ناامیدی و مرگ تصویرِ مورد علاقه غرب برای مسلمانان
فاطمه قاسمآبادی
نگاه از بالا به پایین غربیها نسبت به سرزمینهای شرقی که زمانی تحت استعمار مستقیم و غیرمستقیمشان بودند، از قدیم در فیلمها و آثار فرهنگی غربی وجود داشت. اما تقریبا از سال 1389 و با ساخت فیلم «جدایی نادر از سیمین»، این نگاه وارد سمت و سوی جدیدی شد و بهصورت هدفمند از آن به بعد، کارگردانان و فیلمسازان شرقی به امید تکرار موفقیت «اصغر فرهادی» در به دست آوردن جوایز و جلب توجه جشنوارههای غربی، سعی در کپیبرداری از او کردند و هر یک به نوعی وضعیت کشور و مشکلات فرهنگی و اجتماعی مملکتشان را به بدترین شکل ممکن، به تصویر کشیدند.
البته در این میان، آن کارگردانانی که توانستند این سیاهنماییها را به روش مثلا هنریتر به تصویر بکشند، مانند اصغر فرهادی و نوری بیلگه جیلان و... به جلب توجه غربیها و جشنوارهها نزدیکتر شدند و مابقی سازندگان اینچنینی هم برای تشویق، جوایز بیارزشتر جلویشان انداخته شد، تا این موج مسموم، کماکان فروکش نکند.
در حال حاضر در کشوری مثل پاکستان، که تضاد بسیار قدرتمندی بین طرفداران آمریکاییها و غربگراها با ملی مذهبیها وجود دارد، هم از نظر سیاسی و هم از نظر فرهنگی و... شکافی بهوجود آمده که باعث شده طرفداران تفکرات غربی، با قدرت تمام، برای پاک کردن تمام نشانههای هویت ملی و اسلامی در پاکستان، قدم بردارند و در این جنگ همهجانبه، تزریق ناامیدی و احساس حقارت به مردم و بهخصوص به جوانان، حرف اول را میزند.
فیلم «جوی لند»(سرزمین شادی) به کارگردانی و نویسندگی «سعیم صدیق» محصول سال 2022 پاکستان است. این فیلم با وجود ممنوع شدن اکرانش در خود پاکستان، قرار بود سال گذشته نماینده این کشور در اسکار 2023 باشد که با فشار دولت، این مسئله منتفی شد.
داستان خانواده ازهمگسیخته
داستان فیلم جوی لند، در لاهور پاکستان اتفاق میافتد و درباره شخصیتی به نام «حیدر» است که کوچکترین پسر یک خانواده پدرسالار از طبقه متوسط جامعه است.
خانواده حیدر و مخصوصا پدر علیل او، در آرزوی تولد یک نوزاد پسر هستند اما عروس اول خانواده تا به حال تنها چهار دختر به دنیا آورده و نتوانسته به قول معروف، نسل این خانواده را با به دنیا آوردن یک پسر، جاودانه کند.
از طرف دیگر حیدر بهعنوان یک مرد بیکار در کارهای خانه به همسر برادرش کمک میکند و همسر خودش «ممتاز» کار میکند و خرج خانه را میدهد تا اینکه حیدر موفق میشود در یک سالن تئاتر رقص، کاری بهعنوان رقصنده درجه دو پیدا کند...
بعد از این اتفاق، همهچیز عوض میشود. حیدر کارش را به خانوادهاش، مدیریت سالن رقص، عنوان میکند و در این سالن با یک رقاص مردِ زننما به نام «بیبا» وارد رابطه میشود و همسرش هم بهخاطر کار او دیگر نمیتواند سر کار برود و افسرده میشود.
مدت زیادی نمیگذرد که رابطه حیدر و بیبا بههم میخورد و همسر حیدر هم ناخواسته حامله میشود. همهچیز تقریبا به سمت زندگی عادی برمیگردد تا اینکه نزدیک زایمان، ممتاز همسر حیدر، خودکشی میکند تا از زندگی که هیچ اختیار و شادی در آن حس نمیکند، نجات پیدا کند و با خودکشی او، امید خانواده به ادامه نسل نابود میشود.
مذهبیهای تخیلی!
در فیلم «جوی لند»، هیچ اثری از مردم پاکستانیِ مسلمان وجود ندارد. تمام شخصیتهای فیلم تنها اندکی سنتی هستند و در نهایت این ادامه سنت هم با مرگ پسر حیدر نابود میشود و از بین میرود.
شخصیت پدر علیل و زمینگیر خانواده، که هیچ احترامی برای حریم خصوصی فرزندانش قائل نیست، عملا اثری از پیرمردهای مسلمان و معتقد در خود ندارد. نه صحنهای از نماز خواندن او در فیلم هست و نه قرآن خواندن او که معمولا این اعمال، مهمترین تفریح پیرمردان مسلمان در این سن و سال است. این شخصیت زمانی که میفهمد پسرش در سالن رقصی به نام سرزمین شادی، کار میکند هم خیلی اهمیتی نمیدهد و سرسری از قضیه رد میشود که البته در واقعیت به هیچ وجه یک پیرمرد معتقد در چنین موقعیتی، اینطور رفتار نمیکند.
از طرف دیگر پسران این پیرمرد، حیدر و سالم هم به جز صحنهای که مثلا در حال وضو گرفتن برای نماز جماعت هستند، عملا در زندگی شخصی، نشانهای از هویت مذهبی ندارند و تازه در همان مسجد هم سالم بدون هیچ شرم و مقدمهچینی، به برادرش هشدار میدهد که سر و گوش همسرش ممتاز میجنبد و او باید بیشتر مراقب باشد!
در فیلم «جوی لند» زنان جوان بدون استثنا بیحجابند و هیچ حیایی از نامحرم ندارند و تنها زن محجبه داستان هم پیرزنی است که حتی خانوادهاش، ارزشی برای او قائل نیستند...
این تعداد از شخصیتهای غیرمنطقی و درهمریخته و قالب کردنشان بهعنوان یک خانواده معتقد و مذهبیِ قشر متوسط پاکستانی، جالب توجه است و نشان از عدم شناخت سازنده فیلم از قشر مذهبی و معتقد واقعی دارد.
ترویج انحراف در دستورکار جدید
واقعیت این است که مورد توجه قرار گرفتن یک فیلم و موضوعش در جشنوارههای غربی، یک اتفاق نیست و این مسئله با توجه به تفکرات و عقایدی که باید به مردم عام دیکته شود، هر چند سال، میتواند متفاوت باشد.
برای مثال در اسکار 2016 و 2017 فیلمهای متنوعی با موضوع تجاوز ساخته شد و در بخش جوایز، این فیلمها، موفقیت قابل قبولی به دست آوردند و هر یک، مسئله تجاوز را با نگاه خود به تصویر کشیدند.
فیلمهای اتاق، اسپات لایت، او، فروشنده و...از این دست فیلمها بودند و با وجود تفاوت در مسائل جزئی، در نهایت همهشان مسئله تجاوز و تعرض را اتفاقی عادی که چه خوشمان بیاید یا نه، باید با آن کنار آمد، به تصویر کشیدند.
در سالهای بعد هم این موج با عنوانهای جدیدی مانند جنبش «من هم» ادامه پیدا کرد و حالا مسئله جدید و مورد توجه فعلی، بیهویتی جنسی و ترویج مسئله ترنسهای فکری است.
با توجه به در دستورکار قرار گرفتن این مسئله در غرب، رفتن سازندگان فیلمها، به این سمت که حتما در فیلمشان، یک شخصیت ترنس و صدالبته منحرف وجود داشته باشد، بیشتر شده است.
در فیلمهای شرقی هم با توجه به اینکه مسئله همجنسگرایی خط قرمز محسوب میشود، نشان دادن شخصیت ترنسها مد شده است ولی در هیچیک از این ساختهها، این ترنسها، خواستشان مانند نسل قبل، تنها یک زندگی معمولی با هویت جدید جنسی مورد قبولشان نیست و بلااستثنا همگی بهدنبال فساد و انحراف و خودنمایی با هویت جنسی جدیدشان هستند...
تصویر مورد علاقه غرب
فیلم «جوی لند» پیش از مطرح شدن بهعنوان نماینده احتمالی پاکستان در اسکار 2023، در بخش نوعی نگاهِ جشنواره کن، به نمایش درآمد و در آنجا جایزه هیئت داوران را از آن خود کرد.
«ملاله یوسف زی» برنده جایزه صلح نوبل بهعنوان تهیهکننده اجرایی در این پروژه حضور داشت و این فیلم را بهعنوان نخستین پروژه کمپانی تولید فیلم و برنامههای تلویزیون کمپانی خودش «اکستراکوریکولار پروداکشنز» معرفی کرده بود.
غربیها در این سالها در کشورهای مختلف شرقی، از بین زنان قربانی خشونت و آسیبدیده، گزینههایِ قابل مطرح کردن را انتخاب کردند و روی آنها طی چند سال سرمایهگذاری کردند تا از آنها بهعنوان الگو برای کشور مورد نظر، پردهبرداری کنند.
ملاله یوسف زی (از قربانیان ترور گروههای افراطی طالبان) یکی از این زنان بود که از او بهعنوان یک زن مسلمان پاکستانیِ موفق با تفکرات غربی که همچنان ظاهری مسلمان و شرقپسند دارد، رونمایی کردهاند و در این به اصطلاح برندسازی از او، ملاله، تبدیل شد به یک فعال حقوق بشر که روزی در تقویم به نام خودش دارد و... همه این زمینهچینیها برای این بود که از او بهعنوان نمونه یک انسان فلکزده و قربانی که به لطف غربِ مهربان، دوباره به زندگی برگشته، در ذهن مخاطبین یاد شود.
حالا همین تصویر ستمدیده و از گور بازگشته که عنوان زن مسلمان پاکستانی را یدک میکشد و به نوعی برای دختران پاکستانی نمونه دختر و زن موفق و مورد توجه غرب است، فیلمی را تولید میکند و مورد حمایت قرار میدهد که تصویری از پاکستان، به جز نا امیدی و فلاکت و انحرافات جنسی و روحی ندارد!
آیا این تصویر چرک و بهشدت سیاه و غیرقابل اصلاح، پاکستان واقعی است، یا تصویری که غربیها دوست دارند از این کشور مسلمان، به تصویر بکشند؟
پاسخ مشخص است ولی همین کارهای فرهنگی و تزریق نا امیدی باعث شده تا جمعیت زیادی در کشورهای شرقی، در توهم زندگی در نکبت، به امید زندگی در بهشت اروپا و آمریکا و نجات از بدبختیهایی که دارند، به سمت مهاجرت بروند.
قایق مهاجرینی که چندی پیش در سواحل یونان واژگون شد و حدود 300 پاکستانی در آن زندگی خود را از دست دادند، نمونهای از اثرات تزریق ناامیدی فرهنگی و ترویج توهم خوشبختی در غرب بود که در نهایت به هیچ بهشتی منتهی نشد.
در فیلم سرزمین شادی همه افراد، به نوعی از زندگی سیر هستند و دوست دارند به جای دیگری بروند و در نهایت تنها شخصیت فاعل و نماد زن فمنیست فیلم که «ممتاز» همسر حیدر است، تا مرز رفتن از شهرش میرود ولی برمیگردد و خودکشی را انتخاب میکند!
این زن در ابتدای فیلم بهعنوان زنی مستقل و ماهر در شغلش نشان داده میشود ولی سرانجامش مرگ خودخواسته و نیستی است. حالا یک سؤال جدی این وسط به وجود میآید، چرا این شخصیت که تا این اندازه از زندگی در شهر و کشور خودش سیر شده، با توجه به مهارت و جسارتی که دارد، در فیلمنامه، مهاجرت و فرار برایش انتخاب نمیشود؟ چرا جدیدا شخصیتهای زن و مرد شرقی بیشتر ترجیح میدهند خودکشی کنند تا به کشوری دیگر بروند؟
پاسخ این مورد هم مشخص است، غرب دیگر نیاز و علاقهای به مهاجر شرقی بیشتر ندارد و ترجیح میدهد با استعمار فکری، تنها به غارت ثروتهای کشورهای شرقی، از طریق خائنان در این کشورها بپردازد، تا اینکه سیل امیدواران به رویای غربی را به کشورهایش راه بدهد. پس سازندگان شرقیِ فیلمهای در آرزوی جایزه، اگر موفقیت و توجه بخواهند، باید به این نکات دقت کنند و بار بر روی دوش کشورهای غربی نگذارند و قضیه را با مرگ و خودکشی شخصیتها در فیلمهایشان جمع کنند!
تضاد بین دو تفکر
در سال گذشته دولت پاکستان نمایش فیلم جوی لند را بهدلیل داشتن محتوای نامناسب ممنوع اعلام کرد و وزارت اطلاعات و صداوسیمای پاکستان هم مجوز نمایش این فیلم در اسکار ۲۰۲۳ را لغو کرد و تلاش سازندگان فیلم برای شرکت دادن این فیلم بهعنوان نماینده اسکار ناکام ماند.
در واقعیت اما این راه، به هیچ وجه تمام نشده است و تضاد بین دو تفکر موجود در پاکستان همچنان ادامه دارد و باید دید که آیا طرفداران تفکرات ملی و مذهبی میتوانند با بخش غربگرا مبارزه کنند و اجازه ندهند بیش از این در این کشور جولان بدهند یا نه.