در تصميم‏گيري‏هاي داخلي ضروري است‌، در روابط خارجي نيز بايد اخلاق‌، مبناي روابط باشد.
6. سياست اخلاقي در روش و منش حكومتي امام علي‌(ع)
 با تفحص و تأمل در فرازهاي بلند نهج‏البلاغه كه در واقع تجلّي رفتار و منش سياسي امام‌علي‌(ع) است به اين نتيجه می‌رسیم كه حضرت در دوران حكومت خويش دو پديده اخلاق و سياست را به گونه‏اي تفكيك‏ناپذير در هم‏آميخت. از منظر او كسب قدرت در جامعه يك هدف نيست تا اينكه از هر وسيله‏اي در راه رسيدن به آن استفاده شود. در رفتار سياسي امام هدف، وسيله را توجيه نمي‏كند‌، بلكه در راه نائل شدن به اهداف باید به اصول اخلاقي تمسك جست و اسلام خواهان اخلاقي شدن سياست است.(9) براي منقح شدن بحث به برخی جلوه‏ها از سياست اخلاقي امام علي‌(ع) در دوران حكومتش ‌اشاره مي‏كنيم:
 الف ) تعهد عملي به شعارها با دغدغه هماهنگي حرف و عمل
 از جمله اصول اخلاق سياسي امام علي‌(ع) تعهد به عملي كردن شعارهايش بود. امام در اولين جمعه حكومت خويش هنگامي كه مردم براي بيعت با ايشان مراجعه مي‏كردند‌، سخناني بيان كرد كه در حقيقت خط و مشي و استراتژي سياسي حضرت را تا پايان حكومت مشخص مي‏كند. در آنجا آمده است: «ذمّتي بما اقول رهينةٌ و انا به زعيمٌ»؛ ذمّه من در گرو سخناني است كه مي‏گويم و تمام آنها را ضمانت مي‏كنم(10) در حقيقت اين ويژگي است كه سيماي علي‌(ع) را در ميان ساير بازيگران عرصه سياست ممتاز مي‏كند.
 ب) ريشه داشتن هر سخن در باور 
رفتار سياسي امام علي‌(ع) نشان‌دهنده اين نكته است كه هر تصميم و هر سخني را كه در حوزه سياست اعلام مي‏كرد به آن سخت باور و اعتقاد داشت و به طور كلي تمام گفتارهايش ريشه در باورهاي وي داشت. 
اين يكي از مصاديق اخلاق سياسي در زندگي سياسي آن حضرت است. در همان فراز پيشين آمده است: «و انا به زعيم» يعني به آنچه مي‏گويم باور دارم. لذا مي‏توان چنين استفاده كرد كه يكي از اصول اخلاقي در سياست اين است كه سخنان مسئولين سياسي باید ريشه در باورهاي آنها داشته باشد. به اين معنا كه خود آنها در وهله اول بايد به آنچه مي‏گويند باور داشته باشند.
ج) پرهيز از خشونت و غضب با مردم
 امام علي‌(ع) همواره با چهره‏اي باز و خندان با مردم رو‌به‌رو مي‏شد و از هر گونه تندي و خشونت با مردم تحت فرمانروايي خويش پرهيز مي‏ کرد. ایشان همين شیوه را در نامه‏اي خطاب به «عبدالله بن عباس» هنگامي كه وي را به فرمانروايي بصره منصوب کرد توصیه مي‏كند. 
در آنجا چنين آمده است: «سع الناس بوجهك و مجلسك و حكمك‌، اياك و الغضب فانّه طيرهٌ من الشيطان»؛ با چهره‏اي باز در مجلس خود با مردم رو‌به‌رو شو و با حكم و قضاوت (عادلانه) آنها را بنگر و از خشم و غضب سخت دوري كن كه انگيزه‏اي است از شيطان. (11) 
بنابراين گشاده‏رويي و پرهيز از خشونت‌، يكي از سجاياي اخلاق سياسي در رفتار و منش سياسي امام علي‌(ع) بوده و به كارگزاران خود نيز سفارش‏هاي زيادي در اين‏باره مي‏كند كه در اين نوشتار مجال بيشتر براي تفصيل آن نيست.
از: فارس (با تلخیص و تصرف) 
______________________
1. محمد‌، فاضل لنكراني‌، «آيين كشورداري از ديدگاه امام علي(ع)»‌، تهران‌، نشر دفتر نشر فرهنگ اسلامي‌، 1370‌، ص60.
2. نهج‏البلاغه‌، ترجمه و شرح فيض‌الاسلام‌، ص991.
3. همان، ص993.
4. محمد فاضل لنكراني‌، پيشين‌، ص100.
5. نهج‏البلاغه‌، همان‌، ص993.
6. همان، ص131.
7.سيد علي‌اصغر كاظمي‌، «اخلاق و سياست در ‌انديشه سياسي در عرصه عمل»‌، تهران‌، نشر قومس‌، 1376‌، ص171. 
8. سيد كاظم محمدي و محمد دشتي‌، «المعجم المفهرس لالفاظ نهج‏البلاغه»‌، قم‌، نشر امام علي‌، 1369‌، ص190.
9. عبدالمجيد معاديخواه‌، «اخلاق سياسي»‌، روزنامه حيات نو‌، پنج شنبه 16/4/79‌، ص7.
10. نهج‏البلاغه‌، خطبه 16‌، ص66.
11. سيد كاظم محمدي و محمد دشتي‌، همان‌، ص189.