ائتلاف ضدداعش تاکتیک یا راهبرد؟
به گفته منابع غربی نزدیک به 54 کشور در قالب ائتلافی بینالمللی مقابله با گروه تروریستی داعش را در دستور کار خود قرار دادهاند.
آمریکا و متحدان غربی آن که در ایجاد داعش نقش مهمی ایفا کردهاند برای بازسازی وجهه خود نزد ملتهای منطقه و توجیه افکار عمومی کشورهای خود از کشورهای مختلف جهان دعوت کردهاند که در این ائتلاف بینالمللی شرکت کنند.
نخستین نشست این کشورها در حالی در شهر جده و به دعوت عربستان برگزار شد که حاکمان سعودی خود، از حامیان اصلی داعش هستند و این کشور در ظهور پدیده داعش نقش مؤثری داشته است. پس از نشست جده نشستی در پاریس نیز برگزار شد.
ظاهر امر این است که راهبرد ایالات متحده آمریکا تلاش برای تشکیل یک ائتلاف بینالمللی جهت انهدام تروریسم در منطقه است لیکن تروریسمی که ساخته و پرداخته غرب است و آمریکا و متحدانش برای تامین منافع خود آن را به وجود آوردند چگونه میتواند به دست خود آنان نابود شود؟
ریشه پیدایش داعش به واقعه 11 سپتامبر 2001 برمیگردد. حادثهای که بهانهای برای حضور آمریکا در منطقه خاورمیانه به نام مبارزه با تروریسم ایجاد کرد.
حمله به برجهای دوقلو و ساختمان پنتاگون برای مردم آمریکا آن هم درحالی که تازه از رقابت با شوروی سابق و اردوگاه کمونیست رها شده بود بسیار گران بود.
این حادثه یک پروژه آمریکایی بود که توانست افکار عمومی آمریکاییها را برای ورود به جنگ راضی کند.
نبرد علیه تروریسم گرچه در آغاز برقآسا و سریع بود و در فاصله اندکی به تضعیف موقت طالبان در افغانستان منجر شد اما بروز حوادث تروریستی در کشورهای غربی پس از حادثه 11 سپتامبر نشان داد که تروریستها از قدرت اجرایی بالایی برخوردار شده و پس از مدتی منافع بیشتری برای خود میخواهند و بر سر تقسیم منافع با غربیها تضاد پیدا کردهاند.
به همین دلیل غرب از سرایت پدیده تروریسم به آمریکا و اروپا هراسناک شد و به فکر ایجاد ائتلافی برای مقابله با تروریسم افتاد.
از سوی دیگر مقابله با پدیده تروریسم میتوانست بهانهای برای غربیها باشد تا رژیمهای مخالف خود را از صحنه خارج سازند.
پدیده بیداری اسلامی در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا باعث شده بود که برخی از کشورها راه مخالفت با غرب را در پیش بگیرند و حکومتهایی بر سر کار بیایند که تمایلات اسلامگرایانه و مخالف غرب داشته باشند.
همین مسئله زنگهای خطر را برای آمریکا و متحدانش به صدا درآورد تا به فکر راه چارهای برای مقابله با رژیمهای اسلامگرا و طرفدار مقاومت بیفتد.
در واقع مبارزه با تروریسم بازی جدید آمریکا و متحدان غربی برای حضور در منطقه مهم و استراتژیک خاورمیانه و دستیابی به منافع نفت و گاز این منطقه است. چرا که حامیان دیروز تروریستها در شرایط خاصی به دشمنان قسم خورده امروزی تبدیل میشوند و آن هم به دلیل این است که میخواهند حضور خود را در منطقه توجیه کنند. حضوری که با هزینه خود کشورهای منطقه صورت گیرد.
پیدایش گروههای تروریستی در عراق، لیبی، شمال آفریقا و حتی آسیای جنوب شرقی نشان داد که مسئله تروریسم عموما در راستای نظم نوین جهانی و همسو با جهتگیریهای جهانی آمریکا استوار است.
نگاهی به سیر پیدایش تروریسم در منطقه نشان میدهد که با وجود مرگ «ابومصعب زرقاوی» در عراق و «بن لادن» در پاکستان تروریسم نه تنها ریشهکن نشد بلکه گسترش بیشتری یافت.
در واقع آمریکا از همان ابتدا تلاش میکرد با استفاده از محور تروریسم با «مقاومت» و اسلامگرایی در منطقه مقابله کند و از اسلام چهرهای خشن و جنایتکار ترسیم کند.
همسویی تروریستها با آمریکا در بحران سوریه نیز اوج رسوایی غرب در نبرد علیه تروریسم است. حکومت بشاراسد اگر چه در حوزه ساختاری ضعفهایی داشت اما از دیگر کشورهای عربی منطقه به نسبت مترقیتر و دموکراتیکتر بود و مهمتر از همه روابط خوبی با گروههای مقاومت و کشورهای حامی مقاومت داشت به همین دلیل آمریکا و متحدان غربی و عربیاش به این فکر افتادند که با بروز و ظهور گروههای تروریستی به مقابله با نظام سوریه بپردازند.
پیدایش گروه تروریستی جبهه النصره با حمایت مالی عربستان، پیدایش تروریستهای احرارالشام با حمایت مالی و تسلیحاتی قطر و عربستان و بروز پدیدهای به نام تروریستهای داعش بخشی از سناریوی آمریکا و متحدانش برای مقابله با نظام بشاراسد بود.
ظهور داعش در عراق نیز نتیجه سیاستهای آمریکا در حمایت و تقویت این گروه و ارسال اسلحه برای آنان در سوریه بود که با شروع ناآرامیهای استان سنینشین الانبار خود را به مرزهای عراق رساندند.
نقش آمریکا و متحدین غربی آن در ظهور داعش کاملا آشکار است چرا که داشتن تجهیزات پیشرفته از جمله موشکهای کروز، هواپیماهای پیشرفته، تانکها و خودروهای نظامی جدید و پیشرفته نشان میدهد که این گروه تروریستی از پشتوانه مالی و تسلیحاتی قدرتمندی برخوردار است که این حمایت صرفا از سوی کشورهای قدرتمند جهان صورت میگیرد.
داعش از همان ابتدا از سوی آمریکا به صورت تاکتیکی و برای سقوط رژیم بشار اسد مورد حمایت قرار گرفت و اکنون نیز بهانه خوبی برای طرحهای این کشور درعراق و سوریه است.
اکنون گروهی از کشورهای جهان با سیاستهای آمریکا همسو شدهاند و تلاش دارند تا با به کارگیری نیروی نظامی گروه تروریستی داعش را شکست بدهند لیکن دلایل فراوانی وجود دارد که این ائتلاف قادر به نابودی داعش در عراق و سوریه نیست بلکه ابزاری برای رسیدن به اهداف حامیان آن است.
تحلیلگران معتقدند این ائتلاف را کشورهایی به وجود آوردهاند که مدتها از داعش حمایتهای مالی و تسلیحاتی کرده و موجب تقویت و رشد این پدیده شدهاند.
حمایت از گروههای تروریستی در عراق و سوریه لااقل برای کشورهایی همچون عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی به عنوان یک استراتژي امنیتی محسوب میشود و این کشورها به راحتی نمیتوانند دست از حمایت تروریسم بردارند. ترکیه نیز به رغم اینکه ظاهرا خود را مخالف مشارکت در ائتلاف بینالمللی علیه داعش نشان میداد ولی در عمل با این ائتلاف همکاری کرد و حمایت خود را به اثبات رساند.
موافقت پارلمان ترکیه با طرح مداخله نظامی ترکیه در سوریه و عراق دقیقا در راستای همین هدف صورت گرفته است.
ائتلاف بینالمللی ضدداعش تاکنون دهها بار عراق و سوریه را به بهانه مقابله با داعش هدف قرار دادهاند اما در این حملات نه تنها به داعشیها آسیب جدی وارد نشده بلکه به شهادت اهالی مناطق، غیرنظامیان هدف قرار گرفته و تعداد زیادی زن و کودک بیگناه به شهادت رسیدهاند.
از سوی دیگر مقامات و رسانههای غربی اعلام میکنند که تروریستها قدرتمندتر شده و مناطق بیشتری را در تصرف خود در آوردهاند، تلاش برای تصرف شهر «کوبانی» در شمال شرق سوریه و تصرف شهر «هیت» در استان الانبار عراق و تصرف پالایشگاههای گاز و نفت سوریه دقیقا از زمانی صورت گرفت که حملات هوایی ائتلاف بینالمللی علیه داعش در کشورهای سوریه و عراق به وقوع پیوست.
به اعتراف خود آمریکاییها، کاخ سفید از این حملات هوایی به نتیجهای نرسیده و در محاسبات خود درباره گروه تروریستی داعش مرتکب اشتباه استراتژیک شده است. در همین رابطه باراک اوباما رئيسجمهور آمریکا اخیرا در سخنرانی خود عنوان کرد که واشنگتن از خطر داعش ارزیابی درستی نداشته و آن را درک نکرده بود.
مقامات نظامی آمریکا نیز اعتراف کردهاند که حمله هوایی به تنهایی برای مقابله با داعش کافی نیست و باید حملات زمینی صورت بگیرد.
واقعیت این است که ائتلاف بینالمللی در حملات هوایی خود به سوریه با عراق به طور آشکارا حاکمیت سرزمینی این کشورها را نقض کرده است لیکن نتوانسته به طور کامل این گروه تروریستی را از بین ببرد و دامنه آشوب و آشفتگی را وسیعتر نیز کرده است.
ائتلاف بینالمللی به یاد نمیآورد که داعش و دیگر گروههای تروریستی ساخته و پرداخته همین کشورها هستند و در این کشورها آموزش نظامی دیدهاند به همین دلیل این تروریستها به راحتی قلع و قمع نمیشوند و نیش ماری که غربیها در آستین خود پرورش دادهاند گریبانگیر خود آنها را خواهد گرفت.
گسترش عملیات نظامی و دخالت نیروهای زمینی، آمریکا را در جنگی فرسایشی و طولانی گرفتار و مشکلات این کشورها را بیشتر خواهد کرد.
بر طبق یک نظرسنجی که توسط شبکه خبری «انبیسی» و روزنامه والاستریت ژورنال صورت گرفته 70 درصد از پرسش شوندگان آمریکایی نسبت به دستیابی آمریکا به اهدافش در جنگ داعش بیاعتمادند.
مردم آمریکا با توجه به مداخله نظامی آمریکا در کشورهای دیگر و هزینههای مالی و انسانی آن نمیخواهند وارد جنگ دیگری شوند و هزینه تحمیلی بپردازند.
غیبت کشورهای مهم و کلیدی منطقه همچون روسیه، چین و ایران از ائتلاف بینالمللی علیه داعش نیز دلیل دیگری بر ساختگی بودن این ائتلاف و دروغین بودن ادعای غربیها در مبارزه با تروریسم است.
زهرا عباسی
نخستین نشست این کشورها در حالی در شهر جده و به دعوت عربستان برگزار شد که حاکمان سعودی خود، از حامیان اصلی داعش هستند و این کشور در ظهور پدیده داعش نقش مؤثری داشته است. پس از نشست جده نشستی در پاریس نیز برگزار شد.
ظاهر امر این است که راهبرد ایالات متحده آمریکا تلاش برای تشکیل یک ائتلاف بینالمللی جهت انهدام تروریسم در منطقه است لیکن تروریسمی که ساخته و پرداخته غرب است و آمریکا و متحدانش برای تامین منافع خود آن را به وجود آوردند چگونه میتواند به دست خود آنان نابود شود؟
ریشه پیدایش داعش به واقعه 11 سپتامبر 2001 برمیگردد. حادثهای که بهانهای برای حضور آمریکا در منطقه خاورمیانه به نام مبارزه با تروریسم ایجاد کرد.
حمله به برجهای دوقلو و ساختمان پنتاگون برای مردم آمریکا آن هم درحالی که تازه از رقابت با شوروی سابق و اردوگاه کمونیست رها شده بود بسیار گران بود.
این حادثه یک پروژه آمریکایی بود که توانست افکار عمومی آمریکاییها را برای ورود به جنگ راضی کند.
نبرد علیه تروریسم گرچه در آغاز برقآسا و سریع بود و در فاصله اندکی به تضعیف موقت طالبان در افغانستان منجر شد اما بروز حوادث تروریستی در کشورهای غربی پس از حادثه 11 سپتامبر نشان داد که تروریستها از قدرت اجرایی بالایی برخوردار شده و پس از مدتی منافع بیشتری برای خود میخواهند و بر سر تقسیم منافع با غربیها تضاد پیدا کردهاند.
به همین دلیل غرب از سرایت پدیده تروریسم به آمریکا و اروپا هراسناک شد و به فکر ایجاد ائتلافی برای مقابله با تروریسم افتاد.
از سوی دیگر مقابله با پدیده تروریسم میتوانست بهانهای برای غربیها باشد تا رژیمهای مخالف خود را از صحنه خارج سازند.
پدیده بیداری اسلامی در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا باعث شده بود که برخی از کشورها راه مخالفت با غرب را در پیش بگیرند و حکومتهایی بر سر کار بیایند که تمایلات اسلامگرایانه و مخالف غرب داشته باشند.
همین مسئله زنگهای خطر را برای آمریکا و متحدانش به صدا درآورد تا به فکر راه چارهای برای مقابله با رژیمهای اسلامگرا و طرفدار مقاومت بیفتد.
در واقع مبارزه با تروریسم بازی جدید آمریکا و متحدان غربی برای حضور در منطقه مهم و استراتژیک خاورمیانه و دستیابی به منافع نفت و گاز این منطقه است. چرا که حامیان دیروز تروریستها در شرایط خاصی به دشمنان قسم خورده امروزی تبدیل میشوند و آن هم به دلیل این است که میخواهند حضور خود را در منطقه توجیه کنند. حضوری که با هزینه خود کشورهای منطقه صورت گیرد.
پیدایش گروههای تروریستی در عراق، لیبی، شمال آفریقا و حتی آسیای جنوب شرقی نشان داد که مسئله تروریسم عموما در راستای نظم نوین جهانی و همسو با جهتگیریهای جهانی آمریکا استوار است.
نگاهی به سیر پیدایش تروریسم در منطقه نشان میدهد که با وجود مرگ «ابومصعب زرقاوی» در عراق و «بن لادن» در پاکستان تروریسم نه تنها ریشهکن نشد بلکه گسترش بیشتری یافت.
در واقع آمریکا از همان ابتدا تلاش میکرد با استفاده از محور تروریسم با «مقاومت» و اسلامگرایی در منطقه مقابله کند و از اسلام چهرهای خشن و جنایتکار ترسیم کند.
همسویی تروریستها با آمریکا در بحران سوریه نیز اوج رسوایی غرب در نبرد علیه تروریسم است. حکومت بشاراسد اگر چه در حوزه ساختاری ضعفهایی داشت اما از دیگر کشورهای عربی منطقه به نسبت مترقیتر و دموکراتیکتر بود و مهمتر از همه روابط خوبی با گروههای مقاومت و کشورهای حامی مقاومت داشت به همین دلیل آمریکا و متحدان غربی و عربیاش به این فکر افتادند که با بروز و ظهور گروههای تروریستی به مقابله با نظام سوریه بپردازند.
پیدایش گروه تروریستی جبهه النصره با حمایت مالی عربستان، پیدایش تروریستهای احرارالشام با حمایت مالی و تسلیحاتی قطر و عربستان و بروز پدیدهای به نام تروریستهای داعش بخشی از سناریوی آمریکا و متحدانش برای مقابله با نظام بشاراسد بود.
ظهور داعش در عراق نیز نتیجه سیاستهای آمریکا در حمایت و تقویت این گروه و ارسال اسلحه برای آنان در سوریه بود که با شروع ناآرامیهای استان سنینشین الانبار خود را به مرزهای عراق رساندند.
نقش آمریکا و متحدین غربی آن در ظهور داعش کاملا آشکار است چرا که داشتن تجهیزات پیشرفته از جمله موشکهای کروز، هواپیماهای پیشرفته، تانکها و خودروهای نظامی جدید و پیشرفته نشان میدهد که این گروه تروریستی از پشتوانه مالی و تسلیحاتی قدرتمندی برخوردار است که این حمایت صرفا از سوی کشورهای قدرتمند جهان صورت میگیرد.
داعش از همان ابتدا از سوی آمریکا به صورت تاکتیکی و برای سقوط رژیم بشار اسد مورد حمایت قرار گرفت و اکنون نیز بهانه خوبی برای طرحهای این کشور درعراق و سوریه است.
اکنون گروهی از کشورهای جهان با سیاستهای آمریکا همسو شدهاند و تلاش دارند تا با به کارگیری نیروی نظامی گروه تروریستی داعش را شکست بدهند لیکن دلایل فراوانی وجود دارد که این ائتلاف قادر به نابودی داعش در عراق و سوریه نیست بلکه ابزاری برای رسیدن به اهداف حامیان آن است.
تحلیلگران معتقدند این ائتلاف را کشورهایی به وجود آوردهاند که مدتها از داعش حمایتهای مالی و تسلیحاتی کرده و موجب تقویت و رشد این پدیده شدهاند.
حمایت از گروههای تروریستی در عراق و سوریه لااقل برای کشورهایی همچون عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی به عنوان یک استراتژي امنیتی محسوب میشود و این کشورها به راحتی نمیتوانند دست از حمایت تروریسم بردارند. ترکیه نیز به رغم اینکه ظاهرا خود را مخالف مشارکت در ائتلاف بینالمللی علیه داعش نشان میداد ولی در عمل با این ائتلاف همکاری کرد و حمایت خود را به اثبات رساند.
موافقت پارلمان ترکیه با طرح مداخله نظامی ترکیه در سوریه و عراق دقیقا در راستای همین هدف صورت گرفته است.
ائتلاف بینالمللی ضدداعش تاکنون دهها بار عراق و سوریه را به بهانه مقابله با داعش هدف قرار دادهاند اما در این حملات نه تنها به داعشیها آسیب جدی وارد نشده بلکه به شهادت اهالی مناطق، غیرنظامیان هدف قرار گرفته و تعداد زیادی زن و کودک بیگناه به شهادت رسیدهاند.
از سوی دیگر مقامات و رسانههای غربی اعلام میکنند که تروریستها قدرتمندتر شده و مناطق بیشتری را در تصرف خود در آوردهاند، تلاش برای تصرف شهر «کوبانی» در شمال شرق سوریه و تصرف شهر «هیت» در استان الانبار عراق و تصرف پالایشگاههای گاز و نفت سوریه دقیقا از زمانی صورت گرفت که حملات هوایی ائتلاف بینالمللی علیه داعش در کشورهای سوریه و عراق به وقوع پیوست.
به اعتراف خود آمریکاییها، کاخ سفید از این حملات هوایی به نتیجهای نرسیده و در محاسبات خود درباره گروه تروریستی داعش مرتکب اشتباه استراتژیک شده است. در همین رابطه باراک اوباما رئيسجمهور آمریکا اخیرا در سخنرانی خود عنوان کرد که واشنگتن از خطر داعش ارزیابی درستی نداشته و آن را درک نکرده بود.
مقامات نظامی آمریکا نیز اعتراف کردهاند که حمله هوایی به تنهایی برای مقابله با داعش کافی نیست و باید حملات زمینی صورت بگیرد.
واقعیت این است که ائتلاف بینالمللی در حملات هوایی خود به سوریه با عراق به طور آشکارا حاکمیت سرزمینی این کشورها را نقض کرده است لیکن نتوانسته به طور کامل این گروه تروریستی را از بین ببرد و دامنه آشوب و آشفتگی را وسیعتر نیز کرده است.
ائتلاف بینالمللی به یاد نمیآورد که داعش و دیگر گروههای تروریستی ساخته و پرداخته همین کشورها هستند و در این کشورها آموزش نظامی دیدهاند به همین دلیل این تروریستها به راحتی قلع و قمع نمیشوند و نیش ماری که غربیها در آستین خود پرورش دادهاند گریبانگیر خود آنها را خواهد گرفت.
گسترش عملیات نظامی و دخالت نیروهای زمینی، آمریکا را در جنگی فرسایشی و طولانی گرفتار و مشکلات این کشورها را بیشتر خواهد کرد.
بر طبق یک نظرسنجی که توسط شبکه خبری «انبیسی» و روزنامه والاستریت ژورنال صورت گرفته 70 درصد از پرسش شوندگان آمریکایی نسبت به دستیابی آمریکا به اهدافش در جنگ داعش بیاعتمادند.
مردم آمریکا با توجه به مداخله نظامی آمریکا در کشورهای دیگر و هزینههای مالی و انسانی آن نمیخواهند وارد جنگ دیگری شوند و هزینه تحمیلی بپردازند.
غیبت کشورهای مهم و کلیدی منطقه همچون روسیه، چین و ایران از ائتلاف بینالمللی علیه داعش نیز دلیل دیگری بر ساختگی بودن این ائتلاف و دروغین بودن ادعای غربیها در مبارزه با تروریسم است.
زهرا عباسی