kayhan.ir

کد خبر: ۲۶۸۴۷۳
تاریخ انتشار : ۱۴ تير ۱۴۰۲ - ۲۱:۵۷

در راه، عزيزي ست كه با آمدنش هر قطب‌نما قبله‌نما خواهد شد!(چشم به راه سپیده)

 
 
 
از ماه بپرس 
کیست الله؟ بیا از ولی‌الله بپرس
مقصد قافله را از بلد راه بپرس
پاسخی می‌دهدت بی‌حد و ‌اندازه، فقط
به رکوعی برس و پرسش کوتاه بپرس...
راز مقبولیت بندگی حق را از
«اَشهَدُ اَنَّ عَلِیّاً وَلِیُ الله» بپرس
یازده آینه تفسیر کرامات علی‌ست
آخرین آینه پنهان شده، از آه بپرس
چارده قرن گذشت و غم مولا جاری‌ست
در دلش بغض عمیقی‌ست که از چاه بپرس
یوسف فاطمه زندانی بی‌مهری ماست
ابر را پس بزن ‌ای منتظر! از ماه بپرس
علی سلیمانیان
پرسه در خیال
در آسمان غزل عاشقانه بال زدم
به شوق دیدنتان پرسه در خیال زدم
در انزوای خودم با تو عالمی دارم
به لطف قول و غزل قید قیل و قال زدم
کتاب حافظم از دست من کلافه شده‌ست
چقدر آمدنت را چقدر فال زدم
غرور کاذب مهتاب ناگزیر شکست
همان شبی که برایش تو را مثال زدم
غزال من غزلم، محو خط و خال تو شد
چه شاعرانه بدون خطا به خال زدم
به قدر یک مژه برهم زدن تو را دیدم
... تمام حرف دلم را در این مجال زدم
سید حمیدرضا برقعی
فقط برای تو
فقط برای تو از انتظار خواهم گفت
و از ظهور تو با افتخار خواهم گفت
به یمن رجعت سبزت برای باغ دلم
ز بوستان همیشه بهار خواهم گفت
و هر شبی که به یادت ستاره باران است
ز روی ماه تو بی‌اختیار خواهم گفت
و دسته دسته غزل‌های سرخ و سبزم را
به شوق آمدنت بی‌گدار خواهم گفت
و فصل فصل نگاهم برای توست هنوز
فقط برای تو از انتظار خواهم گفت
سیده مریم میرهاشم زاده
عقربه‌های پیر
می‌شود باز بگویند که بی‌تقصیرند
جمعه‌هایی که بدون تو چنین دلگیرند
باز در گوش زمان ثانیه‌ها می‌گفتند
خسته از چرخش این عقربه‌های پیرند
***
دلت می‌آید آیا...
تو که درد آشنای اهل دردی
تو که دست کسی را رد نکردی
بگو حالا که دل‌هامان شکسته
دلت می‌آید آیا برنگردی؟
***
کافی نیست
برای آمدنت انتظار کافی نیست
دعا و ‌اشک و دل بی‌قرار کافی نیست
به جرم عشق تو بگذار آتشم بزنند
برای کشتن حلاج، دار کافی نیست
***
استخاره
مفهوم انتظار فقط در نظاره نیست
جایی که نور هست مجال ‌اشاره نیست
یا صاحب‌الزمان به ظهورت شتاب کن
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
***
قبله‌نما
صبحي گره از زمانه وا خواهد شد
راز شب تار برملا خواهد شد
در راه، عزيزي‌ست كه با آمدنش
هر قطب‌نما قبله‌نما خواهد شد!
***
مرغ دل
مست می ‌وصالم آقا بده جوابی
جانم فدای نامت دیگر نمانده تابی
آقای خوب قلبم این‌جا دلی شکسته
این‌جا دلی اسیر است از شرم و از خرابی
آقا نشانی‌ات را مرغ دلم نداند
این مرغک گنهکار دنبال دان و آبی
هر دم صدای قلبم آهسته می‌شود تو
اما هنوز غایب دریایی و سرابی
محو نگاه جانت گشته است چشم جانم
دیدار تو به رویا آری شبیه خوابی
این کوچه و خیابان بی‌تو صفا ندارد
همچون تمام دریا در موجی از حبابی
ای حاجت رمیده ‌اشفع‌لنا بخوان تو
در ابتدای نامش دانم که مستجابی
مریم توفیقی