سرویس سیاسی-

 

1-چهارشنبه ششم اردیبهشت ماه آیت‌الله عباسعلی سلیمانی عضو مجلس خبرگان رهبری در بانک ملی مرکزی بابلسر توسط یک ضارب مسلح مورد حمله قرار گرفت و به شهادت رسید. اعترافات عجیب قاتل و انگیزه او از این جنایت‌، تلخی و عمق فاجعه را صدچندان کرد. 

2-همان روز یک روحانی ۳۵ ساله در بلوار مرزداران تهران‌، پس از پارک خودرو شخصی، توسط یک دستگاه خودرو سواری به زیر گرفته شد. طبق اظهارات مسئولان انتظامی، راننده که به قصد عمد روحانی را بر روی کاپوت ماشین برای فاصله طولانی می‌کشید، از صحنه متواری شد اما با تلاش ماموران فرماندهی انتظامی تهران بزرگ ساعاتی بعد در محمد‌شهر کرج دستگیر شد.

3- شامگاه جمعه هشتم اردیبهشت، یکی از شهروندان که منتظر بازگشت فرزند خود بود، متوجه ایجاد مزاحمت و درگیری ۲ جوان با یک دختر جوان و کشاندن دختر در خیابان به اجبار و زور شده و در یک اقدام شجاعانه و انسانی، بلافاصله برای نجات دختر جوان اقدام می‌کند.متاسفانه هر ۲ جوان مزاحم، که حسب بررسی به‌عمل آمده دارای سوابق متعدد کیفری هستند، در واکنش به دفاع شهروند سبزواری از دختر جوان، ناجوانمردانه با سلاح سرد وی را از پشت سر مورد اصابت چاقو و سپس نفر دوم از روبه‌رو مورد جرح شدید قرار می‌دهند و پس از ارتکاب جرم از محل متواری می‌شوند.بلافاصله اکیپ جنایی در معیت بازپرس، تحقیقات خود را آغاز و با تلاش مستمر در کمتر از ۱۰ ساعت ضاربین شناسایی و به اتهام مشارکت در قتل عمد دستگیر می‌شوند.

4-شنبه نهم اردیبهشت حوالی نماز صبح خودرویی به دو طلبه در ایستگاه اتوبوس خیابان شهدا قم حمله و پس از زیرگرفتن و مصدومیت آنها، پیاده شده و یکی از طلاب را مورد ضربات شدید چاقو از ناحیه گردن و پهلو قرار می‌دهد. ضارب سپس برای حمله به ماموران نیروی انتظامی اقدام می‌کند و قصد خلع سلاح و تصاحب اسلحه ماموران انتظامی را داشته که با شجاعت ماموران دستگیر می‌شود.

5- ساعت ۷:۱۰ صبح دیروز، یکشنبه، رئیس‌پلیس آگاهی انتظامی سراوان در حالی که به همراه همسرش در یکی از خیابان‌های شهرستان در حال تردد بود، توسط معاندان به صورت ناجوانمردانه ترور شدند و هر دو به شهادت رسیدند.

نقش شبکه رسانه‌ای عنکبوتی 

در جنایات رخ‌داده اخیر 

مرور این حوادث تلخ اخیر در کشور و از طرفی توالی و تشابه آنها از حیث ماهوی ما را به شبکه رسانه‌ای عنکبوتی می‌رساند که متولی نفرت‌پراکنی و ترور شخصیت روحانیت خدمتگزار هستند.

پیشتر و در گزارش‌های متعددی هشدار داده بودیم که ایجاد کانون جدید و متعدد از نفرت و سرخوردگی در درون جامعه یکی از اضلاع جنگ ترکیبی دشمنان علیه ملت ایران است که ماموریت آن به رسانه‌های طیف مدعی اصلاحات و برخی چهره‌های مشهور و اصطلاحا سلبریتی واگذار شده است.

در شرایطی که زمینه بحران‌‌‌‌سازی از مسائل و حوادث عادی با هدف ایجاد فشار روانی، اضطراب و خشم انباشته، سیاه‌نمایی از همه شئون حکومت و کشور و ایجاد نفرت نسبت به وطن، مسئولین و روحانیت‌، ناامید‌‌‌سازی از بهبود اوضاع، به‌خصوص اوضاع اقتصادی و معیشتی و بزک کردن دشمنان اصلی و واقعی کشور و جایگزین کردن دیگران به‌عنوان دشمن به‌عنوان محورهای اصلی عملیات روانی علیه ملت ایران در دستورکار دشمن قرار گرفته‌، آنها مدت‌هاست عقیده دارند و این عقیده خود را پنهان هم نکرده‌اند در این مسیر قطعا به کمک بازوانی در داخل ایران نیاز خواهند داشت که در ادبیات استراتژیک غربی‌ها به‌ویژه آمریکایی‌ها «شبکه همکار غرب در ایران» نامیده می‌شوند. 

این کانون‌های نفرت فقط رابطه مردم با حاکمیت را هدف قرار نمی‌دهد بلکه رابطه ملت با ملت و خرده فرهنگ‌های آن را نیز هدف گرفته است؛ ارزشی در برابر غیرارزشی، بی‌حجاب در برابر با حجاب، فقیر در برابر غنی، ملی گرایی در برابر مذهب‌گرایی و... از جمله این کانون‌های جدید نفرت و سرخوردگی است که در مدار پروژه دلسرد‌سازی یک ملت انجام می‌شود.

تکمیل پازل دشمن با ترویج فساد، دروغ و تحریف 

نگاهی کلی به مواضع رسانه‌های زنجیره‌ای مدعی اصلاح‌طلبی نشان می‌دهد که این جریان رسانه‌ای چگونه در تلاش برای تکمیل پروژه عملیات روانی دشمن علیه ملت ایران به‌صورت روزانه با انتشار اخبار دروغ و سانسور اخبار مثبت در جامعه یأس‌آفرینی و با ایجاد نفرت درجامعه شکاف میان مردم و ترور و خشونت را نهادینه می‌کنند.

دستیاران این شبکه،‌ اشرافیت سیاسی و اقتصادی سقوط کرده‌ای هستند که در طول دهه‌ها ناراضی‌تراشی کرده، اما به جای پاسخگویی، دائما مشغول عوام فریبی و تحریف بوده‌اند.

این رسانه‌ها که در روزهای پرفراز و نشیب کشور همیشه بر آتش ناامنی‌ها هیزم ریخته‌اند در جریان اغتشاشات پاییز گذشته نیز به یکی از منابع عملیات روانی علیه نظام و تهییج و تحریک مردم برای موضع‌گیری تبدیل شده و تمامی توان خود را به‌کار گرفتند تا با دروغ‌پردازی و شبهه‌افکنی همسو با معاندین‌، براندازان و تجزیه‌طلبان بر شعله این آشوب‌ها و اغتشاشات بیفزایند. 

از جنجال سطل ماست تا سکوت در برابر جنایت!

رسانه‌های طیف مدعی اصلاحات چندی پیش و در جریان انتشار کلیپی از برخورد نادرست یک آقا با دو خانم کشف حجاب کرده با سطل ماست، این واقعه را به انبوهی از مسائل اجتماعی و سیاسی و حتی بین‌المللی گره زدند و با تحلیل‌های عجیب و تعمیم‌های غریب، تلاش نمودند همه مطالبات‌شان را پشت یک سطل ماست! موجه جلوه دهند و از طرفی سلبریتی‌ها، نیز در فضای مجازی به این اتفاق واکنش گسترده‌ای نشان دادند.

در واقع قبیله گرایی بخشی از جامعه با میدان‌داری سیاسیون مغرض، سلبریتی‌ها و کاربران رسانه‌ای آنها به این صورت است که اگر بتوانند یک خطا را تا مرز بحران پیش می‌برند اما به راحتی از کنار قتل افراد می‌گذرند و در حال القای این دوگانه خطرناک به جامعه هستند.

این قبیله گرایی با محوریت رسانه در اغتشاشات سال گذشته هم از ابتدا به خوبی حس شد. مرگ عادی مهسا امینی با شیطنت همین طیف و علی رغم صدهابار توضیح به چالشی حل نشدنی برای بخشی از جامعه تبدیل شده بود اما از کنار شکنجه آرمان علی وردی تا به شهادت رساندن او در کنار خیابان و شهادت روح الله عجمیان در رفتاری فراتر از توحش و درندگی عبور می‌کنند. خباثت رسانه‌ای می‌تواند خادم را خائن جلوه دهد و حتی برای یک اقلیت هم که شده کینه‌شان را به دل بنشاند.

طلبه جوان زیر گرفته شده در مرزداران گفته می‌شود کسی است که در اوج کرونا داوطلبانه برای غسل و کفن متوفیان کرونایی که بستگان خودشان هم از نزدیک شدن به آنها وحشت داشتند، اقدام می‌کرد.

آیت‌الله سلیمانی، روحانی ساده زیستی بود که با 76 سال سن بدون محافظ برای یک عملیات بانکی چهار میلیونی به بانک ملی بابلسر رفته بود.

جوان سبزواری که مظلومانه به شهادت رسید اتفاقا کسی است که برای دفاع از دو دختر با حجاب نامناسب در مقابل اراذل و اوباش مورد حمله قرار گرفت.

آرمان علی وردی و روح الله عجمیان مدافعان امنیتی بودند که جان خود را سر دست گرفته بودند و داوطلبانه برای دفاع از جان، مال و ناموس مردم به خیابان آمده بودند.

طیف مأموریت‌دار

 به دنبال فروپاشی اجتماعی ایران

این موارد و دهها نمونه دیگر تنها بخش کوچکی از تلاش رسانه‌های مدعی اصلاحات یا همان جریان غربگرایی داخلی برای تکمیل پازل دشمن در ایجاد نفرت در جامعه و فروپاشی اجتماعی کشور است. طیف ماموریت داری که چندی پیش یکی از افراطیون فراری مدعی اصلاحات مأموریت‌شان را این‌گونه فاش کرد: «ما کارمندان پروپاگاندای غربی – عربی – عبری علیه مردم ایران هستیم. وظیفه ما وحشت‌افکنی است تا با فروپاشاندن سازمان اجتماعی، مردم را به خشونت جمعی بکشانیم... گمان باطل نکنید که ما «مخالف سیاسی»، «مدافع حقوق بشر»، «فمینیست» و... هستیم؛ نه، ما تشنه مرگ و خون مردم ایرانیم. کاری را که شدیدترین تحریم‌‌های تاریخ نتوانست با ایران انجام دهد، ما موظفیم انجام دهیم».

دلیل روشن تلاش غرب برای تقویت جریان غربگرا 

بی‌دلیل نیست که چندی پیش‌اندیشکده آمریکائی کاتو در گزارشی مفصل به دولت آمریکا تقویت این جریان در داخل ایران را شدیدا توصیه کرده بود. این‌اندیشکده در این گزارش چندگانه‌ای را جهت تقابل با ایران معرفی و در نهایت روش پیشنهادی خود برای مقابله با ایران را ارائه کرده بود که یکی از محوری‌ترین آن بحث کمک به بالندگی جریان طرفدار غرب در داخل ایران است.

اصرار و ارائه استدلال‌هایی برای مقابله با ایران تحت عنوان «حمایت از جریان تجدیدنظرطلب» اولین بار نیست که توسط یک‌اندیشکده آمریکایی پیشنهاد می‌شود کما اینکه در طول سال‌های اخیر بارها چنین موضوعی موردتوجه سیاستمداران، رسانه‌ها و‌اندیشکده‌های غربی قرار گرفته است و از سوی دیگر اهمیت این عناصر داخلی یا شبکه اقتصادی- رسانه‌ای همکار غرب در داخل کشور حمایت و تلاش برای تقویت آنها نیز مختص به یک طیف یا جناح سیاسی در آمریکا نیست. 

درواقع در شرایطی که سیاست فشار حداکثری دشمن علیه ملت ایران با هدف فروپاشی اقتصاد کشور به اذعان خودشان به شکلی مفتضحانه شکست خورده است‌، دشمنان به این جریان امید بسته‌اند تا به نیابت از آنها در داخل ایران با تحقیر و توهین به مردم ایران، یأس آفرینی و القای بن بست در آینده و دروغ و تحریف و نفرت پراکنی فروپاشی اجتماعی ایران را به زعم خود محقق کنند.

وظیفه خطیر دستگاه‌های قضایی و اطلاعاتی 

در شرایطی که این جریان با خط‌گیری از غربی‌ها روح و روان جامعه را هدف قرار داده و در تلاش است در شرایط فعلی جامعه به جای واکنش مؤثر در ایجاد امنیت خاطر در جامعه، اختلال و آشفتگی و نفرت را در جامعه پمپاژ کند‌، برخورد با این مخلان امنیت روانی جامعه ضرورتی انکار ناپذیری است. 

آن‌گونه که رهبر معظم انقلاب نیز در بخشی از بیانیه گام دوم انقلاب به آن‌اشاره کرده و فرموده بودند:«در طول این چهل سال -و اکنون مانند همیشه- سیاست تبلیغی و رسانه‌ای دشمن و فعّال‌ترین برنامه‌های آن، مأیوس‌‌‌سازی مردم و حتّی مسئولان و مدیران ما از آینده است. خبرهای دروغ، تحلیل‌های مغرضانه، وارونه‌ نشان دادن واقعیّتها، پنهان کردن جلوه‌های امیدبخش، بزرگ کردن عیوب کوچک و کوچک نشان دادن یا انکار محسّنات بزرگ، برنامه‌‌ همیشگی هزاران رسانه صوتی و تصویری و اینترنتی دشمنان ملّت ایران است؛ و البتّه دنباله‌های آنان در داخل کشور نیز قابل مشاهده‌اند که با استفاده از آزادی‌ها در خدمت دشمن حرکت می‌کنند.»