ودیعهگذاری اعمال صالح تـا قیـامـت
منصور حسینی
مومنان کارهای نیک و اعمال صالح بسیاری را انجام میدهند، ولی آنچه از نظر قرآن مهم است، تنها انجام عمل صالح با اخلاص و نیت صالح به قصد تقرب الیالله نیست؛ زیرا همه اینها در صحت عمل صالح نقش دارد، بلکه آنچه موجب قبولی و به یک معنا انسانساز است و ملکات و شاکله شخصیتی و هویتی انسان را میسازد و او را در مقام «صبغه الله»(بقره، آیه 128) و «متالّهین» قرار میدهد و خلیفهالله را برایش جعل میکند، عملی است که از «متقین» صادر میشود.(مائده، آیه 27)
البته از نظر قرآن، هر عمل صالح باید در چارچوب دین و شریعت انجام شود که عقل فطری و قلب سالم و نقل وحیانی معتبر چون قرآن و سنت و سیره معصومان(ع) آن را کشف میکند. چنین عمل صالحی با همه ارزشی که دارد تا زمانی که انسانساز نباشد و در حقیقت با انسان تا قیامت همراه نشود، مشکلی از او را حل نمیکند.
از همین رو، لازم است تا انسان هر عمل صالح را تا روز قیامت با خود ببرد که در اصطلاح قرآنی از آن به «جاء بالحسنه» یاد شده است.(انعام، آیه 160؛ نمل، آیه 89؛ قصص، آیه 84)
آوردن حسنات با خود تا روز قیامت از آن رو مهم است که بسیاری از مردم اعمال نیک و حسنات خویش را با اموری چون اذیت، منت و مانند آنها «احباط»(حجرات، آیه 2؛ مائده، آیه 5؛ هود، آیه 16؛ آل عمران، آیه 22؛ محمد، آیات 28 و 32) یا «ابطال» میکنند.(بقره، آیه 264)
خدا به صراحت میفرماید: ای مومنان صدقات و انفاقات خودتان را با منت و اذیت ابطال نکنید، همانند کسی که مالش را برای ریاکاری در میان مردم انفاق میکند و ایمان به خدا و روز آخرت نمیآورد.(بقره، آیه 286)
یکی از آموزههای اسلام برای حفظ و صیانت اعمال صالح و بردن آن تا روز قیامت به سلامت، ودیعهگذاری آن در نزد خدا و معصومان(ع) است. در دعای معراج که از رسولالله(ص) نقل شده این عبارت آمده است: اللهم استودعک نفسی و روحی و مالی و اولادی و جمیع ما انعمت علی فی الدین و الدنیا و الاخره انه لایضیع صانیک یصونک و محفوظک و مامولک و لایجیرنی احد منک و لن اجد من دونه ملتحدا؛ بار خدایا به عنوان ودیعه به تو میسپارم نفس، روح، مال، فرزندانم و تمام چیزهایی که به من نعمت دادی در دین و دنیا و آخرت؛ زیرا صیانت تو از آنچه تو صیانت میکنی و حفظ تو و خواسته تو ضایع نمیشود و مرا جز تو کسی نمیتواند در پناه خویش در آورد و در آرامش نگه دارد.
بر همین اساس، یکی از فقرات در بسیاری از ادعیه و زیارت نامهها، ودیعهگذاری در قالب «استودعک» است تا چیزهایی را که به عنوان عمل صالح از قول و فعل میگوییم و انجام میدهیم در نزد خدا و معصومان(ع) به ودیعه بسپاریم تا از هر گونه حبط و ضایع شدن در امان بماند.
در زیارتنامه برای امامزادگان عرضه میداریم: وها انا ذا استودعک دینی و امانتی و خواتیم عملی و جوامع املی الی منتهی اجلی؛ و من اکنون به تو به عنوان ودیعه میسپارم دین و امانت و سرانجام کارها و همه آرزوهایم را تا پایان عمرم.(مفاتیحالجنان، زیارت برای امامزادگان)
از امام باقر(ع) نیز روایت شده که برای ایمنی از شر درندگان و مانند آنها این دعا را بخوانید: اللهم انی استودعک دینی و نفسی و دنیای و آخرتی و اهلی و مالی؛ بار خدایا به تو میسپارم دین و نفس و دنیا و آخرت و اهل و مال خودم را در نزد تو.(مفاتیحالجنان، دعای برای ایمنی از شر درندگان)
بر طبق تعالیم قرآن، انسان تا زمانی که نمرده این احتمال هست که سلامت تن و روان و دین و ایمانش از دست برود، چنانکه برای بلعم باعورا و سامری اینچنین شد و خیلی از افراد مومن که در صف جهاد با پیامبر(ص) سیفالاسلام بودند، در نهایت عاقبت به خیر نشدند و با نیش زهرآهگین ابلیس به دوزخ رفتند. از این رو هر سه مرحله زندگی انسان یعنی هنگام تولد، مرگ و رستاخیز بسیار مهم است که در آن سلامت جسم و جان داشته باشد.(مریم، آیات 15 و 47) اگر انسانی بخواهد اعمال صالح خویش را به سلامت به عالم قیامت ببرد، باید آن را به ودیعه در نزد خدا و معصومان(ع) بسپارد و به سخن دیگر «ذخیره علوی» یا «ذخیره مهدوی» و مانند آنها بکند؛ زیرا انسانها ممکن است که با اعمال صالح به مقامات عرفانی و بصیرتی دست یابند، همانگونه که سامری و بلعم باعورا به آن دست یافتند، اما همانها به جنگ خدا و پیامبران رفتند و به بتپرستی دامن زدند و مردم را به گوسالهپرستی دعوت کردند.(اعراف، آیه 175 و 176؛ طه، آیه 96)
پس انسانها هر لحظه در معرض خطر سقوط و هبوط هستند و باید «نفس»، «روح»، «دین» و حتی «دنیا» و نعمتهای الهی در اختیار را در دستگاه خدا و معصومان(ع) به ودیعت بگذارند تا دزدی چون ابلیس آن را نرباید و با وسوسه شیطانی آن را با منت و اذیت، ابطال و احباط نکنند.(بقره، آیه 286)
از نظر آموزههای اسلام نه تنها اعمال صالح و خاتمه کارهای نیک خویش را باید به ودیعه در نزد خدا و معصومان(ع) بگذاریم تا در قیامت تحویل بگیریم، بلکه حتی «نفس» و «روح» خویش را هم به ودیعت بسپاریم و هیچ اعتمادی به کمالات نفسانی و روحانی خود نداشته باشیم؛ زیرا ابلیس با همه کمالات خود در دام عجب و تکبر گرفتار شد و بسیاری از اهل بصیرت از جمله سامری و بلعم باعورا و گروهی از اصحاب پیامبر(ص) روح خویش را به شیطان فروختند و در نهایت از ولایت الهی به ولایت طاغوت و از حزبالله به حزب شیطان در آمدند و به سلامت از دنیا به آخرت نرفتند.