خاطرات رفاقت چهلساله حجتالاسلام والمسلمین علی شیرازی با حاج قاسم سلیمانی- ۴۷
مشی سیاسی سردار سلیمانی
سعید علامیان
قاسم سلیمانی، در سیاست هم دنبالهرو ولایت بود. همانطور که مقام معظم رهبری به مذاکرات برجام خوشبین نبودند، چون آمریکاییها و طرفهای مذاکره را قابل اعتماد نمیدانستند، قاسم سلیمانی هم روی مواضع آقا محکم ایستاد.
او نهم اسفند 1397، در یادواره شهدای استان کرمان گفت: برای دشمن، این برجام، سهضلعی است؛ نه یکضلعی. اوباما فکر میکرد به مرور زمان، به دو ضلع دیگر میرسد؛ اما آدم عجولی که آمده، اصرار دارد بهسرعت برسد، و تصورش این بود که میرسد. اینکه اصرار میکنند بر برجام ۲
در منطقه، برای این است که میخواهند این تحرکی را که از ایران اسلامی به جهان اسلام روح و جان داده، این خونی را که در عالم اسلامی جریان پیدا کرده، بخشکانند.
هدف، این است که این قدرت ناب اسلامی، در برجام ۲ خشکانده شود. اگر العیاذ بالله ما رفتیم و در برجام ۲ شرکت کردیم، به همین تمام میشود؟ نه؛ برجام اصلی، در داخل ایران است. تلاش آنها به اینجا منتهی نخواهد شد و برجام 3 هم خواهند داشت؛ چون دشمنان معتقدند که چشمه باید خشکانده شود، و این چشمه، ایران است.
وقتی آقا فرمودند اگر آنها برجام را پاره کنند، ما آتش میزنیم، انتظار قاسم سلیمانی این بود که دولت و دستگاه دیپلماسی، این موضوع را جدی بگیرند. اگر آتش زده بودیم، به اینجا نمیکشید. میبایست محکم روی مواضع ولایت میایستادیم. سردار سلیمانی، روی مواضع ولایت محکم میایستاد.
در مشی سیاسی سلیمانی، عرصه سیاست، جای تسویهحساب و حب و بغض شخصی نبود. حاج قاسم با بعضی مواضع آقای روحانی مخالف بود و با صراحت به خود ایشان میگفت که در فلان قضیه اشتباه کردید.
همین حاج قاسم که بعضی برخوردها و روشهای آقای روحانی را قبول ندارد، وقتی پای انقلاب و اسلام به میان میآید، حاضر است دست آقای روحانی را هم ببوسد.
اسفند 1397، بشار اسد به تهران آمد و ملاقات مهمی با مقام معظم رهبری و آقای رئیسجمهوری کرد. هماهنگی سفر بشار اسد، با نیروی قدس بود؛ آمد و رفت ایشان، از نظر امنیتی میبایست حسابشده میبود. حتی احتمال داشت او را توی مسیر ترور کنند.
زمان دقیق سفر آقای اسد، به آقای روحانی اعلام شد، و ایشان هم به استقبالش رفت و در ملاقات با مقام معظم رهبری هم حضور داشت؛ اما ناهماهنگی در نهاد ریاستجمهوری، به غیبت آقای ظریف در این ملاقات منجر شد.
آقای ظریف، در همان روزها، به عللی، استعفای خود را تقدیم رئیسجمهوری کرده بود. برخی این شائبه را درست کردند که این استعفا، برآمده از اختلاف میان آقای ظریف و سردار سلیمانی است.
رسانههای بیگانه هم بر اساس همین شائبه، ناشیانه این مسئله را توی بوق کردند.
همان روزها، با حاج قاسم از خانه به ستاد نیروی قدس میرفتیم. حسین پورجعفری هم توی ماشین بود.
سردار سلیمانی به حسین پورجعفری گفت «حسین، آقای ظریف را بگیر؛ با او صحبت کنم.» آقای پورجعفری، شماره را گرفت و گوشی را به حاج قاسم داد. دقایقی به شوخی و احوالپرسی گذشت؛ گرم و صمیمی! بعد خیلی جدی به آقای ظریف گفت: «شما نمیبایست استعفا میکردید. اشتباه کردید. انشاءالله همین الان به وزارتخانه بروید.» دو بار با او تماس گرفت.
آقای ظریف، به احترام سردار سلیمانی برگشت. حاج قاسم، همان روز مصاحبه کرد و از ظریف تمجید کرد.1
یک بار هم بعد از اینکه آمریکا، ظریف را تحریم کرد، با لباس نظامی برای دیدن ظریف به وزارت امور خارجه رفت و به او خدا قوت و تبریک گفت که به سبب حمایت از مواضع رهبر معظم انقلاب، مورد غضب و دشمنی آمریکا قرار گرفته است.2
پانوشتها:
1. سردار سلیمانی در آن مصاحبه گفت: «آقای ظریف، برای تأمین منافع کشور، پیوسته اقدامات ارزشمندی را در سطوح گوناگون انجام داده و در مبارزه با دشمنان انقلاب اسلامی و ملت ایران نیز همراهی لازم را داشتهاند.»
2. این دیدار، 15 مرداد 1398، پس از تحریم محمدجواد ظریف برگزار شد و در رسانهها بازتاب زیادی داشت. سردار سلیمانی به ظریف گفت: «به شما تبریک میگویم که به دلیل انتساب به رهبر معظم، حکیم و فرزانه عالم اسلام و جهان، مورد غضب و دشمنی آمریکا قرار گرفتهاید. اقدام آمریکا در تحریم شما ثابت کرد که جنابعالی، به عنوان مسئول سیاست خارجی کشور، تأثیر عمیقی بر افکار عمومی و بهویژه مردم آمریکا نسبت به جهالت رهبران این کشور دارید.»