kayhan.ir

کد خبر: ۲۶۵۷۴۸
تاریخ انتشار : ۰۳ خرداد ۱۴۰۲ - ۲۳:۲۸

اخبار ویژه

 
 
سفر ضد تحریمی رئیسی؛ عصبانیت آمریکا و سانسور زنجیره‌ای‌ها
نشریات زنجیره‌ای، سفر مهم رئیس‌جمهور به کشور ‌اندونزی و نتایج مهم آن را سانسور کردند.
روزنامه‌هایی مانند هم‌میهن، اعتماد، سازندگی و آفتاب یزد، حتی یک تیتر کوچک هم به این سفر مهم اختصاص ندادند و این در حالی است که آخرین سفر ئیس جمهور کشورمان به ‌اندونزی در زمینه مناسبات دو جانبه، به 17 سال قبل بر می‌گشت و در واقع، سفر آقای رئیسی، آغاز فصلی جدید و مهم در روابط دو کشور بود.
نکته جالب تیتر‌های جایگزین نشریات زنجیره‌ای در صفحات اول است:
- آفتاب یزد: اردوغان مجبور است با غرب کنار بیاید/ آفرود سوار‌ها محروم می‌شوند/
- هم میهن: نامت بماند تا ابد (نکوداشت 100 سالگی محمد علی موحد/ پنج درس اصلی دیپلمات‌ها، نوشته‌ای از استفان والت/
- سازندگی: قلک خالی صندوق توسعه
- اعتماد: عبور سالم قالیباف از گردنه پایداری/ چرا جنگ بعد از آزاد‌سازی خرمشهر ادامه یافت؟/ افول ستاره بخت مخالفان اردوغان.
سانسور سفر رئیس‌جمهور کشورمان به ‌اندونزی در حالی است که در جریان این سفر، در کنار امضای 11 سند مهم همکاری، برای افزایش مبادلات تجاری معادل 20 میلیارد دلار و ضمنا دلارزدایی از مبادلات توافق شد. 
تجارت ترجیحی، لغو روادید، مبادلات فرهنگی، همکاری نظارتی بر تولید فرآورده‌ای دارویی، همکاری در زمینه‌های علمی، فناوری، تجهیزات پزگش، و همکاری در زمینه نفت و گاز، از جمله توافقات و اسناد همکاری امضا شده میان دو کشور است.
نیاز ‌اندونزی به واردات انرژی به‌عنوان یکی از مصرف‌کنندگان بزرگ انرژی جهان، ایجاد زمینه برای فعالیت تجار ایرانی در «آسه‌آن» به واسطه‌ ‌اندونزی، نیاز این کشور به دارو و تجهیزات پزشکی، امکان انتقال فناوری روز دنیا توسط ‌اندونزی به کشور در حوزه‌های مختلف مانند صنعت هواپیما‌سازی، صادرات خدمات فنی و مهندسی به‌ویژه در حوزه ساخت نیروگاه در ‌اندونزی در کنار بازار بزرگ و پرجمعیت این کشور، از جمله فرصت‌های ایران در سفر رئیس‌جمهور به ‌اندونزی است.
اندونزی با جمعیت بیش از ۲۷۵ میلیون نفر، چهارمین کشور پرجمعیت، و پانزدهمین کشور پهناور جهان است و از جمله قدرت‌ها و اقتصاد‌های نوظهور محسوب می‌شود. این کشور، پانزدهمین مصرف‌کننده بزرگ انرژی جهان است
بر اساس گزارش صندوق بین‌المللی پول،‌ اندونزی هفتم پس از چین، آمریکا، هند، ژاپن، آلمان و روسیه، هفتمین اقتصاد بزرگ دنیا به شمار می‌رود. اقتصاد این کشور، بزرگ‌ترین اقتصاد جنوب شرق آسیا می‌باشد. ‌اندونزی، عضو گروه ۲۰ است. موسسات اقتصادی آینده پژوه در دنیا پیش‌بینی می‌کنند ‌اندونزی بر اساس برنامه‌ریزی‌هایی که انجام داده، جایگاه چهارمین اقتصاد بزرگ جهان را طی دو دهه آینده به دست آورد. این کشور، همچنین یکی از بنیانگذاران اصلی جنبش عدم تعهد و از اعضای موثر سازمان همکاری‌های اسلامی به شمار می‌رود و در کنار تنگه مالاکا و در موقعیتی راهبردی در جنوب شرق آسیا قرار گرفته است.
یادآور می‌شود آخرین سفر رئیس‌جمهور کشورمان به ‌اندونزی در جریان دیدارهای دوجانبه، به 17 سال قبل یعنی سال ۲۰۰۶ برمی‌گردد.
در حالی که نشریات زنجیره‌ای غربگرا بر کتمان اهمیت سفر آقای رئیس ‌به جاکارتا و توافقات ضد تحریمی انجام شده تاکید داشتند، دولت آمریکا نتوانست با سکوت و بی‌اعتنایی از کنار این سفر بگذرد.
«متیو میلر» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، در واکنشی به توافقات میان ایران و‌ اندونزی که اهمیت ضد تحریمی آن را می‌رساند، گفت: «ما اجرای موشکافانه تحریم‌ها علیه ایران را ادامه می‌دهیم و برای اقدام علیه ناقضان تحریم‌ها تردید نخواهیم کرد. پیش از این بارها چنین اقداماتی در دنیا انجام داده‌ایم و کشورها را از برداشتن گام‌هایی در قبال ایران که ناقض تحریم‌ها باشند، برحذر می‌داریم».
در کنار ابعاد مهم اقتصادی و تجاری این سفر، نباید از ابعاد سیاسی و فرهنگی سفر آقای رئیسی و استقبال و علاقه مسلمانان این کشور در استقبال از ایشان هم غفلت کرد؛ استقبالی که عمق راهبردی جمهوری اسلامی ایران را نشان می‌دهد. این قبیل استقبال‌ها و ابراز علاقه ملت‌ها را باید با سفر مقامات آمریکایی به کشورهای مختلف به ویژه کشور‌های مسلمان مقایسه کرد که نوعا با ابراز نفرت و انزجار و اعتراض مردم مواجه می‌شود.
 
700 درصد گرانی مسکن کارنامه دوستان لیبرال غنی‌نژاد
کوچک شدن سفره مردم، افزایش آمار اجاره‌نشینی و بالارفتن سرسام‌آور تورم، بخشی کوچک از اثرات تفکرات جریان لیبرالی است که امثال غنی‌نژاد آن را نمایندگی می‌کنند.
رجانیوز با ‌اشاره به مواضع موسی غنی‌نژاد که در برخی مناظره‌های تلویزیونی خود را مدافع لیبرالیسم و منتقد اقتصاد دولتی و دستوری معرفی می‌کند، نوشت: چندی قبل، برنامه «شیوه» شبکه چهار صداوسیما میزبان مناظره علی علیزاده و موسی غنی‌نژاد بود. پس از پایان مناظره، بازخوردهای مختلفی در شبکه‌های اجتماعی توسط کاربران درباره این مناظره بیان شد. عباس آخوندی وزیر راه و شهر‌سازی دولت روحانی، برای حمایت از غنی‌نژاد، عکسی خندان از خود در کنار او به‌اشتراک گذاشت؛ عکسی که بهتر از هر سند دیگری اثر تفکرات لیبرال‌ها بر اقتصاد ایران را نشان می‌دهد.
عباس آخوندی دوست و همفکر موسی غنی‌نژاد، به مدت ۱۵ سال، سکاندار عرصه مسکن بوده است. او علاوه‌بر این‌که از سال ۶۶ تا ۷۲ رئیس‌بنیاد مسکن بود، در سال ۷۲ و در دوره دوم ریاست جمهوری‌هاشمی رفسنجانی به عنوان وزیر مسکن منصوب شد. آخرین تجربه وزارت او در عرصه مسکن نیز به سال ۹۲ باز می‌گردد که ۵ سال سکاندار وزارت راه و شهر‌سازی بود.
«افتخار می‌کنم حتی یک واحد مسکن مهر افتتاح نکردم»؛ این آخرین سخنان عباس آخوندی در منصب وزارت راه و شهر‌سازی است. او با همین دیدگاه بلافاصله بعد از حضور در وزارت مسکن، تکمیل «مسکن مهر» را از دستور کار این وزارتخانه خارج کرد؛ طرحی که باعث خانه‌دار شدن جمعیت زیادی از مردم ایران شده بود. 
بر اساس آمار وزارت راه و شهر‌سازی، در سال ۱۳۹۹ تعداد کل واحدهای مسکونی تکمیل شده شهری نسبت به سال ۱۳۹۲ که ساختمان‌های شروع‌شده در دولت دهم به تکمیل رسید، تقریباً نصف شد. تعداد تسهیلات ساخت مسکن نیز در سال ۱۳۹۹ نسبت به سال ۱۳۹۲ تقریباً ۳۹ درصد کمتر شد. در نتیجه تفکرات لیبرال‌ها و سقوط تولید مسکن در دولت روحانی، قیمت مسکن سر به فلک گذاشت. قیمت مسکن در تهران در تیرماه ۱۳۹۲ کمتر از 3/7 میلیون تومان بود در حالی که در تیرماه ۱۴۰۰ به بالای ۳۰ میلیون تومان رسید؛ یعنی بیش از ۷۰۰ درصد گران شد!
کوچک شدن سفره مردم، افزایش آمار اجاره‌نشینی و بالارفتن سرسام‌آور تورم، بخشی کوچک از اثرات تفکرات همفکران غنی‌نژاد در کشور است. با این وجود که با تفکرات لیبرالی و نئولیبرالی، اقتصاد کشور و سفره مردم را گروگان گرفته‌اند، با انتقاد از حاکمیت، خود را آزادی‌خواه و آزادی دوست نشان می‌دهند.
 
نقش دولت هاشمی در شکست ناطق و پیروزی خاتمی در انتخابات 76
محسن هاشمی می‌گوید: انتخابات دوم خرداد 1376، انتخاباتی درخور بود و آیت‌الله هاشمی رفسنجانی از این انتقال مسالمت‌آمیز قدرت احساس خوشحالی می‌کرد.
رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران طی یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: «با توجه به انتخابات پیش ‌رو و نظر رهبر معظم انقلاب مبنی بر انتخاباتی پرشور و رقابتی، یادآوری انتخابات دوم خرداد 1376 خالی از لطف نیست. شش سال و ‌اندی از رحلت آیت‌‌الله هاشمی ‌رفسنجانی گذشت. حسرت فقدان آن قوه عاقله نظام، در این روزهای سخت انقلاب، احساس می‎‌شود؛ اما میراث گران‌بهای او که همانا حکمرانی خوب براساس اعتدال، عقلانیت و واقع‌گرایی است، پیش ‌روی 
ماست.
زندگی پربار و پرمشقت آیت‌‌الله هاشمی، برای رسیدن به هدف بزرگی سپری شد که همانا ساختن کشوری آباد، آزاد، پیشرفته و سرشار از نشاط، سعادت و بهروزی و ارائه الگوی تمدنی موفق برای جهان اسلام و انسان‌‌های آزاده در سراسر دنیا بود. او به ما آموخت در برابر ابتلائات و ناملایمات، صبور و قوی باشیم و در هر حال خدای متعال را ناظر بر اعمال خود 
ببینیم.
در سال 1376 دوران سازندگی پایان یافت و دولت اصلاحات، سکان امور را در دست ‌گرفت. آیت‌الله هاشمی ‌رفسنجانی انتقال مسالمت‌‌آمیز قدرت را رقم زد و همواره از این اتفاق فرخنده، احساس خوشحالی می‌‌کرد. تلقی سردار سازندگی آن بود که مردم به‌عنوان صاحبان اصلی انقلاب اسلامی، با انتقال قدرت اجرایی،‌ نقش خود را ایفا کنند و همان جایگاهی که بنیان‌گذار کبیر انقلاب اسلامی برای مردم قائل بود و رأی آنها را میزان می‌‌دانست، به‌‌طور واقعی در دست‌‌شان باشد.
در انتخابات سالم، رقابتی و پرشور دوم خرداد 1376، سیاست آیت‌‌الله هاشمی هماهنگ با رهبری، حفظ بی‌‌طرفی و پیشگیری از برگزاری انتخابات فرمایشی و از پیش تعیین‌شده بود.
 تلاش آیت‌‌الله هاشمی آن بود که انتخابات آزاد و پرشور برگزار شود و کسانى که تمایل به شرکت در مبارزه انتخاباتى در چارچوب قانون و مقررات داشتند، به‌‌ هیچ‌‌وجه نگران تبعیض و تضییع حقوق خود نباشند. کسانى‌ که امکانات عمومى در اختیار دارند، حافظ بیت‌المال باشند و از اعمال سلیقه‌هاى شخصى پرهیز کنند و تمایلات قلبى مسئولانى که امکانات عمومى را در اختیار دارند، فقط در برگه آرای خود آنان تجلى یابد.
برای ایشان همه نیروهای موجود در عرصه عمومی اعم از چپ و راست و میانه، ارزشمند بودند و با همه آنها ارتباط حسنه داشت و تلاش می‌کرد حتی‌‌المقدور کسی را از قطار انقلاب پیاده نکند. رابطه ایشان با آقای سیدمحمد خاتمی، رئیس‌‌جمهور منتخب، از همین سنخ بود.
 اگرچه ایشان به آقای ناطق ‌‌نوری رأی داد؛ اما مصلحت بزرگ‌تر انقلاب اسلامی را در آن می‌‌دید که رأی و نظر واقعی مردم بر کرسی بنشیند. مشخص بود که ایراد خطبه قبل از انتخابات و برحذر داشتن همه نیروها از خدشه‌‌دار کردن امر انتخابات که در هماهنگی با رهبری بود، باعث پیروزی شگفت‌‌انگیز جبهه اصلاحات شد؛ در حالی‌ که ارتباط ایشان با نیروهای جناح راست، در این انتخابات نیز به همان نسبت قوی و سازنده بود... 
انتخابات دوم خرداد فضایی را ایجاد کرد که اصلاح‌طلبان به رهبری نزدیک شوند. خوشبختانه رهبر انقلاب هم در این زمینه همراهی می‌کردند؛ اما با وجود حسن‌نیت و همدلی آقای ‌خاتمی و اشتباهات ‌راهبردی‌ و برنامه‌‌ریزی تندروان دو طرف در پشت ‌صحنه چنین فرصت طلایی را سوزاند و به ‌این‌ترتیب اعتماد دوجانبه دچار آسیب ‌شد و در نهایت اصلاحات پس‌ از هشت ‌سال طلایی که در انتخابات ریاست ‌‌جمهوری، مجلس و شوراها پیروزی‌‌های قاطعی کسب کرده بودند، در سال 1384 دولت به مجموعه‌‌ای تحویل داده شد که تفریطی در مقابل افراط بود. روشن است که همراهی اصلاح‌‌طلبان با تفکر اعتدالی آیت‌‌الله هاشمی، سرنوشت دیگری را برای انقلاب اسلامی رقم می‌‌زد». 
درباره این تحلیل آقای محسن هاشمی باید چند نکته را یادآور شد.
1- برخی دولتمردان عضو کابینه مرحوم هاشمی، با جدیت دنبال تغییر قانون اساسی برای تمدید سه‌باره ریاست‌جمهوری بودند اما نتوانستند از قانون اساسی عبور کنند. 
2- به گفته آقای مرعشی، مرحوم هاشمی از شش ماه قبل از انتخابات دوم خرداد و درباره تکلیف حزب کارگزاران (حزب تشکیل شده در دولت هاشمی) گفته که بروید سراغ حمایت از آقای خاتمی. به عبارت دیگر آقای هاشمی در انتخابات بی‌طرف نبود. 
3- هاشمی و حزب دولت ساخته وی در حالی از خاتمی حمایت کردند که در تقسیم‌بندی سنتی چپ و راست، آقای ناطق به‌عنوان رئیس مجلس وقت و عضو برجسته جناح راست، ادامه دولت هاشمی و آقای خاتمی به‌عنوان نامزد جناح چپ و برحسب ظاهر منتقد دولت وی، جانمایی می‌شدند. بدین‌ترتیب، و با توجه به نارضایتی‌های اقتصادی مردم از دولت حزب کارگزاران، ناطق حامی آن دولت و خاتمی، منتقد عملکرد آن وانمود شد! 
4- اظهارات آقای  هاشمی در خطبه‌های نماز جمعه ظاهرا برای نفی شائبه تقلب بود اما در واقع به این شائبه دامن زد و سود این شائبه‌انگیزی غلط را خاتمی و ائتلاف پشت‌سر وی (کارگزاران- چپ‌های مجمع روحانیون و حزب مشارکت بعدی) بردند. جالب و عجیب اینکه آن زمان، دولت هاشمی برگزارکننده انتخابات بود و اگر هم شائبه‌ای باید پیش می‌آمد، نسبت به وزارت کشور و دولت وی بود، اما آقای هاشمی در این ماجرا دست پیش را گرفت و فرافکنی کرد! 
5- نوع تمهید انجام‌گرفته از سوی مرحوم هاشمی و حزب دولتی وی، عملا برای تثبیت و تداوم دولت متبوع وی بود و نه برای انتقال قدرت، چنان‌که آقای محسن هاشمی می‌گوید: نکته عبرت‌آموز در این میان اینکه افراطیون مدعی اصلاح‌طلبی، به فاصله دو سال، خدمت جانبدارانه مرحوم هاشمی را با ترور شخصیت وی در آستانه انتخابات مجلس ششم و تلاش برای ممانعت از حضور وی در این مجلس و ریاست آن- به هر شیوه ناجوانمردانه ممکن- به کار بستند و مرحوم هاشمی را در اثر فضای سنگینی که ایجاد کردند، مجبور به انصراف از نمایندگی کردند!
6- ائتلاف اصلاح‌طلبان متاسفانه امتحان خوبی در قبال التزام به جمهوریت و رای مردم پس نداده‌اند. هرگاه- مثل خرداد 1376- برنده شده‌اند، به تحسین و تمجید جمهوریت و انتخابات پرداخته‌اند و انتخاب مردم را باکیفیت، سالم و از سر عقل و شعور تشخیص معرفی کرده‌اند، اما هرجا مردم، انتخابی دیگر از نامزدهای مدعیان اعتدال و اصلاحات کرده‌اند، این ائتلاف به توهین علیه شعور و انتخاب مردم پرداخته و فراتر از آن به آشوب‌افکنی علیه انتخابات یا دولت برآمده از آن پرداخته‌اند؛ چنان‌که در سال‌های 84 و 88 و در دو سال اخیر 
مرتکب شدند.