kayhan.ir

کد خبر: ۲۶۶۵۴۱
تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۲۱:۳۶

شگفتی‌های آفرینش کوه‌ها

 

سینا خدادادی
عارفان بر این باورند که هرآنچه هست، خداست و آنچه که اصلا دیده نمی‌شود، غیر اوست؛ چرا که ایشان را دیده‌ای دیگر است. آن دیدگان چنان تند و تیز است که از شعاع نور می‌گذرد و بر ملکوت آن نظر افکند. اما توده‌های مردم برای درک و شناخت خداوند، راه‌های بسیاری دارند که همان آیات و نشانه‌های آفاقی و انفسی است. هرکسی که به یکی از این آیات بنگرد و به دقت در آن توجه یابد، به آسانی می‌تواند حقیقت خداوند را بشناسد!
آیات آفاقی بسیار زیاد است. هر موجودی به تنهایی نشانه‌ای از نشانه‌های خداوندی است که دقت در آن حقیقت هستی وخداوند را به آدمی می‌شناساند. البته برخی از این نشانه‌ها، برای اینکه بیشتر در چشم است، مورد توجه قرار گرفته است. از جمله این نشانه‌های الهی، کوه است. خداوند در آیات قرآن به این نشانه بارها توجه داده است. نویسنده بر این اساس به سراغ آیات قرآنی رفته تا از زبان قرآن، این نشانه الهی را تبیین و توصیف کند.
***
کوه، نشانه جمال و جلال و برکت الهی
کوه واژه مأنوسی برای همگان است. کوه را به هر یک از برآمدگی‌ها و مرتفعات سطح زمین تعریف کرده‌اند که از خاک و سنگ فراوان و کانی‌های گوناگون تشکیل شده و نسبت به زمین‌های اطراف بسیار بلند باشد.
(فرهنگ فارسی، ج ۳، ص۳۱۳۶)
خداوند در تعریف کوه به ابعاد گوناگون آن اشاره کرده و بیشتر جنبه فواید آن را مدنظر قرار داده است. قرآن، کوه‌ها را به عنوان میخ‌های زمین معرفی کرده که ثبات زمین را موجب می‌شوند.
ارتفاع و بلندی کوه‌ها در زمین در حالی است که تنها یک‌سوم آن بیرون است.
این بدان معناست که کوه اورست با ارتفاع بیش از هشت هزار متر، تنها یک‌سوم از حقیقت آن به چشم ما دیده می‌شود و دوسوم آن در زیرزمین است. این کوه‌ها چون میخ‌های زمین موجب استواری و ثبات زمین شده و از ارتعاشات آن جلوگیری می‌کند.(هود، آیات ۴۲ و ۴۳ و نیز رعد، آیه ۵ و حجر‌، آیه ۱۹ و نحل‌، آیه ۱۵)
خداوند در آیه ۲۷ سوره مرسلات، کوه‌ها را با عنوان «رواسی شامخات» ستوده است. این بدان معناست که کوه‌ها، ثابت و مرتفع هستند و در همان حال به سبب راسیه بودن یعنی ثبات و بی‌تزلزلی خود، موجب ثبات زمین از تزلزل و ارتعاشات می‌شوند و از تکان‌های شدید آن بازمی‌دارند.
(مفردات الفاظ قرآن کریم، ص ۳۵۴ ذیل واژه رسا و نیز ص ۴۶۴، ذیل واژه شمخ)
در این آیات خداوند با تاکید بر صفاتی چون شامخ و راسی به نقش کوه در ثبات خود و زمین تاکید و این‌گونه عظمت آن را نیز نشان می‌دهد. کوه‌ها همانند لنگرهای زمین هستند که خاک قابل زیست بشر را همانند کشتی بر سطح دریای خروشان درون زمین نگه می‌دارند. این لنگر‌ها اجازه نمی‌دهند تا سطح زمین به جهات گوناگون کشیده شود و در درون دریای خروشان مذاب درون زمین فرو رود.
خداوند در آیه ۱۹ سوره غاشیه به این نقش کوه‌ها با عنوانی چون «نصبت» توجه می‌دهد و از انسان‌ها می‌خواهد تا به این نقش توجه یابند.(غاشیه، آیه۱۷) پس این کوه‌ها هستند که زمین را از تلاطم و هرگونه ارتعاشات مخرب و زیان‌بار حفظ می‌کنند. از این‌رو به‌عنوان ثبات‌بخش از آن تعبیر شده است.(کشاف، زمخشری، ج ۴، ص ۷۴۵)
کوه‌ها پس از آنکه زمین آفریده شد، به‌عنوان میخ‌های استوار‌کننده آن آفریده شده است.(رعد، آیه ۳ و حجر، آیه ۱۹ و نباء‌، آیات ۶ و ۷) این‌گونه شد که زمین چون گهواره‌ای برای بشر شکل گرفت.(نباء، آیات ۶ و ۷)
البته از نظر قرآن کوه‌ها تنها در روی زمین نیست، بلکه نوعی کوه در آسمان نزدیک زمین نیز وجود دارد که نقش بی‌نظیری در آسایش بشر در زمین ایفا می‌کند. همان‌گونه که در زمین از خاک، کوه‌ها درست شده است.
در آسمان بالای زمین نیز کوه‌های با عظمتی از عناصر سبک درست شده است که زمینه حفاظت از آسمان زمین و ایجاد باران و برف و مانند آن را به‌عهده ‌دارد. خداوند در آیه ۴۳ سوره نور به کوه‌های با عظمت آسمانی زمین اشاره می‌کند و آنها را کوه‌هایی از یخ برمی‌شمارد که در عظمت و بزرگی همانند کوه‌های خاکی زمین هستند. خداوند در این آیه کوه آسمانی زمین را کوهی از یخ برمی‌شمارد.
(التبیان، ج ۷، ص ۴۴۷)
کوه‌های خاکی زمین و کوه‌های یخی آن در آسمان، هر دو همانند کشتی‌های بزرگی هستند که بر دریاهایی شناورند. بنابراین، در زیر کوه‌ها دریایی از هوا و مذاب در جریان است و کوه‌ها همانند کشتی‌ها بر روی این دریاها در حرکت هستند و اجازه می‌دهند تا زمین و آسمان روی زمین برقرار باشد.
(شوری، آیه ۳۲ و الرحمن، آیه ۲۴)
برای بسیاری از انسان‌ها فواید کوه‌های خاکی در روی زمین معلوم است، ولی هنوز اطلاعات کامل و دقیقی از کوه‌های یخی در آسمان و آثار و فواید دقیق آن وجود ندارد.
کوه‌ها با آنکه دارای عظمت و جلالی این‌گونه هستند و مظهر آفرینندگی خداوند و جلال او (لقمان، آیات ۱۰ و ۱۱) هستند‌، نشانه‌ای از جمال الهی می‌باشند. به سخن دیگر، هر اسم جلالی خداوند همراه اسم جمالی است. هرچند که آنچه به ظهور می‌رسد یکی از دو وجه آن است.
آنچه از کوه نیز به چشم می‌آید جلال آن است تا جمال آن؛ از این‌رو مردم کوه را به عظمت می‌شناسند و کمتر کسی به وجه جمالی کوه‌ها و زیبایی آن توجه می‌یابد.
خداوند در آیاتی از جمله ۲۷ سوره فاطر به وجه جمالی آن اشاره می‌کند و می‌فرماید کوه‌ها دارای رنگ‌های چشم‌نوازی چون سفید و سرخ و سیاه هستند.
رگه‌های سفید و سرخ و سیاه درکوه‌ها نشانه‌ای از قدرت و یکتایی خداوند است. لذا فرمان می‌دهد تا در این آیات بنگرند و اندیشه کنند.
از دیگر آثار جمالی کوه که در قرآن به آن توجه داده شده است، وجه خیر و برکت آن برای بشر است. خداوند در آیه ۵۲ سوره مریم و ۸۰ سوره طه‌، کوه سینا را محلی برای خیر و برکت می‌شمارد و در آیه ۲ سوره تین به کوه طور اشاره می‌کند و به مبارک بودن آن توجه می‌دهد.
برخی از مفسران بر این باورند که واژه سینین به معنای مبارک و نیکو است و این اضافه از باب تعریف است، مثل اینکه گفته شود کوهی که در آن خیر فراوان است.(مجمع‌البیان، ج ۹ و ۱۰، ص ۷۷۵)
همچنین ایمن به معنای مبارک است که خداوند وصف کوه طور در آیه ۵۲ سوره مریم آورده است.(التحقيق، مصطفوی، ج ۷، ص ۱۳۶) به هر حال‌، کوه‌ها در جمال و جلال خود‌، نشانه و آیتی از آیات الهی هستند و خداوند کوه‌ها را برای بشر به عنوان نعمت آفریده است. (اعراف‌، آیه ۷۴ و نیز نحل‌، آیه ۸۱)
شعور و سجده کوه
از نظر قرآن هر موجودی به سبب این که اسمی از اسمای خداوندی را ظهور می‌بخشد‌، در بر دارنده اسما و صفات دیگر الهی نیز می‌باشد. البته ظهور اسما و صفات دیگر‌، در آنها شدت و ضعف دارد.
از آنجا که تنها انسان دارای همه اسمای الهی می‌باشد و او را عبدالله یا عبده قرار داده است‌، ظرفیت بروز و ظهور تمام و کمال آن اسما و صفات را دارا می‌باشد و می‌تواند آنها را به تمام و کمال فعلیت بخشد.
پس هر موجودی‌ ‌باید دارای علم و شعور باشد. البته علم و شعور هر موجودی از موجود دیگر متفاوت است که علت آن بیان شد. از جمله این موجودات کوه‌ها هستند که دارای شعور می‌باشند.
خداوند در آیاتی از جمله ۱۸ سوره حج به سجده کوه ‌اشاره کرده و با آوردن واژه من‌، که برای دارندگان عقل به کار می‌رود‌، کوه‌ها را دارای عقل و شعور دانسته است. آیاتی دیگر از جمله ۷۲ سوره احزاب و ۱۸ سوره ص نیز این معنا را تاکید می‌کند.
خداوند همچنین در آیه ۲۱ سوره حشر به خشوع و خشیت کوه‌ها در برابر خداوند و مظاهر آن ‌اشاره می‌کند که خود بهترین گواه از درک و شعور کوه‌ها در مرتبه خودشان می‌باشد.
نزول قرآن بر کوه که موجب خشیت و خشوع آن می‌شود‌، خود بهترین دلیل بر درک و فهم کوه می‌باشد؛ چرا که اگر کوه درک و شعوری نداشت‌، خشوع و خشیت معنایی نداشت.
خداوند در آیه ۷۲ سوره احزاب از خوف و هراس کوه از امانت الهی عرضه شده به آن سخن می‌گوید. این نیز بدان معناست که کوه قابلیت فهم و درک آیات و امانتداری آن را دارا بوده است‌، ولی به سبب اینکه همه اسمای الهی را در صورت کمالی آن نمی‌توانست دارا شود‌، آن را نپذیرفت و خود را ناتوان از حمل این امانت بزرگ الهی دانست.
ولایت الهی نیز برای او شناخته شده است ولی خود را قادر به حمل این بار سنگین نمی‌دانسته و عذرخواهی کرده است.
خداوند در این آیات می‌خواهد به انسان بفهماند که باری عظیم و مسئولیتی بزرگ بر دوش گرفته است که همان ولایت الهی است.
به هر حال‌، همه موجودات هستی از جمله کوه‌ها دارای عقل و شعورند ولی مرتبه شعورشان متفاوت است. البته هر موجودی در هر مرتبه‌ای از شعور باشد‌، مرتبه‌ای است که سجده و انقیاد را انجام می‌دهد؛ به این معنا که آن همه درجات شعور، او را به حقیقت خداوند آشنا و وجوب و لزوم سجده برای او را ثابت می‌کند. (حج‌، آیه 1۸)
فواید کوه‌ها
کوه‌ها برای بشر فواید بسیاری دارد. یعنی افزون بر اینکه تثبیت‌کننده زمین برکات و فواید مستقیم دیگری برای بشر دارد که از آن جمله می‌توان به بهره‌گیری بشر از معادن گنجینه‌های آن ‌اشاره کرد.
معادن و سنگ‌های مرمر و گرانیت و دیگر معادن در رنگ‌ها و ‌اشکال مختلف و کاربردهای گوناگون‌، از جمله فواید کوه‌هاست. (فاطر‌، آیه ۲۷) آفرینش کوه‌ها همراه با ایجاد برکت برای بشر بوده است و روزی بشر و آب و معیشت او نیز از طریق کوه‌ها تامین و ذخیره‌‌سازی می‌شود.
خداوند در آیه ۱۰ سوره فصلت‌، کوه‌ها را پاسخگوی نیازهای بشر در زمینه رزق و روزی بر می‌شمارد. البته در این آیه از چهار دوره زمین‌شناسی اصلی یاد می‌کند.
از آنجا که تعبیر روز در آموزه‌های قرآنی به معنای بروز و ظهور است‌، می‌توان گفت که چهار دوره اصلی بر زمین گذشته است که در هر دوره‌ای زمین شکل خاص یافته که با شکل پیشین آن متفاوت بوده است؛ چرا که خداوند از قیامت به یک روز یاد می‌کند. در آن روز زمین و آسمان منهدم و به شکل دیگری در می‌آیند که تفاوت ماهوی خواهد یافت.
بنابراین‌، در چهار دوره‌ای که زمین ظهور و بروز کرده است‌، هر دوره‌ای از دوره‌های آن باید با دوره دیگر از نظر ماهوی و اساسی متفاوت باشد. البته دانش بشر هنوز به فهم این نکته و نکته‌های دیگر درباره ساختار زمین و دوره‌های آن نرسیده است و بسیاری از رازهایی که در قرآن رمزنگاری شده‌، هنوز رمزگشایی نشده است.
کوه‌ها همچنین مهم‌ترین منبع آب شیرین برای موجودات زنده روی زمین است. خداوند در آیاتی از جمله ۱۵ سوره نحل و ۲۷ سوره مرسلات از نقش کوه‌ها در تامین آب مورد نیاز بشر سخن می‌گوید.
در این آیات پس از ذکر رواسی از انهار و رودها سخن به میان می‌آورد خود بهترین گواه است که کوه‌ها در ساخت نهر‌ها و رودها نقش اساسی دارند مهم‌ترین منبع آب شیرین و گوارا برای بشر و دیگر موجودات زنده روی زمین است.
(المیزان، ج 11، ص 291)
از دیگر فواید کوه‌ها می‌توان به استفاده از سنگ‌های آن برای خانه‌سازی و تراشیدن سنگ‌ها در درون آن برای خانه‌‌سازی ‌اشاره کرد. کوه‌ها یکی از ساده‌ترین و ابتدایی‌ترین پناهگاه‌های بشر بوده است.
در طول تاریخ برخی از اقوام با تراشیدن کوه‌ها خانه‌های خویش را در درون آن می‌ساختند که قوم ثمود و عاد این‌گونه بودند. (اعراف‌، آیه ۷۴ و شعراء‌، آیه ۱۴۹) خداوند در آیه ۱۵ سوره نحل و ۳۱ سوره انبیاء از کوه‌ها به عنوان یکی از عوامل آسودگی و آسایش انسان یاد می‌کند‌، چرا که موجب می‌شود تا همانند لنگر از اضطراب و لرزش‌های زمین جلوگیری کند و آسودگی و آسایش انسان را موجب شود.
کوه‌ها یکی از مهم‌ترین منابع سد‌سازی و حفظ و تامین آینده آب بشر است. از این رو در طول تاریخ میان کوه‌ها سدهای عظیم برای حفظ آب ساخته می‌شده است. البته سد‌سازی گاه برای حفظ از تهاجم دشمن نیز انجام می‌گرفته است.
همچنین کوه‌ها یک ابزار تامین آسایش و امنیت بشر بوده است و سدهای عظیمی در برابر تجاوزگران بوده‌اند. به هر حال‌، نقش چندگانه‌ای برای کوه‌ها می‌توان در حوزه سد‌سازی قائل شد.
(کهف‌، آیات ۹۳ تا ۹۶ )
این‌ها نمونه‌هایی از عظمت و جلال و جمال کوه‌ها است که در برخی از آیات به آن ‌اشاره شده است. توجه به همین ‌اندازه و تحلیل و توصیف و تدبر و تحقیق در آن می‌تواند انسان را با خداوند و عظمت و قدرت او آشنا سازد و آدمی را یک گام به شناخت خود و خدا نزدیک سازد.
البته خداوند در این آیات می‌کوشد تا با‌ اشاره‌ای گذرا مردم را به استفاده درست از کوه و فواید آن جلب کند.