نگاهی به چهار نمایش در جشنواره تئاتر عروسکی
غنای پاک وطن در گوش یک تاریخ شهیدپرور...
مهدی امیدی
نوزدهمین جشنواره بینالمللی نمایش عروسکی (مبارک) با چشماندازها و ایدههای متفاوتی برگزار و با استقبال قابل توجهی هم مواجه شد.
این جشنواره در بخشهای داخلی و بینالملل سعی دارد نمایش با کیفیتی را ارائه داده و به تعاملی درست با عموم مردم و همچنین قشر هنرمند برسد. در خلال طیف گسترده نمایشها و اجراها یک مضمون و ایده برجسته به چشم میخورد. مضمونی که نسبتی مستقیم با مردم، تاریخ آنها و از همه مهمتر «وطن» دارد. وطنی که در طی قرنها با سلطه پادشاهان ددخو، ظالم، وابسته و خونخوار دست و پنجه نرم کرده تا به این نقطه رسیده است. به یک ایستگاه. ایستگاه استقلال و امنیت. جشنواره نمایش عروسکی با چهار نمایش به تلاشهایی که برای رسیدن به این ایستگاه انجام شده، میپردازد.
«سبز- آبی» به کارگردانی مرجان خورسند، «میرزا محمد» ساخته قاسم تنگسیرنژاد، «۲۸۰مین شب سال» اثر مرجان پورغلامحسین و «پیراهنی به نام جنگ» به کارگردانی سرگل اسلامیان. این چهار نمایش دغدغه خود را در قالب روایاتی از رشادتهای رزمندگان به روی صحنه آوردهاند. آنها به عروسکانی جان میبخشند که در روزگاری به مثابه یک انسان زنده برای پاسداری از میهن جنگیدهاند. اکنون پاکبازی این دلاوران در مدیوم نمایش عروسکی برای مردم بازگو میشود.
هرکدام از نمایشهای مذکور فراستی به کار بستهاند تا ورای مضمون دفاع مقدس مفهوم دیگری را آشکار کنند. به عنوان مثال نمایش «میرزا محمد» سعی میکند شخصیتی تاریخی را به تماشاگر معرفی کند. میرزا محمد خان غضنفرالسلطنه شخصیتی است که در برابر هجوم بیگانگان به جنوب کشور ایستادگی میکند. شاید این کاراکتر برای همگان شناختهشده نباشد! این امر میتواند در تاریخ قابل تعمیم باشد. شخصیتهای دیگری همچون میرزا محمد هستند که کنشهای قهرمانانهشان در کنج تاریخ بیصدا مانده. قاسم تنگسیرنژاد پیرامون این مورد میگوید: «داستان نمایش «میرزامحمد» واقعهای تاریخی را روایت میکند که تا پیش از این به دلایل متعدد موردتوجه قرار نگرفته است. بخشی از دلایل مغفول ماندن این بخش از تاریخ حضور پررنگ و بلامنازع زنان در شکلدهی آن است و همین موجب شده است که بعضاً درخواستهایی برای تأکید بر نقش مردان در این رخداد نیز شنیده شود. این زنان که طبق اسناد تاریخی تعدادشان به ۹ تن میرسد، پس از اسارت مردانشان به دست انگلیسیها با حضور در منطقه لَرده در قلب کوههای گیسکان چنان عمل میکنند که ارتش انگلیس با حدود دویستوخردهای جانباخته، ناچار به واگذاشتن اسرا و عقبنشینی میشوند. آنچه من میخواستم به تصویر بکشم، ایستادگی این زنان در برابر ظلم بود.»
یکی از شاخصههای مهم که در این چهار نمایش رویت میشود، جایگاه زنان پاینده و شجاع است. این مهم در نمایش «پیراهنی به نام جنگ» و همچنین «میرزا محمد» مشهود است.
یکی دیگر از نمایشهای قابل توجه در میان چهار اثر گفتهشده «۲۸۰مین شب سال» است. این اجرا به سبک میکرو- تئاتر ۱۲ ساعت از عملیات کربلای۴ را نمایش میدهد. عملیاتی که با هدف فتح بصره پیریزی شده بود. این نمایش در روز سهشنبه ۱۳ تیر به دلیل استقبال کمسابقه تماشاگران به جای دو سانس در سه سانس اجرا رفت. یکی دیگر از نمایشهایی که در این دسته قرار میگیرد، «سبز آبی» است. قصه شخصیتی که از غواصی به روایت پرشور دفاع مقدس نقبی زده و خمیرمایه عشق به سرزمین و پرچم ایران را برای تماشاگر آشکار میکند.
در مجموع هر چهار نمایش سعی دارند هویت ملی را با غنایی هنرمندانه به گوش تماشاگر رسانده و در طول اجراهایشان فرهنگ بومی و اقلیمی ایران را پاس بدارند. هویتی که با خون شهدا از نفوذ بیگانه و اجنبی در امان مانده است.