kayhan.ir

کد خبر: ۲۶۶۸۹۳
تاریخ انتشار : ۲۳ خرداد ۱۴۰۲ - ۲۱:۰۰
روایت صدثانیه‌ای

عاشق و معشوق

 

ابوالقاسم محمدزاده
شب بود. همه دور هم نشسته بودیم و گرم صحبت. جعفر تازه به مرخصی آمده بود که یکی پرسید:
- «راستی جعفر چطوری؟ این چه صبریه که خدا به بچه‌های جبهه داده که همرزماشون جلوی چشمشان جون می‌دن‌، ولی روحیه‌ اونها خراب نمی‌شه؟!»
جواب زیبای جعفر حیرت‌زده‌مان کرد. وقتی که گفت:
- «زیباترین لحظه عمر ما آن لحظه است که شهیدی را با تبسم در بغل بگیریم و شاهد ملاقات عاشق و معشوق باشیم...»
موضوع: شهید جعفر قاسمی