گزارش خبری تحلیلی کیهان
بازی تکراری مدعیان اصلاحات ثبتنام پنهان و هیاهو علیه انتخابات
نگاهی به سابقه عملکرد جریان مدعی اصلاحات نشان میدهد آنها در بسیاری از موارد گرچه در ظاهر به گونهای رفتار مینمایند که رغبتی به حضور در انتخابات ندارند، اما در حقیقت به صورت چراغ خاموش، برای رقابت انتخاباتی و تصاحب کرسیهای قدرت آماده میشوند.
سرویس سیاسی-
حدود شش ماه به برگزاری انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی باقی مانده است و سازوکارهای اجرایی این رویداد مهم سیاسی مدتی است که رسما آغاز شده است. روز چهارشنبه 18 مرداد بود که سخنگوی ستاد انتخابات کشور در گفتوگو با مهر، آمار ۱۹۱۱۷ نفری پیشثبتنام انتخابات مجلس شورای اسلامی، تا پایان روز سوم را اعلام کرد. آماری که حکایت از شکسته شدن رکورد انتخابات قبلی داشت و پراکندگی سنی داوطلبان نیز افزایش مشارکت جوانان را نوید میداد.
طبیعی است که شش ماه مانده به انتخابات، جریانهای سیاسی تحرکات خود را برای در اختیار گرفتن کرسیهای مجلس آینده آغاز میکنند و به اعلام مواضع در این خصوص میپردازند. امسال احزاب وابسته به جریان اصلاحات مواضع خاصی اتخاذ کردهاند که در گزارش پیشرو به رمز و رازهای آن خواهیم پرداخت.
حاکمیت باید ناز ما را بکشد
تا در انتخابات شرکت کنیم!
رسانههای مکتوب و مجازی وابسته به طیف مدعی اصلاحات از سال گذشته کار بر روی انتخابات مجلس را آغاز کرده بودند که در ماههای گذشته بهتدریج شدت یافت.
اظهارنظرهای متعدد پیرامون انتخابات مجلس هرچند با ادبیات گوناگون صورت میگرفت، اما اغلب دو محور اساسی داشت؛ اول: زیر سؤال بردن اعتبار و کارآمدی انتخابات و دوم: طرح مسئله حضور اصلاحطلبان در انتخابات به گونهای ابهامانگیز.
در محور اول، قلم به دستان طیف مدعی اصلاحات تلاش میکردند فرآیند انتخابات را در کشورمان - که تجلی مردمسالاری است - بیحاصل و صوری جلوه دهند. حمله به نظارت استصوابی شورای نگهبان از جمله مواردی بود که در این راستا انجام میشد و البته همچنان ادامه دارد. آنها همچنین با ساخت کلیدواژه «حاکمیت یکدست» و تکرار مکرر آن سعی در القای این موضوع داشتند که حاکمیت در تلاش برای حذف برخی جریانهای سیاسی است و بنابراین انتخابات محلی از اعراب نخواهد داشت.
در محور دوم اما مدعیان اصلاحات به طور مکرر، حضور خودشان در انتخابات را در هالهای از ابهام و با ذکر شرط و شروط فراوان مطرح میکردند که این روند نیز همچنان از سوی اغلب آنها ادامه دارد. طرح مسئله حضور اصلاحطلبان در انتخابات مجلس به صورت سؤالبرانگیز با دو هدف انجام
میگیرد.
نخست آنکه نظر افکار عمومی را به خود جلب کرده و حضور یا عدم حضور خود را مهم و تعیینکننده جلوه دهند! و دیگر آنکه توجه حاکمیت را به خود معطوف کنند تا قید و شرطهایشان برای حضور در انتخابات را بپذیرد یا به اصطلاح عامیانه، ناز آنها را برای حضور در انتخابات بخرد!
به عنوان مثال حسین انصاریراد در گفتوگویی مورخ 10/4/1402 با آرمان ملی مدعی شده بود: «اگر قرار است مشکلات مردم و کشور کاهش پیدا کند، شرایط حضور اصلاحطلبان در انتخابات فراهم شود. در غیر این صورت تکلیف از روی دوش اصلاحطلبان برداشته خواهد شد.»
در این گفتوگو، انصاریراد مدعی شده کاهش مشکلات مردم در گرو روی کار آمدن جریان اصلاحات است. هرچند توضیح نداده که وقتی هشت سال دولت اصلاحطلب روحانی قدرت را در دست داشت، دقیقا چه مشکلاتی از مردم را حل کرد.
مأیوسسازی مردم و ثبتنام چراغ خاموش
در انتخابات
در این روزها هرچند احزاب اصلاحطلب مواضعشان نسبت به انتخابات را اندکی متعادلتر کردهاند. اما همچنان توپخانه رسانهایشان به تخریب مشروعیت انتخابات و نهادهای نظارتی مشغول است. مدعیان اصلاحات همچنین در ماههای گذشته به موازات اظهار قهر خود با صندوق رای، ادعای قهر کردن مردم را نیز مطرح میکردند و حتی انذار مشارکتی پایینتر از انتخابات 98 را میدادند. ادعایی که با رکوردشکنی نامنویسی مردم برای انتخابات پیشرو نسبت به دوره قبلی، حنایش در حال رنگ باختن است.
نگاهی به سابقه عملکرد جریان اصلاحات نشان میدهد آنها در بسیاری از موارد گرچه در ظاهر به گونهای رفتار مینمایند که رغبتی به حضور در انتخابات ندارند، اما در حقیقت به صورت چراغ خاموش، برای رقابت انتخاباتی و تصاحب کرسیهای قدرت آماده میشوند. همین سناریو برای انتخابات پیشرو نیز قابل پیشبینی است. بهویژه آنکه دو سال دوری از مناصب عالی کشور، کاسه صبر بسیاری از احزاب اصلاحطلب را لبریز کرده و دیگر قادر به تحمل انزوای سیاسی موجود نیستند.
در این میان، برخی از شخصیتهای اصلاحطلب نیز به صراحت اعلام کردهاند که قرار نیست میدان رقابت انتخابات 1402 را خالی کنند. از جمله حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران که چندی پیش در گفتوگو با ایلنا گفته بود: «از نظر من، در دو انتخابات اخیر مجلس ۹۸ و ریاستجمهوری و شوراهای ۱۴۰۰ اصلاحطلبان در همان زمینی بازی کردند که شورای نگهبان، نهادهای حاکمیتی و نظام میپسندید. یعنی آنها علاقهمند بودند تا اصلاحطلبان در نهادهای قدرت نباشند و به دنبال دولت و حکومت یکپارچه و یکدست بودند. اصلاحطلبان هم از این موضوع استقبال کردند. به نظرم مـا اصلاحطلبان هم با آنهـا همراهی کردیم یعنی در همان زمینی بازی کردیم که آنها میخواستند،»
وی همچنین با بیان اینکه «یعنی چه که سیاست برای ما مهم نیست؟ ما جاخالی بدهیم تا یک اقلیت بیاید بر ما حکومت کنند؟» به صراحت اعلام کرد که از حکمرانی جناح مخالف خود و کوتاه ماندن دست اصلاحطلبان از قدرت به ستوه آمده است.
گفتنی است هرچند اظهارات مرعشی در گفتوگو با ایلنا دربر گیرنده ضرورت حضور مردم در انتخابات بود، اما تا لحظه تنظیم این گزارش، همچنان راهبرد عمده جریان اصلاحات، ناامیدسازی مردم نسبت به صندوق رای است. هرچند خودشان برای کارزار انتخاباتی آماده میشوند.
برنامه تبلیغاتی اصلاحات
برای کنار زدن حریف
با پیگیری خط رسانهای جریان اصلاحات از ماههای گذشته تاکنون به نظر میآید برنامه تبلیغاتی آنها برای رای آوردن و تخریب جریان مخالف خود (که از نظر آنها اولی متوقف بر دومی است!) متمرکز بر گفتمانسازی دو مقوله باشد.
اولی همان کلیدواژه «حاکمیت یکدست» است که با القای وجود آن سعی دارند همه مشکلات را به آن نسبت دهند و راه برونرفت از این مشکل فرضی را حضور خودشان در صحنه قدرت نشان دهند و دومی القای «ناکارآمدی مجلس و دولت فعلی» است که به طور گسترده با سانسور موفقیتها، پررنگ کردن نقاط ضعف، ضریب دادن به حاشیهها و حتی نوشتن دستاوردها به نام دولت قبلی دنبال میشود.
مدعیان اصلاحات همچنین تلاش زیادی دارند تا مردم را دارای زاویه با نظام نشان دهند و در این راه عموما به آمار مشارکت مردم در دو انتخابات 98 و 1400 استناد میکنند.
حال آنکه عدم اقبال بخشی از بدنه مردم نسبت به مشارکت سیاسی، ناشی از عملکرد فاجعهبار دولت روحانی و مجلس اصلاحطلب دهم بود. چه آنکه بیشترین مشارکت در انتخابات (سال 88) مربوط به زمانی بود که مردم تجربه چهار سال دولتی خدمتگزار را داشتند و پایینترین مشارکت نیز مربوط به تجربه هشت سال دولتی منفعل و غربگرا بوده است.
ادعا و عملکرد مدعیان اصلاحات
پیرامون صندوق رای
در پایان باید گفت اگر مدعیان اصلاحات قصد دارند پیرامون انتخابات و صندوق رای اظهارنظر کنند، بایستی در این رابطه احتیاط زیادی داشته باشند. زیرا صندوق رای آدابی دارد که متاسفانه اغلب این طیف به آن پایبند نبودهاند.
مدعیان اصلاحات بسیار از ضرورت انتخابات پرشور و مشارکت حداکثری مردم و تاثیر آن بر اقتدار کشور سخن میرانند، اما چه کسی است که فراموش کرده باشد آنها پس از پرشورترین انتخابات پس از انقلاب با بیشترین درصد مشارکت، حاضر به پذیرفتن نتیجه آن نشدند و با بیاعتیار دانستن صندوق و اردوکشی خیابانی، دستاورد عظیم مشارکت را تضعیف و به کام ملت تلخ کردند.
آنها همچنین از لزوم پاسخگویی به ملت میگویند، اما در سال 92 وقتی با اختلافی اندک پیروز شدند، به طعنه و سرکوب مخالفین پرداختند و پس از آنکه هشت سال ناکارآمدی را به مردم تحمیل کردند، نهتنها حاضر به عذرخواهی از ملت نشدند، بلکه برخی از آنها در کمال وقاحت از عملکرد دولت سابق دفاع
میکنند!