kayhan.ir

کد خبر: ۲۶۹۳۴۹
تاریخ انتشار : ۲۶ تير ۱۴۰۲ - ۲۱:۴۸

اخبار ویژه

 
 
اعتراف هم میهن به کلاه بزرگی که اوباما سر روحانی گذاشت
روزنامه هم میهن بر خلاف دعاوی دولتمردان روحانی می‌گوید: «توافق هسته‌ای عملاً نه توافقی میان دو کشور، که میان دو دولت روحانی و اوباما بود».
این روزنامه نوشت: «23 تیرماه سال 94، برجام به تصویب کشورهای 1+5 رسید و نشانه‌هایی از تغییر راهبرد در سیاست خارجی ایران و آمریکا را نسبت به هم نمایان ساخت. مشکل اصلی از ابتدا، خوش‌بینی فزاینده طرفین به این توافق بود. طرف ایرانی به دلایلی همچون کسب پول‌های بلوکه‌شده، خروج ایران از فصل هفتم منشور ملل متحد و فراهم شدن زمینه سرمایه‌گذاری خارجی، از امتیازات به‌دست‌آمده خشنود بود و طرف آمریکایی به برجام به‌عنوان پیش‌زمینه‌ای جهت متفاوت شدن سیاست خارجی ایران نگاه می‌کرد. طرفین، قطعنامه ۲۲۳۱ را به‌عنوان ضامنی قوی جهت ماندگاری برجام نگاه می‌کردند اما چالش موجود این بود که برجام توافقی میان دولت اوباما و روحانی بود و در هر دو کشور، اجماع قوی در مورد آن وجود نداشت. در ایران دولت روحانی به‌دنبال بزرگ‌ترین دستاوردش در شرایط تحریمی بود که به آن دست یافت؛ اما برخی نهادهای قدرت با مفاد آن زاویه داشتند و در آمریکا نیز برجام با دور زدن مهم‌ترین نهاد قانونگذاری آمریکا یعنی «سنا» به سرانجام رسید.
با تحول در دولت آمریکا و روی کارآمدن دونالد ترامپ، معنای این توافق برای آمریکای ترامپ بسیار کمرنگ بود. در برجام هیچ سود اقتصادی معناداری برای آمریکا دیده نشده بود و از سوی دیگر این موضوع از نگاه رئیس‌جمهوری با نگاه بیزنس‌من‌گونه اصلاً مطلوبیت لازم را نداشت. این درحالی بود که برجام، تورم انتظاری را در ایران به پایین‌ترین حد ممکن رساند و ایران را از خطر حمله نظامی برای مدتی دور نگه داشت و با به‌رسمیت شناخته شدن غنی‌‌سازی تا حدود 
چهار درصد، برای اولین‌بار آمریکا، به غنی‌‌سازی  کشوری دیگر رسمیت می‌بخشید.
مفاد برجام طوری چیده شده بود که مظنون اصلی خروج از آن احتمالاً ایران خواهد بود، اما خروج رسمی از برجام از سوی آمریکای ترامپ صورت گرفت. خروج دولت ترامپ به امضاکنندگان برجام یادآور ساخت که صرف تایید یک دولت به پایداری توافق کمک نمی‌کند و تنها رای سنای آمریکا به توافق می‌توانست «ضامن محکم» ماندگاری برجام باشد و از سوی دیگر خوش‌بینی طرف آمریکایی هم برای گسترش مذاکرات به فراتر از برجام نیز به محاق رفت.
آنالیز برجام با توجه به شرایط فعلی در دولت رئیسی، دولتی که به تعبیر اقتصاددانان برجسته به‌عنوان تنها دولت در دو سال پیاپی تورم دورقمی بالای پنجاه درصد را از پایان جنگ جهانی دوم تاکنون به ملت ایران تحمیل کرده است، نشان از آن دارد که برجام آن‌چنان که دشمنانش در ایران بیان می‌کردند توافق بدی نبود و از سوی دیگر آمریکای بایدن و اسرائیل هم نتوانستند توافق جامع‌تری را به ایران بقبولانند و افزایش غنی‌‌سازی ایران به شصت درصد نشان از آن دارد که این توافق برای آنها نیز بدون مزیت نبوده است و حداقل از نظر امنیتی مؤثر بوده است.».
درباره این تحلیل باید یادآوری کرد که روحانی و تیم وی در دولت مدعی بودند برجام تضمین شده از سوی شورای امنیت سازمان ملل و یک توافق معتبر جهانی است و آمریکا نمی‌تواند آن را نقض کند. اما حالا هم‌میهن اذعان می‌کند توافقی میان روحانی و اوباما بوده است! اگر واقعیت این است چرا روحانی به صورت یکطرفه اعتماد کرد و بدون این که کوچک‌ترین تضمینی بگیرد، با ادعای «امضای کری تضمین است»(!) همه امتیازات را یک‌جا قبل از فرا رسیدن روز اجرای برجام واگذار کرد و شش سال بعد را از موضع ضعف و التماس به دنبال دولتمردان آمریکایی و اروپایی دوید؟ این اعتماد در حالی است که مقامات اوباما بارها با صراحت گفتند هیچ اعتمادی به ایران ندارند و عدم توافق را بهتر از توافق بد می‌دانند. بدتر این که دولت روحانی تعبیه مکانیسم یکطرفه ماشه علیه ایران را هم به عنوان تهدید همیشگی بالای سر خود پذیرفت!
در حالی که روحانی اوباما را به خاطر یک ربع مکالمه تلفنی، مودب توصیف می‌کرد و به او اعتماد کامل کرده بود، دولت اوباما در اقدامی تحقیر‌آمیز، به حمید ابوطالبی (معاون سیاسی دفتر روحانی و نامزد وی برای نمایندگی دفتر ایران در سازمان ملل) ویزا نداد و او را با وقاحت تروریست خواند! پس از آن هم تحریم‌های ویزایی و آیسا و سیسادا را به اجرا گذاشت و هیئت‌های تهدید به کشورها گسیل داشت تا کسی جرأت سرمایه‌گذاری جدی با ایران را نداشته باشد. صرفا چند توافق روی کاغذ میان چند شرکت اروپایی و دولت روحانی انجام شد که صرفا تاریخ مصرف کوتاه (برای تاثیرگذاری بر انتخابات اسفند سال 94 مجلس و خرداد 96 ریاست جمهوری) داشت.
نکته بعدی این است که برخلاف ادعای هم‌میهن، هدف آمریکا از برجام سود اقتصادی نبود بلکه دنبال ریل‌گذاری برای خلع قدرت از ایران بود و هنگامی که توانست ضربه اول را با برجام بزند، اقدام به گروگانگیری برجام در هر سه دولت اوباما و ترامپ و بایدن برای باج‌خواهی بیشتر کرد.
دیگر این که برجام، سازوکاری برای معتاد‌سازی و شرطی‌‌سازی اقتصاد ایران بود، یعنی یک شیرینی موقت انتظاری و القایی را با کمک محافل غربگرا در داخل ارائه کرد تا سپس بتواند با تحمیل تورم 50-60 درصدی، تسلیم ایران را طلب کند و قبول این خدعه دشمن، خیانت بود و نه خدمت.
درباره غنی ‌سازی هم گفتنی است که این حق تصریح شده ایران به عنوان عضو آژانس و معاهده NPT است و تنها هنر برجام این بود که اولا ایران را به عنوان یک استثنا و متهم ویژه آژانس مطرح کند، ثانیا محدودیت‌های غیرقانونی مثل سقف غنی‌‌سازی 3/5 درصد، ممنوعیت به کارگیری سانتریفیوژ‌های پیشرفته، سقف 300 کیلویی برای مواد غنی‌سازی شده (و الزام خارج کردن 9700 کیلو گرم اورانیوم غنی شده از ایران)، بتن‌ریزی در رآکتور اراک و... را تحمیل نماید و عجیب است که هم‌میهن همین خسارت‌ها را به عنوان دستاورد جا می‌زند.
 
وقتی آینه‌های عبرت مدعی حکمرانی خوب می‌شوند
ارگان مطبوعاتی حزب کارگزاران می‌گوید عبدالناصر همتی از موضع نقد شیوه حکمرانی دولت رئیسی است و دولت باید فرصت‌های از دست رفته را دریابد.
روزنامه سازندگی نوشت: در حالی که ماحصل و دستاورد سفر رئیسی به آفریقا «توافق بر سر تهاتر محصولات پتروشیمی با کالاهای اساسی» تبیین شده، اصولگرایان‌، حامیان دولت و رسانه‌های منتسب به این جریان به تمجید از این سفر پرداختند و خود رئیسی هم تعبیر «سرزمین فرصت‌ها» را برای آن به کار برد و نقد برخی از کارشناسان و سیاسیون در این راستا را فاقد اهمیت خوانده بود. 
رئیسی همچنین گفته بود «اراده ما بر تعامل با همه کشورهای جهان است‌، دنیا فقط به چند کشور غربی خلاصه نمی‌شـود که خودشان را جامعه جهانی می‌دانند. همان‌طور که قاره آمریکا و آسیا مهم است‌، آفریقا هم مهم اسـت و ظرفیت‌های بسیاری دارد.» این سخنان رئیسی با واکنش «عبدالناصر همتی» استاد اقتصاد دانشگاه تهران و از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ مواجه شد و در توئیتی در پاسخ به این سخنان رئیس‌دولت سیزدهم نوشت که «آقای رئیسی در آفریقا به درستی گفته‌اند؛ دنیا فقط آمریکا و اروپا نیست. ولی ایران کشوری درحال توسعه و در کنار روابط با کشـورها‌، بیش از هر چیز‌، به سرمایه و تکنولوژی نیاز دارد. آمریکا و اروپا ۴۳ درصد و آفریقا ۳ درصد تولید دنیا را دارا هستند! استحقاق ملت ایران بیش از اینهاست. فرصت‌ها را نباید از دست داد». 
همتی در طول این دو سالی که رئیسی در مقـام رئیس‌جمهور امور اجرایی کشور را بر عهده گرفتـه‌، انتقادهای جدی به عملکرد و ارزیابی‌های سیاسی رئیسی و دولت وی وارد کرده است. این اقتصاددان‌، دال محوری انتقادات خود به دولت رئیسی را ذیل اینکه نـحـوه حکمرانی بر مبنای «شـاخص‌های کلان اقتصـاد» ارزیابی می‌شـود‌، متمرکز کرده و متذکر شده که «پیشرفت‌های موردی و خرد» نمی‌تواند معیار مناسب و خردگرایانه‌ای از اقتصاد کشور به دست دهد.»
درباره این تحلیل عوامانه روزنامه سازندگی گفتنی است که اولاً واردات کالاهای اساسی، به 15 میلیارد دلار ارز در هر سال نیاز دارد و بنابراین تأمین این نیاز بدون استفاده از درآمدهای ارزی، اتفاق مهمی است که از جهات متعدد می‌تواند تأثیرات مثبت در کاهش تورم حاصل از کمبود منابع ارزی داشته باشد. 
ثانیاً این سفر صرفاً مربوط به امور فوق نبوده و موارد متعددی مانند کشت فراسرزمینی، صادرات محصولاتی مانند پهپاد و خودرو و محصولات پتروشیمی و همچنین صادرات فنی و... را شامل می‌شود و در میان مدت می‌تواند 
تجارت 10 میلیارد دلاری و بیشتر را به همراه داشته باشد.
ثالثاً حتی کار و التماس دولت روحانی هم موجب آن نشد که در برجام و پسابرجام، حتی چیزی در حد 3-4 میلیارد دلار سرمایه از طرف غرب جذب ایران شود و معلوم نیست آقای همتی (رئیس کل بانک مرکزی روحانی) به عنوان رکورددار بیشترین آمار منفی اقتصادی، چگونه رویش می‌شود به جای اعتراض به کلاهبرداری و خیانت‌های برجامی اروپا و آمریکا، مالکان سرمایه‌گذاری آنها در ایران و اروپا را برای افکار عمومی فاکتور کند. اگر قرار بود غربی‌ها در جریان دیپلماسی عمومی مرتکب فریبکاری علیه مردم ما شوند، آیا غیر از ادبیات مذکور را به کار می‌بستند؟ آیا غرب در برجام و پسابرجام، سرمایه و کمک متناسب به ایران ارائه کرد؟
رابعاً طرف‌های غربی بالاترین سرمایه‌گذرای‌ها و تجارت‌ها را با کشورهای آفریقایی، به خاطر منابع غنی معدنی و کشاورزی آنها داشته‌اند و عجیب است که غربگرایان در ایران، به تحقیر آفریقا می‌پردازند. کنایه‌گویی‌های غربگرایان در حالی است که رئیس سازمان برنامه در سال‌های پایانی برجام تصریح کرد: نمی‌توانیم حتی یک قطره نفت بفروشیم.
خامساً حزب کارگزاران و امثال آقای همتی با کارنامه فاجعه‌بار دولت روحانی، حق ندارند درباره حکمرانی خوب، حرف‌های از دست رفته و مسائلی از این دست حرف بزنند چه این که رکوردهای تاریخی سالانه رشد نقدینگی در همان دولت و به‌طور خاص در دوره مسئولیت آقای همتی در بانک مرکزی ایجاد شده (رشد ۴۰.۶ درصدی نقدینگی در سال ۱۳۹۹) و ازاین‌ حیث، لقب سلطان رشد نقدینگی برازنده وی است. همچنین است ثبت بالاترین رکورد‌های تورمی و درصد جهش قیمت ارز و کسری بودجه 480 هزار میلیاردی در دولت روحانی.
جالب این که روزنامه سازندگی تیرماه پارسال، اظهارات همتی را پاس گل به منتقدان دولت روحانی خوانده و نوشته بود: اظهارنظرهای تکان‌دهنده همتی درباره چـاپ بی‌رویه پول در دولت روحانی به این زودی‌هـا از یاد مدافعان رئیسی و منتقدان روحانی نخواهد رفت. او در کلاب‌هاوس با‌اشاره به مجموع چاپ پول در دولت روحانی گفت: « مجموع پولی که مـا به اصطلاح متـداول در چند دفعه چاپ کردیم ۲۰۰ هزار میلیارد تومان بود که برایش پشتوانه تعریف کردیم مثلا گفتیم ما از دولت‌، پول نفتی که سال آینده می‌فروشد را سلف خری کردیم‌، به دولت این رقم پول دادیم کارش راه بیفتد‌، گفتیم ما پولهای بلوکه شده در کره جنوبی یا بدهی گازی عراق را قبول می‌کنیم هر وقت دادند می‌گیریم‌، انگار چک گرفتیم به دولت پول دادیم که مجموع این نـوع پولها به اضافه اختیاراتی که داشتیم جمعا ۲۰۰ هزار میلیارد تومان بود. این مقدار نقدینگی اضافی است که ما وارد چرخه اقتصـاد کردیم که البته چون پشتوانه نداشت این پول تورم ایجاد کرد. من محاسباتی داشتم و انتظار داشتیم حداکثر تورم ما ۳۵ درصد شـود ولی وقتی گزارش‌هـا را می‌دیدم که وزارت صمـت یا مراکز اقتصادسنجی و پژوهشی تورم را بالای ۵۰ درصد یا ۶۰ درصد اعلام می‌کنند‌، دنبال علتها بودم. این اواخر متوجه شدم دولت حقوق‌ها را بعضا دو برابر کرده یعنی ۱۰۰ درصد افزایش داده است. یا چند هزار میلیارد تومان به رفع مشکل ریزگردها اختصاص داد... آقای روحانی به نوبخت اختیـار داده یا الزام کـرده بود هر وزارتی یا هر سازمان دولتی هر قدر اعتبار خواسـت بدهد و کاری نداشته باشد این رقم‌ها در بانک مرکزی پشتوانه دارد یا ندارد. یک روز که آقای نوبخت رقمی بالا برای یک پروژه حواله کرده بود‌، من نامه را با توضیح یکی از معاونان دریافت کردم که نوشته بود این پول خیلی زیاد اسـت، نداریم. من هم آن سـند را در کارتابل ‌انداختم تا بعد با آقای نوبخت صحبت کنم. دو سـه روزی گذشت آقای روحانی تماس گرفت؛ بی‌مقدمه و احوال‌پرسی گفت چرا پول این پروژه را نداده‌ای؟ گفتم از کجا بدهم؟ گفت: رقم دادن که کجا ندارد. سـند بزن این عدد میلیارد داده شـد بـا بقیه‌اش کار نداشته باش...».
سازندگی آن زمان افزوده بود: با همه احترامی که برای آقای همتی قائل هستیم‌، اظهارات ایشان قرائت یک سویه و به نوعی‌شانه خالی‌کردن از زیر بار مسئولیت است‌، بر اساس قرائت همتی‌، مقصر همه‌اشتباهات آن دوران‌، دیگران هستند. همه «دروغ گفتند» اما او که سکان را در دست داشت و مسیر را ‌اشتباه رفت به خاطر فشار دیگران بود.