kayhan.ir

کد خبر: ۲۶۶۱۱۸
تاریخ انتشار : ۰۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۹:۱۱
حیات‌نامه فکری و سیاسی علامه محمدتقی مصباح یزدی از تولد تا پیروزی انقلاب اسلامی(1357-1313) – 38

شرح وقایع مربوط به آزادی امام(ره) در نامه‌ به حجت‌الاسلام سیدحمید روحانی

 
 
 
دکتر سهراب مقدمی شهیدانی
حجت‌الاسلام و المسلمین سید حمید روحانی شاگرد خصوصی درس منظومه آیت‌ الله مصباح یزدی بود و در سال‌های پیش از مهاجرت به نجف، ارتباط وثیقی با ایشان داشت. نامه‌نگاری آیت الله مصباح با حجت‌الاسلام و المسلمین روحانی نشان از عمق این رابطه دوطرفه دارد. نامه‌ای که در پی می‌آید توسط آیت ‌الله مصباح در پی آزادی حضرت امام(ره) و بازگشت ایشان به قم در تاریخ 15 فروردین 1343 و سخنرانی تاریخی ایشان در روز چهارشنبه 25 اردیبهشت‌ماه آن سال در مسجد اعظم قم، خطاب به حجت‌الاسلام و المسلمین سید حمید روحانی به رشته نگارش کشیده شده است.
بسمه تعالی
«دوست گرامی، جناب آقای زیارتی1- زيد توفيقه 
سلامتی و کامیابی شما را از خداوند متعال خواستارم و امیدوارم لايزال در کنف لطف پروردگار از جمیع بلیات و آفات محفوظ باشید. رقيمه شریفه عز وصول بخشید از سلامتی شما خوشوقت شدم امیدوارم دست حوادث و گرد ملال همیشه از دامان والای شما کوتاه و دور باشد و همیشه خاطر عاطر به یاد خدا آرام و شاد باشد. تشریف‌فرمایی حضرت آیت الله خمینی سرور زايدالوصفی برای همه مسلمانان ایجاد کرد. امید است سایر خواسته‌های اساسی ملت مسلمان نیز در آینده نزدیکی عملی گردد. 
عده‌ای از دوستان مانند آقای مروارید و آقای حجتی و آقای سید عبدالرضا حجازی در زندان قزل قلعه به سر می‌برند و هنوز موقع رهایی ایشان معلوم نیست. عشایر خوزستان و فارس قیام شدیدی کرده‌اند و وضع داخلی و سیاست خارجی مملکت دچار بحران بی‌سابقه‌ای شده است. 
امیدواریم به یاری خدا و توجهات حضرت ولی‌عصر ارواحنا فداه فرج مسلمانان خیلی نزدیک شده باشد. روحیه حضرت آیت الله خمینی به قوت خود باقی است و روش ایشان بسیار پخته‌تر و اساسی‌تر شده و قلوب مخالف و مؤالف را مجذوب نموده است.
نطق ایشان در چهارشنبه گذشته به عنوان افتتاح درس در حدود یک ساعت و ربع طول کشید و با دستگاه‌های ضبط صوت متعدد ضبط و تکثير و به اغلب بلاد ارسال شد و شاید همین روزها متن آن چاپ شود و محور بیانات ایشان ارتجاعی بودن دستگاه و سفارش اتحاد مسلمانان به خصوص روحانيين بود. اگر چاپ شد ان‌شاء الله برای جناب‌عالی هم ارسال می‌شود.
خدمت جناب آقای استعلامی عرض سلام برسانید. آقای فقهی و آقای شیخ علی‌آقا [سعادت‌پرور] و سایر دوستان عرض سلام دارند.
والسلام عليکم و رحمت الله و برکاته- محمدتقی مصباح»2
در این متن کوتاه و تاریخی، نکات بسیار مهمی به چشم می‌خورد که از جهات مختلف قابل تحلیل و بررسی است؛ نخست آن که آیت ‌الله مصباح رسم رفاقت و استاد شاگردی را به جای آورده و جهات عاطفی متن بسیار قابل توجه است. 
از این گذشته، شرح رخدادها در نامه، آن هم در شرایط خفقان‌بار حاکی از اهتمام روحانیان مبارز به حفظ شبکه تشکیلاتی و گردش اخبار مبارزه بین بدنه مبارزین است. اشاره به «سرور زايدالوصف همه مسلمانان» به مناسبت آزادی امام(ره) و «ایجاد امید برای عملی شدن سایر خواسته‌های اساسی ملت مسلمان در آینده نزدیک» نیز اولاً نشان از جایگاه ویژه امام(ره) در میان مردم و نخبگان حوزوی دارد، ثانیاً روشن می‌سازد که آزادی امام به عنوان نقطه عطفی در تحقق سایر مطالبات انقلابی تلقی شده و از آن به عنوان اتفاقی امیدبخش یاد شده است. 
اشاره به زندانی بودن عده‌ای از مبارزین مانند آقایان مروارید و حجتی و سرنوشت نامعلوم آنان، نیز ضمن گزارش وقایع نهضت، نشان از احساس نگرانی نسبت به نیروهای مبارز دارد. توجه ویژه به «قیام عشایر جنوب» نیز نشانگر آن است که آیت ‌الله مصباح در جریان اتفاقات مهم سیاسی کشور قرار دارد و به سهم خود تلاش دارد این اخبار را به سایر مبارزین و مؤثرین منتقل کند. قیام طولانی و تاریخی عشایر جنوب، تنها یکی از پیامدهای فاجعه خونین حمله به مدرسه فیضیه بود که با دستگیری امام خمینی و قیام خونین 15 خرداد، شدت گرفت و تا سال‌ها بعد رژیم نتوانست در سرکوب آن اقدام مؤثری به عمل آورد.3 
حجت‌الاسلام و المسلمین سید حمید روحانی در تشریح قیام عشایر فارس چنین نوشته است:
«خيزش عشاير فارس در سال 1342، در آن بُرهه‏اى که روحانيان يکدست و يکصدا بر ضد رژيم شاه به پاخاسته بودند، موجى از خوش‏بينى، خرسندى و اميدوارى در ميان ملت ايران پديد آورد، به ويژه اين که برخى از آن سلحشوران و دلاورمردان، انسان‏هاى دين‏باورى بودند و با برخى از مقامات روحانى شيراز و لار هماهنگى‏هايى داشتند. گزارشى در دست است که نشان مى‏دهد شورش عشاير فارس در آن بُرهه با توان و قدرت زيادى همراه بوده و ارتش شاه را گاهى زمين‌گير کرده است.»4
پانوشت‌ها:
1- جناب حجت‌الاسلام و المسلمین سید حمید روحانی، قبلاً به «سیدحمید زیارتی» مشهور بوده‌اند.
2- «نامه تاریخی و منتشر نشده از آیت ‌الله مصباح یزدی»، فصلنامه 15 خرداد، دوره سوم، سال پنجم، شماره 15، بهار 87، ص381-385؛ این سند برای اولین بار در فصلنامه 15 خرداد منتشر شده است.
3- کشواد سیاهپور در کتاب «قیام عشایر جنوب» بخشی از این مجاهدت‌ها را مستند کرده است. بنگرید به: کشواد سياهپور، قيام عشاير جنوب (۱۳۴۳- ۱۳۴۱)، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سياسی، ۱۳۸۸.
4- اين گزارش را رئيس آن روز ادارۀ انتشارات و راديوى استان فارس به نام مولوى، براى سرپرست ادارۀ کل انتشارات و راديوى آن روز، به نام جهانگير تفضلى که وزير مشاور در دولت امير اسد الله‏ علم نيز بود، فرستاده است. متن گزارش اين است: 
محرمانه ـ 42/2/4 (2/284) مقام محترم سرپرست ادارۀ کل انتشارات و راديو
با توقير و احترام، گزارش هفتگى استان فارس را به شرح زير تقديم مى‏دارد: در دو روز گذشته در تنگۀ تامرادى نزديک‏هاى کازرون و نورآباد ممسنى، زد و خوردى بين اشرار به سردستگى طاهرى نام روى داده و تعداد يکصد و هفتاد نفر به اين شرح به درجه شهادت رسيده‏اند: 
1. افسر 12 نفر
2. درجه‏دار 27 نفر
3. سرباز 131 نفر
 ضمناً تعداد يکصد نفر هم سرباز و افسر زخمى شده‏اند که افراد زخمى را روز سه‏شنبه، سوم ارديبهشت به شيراز وارد و تحت معالجه قرار داده‏اند. چند شهر از قبيل لار، کازرون و نورآباد، تحت محاصرۀ اشرار مى‏باشد و شايع است که يک ده را در نزديکى نورآباد بمباران کرده‏اند.  اطلاع رسيده حاکى است که مدت چند روز است يک سرگرد به نام خسروداد، فرماندۀ گردان چترباز مفقود گرديده و تاکنون اطلاعى از نامبرده به دست نيامده است. ضمناً به استحضار مى‏رساند در موقع ورود اشرار به تنگۀ تامرادى و پيش از مقابله با افراد نظامى، گروهبانى در بين قواى دولتى بوده که برادرش جزء اشرار مى‏باشد و پيامى از طرف همان برادر به گروهبان مزبور مى‏رسد که شما در محاصره هستيد و اگر پيش بياييد همگى نابود مى‏شويد و اين موضوع به اطلاع فرماندۀ ستون مى‏رسد، فرماندۀ ستون همان موقع با بى‏سيم جريان را به اطلاع مرکز فرماندهى در شيراز مى‏رساند. از فرماندهى شيراز دستور صادر مى‏شود که مشغول به پيشروى شوند و نتيجه پيشروى منجر به کشته شدن 170 نفر افسر و سرباز مى‏شود و تمام اسلحه و مهمات آنها را هم به يغما مى‏برند.
در روز 42/1/26 به دفتر باستان‏شناسى نقش رستم دستبرد زده‏اند و تمام اموال و اثاثيۀ دفتر مزبور را به يغما برده‏اند.اين بود گزارش استان فارس تا تاريخ 42/2/3 که به شرح فوق معروض شد. با تقديم احترام. ادارۀ انتشارات و راديوى استان فارس‌ـ مولوى. ر.ک: نهضت امام خمینی، ج 1، صص 404-405. (برگرفته از: از پروندۀ جهانگير تفضلى در ساواک؛ جلد 2، برگ شماره 143)