kayhan.ir

کد خبر: ۲۶۸۳۴۲
تاریخ انتشار : ۱۳ تير ۱۴۰۲ - ۱۹:۵۴
خام‌فروشی در تجارت خارجی و راه‌های علاج-بخش پایانـی

رهایی از خام‌فروشی نیازمند همت جهادی مسئولان

 
 
 
حسن رضایی
«تحصیل ثروت از راه فروش منابع تمام‌‌‌شدنی مثل نفت و امثال نفت، رونق نیست، پیشرفت نیست؛ این خودگول ‌‌‌زدن است. ما در این دام افتادیم. باید اقرار کنیم، قبول کنیم که این یک تله است، یک دام است برای ملت ما. ما دچار خام‌‌‌فروشی شدیم. یک واقعیتی برای ما به ارث گذاشته شد، کشور هم به آن عادت داده شده است.... ما باید اول اعتقاد پیدا کنیم که باید کشور به جایی برسد که بتواند با اختیار، هرگاه اراده کرد، سر چاه‌‌‌های نفت خودش را ببندد؛ ما باید به این باور برسیم. این حالا مسئله‌‌ نفت است. خام‌‌‌فروشی‌ها در بخش‌های مختلفِ مواد خام و معدنی همچنان وجود دارد؛ و این یکی از ضعف‌های ماست، یکی از مشکلات کشور ماست.» اینها بخشی از بیانات رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در جریان دیدار با جمعی از پژوهشگران و مسئولان شرکت‌های دانش‌بنیان به تاریخ مردادماه سال 1391 است.
پی‌جویی این خط فکری در بیانات رهبر معظم انقلاب، نشان از اهمیت ویژه این موضوع در منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای دارد. در بخش‌های پیشین گزارش اما به این پرداختیم که برخلاف تصور رایج، خام‌فروشی، مدافعان و ذینفعان فکری، رسانه‌ای و اقتصادی مهمی در بدنه کشور دارد. کمااینکه ما پیش از این دولت‌هایی داشته‌ایم که مدیران آنها علنا به خام‌فروشی افتخار کرده و تا حد امکان به تحقیر صنعت داخلی و توان ملی کشور در حوزه‌های مختلف پرداخته‌اند. عظیم‌ترین این فرصت‌سوزی‌ها اما شاید در حوزه نفت رخ داده باشد. جایی که اگر مدیران، پیگیر راهبرد رهبر معظم انقلاب در این حوزه بودند، با توسعه پالایشگاه‌های کشور و رشد صنایع پایین‌دستی نفت و گاز، اساسا اکنون دیگر چیزی به نام تحریم نفت وجود خارجی نمی‌داشت. چرا که با تبدیل نفت خام به هزاران فرآورده متنوع در صنایع پایین‌دست، نه‌تنها سود سرشاری نصیب کشور می‌شد، که عملا امکان ردگیری این حجم متنوع از محصول و تحریم هدفمند آنها برای همیشه از دشمن سلب می‌شد.
دولت روحانی یار کمکی تحریم‌کنندگان
جایگاه کلیدی وزارت نفت اما به مدت 16 سال در دولت‌های محمد خاتمی و حسن روحانی، در اختیار بیژن زنگنه قرار داشت. فردی که در دوره وزارت وی حتی یک پالایشگاه هم ساخته نشد. زنگنه در دوره‌ای که وزیر نفت دولت روحانی بود، در یک برنامه تلویزیونی گفته بود: «من تاسیس پالایشگاه را مقدس نمی‌دانم و اگرچه معتقدم پالایشگاه به صرفه نیست اما اگر نیاز کشور را تامین کند اقدام به ساخت پالایشگاه می‌کنیم!» وی طی 16 سال وزارت خود یک پالایشگاه هم نساخت. 
فرهاد احمدی مدیرعامل اسبق شرکت مهندسی و ساختمان نفت، جایی در توصیف برخورد زنگنه با پالایشگاه‌سازی می‌گوید: «در ابتدای وزارت آقای زنگنه در سال 92، ایشان از طرح ستاره خلیج فارس به عنوان سوءمدیریت یاد می‌کردند و فرمودند باید Case Study شده و در دانشگاه‌ها تدریس شود. اوج ناراحتی و عصبانیت ایشان از ساخت پالایشگاه ستاره خلیج فارس که از آن با عنوان «یک اغتشاش مدیریتی نام بردند»، به این  دلیل بود که این پروژه با پیشرفت 70 درصدی در سال 92 تحویل ایشان داده شد و وزارت نفت نمی‌توانست تکمیل این پروژه را متوقف کند!»
در دولت سیزدهم اما رویکرد وزارت نفت از تمرکز صرف بر خام‌فروشی نفت به تکمیل زنجیره ارزش از طریق احداث پتروپالایشگاه‌ها تغییر کرد و وزیر نفت مهم‌ترین اولویت این وزارتخانه را رهایی از خام‌فروشی اعلام نمود و طرح ایجاد 13 پتروپالایشگاه روی میز اجرا قرار گرفت.
 مسئله خام‌فروشی اما چنانکه می‌دانیم، منحصر در بخش نفت و گاز نمی‌شود، بلکه مصیبتی است که در بخش‌های زیادی از اقتصاد کشور حضوری پررنگ دارد. 
مراجعه به آمار گمرک در سال 1401 نشان از آن دارد که صادرات کالاهای ایرانی ۳.۵ برابر ارزان‌تر از متوسط کالاهای وارداتی در همین بازه زمانی بوده است. 
کارشناسان معتقدند این اختلاف، به معنای آن است که صادرات و واردات کالاهای کشور از لحاظ ارزش‌ افزوده به‌شدت نامتقارن هستند و کشور عمدتا صادر‌کننده کالا‌های خام است اما در مقابل محصولات وارداتی سرمایه‌ای یا واسطه‌ای بوده و ارزش‌ افزوده بسیار بالاتری دارند. یکی از بخش‌هایی که مرور وضعیت خام‌فروشی در آن، رنج‌آور است، بخش کشاورزی است. به عنوان مثال، صنعت زعفران در دنیا 8 میلیارد دلار گردش مالی دارد و ایران با فاصله زیادی بزرگترین تولید کننده این محصول در جهان است، اما نه‌تنها بزرگترین صادرکننده این محصول نیست بلکه تنها 5 درصد از این گردش مالی نصیب ایران می شود. 
فاجعه‌ای به نام خام‌فروشی زعفران ایرانی
سید علی حسینی عضو هیئت رئیسه شورای ملی زعفران ایران در همین زمینه می‌گوید: «99 درصد زعفران صادراتی ایران به صورت خام، 10 تا 15 درصد خام اما در بسته‌بندی‌های کوچک و مابقی  به صورت فله‌ای و در بسته‌بندی‌های بزرگ صادر می‌شود.» وی می‌افزاید: «دستگاه‌های دولتی نیز به جای تشویق صادرکنندگان به صادرات فرآورده زعفران، دست هر شرکتی که خام‌فروشی بیشتری داشته باشد بالا می‌برند و رقابت در خام‌فروشی است.خام‌فروشی زعفران تفاوتی با خام‌فروشی نفت ندارد؛ خارجی‌ها با بهره‌گیری از مواد اولیه ما، محصول نهایی را تولید و دوباره آن را به کشور خودمان صادر می‌کنند.» 
 اباالفضل زمانی، فعال حوزه زعفران و مالک یک شرکت بسته‌بندی و فروش زعفران و محصولات ارگانیک کشاورزی در استان البرز در همین زمینه به گزارشگر کیهان می‌گوید: «به نظر من در حوزه زعفران عملا هیچ گامی به سمت فرآوری زعفران در داخل کشور برنداشته‌ایم. اگر هم معدود محصولات فناورانه‌ای در این حوزه بوده است، حمایت خوبی از آن صورت نگرفته و رشد نکرده‌اند. در صورتی که آبان‌ماه هر سال، دولت یک نرخ مصوب خرید مشخص می‌کند و بخش زیادی از تولیدات را خودش خریداری می‌کند. با این حال، دولت در حوزه فرآوری زعفران اقدام خاصی نکرده است، بلکه عمدتا این زعفران به صورت فله صادر می‌شود و کارکرد دولت در این زمینه عمدتا همین است که زعفران را بخرد تا در مواقع خاص بتواند بازار را تنظیم کند!»
این فعال حوزه اقتصاد کشاورزی با بیان اینکه مسئله خام‌فروشی در حوزه کشاورزی دو بعد مختلف دارد، می‌افزاید: «یک بعد مربوط به تولیدکنندگان این عرصه است و بعد دیگر به مسئولین حاکمیتی در این حوزه مربوط می‌شود. در رابطه با کشاورزان، به نظرم، مشکل اساسی ما در حوزه آموزش است. کسی به کشاورز ما یاد نمی‌دهد که فرضا این محصول زعفران می‌تواند قبل از فروش نهایی، دارای ارزش افزوده شود. لذا کشاورز ما اصلا ذهنیت این را ندارد که به این عرصه ورود کرده و دست از خام‌فروشی بردارد. وضعیت آموزش و آگاهی کشاورزان و تولیدکنندگان این عرصه، درباره صنایع تبدیلی کشاورزی و امکان‌های موجود برای ایجاد ارزش افزوده بر روی محصولات کشاورزی اصلا مناسب نیست. این ناآگاهی البته گرچه مربوط به کشاورز است ولی طبعا ریشه‌اش به عملکرد مسئولین این حوزه برمی‌گردد. یعنی آنها پیرامون آموزش تولیدکننده در این زمینه و ایجاد بسترهای لازم برای ایجاد ارزش افزوده بر روی محصولات کشاورزی چنان که باید، کار نکرده‌اند.»
مسئولین اندازه یک سایت اینترنتی کارایی داشته باشند!
زمانی می‌افزاید: «در این زمینه، حمایت مالی لازم از کشاورز صورت نمی‌گیرد. مسئول بخش کشاورزی اگر حمایت مالی نمی‌کند، حداقل باید کشاورز را با یک شرکت صنایع تبدیلی که محصول خام را به یک کالای فناورانه تبدیل می‌کند، مرتبط کند. کشاورز هم دسترسی به چنین افرادی ندارد یا اصلا فرصت و فراغت رفتن دنبال این مسائل را پیدا نمی‌کند. نتیجه این وضعیت همین است که کشاورز محصول خود را به دلال می‌فروشد و دلال هم سود خود را در این می‌بیند که محصول را به صورت خام صادر کرده و درآمد دلاری داشته باشد. الان جهاد کشاورزی دارد در حوزه صنایع تبدیلی، مجوز مشاغل خانگی می‌دهد. من اخیرا در نمایشگاهی با یک مسئول ارشد استانی در بخش کشاورزی ملاقات داشتم و به او گفتم که مکمل این کار، مرتبط کردن کشاورز با فعالان عرصه صنایع تبدیلی است ولی متاسفانه این اهتمام وجود ندارد. عمده دغدغه مسئولین ما گزارش‌نویسی و مجوز دادن است و معمولا کاری به مسائل میدانی ندارند. در صورتی که سیستم و قوانین بالادستی باید طوری ساماندهی شود که کشاورز را به سمت ایجاد ارزش افزوده از محصولات کشاورزی سوق دهد و او را با صنایع تبدیلی فناورانه در این حوزه مرتبط کند و حتی خود کشاورز را هم در سود این صنعت شریک کند.»
این فعال حوزه زعفران با اشاره به عدم انگیزه مدیران برای ایجاد تحول در این وضعیت، می‌افزاید: «به عنوان مثال، یکی از دلایل خام‌فروشی محصولات کشاورزی ما بسته‌بندی نامناسب است. در عین حال، ما الان در هر استان، یک مجموعه عظیم از شرکت‌هایی داریم که در حوزه بسته‌بندی فعال هستند. کافی است مدیریت جهاد کشاورزی اینها را با کشاورزان مرتبط کند. چطور یک شرکت اینترنتی مثل فرضا شرکت باسلام، در همان مجموعه خودش به فروشنده می‌گوید اگر می‌خواهی محصول خودت را به شیوه حرفه‌ای بسته‌بندی‌کنی، فرضا وارد این لینک شو و با چندین طراح حرفه‌ای و شرکت فعال در این زمینه که من آنها را اینجا جمع کرده‌ام، ارتباط بگیر. یا اگر دنبال افزایش دنبال کننده هستی، فلان کار را انجام بده و غیره. حال سوال این است که آیا جهاد کشاورزی با آن همه امکانات بودجه‌ای، فنی و انسانی، نمی‌تواند یک چنین مجموعه‌ای را شکل بدهد؟ یعنی مجموعه‌ای از کشاورزان، فعالان بخش صنایع تبدیلی فناورانه در حوزه کشاورزی، شرکت‌های بسته‌بندی و ..... را به هم مرتبط کند و کشاورزان را آگاه کند که شما فرضا از این محصول خام خودت می‌توانی شش تا هفت محصول فناورانه تولید کنی. اینها به نظرم کارهای قابل اجرایی است و فقط دغدغه و همت و روحیه جهادی و انقلابی می خواهد.»
توجه به بخش تعاونی، کلید رهایی از خام‌فروشی
محمدعلی رضایی یک کشاورز در کاشمر استان خراسان رضوی به گزارشگر کیهان می‌گوید: «کشاورز ما پول ندارد، اما زعفران دارد، شرکت بسته‌بندی ما زعفران ندارد، اما توانایی فعالیت در حوزه تخصصی خودش را دارد، سرمایه‌گذار هم که داریم، خب نهاد مربوطه باید اینها را در یک بستری به هم متصل کند. ظرفیت قانونی شراکت اقتصادی و کاری این مجموعه‌ها هم در قالب شرکت‌های تعاونی در قانون اساسی پیش‌بینی شده است ولی متاسفانه ما از این ظرفیت استفاده نمی‌کنیم. ایجاد و راه‌اندازی بنگاه‌های زودبازده که پیش از این در دوره دولت نهم و دهم تجربه شده است، تجربه خوبی بود و به نظرم نیاز است تا آن را تکرار کنیم. 
این می‌تواند یک نهضت رهایی از خام‌فروشی را ساماندهی کند، البته به شرط اینکه مسئولین به جای سنگ‌اندازی در مسیر، خودشان مسیر جدید و همواری طراحی کنند و فعالان حوزه کشاورزی و صنایع مرتبط را ساماندهی کرده و به هم متصل کنند.»
 با استقرار دولت سیزدهم امید است با روی کار آمدن مدیران جهادی در لایه‌های میانی دولت، کار مبارزه با خام‌فروشی در بخش‌های مختلف اقتصاد ملی با جدیت دنبال شود. اقدامی که نتیجه‌ای جز شکوفایی اقتصاد کشور و غلبه بر دشمن عنود در جریان جنگ اقتصادی نخواهد داشت.