kayhan.ir

کد خبر: ۲۶۶۰۷۴
تاریخ انتشار : ۰۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۲۳:۰۵
شصتمین سالگرد محرم 1342

روزهای محرمی خرداد سال 1342

 


دفتر پژوهش‌های مؤسسه کیهان
«... نزدیک محرم که شد، امام برای شهرستان‌ها برنامه‌ای طرح کرد. آن برنامه عبارت بود از اینکه طلاب و فضلای قم را به اطراف و اکناف کشور بفرستد و از آنها و منبری‌های شهرستان‌ها بخواهد که دهه محرم‌، به‌خصوص از روز هفتم را اختصاص بدهند به بازگو کردن فاجعه فیضیه و آن مصائبی که در قم گذشته است و از روز نهم نیز دسته‌های سینه‌زنی، این کار را بکنند و در نوحه‌خوانی‌ها آنچه را که در مدرسه فیضیه اتفاق افتاده است، مطرح کنند تا همه مردم ایران بفهمند که در حادثه فیضیه چه گذشته است. واقعا وقتی انسان فکر می‌کند، می‌بیند برای اینکه مردم سراسر ایران، فاجعه فیضیه را بفهمند و به مبارزه کشیده شوند و هیجان پیدا کنند، هیچ راهی بهتر از برنامه‌ای که امام طرح کرد و به اجرا درآورد‌، وجود نداشت. خود من از کسانی بودم که برای محرم از سوی امام اعزام شدم و تاثیرش را نیز دیدم...»1
این بخشی از خاطرات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از روزهای پیش از محرم و خرداد سال 1342 است که پس از فاجعه فیضیه در دوم فروردین و موضع‌گیری‌های حضرت امام، خبر از طراحی یک مبارزه آگاهی‌بخش و قاطع با رژیم دست‌نشانده پهلوی داشت.
در شرایطی که پس از پیروزی نهضت امام در قضیه لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی در پاییز 1341 و مخالفت علنی با لوایح شش‌گانه‌ای که از سوی صهیونیست‌ها به حکومت دیکته شده بود، شکست شاه در ماجرای همه‌پرسی ششم بهمن و فراگیرتر شدن مبارزات نهضت امام، با حمله مزدوران و چماقداران شاه به مدرسه فیضیه، نهضت امام از یک فراز تاریخی عبور کرده و به فضای درگیری رودررو با رژیم شاه رسیده بود.
طرح عظیم حضرت امام برای محرم 1342
شاه هم به دستور اربابان آمریکایی‌اش دست به سرکوب و دستگیری وسیع روحانیون مبارز و انقلابیون زد. در چنین موقعیتی و در خرداد 1342، امام بیش از هر موضوعی بر روی آگاهی دادن به مردم تاکید داشتند و برای بهره‌گیری از درس‌های ماه محرم و قیام حضرت اباعبدالله‌الحسین علیه‌السلام برای روشنگری و افشاگری در این ماه، برنامه‌ریزی نمودند. یکی از این برنامه‌ها، فرستادن نمایندگانی از میان روحانیون انقلابی و مبارز به اقصی‌نقاط کشور بود.
سندی از ساواک جزئیات برنامه‌های امام در آن ماه محرم و روزهای پیش از 15 خرداد را نشان می‌دهد:
«... اخبار واصله از منابع مختلف حاکی است که روحانیون تصمیم گرفته‌اند تا روز هفتم ماه محرم در مجالس و منابر مراسم عزاداری را به‌طور عادی برگزار ولی پس از آن مبادرت به تظاهراتی بنمایند. گزارش مامور نفوذی که با آیت‌الله خمینی مصاحبه نموده، حاکی است که آیت‌الله خمینی اظهار نموده، دستور داده‌ام تا هفتم محرم نظم و آرامش را حفظ کنند و چنانچه تا آن تاریخ دولت تسلیم نظرات روحانیون نشود، حملات را در مجالس و مجامع عزاداری آغاز نمایند، مخصوصا تاکید کرده‌ام، عزاداری‌ها مرثیه‌ها و نوحه‌خوانی‌ها طوری تنظیم شود که تجسم کشتار مدرسه فیضیه قم و حادثه مسجد گوهرشاد نمودار باشد...»2
حضرت امام همچنین نامه‌هایی برای آیات عظام و علمای اعلام شهرهای مختلف ایران فرستادند و از آنها خواستند در عزاداری‌های ماه محرم به فجایعی که توسط رژیم شاه بر مملکت ایران تحمیل می‌شود، توجه کنند و از همه مهم‌تر خطر اسرائیل و صهیونیسم را مدنظر داشته باشند.
مبارزه با اسرائیل در دستور کار بود
آیت‌الله خامنه‌ای که خودشان حامل پیام امام برای آیت‌الله میلانی و آیت‌الله قمی در مشهد بودند درمورد آن پیام گفته‌اند:
«... یکی از آن پیغام‌های عمومی، راجع به اسرائیل بود. امام فرمودند، شما به علمای مشهد بگویید که اسرائیل نقشه‌های سلطه اقتصادی را درباره مسائل ایران دارد و سیاست اسرائیل می‌خواهد مملکت را قبضه کند. امروز برای جوان‌ترین شما هم این مسئله واضح است که واقعا آن روز اسرائیل، چه اتکایی در رژیم ایران داشت... دور اسرائیل را یک حلقه مبارزه عربی گرفته بود... استکبار جهانی می‌خواست دور این حلقه، یک حلقه بزرگ‌تر درست کند که وابسته به خودش باشند. یکی از اساسی‌ترین زنجیرهای این حلقه بزرگ، ایران بود، دیگری ترکیه امروز و سومیش حبشه امروز بود... آن روز، این پیغام امام بود. شما ببینید در سال 42، امام با روشن‌بینی، این مسئله را می‌فهمید. لازم بود حوزه‌های علمیه هم بفهمند تا بدانند چون این رژیم، برای اسرائیل و یهودی‌ها و صهیونیسم تلاش می‌کند، باید حرکتی بکنند...»3
از جمله دیگر روحانیون مبارزی که در آن محرم و خرداد از سوی حضرت امام به شهرستان‌ها ماموریت یافتند، شهید دکتر محمدجواد باهنر بود که به همدان اعزام شد و محرم آن شهر را به محرم حرکت و قیام بدل ساخت. دکتر باهنر روز هفتم ماه محرم در بالای منبر به وسیله ساواک دستگیر شد و پس از آزادی مجدداً به سخنرانی‌های خود ادامه داد و در روز 12 محرم که ماموران رژیم، قصد دستگیری او را داشتند، مخفیانه به تهران آمد. آیت‌الله ربانی املشی عازم شهرستان خود شد و در آن دیار به سخنرانی و افشاگری و روشنگری پرداخت.
رایحه انقلاب در خراسان
آیت‌الله خامنه‌ای رهسپار بیرجند شدند. ایشان از روز اول تا ششم محرم به‌طور غیرمستقیم به مردم آگاهی دادند ولی از روز هفتم، مسائل روز، اوضاع سیاسی/ اجتماعی و قضایای مدرسه فیضیه و نقشه‌های پنهانی رژیم شاه را با حال و هوایی پرشور و بیانی گیرا برای مردم شرح دادند، به‌طوری که جمعیت کثیر شرکت‌کننده در آن مجلس به‌ گریه افتادند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خود درباره آن روزها اظهار داشته‌اند:
«... ترتیبی دادم که روز هفتم محرم، در یک مجلس باشکوه، رسالت خود را آغاز کنم. روز موعود فرا رسید، عصر جمعه بود... نشستم روی منبر، بدون مقدمه شروع به صحبت کردم. یکی دو کلمه خطبه خواندم و با صدای بلند درباره سلطه غرب در کشورمان سخنانی ایراد کردم و بحث را به فاجعه مدرسه فیضیه کشاندم و گفتم:
همین نقشه و توطئه برای محو اسلام بود که به حادثه مدرسه فیضیه کشیده شد و کار را به آنجا رسانید که در یک روز مقدس، به مدرسه فیضیه و به خانه امام صادق‌(ع) بریزند و کماندوها چنین کنند و چنان کنند.
از ضرب و شتم طلاب، از آتش زدن عمامه‌ها، از آتش زدن قرآن، از غارت و از بین بردن دارایی ناچیز طلاب، آنچه را که دیده و شنیده بودم، برای مردم بیان کردم. یکباره صدای ضجه و ناله مردم بلند شد. مردم به‌شدت ‌گریه می‌کردند و من در طول منبرهایی که رفته‌ام، کمتر سراغ دارم که مردم مانند آن روز منقلب شده باشند و ‌گریه کنند. واقعا غوغایی برپا شد. در پایان، چند کلمه‌ای از مصیبت کربلا یاد کردم. می‌دیدم که فاجعه فیضیه به حدی مردم را متأثر و منقلب کرده که به فکر مصیبت کربلا نیستند و آنجا بود که دریافتم امام چقدر عمیق و حکیمانه و دوراندیشانه، برنامه‌ریزی و محاسبه کرده بودند. مسلماً هیچ عاملی ممکن نبود مثل روضه فیضیه و موقعیتی که به مناسبت محرم پیش آمده بود، بتواند مردم را بیدار کند و دستگاه را رسوا و منکوب کند...»4
صبح روز نهم محرم یعنی روز تاسوعا، آیت‌الله خامنه‌ای، منبر پرشوری را برقرار کردند و اوضاع به‌گونه‌ای دگرگون گردید که عوامل رژیم شاه به‌شدت نگران شده و ایشان را دستگیر و به مشهد اعزام نموده و تحویل ساواک خراسان دادند. آیت‌الله خامنه‌ای را به زندانی مخروبه بردند که از وسایل اولیه هم محروم بود و تحت شکنجه قرار دادند.
طرح انقلابی امام، مرزها را هم درنوردید
در مساجد مختلف تهران هم روحانیون مبارز، سخنرانی‌های پرشوری ایراد کردند. از جمله استاد شهید مطهری که سخنرانی خود را براساس حدیث معروف «مِنْ أَفْضَلِ اَلْجِهَادِ كَلِمَهًُْ عَدْلٍ عِنْدَ سُلْطَانٍ جَائِرٍ» قرار داد و مرحوم محمدتقی فلسفی در مسجد آذربایجانی‌ها(مدرسه شیخ عبدالحسین) بازار تهران، بیانات تکان‌دهنده‌ای در حضور ده‌ها هزار نفر از مردم مسلمان ایراد کرد و در این سخنان دولت اسدالله علم را در 10 ماده به استیضاح کشانید که در پایان هریک از مواد این 10 ماده، مردم حاضر با تکرار عبارت «صحیح است، صحیح است»، موارد موردنظر مرحوم فلسفی را تایید می‌کردند. نوار این سخنرانی‌ها در کمترین زمان تکثیر و توزیع شد.
حضرت امام همچنین برخی از شاگردان نزدیک خود را که برای کسب دستور مراجعه می‏‌کردند توجیه نموده، قوت قلب داده و راهی شهر یا دیاری کردند. ایشان در موردی به حضرات صادق خلخالی، ناصر مکارم و جعفر سبحانی گفتند:
«اگر یک موقع از منبر شما جلوگیری شد برای من پیغام بدهید‌، من به مردم دستوراتی خواهم داد که چه باید بکنند.»5
شهید حجت‌الاسلام فضل‌الله محلاتی نیز در این مورد گفته است:
«... قبل از محرم امام مرا خواستند و فرمودند بروید وعاظ تهران و سران هیئت‌ها را جمع کنید تا در محرم امسال بتوانیم حداکثر بهره‌برداری را بکنیم. دستورالعملی هم در این زمینه به من دادند...»6
علاوه‌بر این امام تصمیم به اعزام تعدادی واعظ به کشورهای همسایه گرفتند تا مسلمانان و خصوصاً شیعیان آن مناطق نیز در جریان مبارزات مردم ایران علیه رژیم شاه قرار گیرند.
و به این ترتیب نهضت امام به بزنگاه تاریخی 15 خرداد 1342 نزدیک شد...
_____________________________
1- مجله آشنا از نشریات مرکز فرهنگی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی- شماره های 15 و 16 و 17
2- سیر مبارزات امام خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک (جلد اول)- صفحه 383- موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)- موسسه چاپ و نشر عروج- تهران- چاپ اول، 1386 3- آیت‌الله خامنه‌ای- 11 شهریور 1364- جلد دوم حوزه و روحانیت- صفحه 204 4- مجله آشنا- پیشین 5- قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک- جلد 2- صفحه 220 6- خاطرات و مبارزات شهید محلاتی- مرکز اسناد انقلاب اسلامی- صفحه 48