kayhan.ir

کد خبر: ۲۶۴۷۵
تاریخ انتشار : ۱۹ مهر ۱۳۹۳ - ۱۹:۳۲

ستاره

در اولین روز بهار سال 11 هجری شمسی یا همان 18 ذی‌الحجه سال 10 هجری قمری، نزدیک ظهر روز دوشنبه فرمان می‌رسد تا همه بایستند! آنها که پیش رفته‌اند بازگردند و آنان که پشت سراند خود را سریع‌تر برسانند.
 کمال احمدی

آهسته آهسته جمعیت 120 هزار نفری حجاج که چند روز پیش حجشان را تمام کرده و اینک آهنگ بازگشت به موطن خویش دارند در نقطه موعود گرد هم می‌آیند. وعدگاه، همان آبگیر غدیر است که باید خبر عظیم الهی از لسان رسول اعظم به مردمان ابلاغ شود که اگر این کار انجام نگیرد رسالت نبوی ناقص خواهد بود.
گرمای هوا و داغی زمین به حدی است که مردمان گوشه‌ای از لباس خود را بر سر انداخته و بخشی دیگر را زیر پای خود قرار داده‌اند.
کثرت جمعیت به حدی است که پیامبر خدا «ربیعه» را که صدای بلندی دارد، انتخاب می‌کنند تا کلام حضرتش را برای افرادی که دورتر قرار دارند، تکرار کند. مقارن ظهر، منادی رسول خدا ندای نماز جماعت می‌دهد. مردم با رسول اعظم نماز جماعت می‌گزارند و پس از نماز، نبی خدا از منبر غدیر بالا می‌روند. سپس علی علیه‌السلام را فرا می‌خوانند تا در سمت راستشان بر فراز منبر بایستند و آنگاه در حالی که دست راستشان بر شانه امیرمؤمنان علیه‌السلام است خبر عظیم الهی را ابلاغ می‌کنند.
اما خبر مهم چیزی نیست جز امر موکد پروردگار درباره اعلام ولایت امیرمؤمنان علی علیه‌السلام که رسول خدا آن را این‌گونه اعلان فرمود: «جبرئیل سه بار بر من نازل شده و از طرف خداوند مرا مامور کرده است که در این جایگاه به پا خیزم و بر هر سپید و سیاهی اعلام کنم که علی‌بن ابی‌طالب برادر من و وصی من و جانشین من بر امتم و امام بعد از من است. نسبت او به من همانند هارون است به موسی، جز این که پیامبری بعد از من نیست و او صاحب اختیار و مولای شما بعد از خدا و رسولش است.» سپس امامت 12 امام بعد از خود را تا آخرین روز دنیا اعلام می‌کنند تا همه طمع‌ها یکباره قطع شود. ایشان همچنین تاکید می‌کنند که هر کس ولایت علی را انکار کند خداوند هرگز توبه‌اش را نمی‌پذیرد و او را نمی‌بخشاید و هرکه با علی دشمنی کند و ولایت او را نپذیرد به لعنت و خشم خداوندی گرفتار می‌شود.
پس از این ابلاغ، تمامی حاضران یک به یک با امیرمومنان علی‌علیه‌السلام بیعت کردند و ولایتش را پذیرفتند.
اما بدیهی است که ولایت‌پذیری ملزوماتی دارد و صرف گفتار ظاهری کفایت نمی‌کند. چه اینکه پس از رحلت پیامبر عظیم‌الشأن اسلام همگان دیدند که بسیاری از مدعیان پذیرش ولایت علی ‌علیه‌السلام خیلی زود بیعت ظاهری خود را فراموش کرده و جریان منافقانه سقیفه را بنا نهادند.
به‌هرحال یکی از الزامات ولایت‌پذیری که در زمان حیات پیامبر اعظم نیز بسیار پررنگ می‌نمود موضوع مقاومت و ایستادگی جریان حق در برابر جبهه باطل بود. مثلا خود علی علیه‌السلام بارها در راه دفاع از حریم ولایت نبوی ایستادگی کرد و در این مسیر شهره عام و خاص شد؛ خوابیدن در جای پیامبر در لیله‌المبیت که 40 مرد شمشیر بدست برای کشتن پیامبر بر بالای سر او حاضر شدند یا رزم جانانه در جنگ احد که 80 ضربه را به جان خرید تا جان پیامبر حفظ شود و نبرد قهرمانانه با عمروبن عبدود در جنگ خندق که ضربت امیرالمومنین از عبادات جن و انس و ملائکه تا روز قیامت برتر شد، همگی حکایت از مردانگی و مقاومت بی‌نظیر علی‌علیه‌السلام در راه اسلام دارد.
رهبر انقلاب درباره همین خصوصیت مولای متقیان می‌فرماید: «امیرالمومنین آن روزی که به همراه پیغمبر وارد مدینه شد یک جوان 22 سه ساله بود... همین جوان بود که ستاره و قهرمان جنگ بدر شد، همین جوان بود که در جنگ احد آنچنان درخشید که همه مسلمانها به عظمت کار او وقوف پیدا کردند، همین جوان بود که در امتحانهای گوناگون، در غزوات پیغمبر، در ایستادگی در برابر فشار جبهه کفر و استکبار آن روز در کنار پیغمبر ایستاد. همین جوان بود که به دنیا تعلق خاطر پیدا نکرد. آن روزی که پیغمبر اکرم او را که درعین جوان بودن نصب می‌کرد، این جوان در چشم مسلمانان عظمتی داشت که  این عظمت برای کسی قابل انکار نبود.»
بنابراین مقاومت و ایستادگی ویژگی بارز ولایتمداران و غدیریان است. به عبارتی نمی‌شود کسی ادعای ولایت‌پذیری علی علیه‌السلام را داشته باشد و درعین حال به مقلدان خود توصیه کند که در مجالس بزرگداشت غدیر حرفی از شهید و شهادت نزنند. یا جور در نمی‌آید که فردی یا گروهی شعار شیعه علی بودن سردهد ولی به محض مواجه با کوچک‌ترین تحریم و سختی بلافاصله پا پس کشیده و آواز سازش سردهد.
از این منظر امروز دیگر بحث غدیر و ولایت‌پذیری مولای متقیان فقط به شیعیان و یا حتی مسلمانان محدود نمی‌شود بلکه تمام آزادیخواهان جهان دریافته‌اند که برای نیل به اهداف والای خویش باید مقاوم بوده و ایستادگی کنند.
به صحنه دنیا نگاه کنید. امروز گزینه مقاومت در برابر استکبار جهانی خصوصا آمریکا و انگلیس و اسرائيل و اذناب آنها اعم از تکفیریان و داعشی‌ها و... به شعار یگانه آحاد ملت‌ها و حتی دولت‌ها تبدیل شده است.
رئيس‌جمهور غیرمسلمان آرژانتین از قلب آمریکای لاتین به حمایت از حزب‌الله لبنان و مقاومت در برابر رژيم صهیونیستی برمی‌خیزد و سراسقف مسیحیان لبنان هم بانگ برمی‌آورد که اگر مقاومت حزب‌الله نبود تکفیری‌ها لبنان را تصرف کرده بودند.
امروز تصاویر امام خمینی(ره)، رهبر معظم انقلاب و سیدحسن نصرالله به عنوان رهبران جریان مقاومت در کشورهای مختلف جهان خصوصا در مناطقی که طعم شیرین ایستادگی را چشیده‌اند از جمله غزه، آمرلی عراق، کوبانی، سوریه و... دست به دست درمیان اهالی می‌چرخد و آنان از این بزرگواران به افتخار یاد می‌کنند.
و چه زیبا ژنرال قهرمان این روزهای خاورمیانه حاج قاسم سلیمانی طی سخنانی ولایت‌پذیری و ایستادگی رزمندگان اسلام در طول هشت سال دفاع مقدس را توصیف می‌کند آنجا که می‌گوید: «بیش از 90درصد رزمندگان، امام(ره) را از نزدیک ندیده بودند اما عاشق امام بودند. برای لبخند امام، رضایت امام و رفع نگرانی امام، جانشان را در طبق اخلاص گذاشته بودند و این تنها منحصر به امام نبود و چون می‌دانستند که فرمانده‌‌ای که دارند منتخب به امام است.
مثل امام از او اطاعت می‌کردند، چه فرماندهی گردان بود یا گروهان یا لشکر و تمردی در کار نبود. من به یاد ندارم در شب‌های سنگین عملیات کسی جلوی من و یا فرمانده گروهان، دسته یا تیپ بایستد و بگوید «من عملیات نمی‌روم».
در کربلای چهار فاصله‌ ما با دشمن کمتر از 400 متر بود. به اندازه عرض رودخانه اروند، که در آنجا کمترین عرض را داشت. هر کاری آنها می‌کردند ما می‌دیدیم و هر کاری که ما می‌کردیم، آنها می‌دیدند. لب ساحل هم نیزاری نبود که خطوط ما را پوشش بدهد، خاکریز کوچکی لب اروند زده بودیم و بچه‌ها نشسته بودند، فین‌های غواصی را پا می‌کردند. همه به هم چسبیده بودیم. لشکرهای ثارالله، کربلا، امام حسین(ع)، نجف اشرف، نصر و چند لشکر که در کربلای چهار عملیات می‌کردند. دشمن، آتش را باز کرد و مثل تگرگ گلوله می‌بارید. هیچ پناهگاهی نبود که کسی سنگر بگیرد، جوی‌های کوچکی از خون به راه افتاده بود. فرمانده گردان به من گفت:«بروم؟» گفتم: «برو».
دیگر بحث غافلگیر کردن نبود. با صدای الله‌اکبر و لااله اله الله و یا زهرا(س) خط را شکستند. این کار کوچکی نبود. چنین تعبدی، ایمان می‌خواهد.»