kayhan.ir

کد خبر: ۲۶۹۵۶۶
تاریخ انتشار : ۳۰ تير ۱۴۰۲ - ۲۳:۳۲
حیات‌نامه فکری و سیاسی علامه محمدتقی مصباح یزدی - از تولد تا پیروزی انقلاب اسلامی(1357-1313) – ۵۷

لو رفتن گروه سری 11نفره

 

دکتر سهراب مقدمی شهیدانی
با نزدیک شدن به ایام نوروز سال 1345 و با توجه به نقش برخی فضلای قم در تحریک بدنه طلاب و سامان‌دهی مبارزات سیاسی، در تاریخ 28 اسفند 1344 ساواک قم مأمور شد به طور ویژه بر فعالیت‌های برخی از اساتید قم از جمله آذری قمی نظارت داشته، ضمن پرونده‌‌سازی، زمینه را برای دستگیری و تبعید آنان از قم فراهم سازد.1
همزمان با آغاز سال نو در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها گروهی از این افراد از جمله آقایان ربانی شیرازی، آذری قمی، منتظری، جنتی و مروارید دستگیر شدند که به دنبال آن، گروه سرّی یازده نفره نیز لو رفت.
عدم مراعات جوانب امنیتی از سوی آقای آذری موجب شد اسا‌سنامه گروه سرّی یازده‌نفره که به خط آیت ‌الله مصباح (دبیر جلسات گروه) نوشته شده بود، در کتابخانه آقای آذری قمی یافت شود و در اختیار ساواک قرار گیرد. آقای آذری معمولاً اعلامیه‌های سیاسی را در میان کتب خود می‌گذارد و گمان نمی‌کرد کسی بتواند آنها را بیابد.2 و این تسامح، موجب لو رفتن گروه سرّی، و عواقب وخیم بعدی شد و متأسفانه بر روند مبارزات نیز تأثیرات منفی زیادی بر جای گذاشت.
آنچه مشهور است این نقل تاریخی است که انجمن سرّی یازده نفره پس از جست‌وجوی بیت آقای آذری قمی و کشف اساسنامه آن در کتابخانه وی لو رفته است، اما آقای منتظری در خاطرات خویش به طور ناخواسته اعتراف می‌کند که کمی قبل‌تر از دستگیری آقای آذری قمی و کشف اساسنامه، به وجود چنین انجمنی در بازجویی‌هایش اقرار کرده بود و چند روز بعد، با دستگیری آقای آذری قمی، اساسنامه هم به دست ساواک افتاد. آقای منتظری می‌گوید:«پس از آن‌که مدتی از بازداشت من گذشت و بازجویی‌ها تقریباً تمام شده بود باز یک روز مجدداً مرا برای بازجویی خواستند و آن وقتی بود که آقای آذری قمی را گرفته بودند و اساسنامه جلسه یازده نفری را که به عنوان اصلاح برنامه‌های درسی حوزه بود به‌دست آورده بودند. من در بازجویی‌های قبلی اهداف سیاسی آن جلسه را لو نداده بودم،3 و گفته بودم در آن جلسه یازده نفری هدف ما اصلاح برنامه‌های درسی حوزه بود، همین حرف‌هایی که الان می‌گویند حوزه‌ها اصلاح باید گردد، اما در پوشش آن مسائل سیاسی را هم در نظر داشتیم،...»4 در کنار اساسنامه 63 ماده‌ای گروه سرّی یازده نفره، آیین‌نامه‌ انضباطی هفت‌ماده‌ای وجود داشت که شرایط اخلاقی اعضا را مشخص می‌کرد. هر یک از اعضای گروه مسئولیت یک بخش از تشکیلات را برعهده داشتند.5 کشف این جریان، برای ساواک آنچنان وحشت‌آور جلوه کرد که بلافاصله رئیس‌ ساواک قم مورد توبیخ قرار گرفت و از قم منتقل گردید. به دنبال فاش شدن این جریان عده‌ای دستگیر و عده‌ای فراری شدند.6 چند نفر ازجمله آقایان آذری قمی، منتظری، مشکینی، دستگیر، و برخی دیگر مانند آقایان سیدمحمد خامنه‌ای، اکبر ‌هاشمی رفسنجانی، مصباح یزدی و... متواری و مخفی شدند.7
آیت ‌الله مصباح یزدی در رابطه با لو رفتن گروه سرّی یازده نفره می‌گوید: «بازنویسی اساسنامه بعد از تصویب به خط بنده بود و چندتا نسخه داشت که یکی از این نسخه‌ها در دست یکی از برادران مانده بود. ایشان را به مناسبتی دستگیر کرده بودند و بعد خانه‌اش را تفتیش کردند که لای کتاب‌هایش یک چنین نامه‌ای را پیدا کرده بودند. معروف بود که ایشان در بازجویی‌ها گفته است که اساسنامه به نام کیست و اعتراف کرده بود که اساسنامه به خط فلانی [ آقای مصباح] است. وقتی این اساسنامه را با آن نامه‌ای که خدمت حضرت امام [در سال 42] نوشته بودم تطبیق کرده بودند، مطمئن شده بودند که این کار من است. با آن سابقه‌ای من که نسبت به نشریات بعثت و انتقام داشتم-خصوصاً راجع به انتقام- این‌ها خیلی نسبت به من حساس شدند و تصمیم گرفتند تعقیب کنند. خوشبختانه آدرس درستی از من نداشتند و من هم که به مخفی‌کاری عادت کرده بودم، سعی نمی‌کردم خودم را در جایی مطرح کنم. آنها من را نمی‌شناختند تا این‌که از طریق ساواک اصفهان به یزد رفته بودند. از آن‌جا که در برگه‌های‌شان محمدتقی يزدی یا مصباح یزدی نوشته بودند، سراغ من به یزد رفته بودند و این طرف و آن طرف من را تعقیب کرده بودند تا این‌که از بستگان من عمویم را شناخته بودند. سراغ ایشان رفته بودند که این کجاست و به او فشار آورده بودند تا ایشان گفته بود اصلاً یزد نیستند، مهاجرت کرده و از او آدرسی نداریم، از طرفی هم من از این جریان، درست اطلاع نداشتم.»8
در گزارش‌ها ساواک از بازجویی آقایان ربانی شیرازی، منتظری و آذری قمی در سال 1345، پیرامون اعلامیه «اعلام خطر»، که منجر به لو رفتن گروه سری یازده نفره شد، نام آیت ‌الله مصباح یزدی هم آمده است.
بعد از دستگیری عده‌ای از فضلاء که منجر به لو رفتن گروه یازده نفره گردید، عده‌ای از فضلای قم با نوشتن نامه‌ای خطاب به مراجع عظام ایران و عراق خواهان فشار آوردن به رژیم به‌خاطر بازداشت این افراد شدند که در این نامه، نام آیت ‌الله مصباح یزدی
نیز به چشم می‌خورد.9 این درحالی است که خود ایشان در همین ماجرا و به دنبال لو رفتن گروه سرّی، تحت تعقیب قرار گرفت. در نامه سرگشاده فضلا و محصلین حوزه علمیه قم به مراجع عراق و ایران، ضمن یادکرد مقامات حوزوی برخی فضلای مبارز، با ادبیاتی تند و تهدیدآمیز، نسبت به عواقب دستگیری فضلای مبارز، هشدار داده شد.10 همچنین در تلگرافی که بلافاصله در فروردین 1345 به زندان قزل قلعه فرستاده و در آن از دستگیر شدگان آن واقعه، آقایان منتظری، ربانی شیرازی و آذری قمی ابراز همدردی شده، نام آیت الله مصباح به چشم می‌خورد.11
زندگانی مخفی آیت‌الله مصباح و ناتوانی ساواک در دستگیری ایشان
طبق اسناد موجود از ساواک، بعد از لو رفتن گروه یازده نفره آیت‌الله مصباح یزدی به عنوان دبیر این گروه، توسط ساواک شناسایی شد و از سوی ساواک مرکز تحت تعقیب قرار گرفت.12
متن سند دستور ساواک برای دستگیری آیت‌الله مصباح در خرداد 1345:
«تلگرافات صادره
1- به ساواک قم
2- از اداره کل سوم (316) خیلی محرمانه
دستور فرمایید محمدتقی مصباح یزدی را دستگیر و به مرکز اعزام ‌نمایید ـــــــــ مقدم
5/3/45 امضاء»
پانوشت‌ها:
1- سیر مبارزات امام خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ج 11، ص144.
2- خاطرات سید محمد خامنه‌ای، صص 216-217، همچنین: خاطرات آیت ‌الله مسعودی خمینی، ص282.
3- آقای منتظری در این بخش تلویحاً بر لو رفتن ماجرا توسط آقای آذری اشاره دارد و ضمناً از خود نیز رفع اتهام کرده است. در این فراز مشخص می‌شود او اطلاعاتی در مورد گروه داده بود و صرفاً جهت سیاسی بودن آن کتمان کرده است حال آنکه این گروه از اساس سری بوده و همین میزان اطلاعات که او داده نیز برخلاف اصل کتمان بوده است. البته در خاطرات سیدمحمد خامنه‌ای و دیگران، نمونه‌هایی از بی‌احتیاطی آقای منتظری در حفظ اسرار و بی‌توجهی به قواعد کار تشکیلاتی ذکر شده است. به نظر می‌رسد بعد از بازجویی آقای منتظری و ارائه اطلاعاتی درباره این گروه سری، ساواک نسبت به این گروه حساسیت ویژه پیدا کرده و نتیجه این حساسیت دستیابی به اساسنامه گروه بوده است.
4- خاطرات آیت ‌الله منتظری، اتحاد ناشرین ایرانی در اروپا، 1379، دوره یک جلدی، ص190-191.
WWW.AMontazeri.com
5- جامعه مدرسین از آغاز تا اکنون، ج 1، ص 143-149
6- همان، ج2، ص41.
7- خاطرات آیت ‌الله سید محمد خامنه‌ای، ج1. صص 215-220.
8- ذوالشهادتین امام، ص117-118.
9- اسناد انقلاب اسلامی، ج3، صص 195-196.
10- اسناد انقلاب اسلامی، ج3، صص 195-196.
11- اسناد انقلاب اسلامی، ج3، ص 199.
12- متأسفانه در بسیاری از منابع، حتی در منابعی که به شکل اختصاصی به زندگی آیت ‌الله مصباح پرداخته‌اند به شکل تفصیلی به موضوع دستگیری و بازجویی ایشان اشاره نشده است و برخی منابع نیز به شکل کاملاً غیرحرفه‌ای آن را طرح کرده‌اند که از اساس مباحث طرح‌شده آنها از حیز انتفاع ساقط است. (به عنوان نمونه ر.ک: حقیقت شرق: نگاهی بر زندگی و خاطرات حکیم فرزانه حضرت آیت ‌الله مصباح، ص63-64.)