kayhan.ir

کد خبر: ۲۷۰۲۰۷
تاریخ انتشار : ۰۹ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۹:۴۶

وظیفه انسان در بــرابــر مصیبت‌هـا

 
 
منصور عزیزی
انسان در زندگی دچار فراز و نشیب‌های زیادی می‌شود و و در کنار خوشی‌ها با ناخوشی‌ها هم رو‌به‌رو می‌شود و بلایا و مصیبت‌ها او را احاطه می‌کنند. در چنین شرایطی انسان چگونه باید عمل کند و راه کنار آمدن با مصیبت‌ها چیست؟ در مطلب کوتاه پیش رو به این سؤال پاسخ داده شده است.
***
سنت الهی مصیبت
یکی از سنت‌های الهی، سنت مصیبت است. هیچ انسانی در دنیا از دایره سنت ابتلا و امتحان خارج نیست.(عنکبوت، آیات 2 و 3) امتحان در دو شکل آزمون با نعمت و مصیبت انجام می‌گیرد. خداوند در آیه 155 سوره بقره می‌فرماید: قطعاً همه شما را با چیزی از ترس، گرسنگی و کاهش در مال‌ها و جان‌ها و میوه‌ها، آزمایش می‌کنیم؛ و بشارت ده به استقامت‌کنندگان!
بر این اساس تا زمانی که انسان در دنیاست گرفتار اموری چون مصیبت است. اما مسئله مهم نحوه واکنش خود انسان به این مصیبت‌هاست؛ چرا که واکنش او نشان‌دهنده بینش و نگرش و عقاید و باورهایش است. خداوند در قرآن به عنوان کتاب هدایت بر آن است تا واکنش درست را بر اساس یک بینش و نگرش صحیح و توحیدی آموزش دهد و مردمان را بر اساس آن پرورش دهد. در هستی‌شناسی قرآنی همه چیز دارای منشا الهی است. 
بر این اساس هر چیزی که در جهان اتفاق می‌افتد دارای حکمت و مصلحتی است که گاه ما از حکمت و هدف و مصلحت آن آگاه هستیم یا می‌شویم یا اصلا آگاه نمی‌شویم؛ ولی چون می‌دانیم که خداوند حکیم است و هیچ کاری را بی‌حکمت و بی‌هدف در خلق انجام نمی‌دهد و حکمت و هدفی در مخلوق است که باید از طریق آن عمل و کار تحقق یابد، آن را امری دارای حکمت و مصلحت دانسته و بر همین اساس به آن واکنش نشان می‌دهیم.
در حقیقت اموری که در جهان اتفاق می‌افتد یا کنش و فعل الهی بر اساس مشیت و حکمت کلان خداوند است یا آنکه واکنشی به فعل و کنش انسانی است. بر اساس آیات قرآن بسیاری از مصیبت‌هایی که بر انسان و محیط‌زیست و جامعه انسانی وارد می‌شود واکنشی از سوی خداوند به کنش‌های نادرست و باطل و غلط انسانی است. خداوند در آیه 30 سوره شوری می‌فرماید: وَمَا أَصَابَكُم مِّن مُّصِيبَهٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَن كَثِيرٍ؛ و هر گونه‏ مصيبتى به شما برسد به سبب عملکرد خود شماست و خدا از بسيارى درمى‏گذرد.
همچنین خدا در آیه 41 سوره روم می‌فرماید: به سبب آنچه عملکرد مردم فراهم آورده، فساد در خشكى و دريا نمودار شده است، تا سزاىِ‏ بعضى از آنچه را كه كرده‏اند به آنان بچشاند، باشد كه بازگردند.
پس بسیاری از مصیبت‌ها و مشکلاتی که در جان و جامعه و جهان از زلزله و سیل و توفان و بیماری و مانند آن رخ می‌دهد‌، ریشه در اعمال ما انسان‌ها دارد. البته از آیه 30 سوره شوری به دست می‌آید که خداوند بسیاری از تبعات اعمال ما را مهار می‌کند وگرنه وضعیت، بدتر از این می‌شد.
شاید سؤال شود که بلایایی مثل زلزله که یک فعل و انفعال طبیعی در زمین است، چه ربطی به کنش‌های ما دارد که در پاسخ باید گفت که همه بلایای طبیعی در تاثیرگذاری، وابسته به اعمال ما است. ممکن است زلزله‌ای رخ دهد، ولی خداوند آن را به گونه‌ای مهار و مدیریت کند که جان انسانی گرفته نشود و شیشه را در بغل سنگ نگه دارد. پس دچار شدن شخص به مصیبتی نتیجه فعل شخصی یا جمعی است که به شکل بلایای طبیعی خود را نشان می‌دهد.یا اینکه برای امتحان فرد و جامعه است.
به هر حال، مصیبت‌ها در ساختار سنت‌های الهی ترسیم می‌شود و باید توجه داشت که بیشتر آنها واکنشی به کنش‌های ماست هر چند که شماری نیز به عنوان مشیت و حکمت کلان الهی دسته‌بندی می‌شود.
واکنش انسان در برابر مصیبت
بر اساس آموزه‌های قرآنی، واکنش انسان نسبت به مصیبت باید با توجه به حکمت و مصلحت بر اساس صبر و شکیبایی باشد و بیتابی نکند و رفتار هیجانی و غیر طبیعی از خود بروز ندهد. 
براساس آیه 155 سوره بقره در برابر مصیبت‌هایی که موجب کاهش در جان و مال و امور دیگر می‌شود، باید صبر و شکیبایی پیشه کرد.
یکی از مهم‌ترین شاخصه‌ها در واکنش انسانی، پذیرش این واقعیت است که هر امری چه براساس مصلحت یا حکمت، از منشا خداوند است. از این رو باید گفت در برابر مصیبتی که در آیه 155 سوره بقره بیان شده این برخورد را داشته باشد که در آیه 156 به آن‌اشاره می‌کند و می‌فرماید: الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُواْ إِنَّا للهِ وَإِنَّـا إِلَيْهِ رَاجِعونَ؛ همان كسانى كه چون مصيبتى به آنان برسد، مى‏گويند: «ما از آنِ خدا هستيم، و به سوى او باز مى‏گرديم.»
پس باور به این مطلب و تکرار آن در قالب استرجاع (گفتن إِنَّا لله وَإِنَّـا إِلَيْهِ رَاجِعونَ) به انسان کمک می‌کند تا نسبت به مصیبت‌ها واکنش غیرطبیعی و غیرمعقول نداشته باشد و بپذیرد که بنا به حکمت و مصلحتی است که خداوند می‌داند. همین آگاهی و علم و باور به حکمت و مصلحت است که آدمی را آرام می‌کند و صبر را موجب شده و بیتابی را از او می‌گیرد و انسان را شکیبا می‌سازد.
البته از آنجا که بسیاری از مصیبت‌هایی که انسان در جان و جامعه و جهان گرفتار آن است، ارتباط تنگاتنگی با کنش‌ها و اعمال خود او دارد، باید هنگام برخورد با مصیبت به تدبر و درنگ در آنها پردازد؛ چرا که بسیاری از این مصیبت‌ها به خاطر خطا،‌اشتباه و گناه و دیگر رفتارهای نادرست ماست. پس باید برای رهایی از آنها دست به دامن استغفار و توبه شد.
شاید داستان حضرت آدم(ع) و نخستین خطا و ترک اولای او که موجب برهنگی و سپس هبوط او شد، بهترین شاهد مثال باشد؛ زیرا او توانست از تبعات بیشتری که فعل خود او موجب شد جلوگیری کند. از این رو حضرت آدم(ع) دست به ابزار توبه شد و با توبه امکان تغییر شرایط را یافته و زمینه هدایت و بازگشت به جای نخست و حتی برتر را به دست آورد؛(بقره، آیات 35 تا 38) در حالی که ابلیس حاضر به توبه و استغفار نشد و با استکبار و تعبیرات زشتی چون مرا فریفتی و گرفتار غرور کردی، نه تنها توبه نکرد بلکه شرایط را بر خود سخت‌تر کرد و خداوند افزون بر هبوط او را از درگاه خویش راند و شیطان رجیم شد.(حجر، آیات 32 تا 39؛ ص، آیات 74 تا 77؛ اعراف، آیه 16)