حیاتنامه فکری و سیاسی علامه محمدتقی مصباح یزدی از تولد تا پیروزی انقلاب اسلامی(1357-1313) – 41
ذوالشهادتین امام(ره)
دکتر سهراب مقدمی شهیدانی
تصحیح «کتاب الطهارهًْ» امام خمینی(ره)
توسط علامه مصباح
تصحیح «کتاب الطهارهًْ» امام خمینی(ره) توسط علامه مصباح یزدی، از جمله مسائلی است که تاکنون مغفول واقع شده و برخی تراجمنگارانِ متبحر معاصر، در مقامِ معرفیِ آثارِ امام، هیچ اشارهای به نام علامه مصباح نکردهاند! به عنوان نمونه؛ نویسنده مقاله ارجمند «کتابها و آثار علمی امام خمینی(ره)»، در ضمن معرفی آثار امام، اسامی 17 تن از روحانیونی که در راه تصحیح، ترجمه، تقریر، شرح، چاپ و نشر این آثار کوششی نمودهاند، ذکر کرده و معالاسف هیچ نامی از علامه مصباح به میان نیاورده است. جالب آنکه در حالی از جناب آقای مسعودی خمینی به عنوان اولین نفر نام برده شده، که به گفته خود ایشان، علامه مصباح یزدی در تصحیح «کتاب الطهارهًْ» نقشِ اصلی را داشته است.1 گرچه در تراجمنگاریهای مرتبط با شاگردان و آثار امام، نامی از آیتالله مصباح به عنوان یکی از مصححین آثار امام یاد نشده اما در خاطرات، مستنداتی در این باب وجود دارد که در ادامه به برخی از آنها به نحو جامع و جزئی پرداخته خواهد شد.
بنا به نقلِ آیتالله سبحانی، حضرت امام از سالهاى 1330.ش علاوه بر خارج اصول، تدريس خارج فقه را نيز آغاز کردند. نخستين موضوع بحث خيارات و دومين عنوان بحث خارج فقه ایشان زکات بوده است. سپس کتاب طهارت را موضوع بحث قرار دادهاند که قريب به 7 سال طول کشيد. بعد از آن مکاسب محرمه را شروع کردند. بعداً هم مبحث بيع را شروع کردند، هنوز شرايط متعاقدين به آخر نرسيده بود که به ترکيه تبعيد شدند.2
«کتاب الطهارهًْ» اولین اثر فقهی تفصیلی امام است که در فاصله سالهای (1333-1337) نگاشته شده است. در کنار آن، تقریرات علمی برخی شاگردان امام از مباحث طهارت ایشان نیز منتشر شده است.
یک جلد از مباحث طهارت امام توسط آقایان مسعودی و مصباح تصحیح و منتشر شده است. جناب آقای مسعودی، در شرح ماجرای تصحیح و چاپ بخشی از مباحث طهارت امام خمینی(ره) چنین میگوید: «یکبار 5000 تومان از اخوی ایشان [امام] قرض کردم تا صرف چاپ کتاب دماء ثلاثه ایشان در مبحث طهارت بنمایم. در ابتدا این وجه را از خود امام خواستم و ایشان وقتی دانستند که میخواهم صرف چه کاری کنم از پرداخت آن خودداری کردند.
حتی به عنوان قرض از ایشان تقاضای پول کردم و باز هم نپذیرفتند. انگار یک ریال از سهم امام را برای صرف در اینگونه امور، حلال نمیدانستند. به ناچار نزد آقای پسندیده رفتم و وجه مزبور را وام گرفتم. بعد به اتفاق آقای مصباح یک فصل تابستان را به این امر اختصاص دادیم. هیچ یک از چاپخانهها حاضر به چاپ کتاب امام نشدند. در نهایت برادر آقا سید اسدالله طباطبایی اقدام به چاپ کتاب نمود.»3
آیت الله مصباح که کار تصحیح کتاب بر عهده ایشان بوده، در تشریح ماجرا چنین میگوید: «[امام خمینی] کتابهای فقهی داشتند که طلبهها دوست داشتند چاپ شود و استفاده کنند. آقای مسعودی پیشنهاد کردند که بیاییم کتاب طهارت ایشان را چاپ کنیم.
ظاهراً بانی آن، مرحوم آقای پسندیده بودند. ایشان اقدام کردند که کتابهای امام چاپ شوند، چون خود امام که حاضر نبودند این کار را بکنند. من یک مقداری با تصحیح کتاب آشنایی داشتم. برای چاپ اقدام کردیم و تصحیح آن را هم بنده به عهده گرفتم. بعضی جاها نیاز بود که مطلب با خود ایشان در میان گذاشته شود، چون اشتباهی در نوشتن وجود داشت و یا نیاز به تغییر لفظی بود. تابستان بود و ایشان در تهران بودند.
گاهی به امامزاده قاسم میرفتند، گاهی هم در خود تهران بودند. خانوادهشان هم میدانید که اهل تهران بودند. امام در تهران منزل مرحوم آقای حاج سیدمحمد صادق لواسانی در کوچه حمام خشتی، سهراه سیروس اقامت داشتند. ایشان با مرحوم آقای لواسانی، دوستی خیلی نزدیکی داشتند و چهره و اخلاق شان هم خیلی شبیه به هم بود. ما گاهی برای تصحیح کتاب به آنجا مراجعه و زیارت شان میکردیم و اجازه میگرفتیم که برخی از مطالب کتاب را تصحیح کنیم.
از آنجا ارتباط نزدیک با ایشان برقرار شد. امام هم عنایت و لطف خاصی به بنده داشتند. در مواردی بنده افرادی را برای گرفتن اجازه در امور حسبیه، خدمتشان معرفی میکردم. به رغم اینکه ایشان برای صدور اجازه، مقید به دو شاهد بودند، اما در اینگونه موارد به بنده اکتفا میکردند و اجازه صادر میفرمودند. آقای مسعودی نقل میکرد که امام فرموده بودند که ایشان «ذوالشهادتین» است، در حالی که در مورد دیگران دو شاهد میخواستند.»4
برخی از شاگردان آیتالله مصباح نیز به مسئله تصحیح آثار فقهی امام توسط ایشان اشاره میکنند که در مواردی، نیازمند تدقیق است.5
پانوشتها:
1- «کتابها و آثار علمی امام خمینی(ره)»، رضا استادی، کیهان اندیشه، شماره 29، فروردین و اردیبهشت 1369، ص 143-161. این مقاله به فاصله کوتاهی در مجله حضور نیز باز نشر شده است.
ر.ک: (یادمان رحلت حضرت امام)، مجله حضور، شماره اول، خرداد 1370، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ص 172-195.
جناب آقای استادی در این زمینه چنین مینویسد: «اکنون که از معرفی تألیفات و آثار حضرت امام خمینی(ره) که در مجموع 85 جلد بود، فراغت یافتیم لازم است از همه کسانی که تا کنون دربارۀ این آثار زحمتی کشیده و رنجی بردهاند و در راه تصحیح و ترجمه و تقریر و شرح و چاپ و نشر آن کوششی نمودهاند تشکر و سپاسگزاری شود. آنهایی را که میشناسیم از باب قدردانی نام میبریم: آیات و حجج اسلام:
1ـ حاج شیخ علیاکبر مسعودی خمینی که یک جلد از طهارت به همت ایشان چاپ شده...».
2- خاطرات 15 خرداد (قم-دفتر اول)، به کوشش علی باقری، تهران: سوره مهر، 1388، ص470 همچنین: «خاطرات آیت الله سبحانی در سالهای تدریس امام خمینی در قم»، خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا: کد خبر: 715357.
حجتالاسلام و المسلمین سید حسن طاهری خرمآبادی نیز در مورد ناتمام ماندن درس امام خمینی(ره) پس از دستگیری اول و آزادیشان میگوید: «روز عید قربان، جمعیت زیادی از تهران برای دیدن امام آمدند. به یاد دارم که مردم دستهدسته میآمدند و دست ایشان را میبوسیدند. قرار شد که امام بیایند و درس را شروع کنند، من و آقای مصباح و چند نفر دیگر به مناسبتی به اندرونی امام رفته بودیم که صحبت درس شد؛ امام گفتند که نمیتوان بحث گذشته را دنبال کرد.
بحث ایشان در مورد مکاسب و... بود و درس به دلیل مصادف شدن با انقلاب و مسائل 15 خرداد و محصور شدن امام، یک سال تعطیل شده بود. بیشتر ازیک ماه به پایان سال تحصیلی نمانده بود که به امام پیشنهاد شد. گویا آقای سبحانی مواردی را یادداشت کرده بود که امام بتوانند در آن مدت کوتاه، این مباحث را تدریس کنند.»
ر.ک: خاطرات 15 خرداد (قم-دفتر اول)، به کوشش علی باقری، تهران: سوره مهر، 1388، ص571-572.
3- خاطرات آیت الله مسعودی خمینی، به کوشش جواد امامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381، ص 165.
جناب آقای مسعودی، تاریخ این اقدام را به صورت مردد، حدود سالهای 41 و 42 ذکر کرده است.
4- «از التقاط بریدیم نه از نهضت»، ماهنامه یادآور، شماره 1، خرداد 1387.ص24.
5- از آن جمله آیتالله کعبی در خاطرات خود به تصحیح «کتاب البیع» امام توسط علامه مصباح اشاره دارد و میگوید: «ایشان در درس امام با تدقیق حاضر میشد. حضرت امام(ره) به دلیل همین دقت نظر و تیزبینی بود که کتاب بیع خود را پیش از چاپ، به آیتالله مصباح دادند تا به عنوان یک صاحب نظر، نظر بدهند.» ر.ک: «ملکه اجتهاد پیش نیاز ورود تخصصی به علوم انسانی»، ویژهنامه ارتحال حضرت علامه مصباح یزدی، فرهنگ پویا، شماره 45، زمستان 99، ص46.
نکته مهم آنکه به حسب تتبع نگارنده هیچ شواهدی بر تصحیح «کتاب البیع» امام توسط آیتالله مصباح یافت نشد. شاید منظور جناب آقای استاد کعبی، همان کتاب «الطهارهًْ» باشد که آیت الله مصباح به همراه آقای مسعودی خمینی تصحیح کرده و به چاپ رسانیدند.