اخبار ویژه
شکاف میان اروپا و آمریکا درباره نحوه تعامل با چین
روزنامه نیویورک تایمز در تحلیلی هشدارآمیز نوشت که چین موجب شکاف در دو سوی آتلانتیک میان آمریکا و اروپا شده است.
این روزنامه نوشت: دولت بایدن میگوید همگرایی کاملی بین کشورهای ترنسآتلانتیک وجود دارد؛ اما رهبران ترنسآتلانتیک استراتژیهای مختلفی را درباره مسائل امنیتی و تجارت-از جمله درباره اوکراین و تایوان- اتخاذ میکنند. در کالیفرنیای جنوبی، سخنگوی مجلس، کوین مککارتی به تسای اینگ ون، رئیسجمهوری تایوان قول داد که دولت آمریکا از این جزیره خودمختار در برابر تهدیدهای مداوم از چین حمایت کند. در پکن، امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه و اورسولا فوندرلاین، رئیس کمیسیون اروپا از رئیسجمهوری چین خواستند تا روسیه را برای پایان دادن به جنگ در اوکراین ترغیب کند و در عین حال درباره تقویت تجارت بین اروپا و چین نیز صحبت کردند. این دو دیدار از دو سوی مخالف کشورهای ترنسآتلانتیک در این هفته اولویتهای مختلفی را درباره چین بین رهبران آمریکایی و اروپایی و همچنین تضاد در رویکردهای دیپلماتیک آنها درباره دو مشکل امنیتی جهان، یعنی جنگ اوکراین و تایوان نشان داد.
ایالات متحده و متحدان اروپاییشان دیدگاههای مشابهی را درباره بسیاری از موضوعات جهانی به اشتراک میگذارند و حمله روسیه به اوکراین آنها را نزدیکتر کرده است. با این حال، هنوز بحثهای جنجالی در اروپا درباره رویکرد صحیح با چین و مسائل تجاری وجود دارد. درباره اوکراین، جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا و دستیاران وی تقویت رابطه چین با روسیه را محکوم کردهاند و با اشاره به سفر شی به مسکو و حمایت دیپلماتیک وی از جنگ به ولادیمیر پوتین انتقادات از پکن افزایش یافته است. آمریکاییها میگویند که تلاشهای چین برای معرفی خود بهعنوان میانجیگر جنگ، یک صفحه جدید وهمآلود ایجاد میکند؛ درحالیکه آمریکا از فوریه مدعی است چین در نظر دارد اسلحه به روسیه بفرستد.
این شکل حمایت چین از روسیه باعث میشود پوتین به جنگ خود ادامه دهد. مکرون به شی در پکن گفت: «من میدانم که میتوانم روی شما حساب کنم تا عقل روسیه را به سر جای خود بازگردانید.» در عین حال فوندرلاین نسبت به مکرون اظهارات سختتری درباره چین بیان کرد؛ اما به نظر میرسد که مایل است به شی فرصتی بدهد.
تارا وارما، کارشناس سیاست خارجی در موسسه بروکینگز در واشنگتن گفت: «این احساس وجود دارد که باید یک ارزیابی واضح از رویکرد اروپا درباره چین وجود داشته باشد که مبتنی بر استانداردهای خود قاره سبز باشد. این سفر برای این بود که چین را درگیر مسائل جهانی کند. این راهی برای شروع مجدد مکالمه بین چین و غرب است.»
سفر مکرون به چین اولینبار از سال۲۰۱۹، قبل از این بیماری همهگیر بود. اولاف شولتز صدراعظم آلمان هنگام بازدید از پکن در ماه نوامبر، رویکرد مشابهی را اتخاذ کرد و بسیاری از روسای شرکتهای تجاری را با خود به این سفر آورده بود. وی شی را برای صدور بیانیه مشترک درباره عدم استفاده از سلاح هستهای ترغیب کرد؛ اما این اعلامیه نتوانست روسیه را مانع از حمله به اوکراین کند. برخی از تحلیلگران اروپایی از رئیسجمهوری فرانسه بهدلیل آوردن هیاتهای تجاری انتقاد کرده و گفتند که این پیام اشتباه را به چین ارسال میکند؛ به ویژه درباره حمایت از روسیه. جانکا اورتل، مدیر برنامه آسیا در شورای روابط خارجی اروپا، در توییتر نوشت که چین حق دارد فرض کند حمایت از روسیه «بهطور کلی روابط اقتصادی بهبودیافته را با اروپا مختل نمیکند.» وی نوشت که اگر رهبران اروپایی این هفته بدون یک هیات تجاری به پکن سفر کرده بودند، میتوانست پیام شگفتآور، قوی و غیرقابل تصور را به پکن ارسال کند که اوکراین بالاترین اولویت بود و نشان میداد که اگر با ما نباشید هیچ تجارتی وجود نخواهد داشت. وی تصریح کرد که رهبران اروپایی حتی شروع به تلاش برای تغییر مسیر پکن نکردهاند.
رفتار منافقانه نشریات زنجیرهای قبل و بعد از استیضاح
رسانههای زنجیرهای در حالی که با ژست دفاع از مردم، از استیضاح وزیر صمت دفاع میکردند، پس از برکناری وزیر اذعان کردند که اهمیت و اولویت ماجرا برایشان، شکاف در میان دولت و مجلس بوده، و نه حل مشکل گرانی از این طریق.
روزنامههای هممیهن، اعتماد، آرمان و برخی روزنامههای مشابه در هفتهها و ایام منتهی به استیضاح فاطمیامین، از این استیضاح به عنوان عامل کمککننده به رفع مشکل تورم بهویژه در بخش خودرو استقبال میکردند و اصلا سخنی در اینباره که فایدهای برای حل مشکل فعلی ندارد، به میان نمیآوردند. آنها حتی به دروغ واگذاری 75 خودروی شاسیبلند برای منتفی شدن استیضاح هم دامن زدند تا در صورت عدم برکناری وزیر، چنین القا کنند که زدوبندی صورت گرفته است.
اما پس از رای 162 نماینده مجلس به برکناری فاطمیامین، روزنامه اعتماد از قول عباس عبدی نوشت: استیضاح نه تاثیری بر صنعت دارد و نه بر خودرو. انگیزه نمایندگان نه تغییر فرد با هدف اصلاح، بلکه پاسخ به مطالبه عمومی برای رفع اتهام از خودش است و این منجر به افزایش کارایی نخواهد شد.
اعتماد همچنین در مطلب دیگری، به بیثباتی 6 ساله مدیریتش در وزارت صمت اشاره کرد و اینکه 6 نفر در رأس این وزارتخانه بودهاند.
روزنامه آفتاب یزد هم با برداشت کاملا سیاسی نوشت: پایان یک بازی دو سر باخت. فاطمیامین از سوی مجلس برکنار شد اما در میدان رای اعتماد، نه مجلس پیروز بود نه دولت. این استیضاح دو سر باخت بود، یعنی اگر فاطمیامین وزیر میماند، این ادعا که او به نمایندگان خودروهایی را اهدا کرده تا استیضاح قبلیاش منتفی شود، به اثبات میرسید و مجلس بازنده بود.
روزنامه آرمان هم که از طرفداران استیضاح بود، پس از انجام آن به قلم علی قنبری (معاون وزیر جهاد کشاورزی در دولت روحانی و عضو فراکسیون مشارکت در مجلس ششم) نوشت: بهرغم اینکه مجلس و دولت و قوه قضائیه هماهنگند و به نظر نمیرسد اختلاف داشته باشند، ولی آنقدر آش شور شده بود که مجلس به وزیر صمت رای اعتماد نداد. آیا با رفتن یک یا دو وزیر یا بیشتر، مشکلات اقتصادی کشور حل میشود؟
در این میان روزنامه هممیهن (وابسته به تیم کرباسچی و عبدی) سرمقاله خود را به عنوان «استیضاح بیفایده» اختصاص داد و نوشت: «مجلس شاید برای آنکه اتهام گرفتن خودرو و حمایت از این وزارتخانه را از خود سلب کند، به ناچار به عدم صلاحیت و فقدان اعتماد به وزیر صمت رای داد. ایـن رای عدم اعتماد هیچ مشکلی را از دولت، اقتصاد و خودرو حل نخواهد کرد و چهبسا آنها را تشدید کند.
... به علاوه مسئله مهمتر اینکه اصولا مجلس چرا این وزیر را برکنار کرد؟ مگر همین مجلس به او رای نداد؟ مگر همان زمان روشـن نبود که تواناییهای این وزرا در همین اندازه است؟ خوب! این مجلس وزیر پیشنهادی بعدی صمت را هم با همان معیارها ارزیابی میکنـد و رای خواهـد داد و در نتیجه تغییر مثبتی هـم رخ نمیدهد.»
این روزنامه در عین حال تحلیل دیگری، از ایجاد شکاف سیاسی میان دولت و مجلس ابراز خرسندی میکند و مینویسد: «این استیضاح رخداد مهمی از منظر جامعهشناسی سیاسی و اقتصاد سیاسی تحولات ایران بود. نه فقط از این نظر که نهایتا مجلس همسو با دولت، اولین وزیر رئیسی را کنار گذاشت؛ همان مجلسی که بیش از 200 عضو آن در سال قبل نامه نوشتند و ابراهیم بتشکن را برای ریاستجمهوری فرا خواندند. فاطمیامین با 205 رای موافق وزیر شد و با 162 رای موافق، استیضاح و برکنار شد...
در سال 1396 رئیسی گزینهای بود که همطیفهای راست بر سر او ائتلاف کردند. آن اجماع و ائتلاف، خواستی از بالا بود برای یکدستسازی ساختار سیاسی از بالا.
«استیضاح دیروز نقطه نمایش گسلی بود که شکافها و پیشلرزههـای آن، از ماهها قبل و با افزایش نقدهای مجلسیان و سیاسیون و رسانههای راستگرا در فضای سیاسی قابل مشاهده بود. در این میان، نزدیک شدن موسم انتخابات مجلس دوازدهم و قرار داشتن مجلس یازدهم در سال آخر خود، پارامتر مهمی است که این روند را تشدید میکند».
صرفنظر از اینکه مجموعه تحلیلهای مورد اشاره، رویکرد مغرضانه و جناحزده طیف مذکور نسبت به ماجرای استیضاح را آشکار میکند، چند نکته در تحلیل روزنامه هممیهن قابل تأکید و توجه است. از جمله اینکه قبیله اشرافیت غربگرا براساس کیش و آیین جاهلی خود تصور میکند که مجلس و دولت همسو هستند، به سیاق ائتلاف مدعیان اصلاحات و اعتدال در دولت گذشته، باید همه چیز را لاپوشانی کنند و مثلاً کارکرد مجلس کلاً تعطیل شود.
پیشفرض نویسنده این است که مجلس فعلی باید مثل مجلس همسو با دولت روحانی باشد که 5 سال با وزیر مطلقاً بیکفایتی مثل آخوندی در حوزه راه و شهرسازی کاری نداشت تا او خود رأساً اقدام به استعفا کرد؛ در حالی که با تعطیلی تولید مسکن، قیمت را 7 برابر کرده بود. یا مثلاً وزیر صمت دولت روحانی (محمد شریعتمداری) که در فهرست استعفای مجلس وقت قرار داشت و برای پرهیز از برکناری، استعفا داد، اما روحانی بلافاصله وی را به عنوان نامزد تصدی وزارت رفاه و کار معرفی کرد و مجلسی هم که بنا بود او را در وزارت صمت به خاطر ناکارآمدیاش استیضاح کند، برای تصدی وزارت رفاه تأیید کرد و رأی اعتماد داد!
برای جریان سیاسی قبیلهای از این دست، عجیب است که نمایندگان مجلس، هم به وزیری رأی اعتماد بدهند و هم پس از مدتی، توضیح بخواهند یا احیاناً برکنار کنند.
مرور مجموع قضاوتهای نشریات زنجیرهای نشان میدهد که آنها استیضاح را از لحاظ آورده برای مردم، فاقد فایده میدانستند اما با این وجود به فضاسازی گسترده- از جمله با خبر دروغ واگذاری 75 خودروی شاسیبلند- دامن زدند تا از این طریق بتوانند به شکاف سیاسی میان دولت و مجلس همسو دامن بزنند و برای سمپاشیهای سیاسی سرخورده خود، از این طریق امید و انگیزه بتراشند!
آرمان: آمریکا و غرب در جنگ اوکراین تحقیر شدند
در حالی که محافل غربگرا ادعا میکردند روسیه در اوکراین از آمریکا و ناتو شکست خواهد خورد، روزنامه آرمان تأکید کرد غرب در این جنگ تحقیر شد و در اثر اشتباه محاسباتی، زیان کرد.
روزنامه آرمان به قلم علی بیگدلی کارشناس روابط بینالملل نوشت: جنگ روسیه علیه اوکراین وارد دومین سال خود و دستخوش یک جنگ فرسایشی شده است. ادامه جنگی که حتی به نفع غرب و آمریکا نیست. آمریکاییها تا به حال ۳۶ میلیارد دلار به اوکراین کمک کردهاند. اخیرا هم کشورهای دیگر اروپایی از جمله آلمان، انگلیس و تا حدودی فرانسه کمکهای تسلیحاتیش-ان را به اوکراین اضافه کردهاند ولی اینها هیچکدام نمیتواند باع-ث مقاومت اوکراین در برابر هجوم نظامی روسیه باشد. روسیه به هر حال یک قدرت نظامی درجه اول دنیاست و هرقدر این جنگ ادامه پیدا کند و وارد مرحله قطعی فرسایشی ش-ود به زیان غرب تمام خواهد شد.
از جمله اینکه سفر آقای مکرون به چین که بسیار سفر تحقیرآمیزی بود فرانسه به عنوان قدرتمندترین کشور اتحادیه اروپا، رئیس اتحادیه اروپا و بنیانگذار اتحادیه اروپا در یک حالت عجز و ناتوانی به دیدار رئیسجمهور چین رفت و هیچ نتیجهای هم به بار نیاورد. اگرچه ممکن است آقای مکرون این سفر را با بایدن هماهنگ کرده باشد ولی اگر من مشاور مکرون بودم، اجازه نمیدادم به پکن سفر کند و این دیدار را انجام دهد. باتوجه به اینکه چین و روسیه یک روابط استراتژیک بسیار نزدیکی دارند و چین هم به طور غیرمستقیم از پیشرفت روسیه در اوکراین حمایت کرده، بنابراین این جنگ خاتمه پیدا نمیکند.
با همه سخاوتمندیهایی که آمریکا و اتحادیه اروپا نسبت به اوکراین میکنند و حمایتهایی که ناتو دارد از آقای زلنسکی میکند این جنگ قطعا به نفع اوکراین تمام نخواهد شد. بنابراین هرقدر این جنگ ادامه پیدا کند فضای بینالمللی و مخصوصا فضای غرب را با مشکلات زیادتری مخصوصا مشکلات انرژی و مشکلات اقتصادی بیشتری مواجه میکند. الان آمریکا ۹ درصد تورم دارد و اتحادیه اروپا بین ۱۱ تا ۱۲ درصد با تورم مواجه است و یکی از دلایلی که مکرون به پکن سفر کرد، همین دو فشار است که یکی بحث انرژی است که از پاییز شروع میشود و دیگری هم مسئله تورم اقتصادی است. بنابراین تا الان آنچه در جنگ روسیه علیه اوکراین بدیهی است اینکه غربیها بودند که متضرر شدند و به همین دلیل هم در مجمع نمایندگان فرانسه یعنی در پارلمان فرانسه و هم در کنگره آمریکا اعتراضاتی علیه حمایت آمریکا و اتحادیه اروپا علیه ماکرون شده و یکی از سناتورهای آمریکا گفته که مسئله اوکراین مربوط به اروپاست و ما نباید خیلی دخالت در این قضیه بکنیم و این چک سفیدی که داریم به زلنسکی میدهیم، میتواند در آینده به زیان ما تمام شود. جالب اینکه آقای لاوروف در سفری که به واشنگتن برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل کرده بود، گفته بود اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، ضمن اینکه ما را به جنگ سرد هدایت خواهد کرد، ممکن است به جنگ جهانی سوم منجر شود. هرچند غربیها این گفته آقای لاوروف را خیلی جدی نگرفتهاند، ولی به هر حال نظام بینالمللی در یک حالت بلاتکلیفی به سر میبرد و این بلاتکلیفی آدم را یاد قبل از جنگ جهانی دوم میاندازد که غربیها نتوانستند با روسیه به یک نقطه توافقی برسند و بالاخره جنگ شروع شد. الان وضعیت بینالمللی بسیار مکدر و تاریک است و به نظر میرسد آمریکاییها مقصر اصلی هستند که فکر میکنند اگر روسیه در اوکراین پیروز شود، چین هم فردا به تایوان حمله خواهد کرد و این محاسبات ممکن است درست باشد ولی نتیجهاش این خواهد شد که فضای بینالمللی هرچه سریعتر در آستانه جنگ جهانی سوم قرار خواهد گرفت و با توجه به مانورهایی که الان آمریکا دارد با فیلیپین میدهد و نمایش قدرتی که در حواشی کره شمالی و چین میگذارد و چین هم همین طور نمایش قدرت در اطراف تایوان، میتواند در آینده بسیار خطرناک باشد.