شاعری همیشه انقلابی!
پژمان کریمی
سال۱۳۷۱ بود. سرباز نیروی هوایی ارتش بودم. سرهنگ عباسعلی براتی پور شاعر نام آشنای انقلابی را برای اولین بار در اداره عقیدتی - سیاسی دیدم. هم کسوت سربازی به ایشان میآمد و هم عنوان و هیئت شاعری. فکر کنم آنجا بود که به من گفتند، هر هفته سه شنبهها، در صفحه ادب و هنر روزنامه رسالت، در ستونی اوزان شعر فارسی را آموزش میدهند. آن موقع استاد، مسئول واحد شعر و جلسات شعر چهارشنبههای حوزه هنری بودند. بعد از بازنشستگی استاد و خدمت سربازی ام، در حوزه به دیدارشان رفتم. واحد شعر، ساختمان نداشت. یک اتاق فلزی بود که استاد با شوق در آن حاضر میشدند و کار میکردند. از همان روزها، تدین و روحیه انقلابی، دلبستگی و احاطه ایشان به ساحت شعر و نیز متانت و ادب و التفات شان به شاگردان وادی ادبیات برایم ارزشمند بود.
میتوانم بگویم، نبود وقتی که شعری از ایشان منتشر شود و من آن اثر را با شوق نخوانم. وقتی هم در سال ۱۳۷۴ در بخش ادب و هنر روزنامه رسالت با استاد همکار شدم، بیش از پیش به ویژگیهای اخلاقی ایشان پی بردم و از راهنماییهای علمی و ادبی شان بهره گرفتم.
باید تاکید کرد؛ شعرهای استاد براتیپور هیچ یک حدیث نفس نیست. همگی بطونی و لایههایی از دغدغهمندیهای دینی و سیاسی و اجتماعی دارند. استاد در دوران خفقان شاهی، در حالی که برای فعالیت شاعران و خاصه شاعران آئینی آن هم در کسوت نظامی، در مخاطره بود، با این حال دلبستگی ایشان به هنر و عرصه شعر باعث میشد تا فعالیت جدی و مستمر ادبی داشته باشند اگرچه به رغم تمام مخاطرات...
اگر اشعار ایشان از پیش از پیروزی انقلاب اسلامی تا آخرین اثرشان مرور شود، در مییابیم که استاد در سراسر زندگی شاعرانه خود، کوچکترین اعوجاج و لغزشی را در دیدگاههای سیاسی تجربه نکرد و همواره سرباز دین، اهل بیت(ع) و انقلاب بودند. این در حالی است که کم نبودند و نیستند، شاعرانی که به محض رسیدن به نام و جایگاهی ادبی، در وقت خطر و در گردنههای تاریخی و گاه فتنه، ناگهان تغییر نگاه دادهاند و آنی شدهاند که تا دیروز، بدان معترض بودند. از جلوههای استواری استاد در آرمانها و حیات انقلابی، باید به گفتوگوهایشان با کیهان اشاره کنم. هر گاه فتنهای و مشکلی سیاسی بروز میکرد، استاد بدون مصلحتاندیشیهای عوامانه، کاملا راسخ، مواضع مقتضی و آرمانی خود را آشکار و عیان مینمودند و بر سر انقلاب و نظام اسلامی با هیچ کسی و جريانی، رودربایستی و تعارف نمیکردند و این نبود مگر به برکت ارادت او به شهدا. ایشان به ضرورت کار تشکیلاتی و برکات در کنار هم بودن ادیبان و فعالان ادبی انقلابی، باور داشتند و چنین بود که با وجود مشکل جسمی، نقشی فعال در انجمن قلم ایران ایفا نمودند.
گمان دارم در روز حساب، قلم و آثار فاخرشان، گواه تعهد و انشاءالله موجب علو درجات شان خواهد بود.
یادش گرامی و کلماتش پر فروغ.