kayhan.ir

کد خبر: ۲۶۵۰۸۹
تاریخ انتشار : ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۲۱:۳۳
خاطرات رفاقت چهل‌ساله حجت‌الاسلام والمسلمین علی شیرازی با حاج قاسم سلیمانی- 44

دغدغه‌های فرهنگی سردار دل‌ها

 
 
 قاسم سلیمانی، در تاریخ و جغرافیا قوی بود. در باره‌ تاریخ اسلام و جنگ‌های زمان پیامبر مطالعه داشت. وقتی در باره‌ سوریه و لبنان حرف می‌زد، تاریخ سوریه و لبنان را می‌گفت. به تاریخ روسیه و ترکیه مسلط بود. وقتی با بشار اسد یا اردوغان و پوتین ملاقات داشت، آن‌قدر از نظر علمی دستش پر بود و از تاریخ و جغرافیای کشورهایشان اطلاع داشت که همگی او را قبول داشتند.
سلیمانی، علاوه ‌بر کتاب، به هنر و هنرمندها هم بها می‌داد. نامه‌ای دیدم که به حسن روح‌الامین نقاش نوشته است: «بسمه تعالی. دوست و برادر عزیز و هنرمند متعهدم، آقای حسن روح‌الامین. آنچه از هنر خدادادی جناب‌عالی در ترسیم مصائب اهل‌بیت علیهم‌السلام مشاهده کردم، هر یک فراتر از منبر چند عالم برجسته و بااخلاص بود. برادر بزرگوارم، این هدیه‌ الهی را همانند خون‌ها و دست‌ها و سرها و پاهایی که در این راه قلم شد، وقف این راه کن و خط و راهی را برای دیگر متعهدین توانمند ترسیم فرما. برادرت، قاسم سلیمانی؛ 28/9/1396»
وقتی آقای سلحشور، فیلم و سریال حضرت یوسف(ع) را می‌ساخت، حاج‌قاسم سر صحنه‌ فیلمبرداری‌اش رفت و از او تشکر کرد. سر صحنه‌ فیلم محمد رسول‌الله(ص) آقای مجیدی رفت تا خدا قوّتی بگوید. پیگیر بود که برای جنگ سوریه و داعش، کار سینمایی بشود. آقای حاتمی‌کیا را دعوت کرد. برای این کار وقت گذاشت. در مراحل ساخت فیلم «به وقت شام»، از آغاز تا پایانش، به آقای حاتمی‌کیا سر می‌زد؛ هر قسمت از فیلم را توی صحنه می‌دید و نظر می‌داد. برای ساخت سریال پایتخت هم حاج‌قاسم نقش حمایتی داشت. کارگردان‌ها و فیلم‌نامه‌نویس‌های مستندکار را دعوت کرد و با آنها جلسه گذاشت. آنها را به منطقه می‌برد و توجیه می‌کرد.
حواسش بود دنیای استکبار می‌خواهد هنرمندان را به سمت خودش بکشاند؛ باید کاری کنیم هنرمند توی جبهه‌ خودی و در مراسم تشویق شود. تنها جایی که از خبری شدن خودش راضی بود، موقع تقدیر از هنرمندها بود.
ماجرای کتاب و فیلم «آن 23 نفر»، مربوط به بیست‌وسه اسیر لشکر ثارالله است که همه کرمانی و حداکثر 15 ‌ساله بودند. صدام می‌خواست به وسیله‌ آن‌ها، جنگ تبلیغاتی توی دنیا راه بیندازد و نشان بدهد که امام، بچه‌های کوچک را به جبهه می‌فرستد؛ هر چه تلاش کرد، این بیست‌وسه نفر، زیر بار نرفتند و حماسه آفریدند. ابتدا کتاب «آن 23 نفر» منتشر شد. مقام معظم رهبری بر آن تقریظ نوشتند. حاج‌قاسم هم برای نویسنده‌ کتاب، احمد یوسف‌زاده که خودش یکی از آن بیست‌وسه نفر بود، یادداشتی نوشت.۱ 
وقتی خواستند فیلم «آن 23 نفر» را بسازند، از این کار حمایت کرد. در همان شروع فیلم‌برداری، سر صحنه رفت و از کارگردان و دست‌اندرکاران فیلم تشکر کرد. همان‌جا برای هنرمندانی که نقش آن بیست‌وسه نفر را بازی می‌کردند، خاطره‌ آن بچه‌ها را نقل کرد. گفت که من گفته بودم بچه‌ها نباید توی عملیات بروند؛ اما این بچه‌ها آن‌قدر اشک ریختند و التماس کردند که مرا قانع کردند.
حاج ‌قاسم، برای اجرایی کردن تدابیر مقام معظم رهبری، اجلاس بین‌المللی بیداری اسلامی را هم بنیان گذاشت. با شروع انقلابات مردمی در تونس، مصر، لیبی و یمن، مقام معظم رهبری، موضوع بیداری اسلامی را طرح کردند. سردار سلیمانی برای این‌که نگاه آقا به بیداری اسلامی، در جهان طرح شود و آن چیزی را که آقا انتظار دارند، اتفاق بیفتد، به فکر افتاد ‌اندیشمندان جهان اسلام و رسانه‌های بین‌المللی را جمع کند تا به این مبحث بپردازند. 
اولین اجلاس بیداری اسلامی، سال 1390، با حضور صدها ‌اندیشمند از ده‌ها کشور در تهران آغاز به کار کرد. سال‌های پس از آن، اجلاس جهانی «علما و بیداری اسلامی» و اجلاس جهانی «زنان و بیداری اسلامی» برگزار شد. اصل فکر و پیشنهاد این‌که اجلاس بین‌المللی بیداری اسلامی با موضوعات علما، بانوان، جوانان و نخبگان برگزار شود، از سردار سلیمانی بود. 
بدون آن‌که اسمی از او برده شود، پشت صحنه‌ کارهای اجلاس را دنبال می‌کرد. او می‌گفت چه کسانی باید دعوت شوند. با همه‌ علمای جهان اسلام در ارتباط بود. بسیاری از دعوت‌شده‌ها، از علما و مسئولین کشورها که به ایران می‌آمدند، می‌خواستند حاج ‌قاسم را ببینند و با او جلسه بگذارند. 
حاج ‌قاسم تا ساعت یک دو نصفه‌شب با این افراد جلسه داشت. در کنار همایش‌های دیگری هم که وزارت امور خارجه، سازمان ارتباطات، مجمع تقریب مذاهب و جاهای دیگر برگزار می‌کردند، بعضی مهمان‌ها درخواست می‌کردند با سردار سلیمانی ملاقات کنند.
پانوشت:
1. در یادداشت سردار سلیمانی آمده است: «احمد عزیز، وقتی کتابت را خواندم، ناخودآگاه صحنه اسارتی در مقابل دیدگانم مجسم شد و به یاد آن اسیر (حضرت زینب سلام‌الله ‌علیها)، بر کتاب این اسیر اشک ریختم؛ یاد قهرمان اسارت که اسارت را به اسیری گرفت.»