اخبار ویژه
تحریف تاریخ اسلام برای توجیه فریبخوردگی در برجام
اسحاق جهانگیری گفت: امضای برجام، در گرو اراده دولت است.
وی در گفتوگو با روزنامه شرق اظهار کرد: وضعیت سیاست خارجی بد است و بالاخره باید اصلاح شود. از اول گفته میشد که تحریم باید زماندار باشد و تحریم نمیتواند بیانتها باشد. هیچ گروهی نمیتواند بگوید که تحریم باید بیانتها باشد؛ حتی همین گروههایی که به صدر اسلام اشاره دارند و از شعب ابیطالب میگویند نیز اذعان دارند که رهبری شعب ابیطالب با پیغمبر خداست که به خدا اتصال دارد و مستقیم از آسمان فرمان میگیرد و دوره حصر و انزوا یک دوره محدود است. در آخر پیغمبر خدا هم به خدا میگوید که دیگر باید راهی پیدا شود و مردم توان تحمل حصر در شعب ابیطالب را ندارند. معاون اول روحانی در دولت سابق گفت: در شهریور سال 98 که آقای روحانی به سازمان ملل رفت، با آقای مکرون، رئیسجمهوری فرانسه، دیدار داشت و خانم مرکل، صدراعظم وقت آلمان که هیچگاه در جلسات سازمان ملل شرکت نمیکرد، در آن سال و در آن برهه کوتاه شرکت کرد. آقای جانسون، نخستوزیر وقت انگلیس، به همین ترتیب و همه این افراد به نیویورک آمدند، به این امید که بتوانند جلسهای با آقای روحانی و آقای ترامپ داشته باشند. آنجا آقای روحانی گفته بود که چند نکته هست که اگر ترامپ این نکتهها را قبول کند، من ملاقات میکنم. ترامپ بعضی نکات را قبول کرده بود و بعضی را گفته بود بعد از جلسه با روحانی اعلام میکنم؛ اما آقای روحانی تردید کرد که اگر رفت و ملاقات کرد و جلسه برگزار شد و ترامپ زیر آن زد و قبول نکرد، در داخل کشور با بحران مواجه میشود و دستاوردی هم نداشته است. در واقع آقای روحانی ریسک نکرد و بعد هم ترامپ سردار سلیمانی را شهید کرد که در آن زمان دیگر هیچکدام از سیاسیون و حتی تندترین نیروهای اصلاحطلب هم موافق مذاکره با ترامپ نبودند.جهانگیری همچنین در پاسخ این سؤال که چرا مذاکره کابینه روحانی با دولت بایدن به نتیجه نرسید؟ گفت: «بایدن برای مذاکره با ایران تأخیر کرد. به نظر من بایدن میتوانست در همان روزهای اول ورود به کاخ سفید بازگشت به برجام را اعلام کند؛ چون در تبلیغاتش گفته بود که میخواهم به برجام و به پیمان آبوهوایی پاریس برگردم. بایدن پس از ورود به کاخ سفید به پیمان آبوهوایی پاریس برگشت، اما به برجام برنگشت. بهجز تأخیر بایدن، مجلس آمد قانونی را گذاشت که آن قانون مجلس دست دولت و تیم مذاکرهکننده را خیلی بست. راجع به قانون مجلس باید در یک وقت دیگری صحبت کنیم، اما به طور خلاصه باید گفت که این قانون هم محدودیتهایی را آورد. با این حال باز هم آقای روحانی گفت که من میتوانستم اسفند 99 یا فروردین 1400 توافق کنم؛ اما شبههای در برخی پیش آمد که این کار ممکن است آثار انتخاباتی داشته باشد و بهتر است که این مسئله را بگذارند برای بعد از انتخابات ریاستجمهوری. نشد؛ وگرنه هم روحانی و هم ظریف مصمم بودند که بتوانند قبل از انتخابات کار را تمام کنند. ما حاضر بودیم جایی برویم سند رسمی بدهیم که قرار نیست از ما کسی کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری بشود و هیچکدام از ما از آقای ظریف گرفته تا بقیه برای انتخابات نمیآیند و بگذارند امضای برجام را که به مصلحت کشور بود، انجام دهیم، اما نشد».
درباره این اظهارات چند نکته شایسته تامل است. اولا بر اساس کدام سند و مدرک، آقای جهانگیری ادعا کرده که در ماجرای شعب ابیطالب، پیامبر(ص) به خدا گفت که دیگر باید راهی پیدا شود و مردم توان تحمل حصر در شعب ابیطالب را ندارند؟! در آن ماجرا، مسلمانان به تبعیت از پیامبر (ص) در مقابل تحریم مقاومت کردند و همزمان، خورده شدن عهدنامه مشرکان توسط موریانه -به استثنای نام خدا در آن عهدنامه- که خبر غیبی آن را پیامبر (ص) فاش کرد، موجب انفعال و سرخوردگی و عقبنشینی مشرکان شد. جایی هم در تاریخ ثبت نشده که کسی از همراهان پیامبر خواستار تسلیم در برابر مشرکان (بستن با کدخدا!) شود.
ثانیا برخلاف ادعای جهانگیری، سه دولت اروپایی به تصریح آقای ظریف
11 تعهد خود را زیر پا گذاشتند. آنها همچنین به مدت دو سال دولت روحانی را سر دواندند و عجیب است که آقای جهانگیری خیال میکند مشکل نقض و احیای توافق، ملاقات روحانی با ترامپ بود و مثلا حضور سران تروئیکای اروپایی در سازمان ملل مهم بوده است!
ثالثا دولت بایدن فشارهای ترامپ را ابزار باجخواهی بیشتر میدانست و به همین دلیل حاضر نشد تضمین معتبر برای عدم تکرار عهدشکنی برجام ارائه کند و اطمینان دهد که تحریمها به شکل موثر لغو خواهد شد. آقای جهانگیری عمدا درباره این مطالبه جمهوری اسلامی ایران (برآمده از عبرت کلاهبرداری برجام) ساکت است چون میداند که هیچ چیز در مذاکرات فرسایشی حل نشده بود، اما با این وجود توپ را زمین طرف ایرانی میاندازد! جهانگیری توضیح نمیدهد که اگر آمریکا به برجام باز میگشت و به جای عمل به وعده نقض شده، به مکانیسم ماشه آن برای احیای خودکار همه تحریمهای سازمان دسترسی پیدا میکرد و به اجرا میگذاشت، تکلیف چه بود؟!
ایران در حال تشکیل مجمع منطقهای برای حذف آمریکا و اسرائیل است
مجله فارینپالیسی در تحلیلی تاکید کرد: ایران بهدنبال تشکیل یک مجمع منطقهای بدون حضور آمریکا و اسرائیل است، چیزی که در دهه گذشته غیرقابل تصور بود. سفر وزیر ایران به چهار کشور خلیجفارس، دستاورد بیسابقهای را نصیب ایرانیان کرد.
این نشریه آمریکایی در تحلیلی آشفته و متناقض، به قلم کنت ام پولاک (عضو ارشد موسسه امریکن اینترپرایز) مدعی تغییر سیاست کلان ایران شده و مینویسد: از زمان انقلاب ۱۳۵۷، ایران بهصورت یکپارچه برای تسلط بر خاورمیانه و بیرون راندن آمریکا و اسرائیل از این منطقه تلاش کرده است. تهران در این مسیر، با استفاده از باجخواهی و شورش، سعی در تحت فشار قرار دادن کشورها داشته و یک کارزار تروریستی بیامان علیه ایالات متحده و اسرائیل به راه انداخته است.
استراتژی کلان ایران تغییر کرده است. از نمونههای این تغییر سیاست، دستیابی ایران به توافق با عربستان سعودی و با میانجیگری چین بود. دو کشور پس از ده سال قطع روابط دیپلماتیک، ارتباط خود را از سر گرفته و حتی درباره همکاری با هم برای جلوگیری از فروپاشی بیشتر سودان گفتوگو کردند. دولت ایران همچنین روابط دیپلماتیک خود با امارات متحده عربی را از سر گرفته و تهران بهدنبال همکاری با ابوظبی در زمینه حملونقل هوایی و زیرساختها است. امارات تا آنجا پیش رفته که از ائتلاف دریایی به رهبری آمریکا در خلیجفارس خارج شده و با پیوستن به ائتلاف رقیب با ایران موافقت کرده است. تهران همچنین توافقنامه توسعه تازهای با عمان دارد و در حال عادیسازی روابط با مصر است. جمهوری اسلامی همچنین مذاکرات با ترکیه (روسیه و سوریه) درباره یافتن راهحلی برای مشکلات دوجانبه خود در عراق و سوریه را از سر گرفته است. ایرانیها یک قرارداد جدید نفت در برابر گاز با عراق دارند، جایی که متحدانشان حتی بیش از گذشته بر دولت تسلط دارند.
یکی از برجستهترین این تغییرات، پیشنهاد دولت ایران برای تشکیل یک مجمع منطقهای بدون حضور ایالات متحده و اسرائیل است، چیزی که در دهه گذشته غیرقابل تصور بود. وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به تازگی سفری به چهار کشور خلیجفارس را به پایان رساند که دستاورد بیسابقهای را نصیب ایرانیان کرد. با این حال، این همه صلح، دوستی با همسایگان، شامل ایالات متحده و اسرائیل نشد.
ایرانیان در این زمینه همچنان به سیاستهای سخت خود پایبند هستند. نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران همچنان به آزار و اذیت کشتیهای آمریکایی در خلیجفارس ادامه میدهد، ایران در شش ماه گذشته حداقل پنجبار کشتیهای مرتبط با ایالات متحده یا اسرائیل را مورد حمله یا توقیف قرار داده است. آنها همچنین حمایت خود را از گروههای مختلف فلسطینی افزایش دادهاند. به همین ترتیب متحدان و نیروهای نیابتی ایران در میان شبهنظامیان شیعه عراق نیز به آزار و اذیت نیروهای آمریکایی در آنجا پرداختهاند. ایران همین کار را در کنار متحدان سوری و روس، در سوریه انجام میدهد.
سیاستهای خارجی تازه جمهوری اسلامی ممکن است به منظور بهرهبرداری از این وضعیت باشد. پس از ۴۰ سال تحریک و تجاوز، کشورهای عرب خیلی خوب میدانند که ایران قادر به انجام چه کارهایی است، بهخصوص اگر ایالات متحده برای جلوگیری از آنها حضور نداشته باشد. در کنار این تهدید واقعی، به نظر میرسد که جمهوری اسلامی وعده بهبود روابط با عربستان را در صورت رهایی جهان عرب از وابستگی به ایالات متحده و پذیرش نقش ایران، اضافه کرده است.
نیوزویک: آمریکا از تحولات خاورمیانه جا مانده است
«خاورمیانه در حال دور شدن از آمریکاست. واشنگتن به جای تقلای بیهوده برای چسباندن خود به منطقه، باید افول جایگاه خود را به عنوان فرصتی برای خروج بسیار ضروری از این منطقه ببیند.»
این تحلیل را مجله نیوزویک منتشر کرده و نوشته است: واقعیت این است که روندهای دیپلماتیک جاری در خاورمیانه، بازتابی است از سیاست خارجی مستقل و غیروابستهای که اکنون به ویژگی قدرتهای خاورمیانه در یک جهان چند قطبی تبدیل شده است. در اینجا درسی برای واشنگتن وجود دارد: اتخاذ یک سیاست خارجی تراکنشی که بر دیپلماسی منعطف تکیه دارد و همزمان پرهیز از درگیرشدن در منازعات خطرناک. این رویکرد، موقعیت بهتری را برای آمریکا فراهم میکند تا با منطقه خاورمیانه در چارچوبی تعامل کند که درجه نه چندان بالای اهمیت این منطقه برای امنیت و رفاه آمریکا را هم بازتاب دهد. کاهش نفوذ آمریکا در خاورمیانه، نتیجه طبیعی چند قطبی شدن و تمرکز واشنگتن بر رقابت قدرتهای بزرگ است. با این حال سیاست کلی آمریکا نسبت به منطقه همچنان بدون سازگاری و هماهنگی با این تحولات جریان دارد. در سوریه، آمریکا همچنان به پیگیری مأموریتی ادامه میدهد که به درستی تعریف نشده و با خطرات بالایی همراه است.
اما حملات مداوم راکتی گروههای مسلح طرفدار ایران، آتشباری متقابل ترکیه – کردها و گیرودار متناوب با نیروهای روسیه، نشان میدهد که این ترتیبات برای سربازان آمریکایی به طور روزافزونی خطرناکتر میشود. با توجه به نبود منافع امنیتی روشنی برای آمریکا در این نقطه، خروج نیروها باید زودتر انجام میشد.
این رویکرد همچنین به تسریع روند تحکیم دوباره حاکمیت دولت سوریه کمک میکند، وضعیتی که به رغم خشونت حکومت اسد، جایگزین بهتری برای آشوب دهه گذشته است. همان طور که گرگوری گاوس در مجله فارین افرز استدلال کرد: «یک سوریه منتظم، قادر میشود که اجازه ندهد گروههای تروریستی از قلمروش استفاده کنند و در گذر زمان هم از حامیان روسی و ایرانیاش فاصله خواهد گرفت. چنین سوریهای از آنچه در حال حاضر وجود دارد، بهتر خواهد بود.»
به گزارش دیپلماسی ایرانی، نیوزویک میافزاید: روابط آمریکا با عربستان سعودی نیز گرفتار انتظارات غیرواقعی دو طرف از یکدیگر است. شگفتی ندارد که این تعارض، موجب شده ریاض، شراکت با کشورهای دیگر را گسترش دهد. تغییرات در بازار جهانی انرژی نیز افزایش اهرم ژئوپلیتیک کشورهای عضو اوپک را باعث شده است.
همانگونه که در اقدام اخیر اوپک برای کاهش تولید نفت دیده شد، این وضعیت به «افزایش قدرت آن دسته از کشورهای تولیدکننده نفت» میانجامد میشود که «بیشترین سهم از ظرفیت اضافی تولید نفت در جهان را کنترل میکنند و میتوانند تولید جهانی نفت را به سرعت افزایش یا کاهش دهند.»
«چرخش به شرقِ» عربستان و اهرم این کشور بر بازار جهانی انرژی، ویژگی بادوام سیاست خارجی مستقل و جسورانهتر این کشور خواهد بود. اما تعهدات تازه امنیتی آمریکا نمیتواند نفوذ واشنگتن بر این پادشاهی یا تغییر چشمانداز درازمدت رابطه را به همراه آورد. در عوض تمرکز واشنگتن بر برخی زمینههای اشتراک منافع از قبیل مبارزه با تروریسم، شراکت اطلاعاتی، ترویج ساختاری برای دفاع هوایی و امنیت دریایی در منطقه و تشویق یک راهحل سیاسی برای جنگ داخلی یمن، باید محور تعامل با ریاض باشد. خاورمیانه در حال دور شدن از ایالات متحده است. واشنگتن به جای تقلای بیهوده برای چسباندن خود به منطقه باید افول جایگاه خود را به عنوان فرصتی برای خروج بسیار ضروری از این منطقه - که در آن منافع در خطر چندانی هم ندارد - ببیند.
بایدن چند برابر اوباما پولهای ایران را آزاد میکند
۲۶ سناتور آمریکایی ادعا کردند توافق دولت بایدن با ایران برای تبادل زندانیان و آزادی 6 میلیارد دلار از اموال مسدودشده در کره جنوبی، باج دادن به ایران است.
این سناتورها، در نامهای به وزیر خارجه و وزیر خزانهداری آمریکا، نسبت به تصمیم دولت جو بایدن در مورد آزادسازی حدود ۶ میلیارد دلار دارایی مسدودشده ایران به ازای آزادی پنج زندانی آمریکایی، عمیقا ابراز نگرانی کردند.
در این نامه که از سوی ۲۶ سناتور برای آنتونی بلینکن و جنت یلن نوشته شده، آمده است: «عمیقا بر این باوریم که ایالات متحده باید از هر منبع مناسبی برای آزادی شهروندان آمریکایی که به ناحق در خارج از کشور بازداشت شدهاند، استفاده کند.»
آنها تاکید کردند که «تصمیم آزادسازی پولهای بلوکهشده، رژیم ایران را قادر میکند تا فعالیتهای بیثباتکننده خود را در سراسر خاورمیانه افزایش دهد.»
به گزارش صدای آمریکا، سناتورهای امضاکننده نامه به پرداخت ۴۰۰ میلیون دلار به ایران، همزمان با آزادی زندانیان آمریکایی ایرانیتبار توسط دولت اوباما در سال ۲۰۱۶ میلادی، اشاره کردند و افزودند: «ما آن موقع هشدار دادیم که این به بهای جان آمریکاییها تمام خواهد شد و هفت سال بعد، دولت فعلی آمریکا ۱۵ برابر مبلغ قبلی، به بزرگترین کشور حامی تروریسم در جهان باج میدهد.»
آنها همچنین به فرمان اجرایی کاخ سفید موسوم به ۱۴۰۷۸ که در ۱۹ ژوئیه سال ۲۰۲۲ میلادی صادر شد، اشاره کردند که میگوید گروگانگیری توسط سازمانهای تروریستی و دیگر گروههای مخرب برای منافع مالی و سیاسی، و بازداشتهای غیرقانونی توسط کشورها برای دریافت امتیاز از آمریکا، یکپارچگی نظام سیاسی و امنیت شهروندان ایالات متحده را به خطر میاندازد.
امضاکنندگان نامه گفتند: «آزادسازی چنین مبلغ قابلتوجهی برای رژیم ایران کاملاً با این ادعا در تضاد است و به تشویق گروگانگیری بیشتر برای منافع مالی یا سیاسی خواهد انجامید.»
آنها همچنین از هرگونه تلاش برای مذاکره مجدد با جمهوری اسلامی با هدف جایگزینی برای توافق هستهای سال ۲۰۱۵ میلادی ابراز نگرانی کردند و نوشتند که هرگونه توافق با رژیم ایران که پاداشی مالی برای رفتاری بدخواهانه بهدنبال داشته باشد، غیرقابل قبول است.
سناتورها خواستار ارائه توضیحاتی درباره دور زدن احتمالی کنگره برای رسیدن به توافق مبادله زندانیان با ایران شدند.
در حالی که مقامات دولت بایدن گفتهاند که جمهوری اسلامی در استفاده از پولهای آزادشده محدودیتهایی خواهد داشت، سناتورهای آمریکایی در نامه خود ضمن ابراز «نگرانی» درباره آزادسازی حدود ۶ میلیارد دلار از داراییهای ایران، این سؤال را مطرح کردهاند که ایالات متحده چگونه تضمین میکند که پولها تنها برای اهداف بشردوستانه استفاده میشود و برای حمایت از شبکههای تروریستی و اشاعه تسلیحات استفاده نمیشود؟
در این نامه همچنین آمده است: «این تصمیم یک سابقه فوقالعاده خطرناک را تقویت میکند و رژیم ایران را قادر میسازد تا فعالیتهای بیثباتکننده خود را در سراسر خاورمیانه افزایش دهد.»